دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

برهان فقر وجودی (وجود رابط معلول)

No image
برهان فقر وجودی (وجود رابط معلول)

كلمات كليدي : برهان فقر وجودي، امكان فقري، فقر وجودي، وجود رابط، وجود مستقل

نویسنده : احسان ترکاشوند(عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر)

براهین اثبات وجود خدا بسیار زیادند. فلاسفه، متکلمین و عرفاء هر کدام به گونه‌ای بر اثبات وجود خدا استدلال کرده‌اند. یکی از براهینی که با تکیه بر مبانی فلسفی ملاصدرا و اولین بار توسط خود وی بر اثبات وجود خدا اقامه شده است، برهان «فقر وجودی» یا «امکان فقری» است. ویژگی این برهان آن است که ملاک نیازمندی معلول به علّت را در فقر وجودی آن می‌داند بر خلاف اشراقیّین[1] و حتّی مشائین[2] که اگر چه در براهین خود از امکان استفاده کرده‌اند لکن با دقت در آنها معلوم می‌شود که مقصودشان از امکان، همان امکان ماهوی است و این با اصالت وجود سازگار نیست زیرا باید ملاک نیازمندی به علّت را در ذات وجود ممکن جستجو کرد. در حقیقت می‌توان برهان فقر وجودی را تبیین دقیق برهان امکان و وجوب دانست.

برهان فوق را ملاصدرا در مباحث هستی شناسی و بحث ابطال تسلسل[3] بیان کرده است. اگر چه مقصود اصلی وی در این برهان ابطال تسلسل است ولی بالملازمه، اثبات واجب الوجود هم از آن نتیجه گرفته می‌شود.

تقریر برهان فقر وجودی

این برهان در بین اصحاب حکمت متعالیه تقریرهای مختلفی دارد که همۀ آنها بر اساس اصول بنیادین حکمت ملاصدرا صورت گرفته است. یکی از تقریرهای این برهان از این قرار است:

1- موجودی وجود دارد. (این اصل بدیهی است و پیش فرض همۀ کسانی است که به اثبات وجود خدا می‌پردازند)

2- هر موجودی یا مستقل است یا رابط.

3- پس موجود مفروض یا مستقل است یا رابط.

4- اگر موجود مفروض، مستقل باشد، پس موجود مستقل وجود دارد.

5- اگر موجود مفروض رابط باشد، مستلزم این است که موجود مستقل همراه آن وجود داشته باشد زیرا:

6- موجود رابط مفروض، معلول طرف ربط یا طرف‌های ربط طولی است که همراه آن موجودند و با هم سلسله‌ای را تشکیل می‌دهند.

7- این سلسله لزوماً واجد موجود مستقل (یا همان واجب) است؛ زیرا بدیهی است که سلسله‌ای که تمام افراد آن وجود رابطند نمی‌تواند بدون طرف ربط مستقل موجود شود.

8- نتیجه اینکه در هر حال موجود مستقل وجود دارد.[4]

چنان که پیداست این تقریر به گونه‌ای بیان شده است که نیازی به ابطال دور و تسلسل نیز ندارد. هر چند تقریر اولیه ملاصدرا[5]مبتنی بر ابطال تسلسل است.[6]

اگر بخواهیم برهان فوق را به زبان ساده توضیح دهیم می‌گوییم، این برهان دلیلی است که ملاصدرا طبق مبانی خود، از جمله مبنای عین الرّبط بودن معلول به علّت، برای ابطال تسلسل اقامه کرده است. بنابر اصالت وجود و ربطی بودن معلول نسبت به علّت هستی بخش، هر معلولی عین ربط و وابستگی به علّت هستی بخش خود بوده و هیچ گونه استقلالی از خود ندارد. و اگر علت مفروض نسبت به علّت بالاتر معلول باشد، همین حال را نسبت به آن خواهد داشت.

پس اگر سلسله‌ای از علل و معلولات را فرض کنیم که هر یک از علّت ها، معلول علت دیگری باشد، مجموعه و سلسله ای از وابستگی ها و تعلّقات و ربط ها خواهند بود و این سلسله بدون وجود مستقلّی که طرف وابستگی آن باشد تحقّق نخواهد یافت، پس ناچار باید ورای این ربط ها و وابستگی ها، وجود مستقلی باشد که همگی آنها در پرتو آن تحقّق یابند و نمی‌توان این سلسله را از جهت آغاز و ابتدا بدون وجود مستقل دانست.[7]

البته توجه به این نکته نیز ضروری است که وجود رابط، وجودی است که وابستگی ذاتی به علّت دارد و به علاوه نمی‌توان آن را جدای از علّت فرض کرد. و فرض جداگانه دانستن وجود رابط، موجب اجتماع نقیضین است، یعنی هم وجود داشته باشد و هم وجود نداشته باشد.[8]

چنان که پیداست، از آنجا که این دلیل برای امتناع تسلسل اقامه شده است و بالملازمه وجود واجب را اثبات می‌کند، پس این سلسله ای که در برهان به آن پرداخته شده است باید شرائط تسلسل محال را داشته باشند. از جمله:

1. این سلسله باید بی نهایت باشد.

2. بین اجزاء این سلسله باید رابطه علیت و معلولیت (ترتّب علّی) برقرار باشد.

3. همه اجزاء این سلسله اجتماع در وجود داشته باشند ( این شرط به این معناست که اجزاء این سلسله اگر زمانی هستند، همه در یک زمان موجود باشند) .[9]

مقاله

نویسنده احسان ترکاشوند(عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی

پر بازدیدترین ها

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.
آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
Powered by TayaCMS