25 آبان 1396, 0:22
گروه اندیشه
روزنامه خراسان
تاریخ: سه شنبه 18 مهر ماه 1396
متمم قانون اساسی مشروطه، رسماً در پانزدهم مهرماه ۱۲۸۶ و یک سال پس از تأسیس مجلس شورای ملی به تصویب رسید. امّا ناهمخوانی با خصلتهای مذهبی و اجتماعی جامعه، زمین ناهموار سیاست در ایران و حرکت کجدار و مریز و غیرمستقل برخی نخبگان سیاسی و نمایندگان مجلس این متمم را نیز دچار ناکارآمدی کرد و زمینه های آغاز دوران سیاه دیکتاتوری رضاشاه را فراهم آورد. به گزارش پایگاه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، در بیستم رجب 1324 ه.ق و کمتر از 40 روز پس از صدور فرمان مشروطیت، قانون انتخابات مجلس، امضا و اولین انتخابات مجلس شورای ملی برگزار شد. البته این انتخابات تنها در پایتخت و برای انتخاب نمایندگان تهران صورت گرفت؛ چرا که با توجه به مشکلات ارتباطی و فقدان یک نظام یکپارچه اداری، برگزاری انتخابات در مناطق دیگر در موعد مقرر مشکل بود. مشروطهخواهان نیز که از احتمال مخالفت، تردیدها و تشکیکها چه از جانب حکومت و چه از جانب منتقدان خود بیم داشتند، به این وضعیت بسنده کردند. در نتیجه، ابتدا از بین 156 نماینده، تنها 60 نماینده تهران انتخاب شدند و تعیین تکلیف 96 کرسی باقی مانده، به تدریج انجام شد. سرانجام در هجدهم شعبان 1324 ه.ق (14مهر1285) اولین دوره مجلس شورای ملی با حضور نمایندگان تهران گشایش یافت.
قانون اساسی؛ طفلی که ناقص به دنیا آمد!
با آغاز به کار مجلس، تهیه قانونی که ساختار حکومت را تعریف و محدود کند، به دغدغه بنیادین نمایندگان مجلس بدل شد. نخستین مجموعهای که به این منظور تهیه شد، سندی 51 مادهای بود که توسط برادران پیرنیا (حسن معروف به مشیر الدوله و حسین ملقب به مؤتمن الملک) به رشته تحریر درآمد. بخش عمده این سند، ترجمهای از قوانین اساسی چند کشور اروپایی بود. نکتهای که حتی احمد کسروی هم در کتاب «تاریخ مشروطه» خود به آن اذعان می کند: «گویا مشیر الدوله و مؤتمن الملک پسران صدراعظم... آن را مینوشتند یا بهتر بگوییم ترجمه میکردند». آن چه به این صورت، تحت عنوان «قانون اساسی» تدوین شد، بیشتر یک «آییننامه» یا « نظام نامه سیاسی» محسوب میشد که تنها ساختار سیاسی نوین ایران را تعریف میکرد. این نظام نامه، به دربار ارائه و دو هفته پس از افتتاح مجلس، به مجلس بازگردانده شد. آنگونه که در مجموعه «مذاکرات مجلس دوره اول» که مجلس مؤسسان نیز به حساب میآمد، نوشته شده است: «کتابچه قانون اساسی به مجلس ارسال گشت، لیکن چون مواد آن مستبدانه بود، مورد قبول واقع نشده و عودت داده شد و وکلا خود به تدوین قانون اساسی پرداختند...» متنی که توسط برادران پیرنیا تدوین و با برخی تغییرات از سوی محمد علی میرزا (ولیعهد) مواجه شده بود، پس از بررسی و اصلاح مجدد در مجلس، به دربار فرستاده شد؛ اما اطرافیان مظفرالدین شاه به بهانه بیماری او، در تأیید آن تأخیر میکردند. در نهایت، مظفرالدین شاه در آخرین روزهای حیات خود و در چهاردهم ذی القعده 1324(8 دی 1285)، قانون اساسی را امضا کرد.
چرا تعجیل در قانون نویسی؟
طراحان قانون اساسی و برخی از نمایندگان مجلس اول که در مقابل گفتمان «مشروطه مشروعه» شهید شیخ فضل ا... نوری، نگرش غرب گرایانه و غیردینی از مشروطه را مدنظر داشتند، با بهرهگیری از فضای روانی و غلبه حس مشروطهخواهی در میان افکار عمومی، این متن را با شتاب به تصویب رساندند. فاصله گرفتن از این فضای هیجانی و آرام شدن سیر رویدادها، میتوانست فضایی عقلانی فراهم کند تا در پرتو آن، ریشههای فکری و اهداف غایی سردمداران این طرز تفکر، با محک نقد عالمانه سنجیده شود و «سیه روی شود هر که در او غش باشد». امّا تعجیل در تدوین و تصویب قانون اساسی، مانع از این امر شد و گفتمان شیخ فضلا... نوری را به حاشیه راند. از سوی دیگر، شدت گرفتن بیماری مظفرالدین شاه (به عنوان شاهی که حداقل موضعی خصمانه درباره مشروطه نداشت) و ترس از روی کار آمدن محمدعلی میرزا با تفکرات آشکار ضد مشروطه، آن ها را به سرعت بخشیدن به این روند ترغیب میکرد. این شتاب بیش از حد، باعث شد در اولین قانون اساسی مصوب مجلس مشروطه، فقدان ارکان و بنیانهای مرسوم در قوانین اساسی، (حتی با معیارهای غربی آن)، به چشم بیاید. قانون اساسی مشروطه، عمدتاً بیانگر شیوه ایجاد مجلس شورای ملی و مجلس سنا، چگونگی کار مجلسین و طرح لوایح و طرحها و نحوه رأیگیری از نمایندگان و همچنین، ارتباط مجلس با دولت بود. در نتیجه آن چه قانون اساسی نامیده میشد، عملاً «سند قانونی روشمندی نبود و مرکب از مجموعه شروط با عجله سرهم بندی شدهای بود که صرفاً برای نحوه برقراری مقررات و عملکردهای دو پیکره قانون گذاری موجود، یعنی مجلسین، تنظیم شده بود». از این مهم تر اینکه، در هیچ کدام از اصول آن، به حقوق و آزادیهای عمومی، آزادی احزاب، تفکیک قوا و استقلال قوه قضاییه نیز، اشارهای نشده بود. طبق اصل 28 این قانون، وزیران دولت به جای پاسخ گویی به مجلس، در برابر شاه مسئول بودند که چنین اصلی به تنهایی میتوانست بنیان یک حکومت مشروطه را بر باد دهد و نوعی نقض غرض محسوب شود. «علی اصغر شمیم» در کتاب «ایران در دوره سلطنت قاجار»، علت این اغماض را چنین بیان میکند: «گردانندگان نخستین دوره مقننه ایران، مسامحه را در مورد پارهای از اصول مسلم به اصرار و پافشاری ترجیح داده و با وقوف کامل بر لزوم گنجاندن مواد مربوط به آزادیها و حقوق افراد، برای نجات انقلاب و در دست گرفتن ابتکار عمل، با عجله قانون اساسی را تدوین کرده و به تصویب مجلس رسانده و درصدد اغتنام فرصت بودهاند تا در شرایط مساعد و پس از استقرار کامل قوه مقننه، در تکمیل قانون اساسی بکوشند». نقایص این قانون اساسی خیلی زود خود را نشان داد و نمایندگان مجلس بر آن شدند تا این ایرادات را رفع و عالی ترین سند حقوقی ــ اداری کشور را تکمیل کنند. به نظر میرسد نمایندگان مجلس در طرح و تصویب این قانون، تنها به دنبال ایجاد اسکلت یک حکومت پارلمانی بودند تا در اولین فرصت با اصلاح و تکمیل آن، کالبد و جامه جدید حکومت را بر این چارچوب سوار کنند.
متمم چگونه تصویب شد؟
«متمم قانون اساسی» تکه ای از پازلی بود که در کنار51 اصل «نظامنامه اساسی»، پازل قانون اساسی مدنظر مشروطه خواهان را تکمیل میکرد. برای تهیه و تدوین این متمم، مجلس جمعی از نمایندگان، شامل سعدالدوله، مستشارالدوله، سیدحسن تقیزاده، مشارالملک، حاجی سیدنصراله اخوی و حاجی امین الضرب را مأمور کرد. این هیئت نیز مانند «برادران پیرنیا»، با تکیه بر قوانین اساسی دو کشور بلژیک و فرانسه، به رفع نواقص قانون قبلی پرداخت و در نتیجه، قوانین سال ۱۸۳۰ فرانسه و سال ۱۸۳۱بلژیک منبع اصلی قانون اساسی ایران شدند. با گذشت چند ماه، سرانجام متمم قانون اساسی در مجلس تصویب شد. این متمم اصول تازهای همچون متساویالحقوق بودن افراد کشور، صرف نظر از دین و مذهب و طبقه، تضمین آزادی مطبوعات و احزاب، تقسیم قوای حکومتی به سه دسته قانون گذاری، قضایی و اجرایی و مسئول بودن وزیران در برابر مجلس را در بر داشت. امّا شاید مهم ترین اصل آن که با تلاش «شیخ فضلا... نوری» و پیگیریهای مداوم او به متن اضافه شد، اصل دوم متمم بود. در ابتدای این اصل چنین آمده بود: «مجلس مقدس شورای ملی .... باید در هیچ عصری از اعصار مواد قانونیه آن مخالفتی با قواعد مقدسه اسلام و قوانین موضوعه حضرت خیرالانام (صلیا...علیه و آله و سَلم) نداشته باشد و مُعَیَّن است که تشخیص مخالفت قوانین موضوعه با قواعد اسلامیه بر عهده علمای اعلام ادام ا... برکات وجودهم بوده و هست». در ادامه این اصل، ترتیب نظارت مجتهدین بر قوانین مصوب مجلس شورای ملی را به تشکیل هیئتی پنج نفره از «مجتهدین و فقهای متدینین که مطلع از مقتضیات زمان هم باشند» منوط میکرد که توسط «علمای اعلام و حجج اسلام مرجع تقلید شیعه، اسامی 20 نفر از علما که دارای صفات مذکوره باشند، معرفی به مجلس شورای ملی بنمایند؛ پنج نفر از آنها را یا بیشتر، به مقتضای عصر، اعضای مجلس شورای ملی بالاتفاق یا به حکم قرعه تعیین نموده، به سمت عضویت بشناسند.» در عین حال، تجربه تلخ عملکرد مجلس در ادوار بعدی نشان داد همانگونه که برخی تاریخپژوهان اذعان کرده اند «این اصل برای آن تصویب شد که اجرا نشود!» گنجاندن این اصل را نیز میتوان حرکتی زیرکانه از سوی جریان غالب در مجلس دانست که با این حربه، ظاهراً خواسته مهم شهید شیخ فضلا... نوری درباره نظارت فعالانه عالمان دین و روحانیان بر فعالیت این نهاد را اجابت کردند: «اگر شیخ تا دیروز داد میزد که مشروطه باید مشروعه باشد و علما روی آن نظارت کنند، حالا این اصل تصویب شده و دیگر او نمیتواند حرفی بزند و اگر هم زد، علمای نجف حرفش را نخواهند شنید و خواهند گفت هرچه میخواستی انجام شد!». در عمل هم، این اصل جز برهه ای کوتاه در مجلس دوم، آن هم به صورت نیمبند، هرگز به شکل واقعی اجرا نشد و تنها به عنوان «اصل نوری»، با فعالیتهای روشنگرانه شیخ شهید، پیوند خورد و ماندگار شد. در نهایت، متمم قانون اساسی رسماً در پانزدهم مهرماه ۱۲۸۶ و یک سال پس از تأسیس مجلس شورای ملی به تصویب رسید.
فرجام سخن
تعجیل نخبگان سیاسی مشروطه خواه و نمایندگان مجلس اول مشروطه، برای تدوین قانون اساسی، بدون توجه به مختصات جامعه ایران، در کنار به حاشیه راندن گفتمانهای انتقادی، باعث شد تا نخستین قانون اساسی مشروطه، مولودی نارس و ناکارآمد شود. این شتاب، اگر چه به بهانه حفظ دستاوردی همچون فرمان مشروطه و اجازه تأسیس مجلس رقم خورد، امّا در بطن خود، نوعی فرار از پاسخ گویی و تلاش برای «پیشبرد امور به دلخواه گفتمان مشروطه خواهی غربی» را در پی داشت. با وجود تصویب متمم قانون اساسی که کمتر از یک سال پس از نخستین قانون رقم خورد، بازهم ایرادات و ابهامات این سند قانونی رفع نشد و برخی از اصول مهم متمم، نظیر اصل دوم نیز، عملاً به حاشیه رفت و بی اثر ماند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان