دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سفارش به مواسات در سیره نبوی(ص)

No image
سفارش به مواسات در سیره نبوی(ص)

كلمات كليدي : مواسات، برابري، سيره نبوي، مال، همكاري

نویسنده : گلشاد حيدري

مواسات در لغت به معنای مساعدت، دستگیری، همیاری، تعاون، برابر داشتن، غمخواری، یاریگری، مددکاری، مشارکت و سهیم ساختن در مال آمده است.[1] پس بنابر، اصل مواسات باید مسلمانان، نیازمندان و دوستان را شریک و سهیم در مال و معاش خود دانسته و نیاز آنان را بر آورده سازد، همچنین با آنها اظهار همدردی نموده، خود را شریک در مشکلات آنان قراردهد و یکی از مفاهیم مهم ارزشی که در نظام اخلاقی دین اسلام و سیره نبوی به آن توجه و سفارش فراوان شده است همین «مواسات» است.

پیامبر اسوه تکافل و مواسات

مواسات در فرهنگ اسلامی و سیره نبوی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است، چنانکه پیامبر(ص) هدف از آفرینش خود را به کمال رساندن انسانها می‌داند و می‌فرماید: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق».[2] تنها برای گسترش و به نهایت رسانیدن مکارم و نیکویی‌های اخلاق برانگیخته شده‌ام.

از نظر حضرت رسول تکافل و یاری کردن برادران دینی و اهتمام به امور آنان و مواسات با ایشان از والاترین عبادتها و نشانه کمال بندگی حق است تا آنجا که ایمان حقیقی را در گرو مواسات می داند و می‌فرماید:

«من واسی الفقیر و النصف الناس من نفسه فذلک المؤمن حقاً».[3]

کسی که با فقیر مواسات کند و با مردم از جانب خود انصاف نماید، او مؤمن حقیقی است.

در دین اسلام به مسلمانان توصیه شده است که غافل از یاد نیازمندان جامعه نبوده و آنان را فراموش نکنند،[4] مومنین را به کمک کردن و مهرورزى با هم و مواسات با نیازمندان و عطوفت با یکدیگر تشویق و ترغیب نموده است.

پیامبر(ص) سفارش‌های فراوانی به مسلمانان نموده تا نسبت به زندگی و مشکلات آنان و مسائل یکدیگر بی‌اعتنا نباشند و همیشه مسلمانان را به یاری یکدیگر و تعاون و مواسات تشویق می‌کرد، چنانکه خطاب به اهل مدینه می‌فرمود: «مؤمنان دوستان و سرپرستان یکدیگرند. مؤمنان نباید شخص عیالمند و قرض دار را به حال خویش رها سارند، بلکه باید به او کمک کنند، مسلمانان باید افراد از پای درآمده را یاری کنند. همسایه مانند خود انسان است نباید به او ضرری برسد».[5]

پیامبر(ص) در این مورد می‌فرماید:

«من أصبح ولایهتمّ باُمور المسلمین فلیس منهم...[6]»

هرکس شب را به روز برساند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد از آنان نیست.

همچنین می‌فرماید:

« ومن سمع رجلاً ینادی: یا لًلمسلمین فلًم یجبه فلیس بمسلم[7]»

هرکس صدای کمک خواهی مردی را بشنود که فریاد می زند، مسلمانان به دادم برسید جوابش ندهد و به او کمک نکند، مسلمان نیست.

در ارتباط با مواسات و احساس همدردی و رفع مشکلات یکدیگر فرمودند:

«مًثل المؤمنین فی توادّهم و تراحمهم وتعاطفهم مثل الجسد إذا اشتکى منه عضو تداعى له سائر الجسد بالسّهر والحمّى[8]»؛

مثل مومنان در پیوند و دوستی و محبت و رحمت به هم [واهمیت دادن به سرنوشت یکدیگر] مثل یک پیکر زنده است که اگر عضوی از آن به درد آید، سایر اجزای پیکر با آن اظهار همدردی می‌کنند.

پایه‌های حکومت اسلام در مدینه با مواسات و همکاری همه‌ی مسلمانان، استقرار یافت و مشکلات اولیه با احساس همدردی و مشارکت و سهیم ساختن دیگران در مال و زندگی مرتفع شد و اگر تعاون، همکاری و مواسات بین انصار و مهاجرین در صدر اسلام وجود نمی‌داشت، مهاجرینی که از مکه به مدینه هجرت کرده بودند، به تنهایی قادر به حل مشکلات شان نبودند.

مواسات انصار با مهاجران

بر اساس تعالیم قرآن و رهنمودها و ارشادهای پیامبر(ص) مواساتی که انصار با مهاجرین کردند، برای همیشه، الگویی برای تمام مسلمانان شد، مسلمانانی که برای پیوستن به رسول‌خدا(ص) خانه و کاشانه و تمام دارایی خود را ترک، و گروه گروه به مدینه هجرت کرده بودند چون مسکن و مأوایی نداشتند و انصار آنان را در خانه‌های پناه داده و با ایشان مواسات می‌کردند، آنان را در خانه و کاشانه و مال و دارایی خود شریک کردند.[9]

خانه‌هایی زیادی بودند که مهاجران در آن به صورت مشترک زندگی می‌کردند که در اینجا فقط به دو نمونه اشاره می‌شود.

1. منزل سعد بن خیثمة أخی بنی النجار، این خانه به «بیت العزاب» معروف شده بود؛ زیرا افراد مجرد از مهاجرین در آنجا زندگی می‌کردند.[10]

2. منزل بنی جَحْجبى که در اختیار منذر بن محمد بن عقبة، بود. زبیر بن عوام، با همسرش أسماء بنت أبی بکر، و أبو سبرة بن أبی وهب با همسرش أم کلثوم بنت سهیل، در این خانه زندگی می‌کردند.[11]

از دیگر نمونه‌های مهم ایثار، فداکاری و مواسات انصار، داستان «سعد بن ربیع» انصاری است. وقتی پیامبر(ص) بین او و «عبدالرحمن بن عوف» که از مهاجرین مکه بود پیمان برادری بست، بعد از مراسم اخوت، سعد خطاب به عبدالرحمن گفت :«برادر! من ثروت مندترین فرد انصار هستم آماده‌ام مال خود را با تو نصف ‌نمایم و دو همسر دارم که حاضرم هرکدام را که تو بپسندی طلاق ‌دهم، تا پس از پایان عدّه طلاق، او را به همسری خویش انتخاب نمایی!»[12] عبدالرحمن در حق او دعا نمود و گفت: «خداوند به مال و خاندانت برکت دهد، مرا بدانها نیازی نیست، تو فقط راه کسب و کار در بازار را به من یاد بده، تا از طریق کسب وکار برای خود روزی فراهم کنم.[13]»

آنان چون محصول خرمای خود را برداشت می‌کردند، آن را به دو بخش تقسیم کرده و نصف بیشتر آن را به برادران مهاجر خود می‌دادند و از این کار جز رضای خدا و بهشت او به چیز دیگری چشم نداشتند.[14]

رفع مشکلات مردم با تعاون و همکاری

بر اساس آموزه‌های پیامبر(ص) بود که بسیاری از مشکلات تازه مسلمانان با همکاری و تعاون برطرف می‌شد، مشکلات مهاجران بی‌خانه و کاشانه با جای گرفتن در خانه‌های انصار برطرف می‌شد و فقر و ناداری آنان با تقسیم اموال انصار با آنها به چشم نمی‌آمد؛ زیرا پیامبر به خوبی توانسته بود از عهده وظیفه الهی خود برآید و این اصول را چنان برای مسلمانان تفهیم کند که آنان داوطلبانه حاضر بودند حتی زنان خود را طلاق دهند تا به همسری مهاجرانی درآید که نتوانسته بودند همسران خود را همراه بیاورند.[15]

مهاجران از رفتار انصار و مواسات شان در شگفت بودند که چگونه می‌شود انسان به این اندازه از کمال انسانی دست یابد آنان خدمت پیامبر(ص) عرضه داشتند:

« یَا رَسُولَ اللهِ! مَا رَأَیْنَا مِثْلَ قَوْمٍ قَدِمْنَا عَلَیْهِمْ حُسْنَ مُوَاسَاةٍ فِی قَلیلٍ ، وَلاَ حُسْنَ بَذْلٍ فِی کَثِیرٍ ، لَقَدْ کَفَوْنَا المَؤُونَةَ ، وَأَشْرَکُونَا فِی المَهْنَأ[16]»یارسول الله!

ما هرگز مانند این قوم که بر آنان وارد شده‌ایم ندیدیم که در مال کم‌شان به خوبی مواسات نمودند، و در مال زیادشان هم بهترین بذل را نمایند، به گونه‌ی که مؤنه زندگی ما را کفایت می‌کند و در هزینه زندگی و مسکن با ما شریک شدند.

مقاله

نویسنده گلشاد حيدري

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS