دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فقه اسلامي و نظام هاي حقوقي ليبرال

No image
فقه اسلامي و نظام هاي حقوقي ليبرال

‌هادي ثابتي

مقدمه

در شمارههاي قبل به مبحث تعيين قلمروي رسالت و هدايت دين، ورود داشته و به تبيين قلمرو فقه و تدقيق در تفاوت کمال دين و کمال فقه مبادرت ورزيديم. حال در اين مقال به بررسي ويژگي هاي فقه اسلامي خواهيم پرداخت. ‌

ويژگي هاي فقه اسلامي

حال که تاحدودي تمايز ميان کمال دين و کمال فقه مشخص شد، به بررسي ويژگي هاي فقه اسلامي مي پردازيم:

ويژگي اول: منبع اصلي کمال فقهي، کمال نظام حقوقي و احکام و برنامه را در کتاب و سنت و اجماع وعقل بايد جستجو نمود، اگر چه اطلاع از فهم فقها و نتايج استنباط هاي آنان از منابع اوليه نيز موجب افزايش آگاهي و اشراف به ابعاد و جوانب گوناگون قواعد و مسائل فقهي مي شود. بويژه با توجه به اين مطلب که استشمام فقهي فقها گاه در مسير استنباطات، راهگشاي با ارزشي است.‌

ويژگي دوم: با نظر به مجموع منابع و ماخذ دين اسلام، اين يک حقيقت ضروري است که محور اصلي دين اسلام عبارت است از انسان در (حيات معقول) که هدف آن به ثمر رسيدن شخصيت وي در حرکت به سوي ابديت است.

به همين جهت است که حق حيات شايسته در سرتاسر منابع فقهي، اصيلترين حکم شناخته شده است و اخلال به آن از هر جهت که تصور شود، حرام (ممنوع جدي) است. منابع فقه اسلامي مباني خود را بر انسان محوري (انساني که خلقت او داراي عاليترين هدف، يعني قرار گرفتن در جاذبيت کمال الهي است.) استوار ساخته است. بنابراين، گسترش فقه اسلامي و عمق آن به اندازه گسترش شئون انسان و عمق آنها در عرصه (حيات معقول) است.‌

ويژگي سوم: مقصود از فقه يا نظام حقوقي اسلام، کمال حکمي است که با در نظر گرفتن انفتاح باب اجتهاد در همه دورانها، پاسخگوي همه مسائل حيات است. در سالهاي قبل، در شعبه حقوق، انجمن دولتي حقوق تطبيقي در دانشکده حقوق دانشگاه پاريس، کنگره اي به منظور بحث در فقه اسلامي تحت عنوان (هفته فقه اسلامي) منعقد شد و جمعي از مستشرقين و استادان حقوق و قانون در کشورهاي اروپايي و اسلامي دعوت شدند. دبيرخانه انجمن، پنج موضوع فقهي را معين کرده بودکه اعضا درباره آنها کنفرانس دادند و در اثناي کنفرانسها، دانشمندان حقوق فرانسه و ديگر ممالک و مستشرقين نامي به عظمت و اهميت و جامعيت فقه اسلامي اعتراف نمودند و صلاحيت آن را براي جوامع بشري در همه ادوار تصديق کردند. در روزهاي کنفرانس، رئيس وکلاي پاريس چنين گفته است: "من نمي دانم ميان اين دو امر متناقض چگونه سازش بدهم: از يک طرف با تبليغات گوناگون، همه جا انتشار مي دهندکه فقه اسلامي با جمودي که دارد صلاحيت ندارد که مبناي قانونگذاري براي نيازهاي اجتماعات دوران کنوني قرار بگيرد"، از طرف ديگر در اين کنفرانسها ضمن تحقيقات عالمانه و کنجکاويهاي محققانه که متخصصان فن در اين کنفرانس ها ابراز مي دارند، مطالبي را مي شنويم که بطلان آن تبليغات را با براهين محکم و با استناد به نصوص و قواعد موجود و متقن فقهي آشکار مي سازد در پايان اين کنفرانسها، قطعنامه اي به امضاي اعضاي کنگره که حقوقدانان و قانونگذاران بودند، رسانيدندکه همه آنان عظمت و استحكام فقه اسلامي را تصديق نموده و صلاحيت آن را براي پاسخگويي به همه مسائل جوامع بشري اعلام کردند. در خاتمه اعضاي کنگره تمايل خويش را نسبت به ادامه (هفته فقه اسلامي) اظهار نمودند، ولي متاسفانه از ناحيه عده اي از استمرار اين فعاليت جلوگيري به عمل آمد. (فلسفه دين، علامه محمد تقي جعفري)‌

ويژگي چهارم: مقصود از کمال ديني همان گونه که گفتيم عبارت است از اعتقادات فطري و عقلي مستند به دلايل روشن و هدايت انسان در همه ابعاد مادي و معنوي اوو کمال فقهي عبارت است از فقهي که شامل پاسخگويي به تمامي مسائل حقوقي فردي و اجتماعي در ارتباطهاي چهار گانه (ارتباط انسان با خويشتن، با خدا، با جهان هستي و با همنوع خود) باشد. بنابراين، هر مکتب و نظام حقوقي فردي و حتي اخلاقي هر اندازه که با اعتقادات و فقه و حقوق اسلامي، تطابق و توافق داشته باشد، به همان اندازه اسلامي مي باشد. به عنوان مثال، در آن جوامع که مردم آن به خداوند يکتا و صفات جلاليه او معتقدند، به همين اندازه از اعتقادات اسلامي برخوردارند. جوامعي که مردم آن، از قتل نفس، زنا، شراب، خيانت، دروغ، بهتان و پايمال کردن حقوق انسانها اجتناب مي کنند. به همين اندازه از احکام اسلامي برخوردارند. جوامعي که در زندگي خود نظم و قانون و درستکاري را ضروري مي دانند و به آنها عمل

مي کنند، به همين اندازه از اسلام بهره مند مي باشند. از همينجاست که يکي از شخصيت هاي آگاه از مکتب اسلام، پس از سفر به برخي کشورهاي غربي و مطالعات مناسب درزندگي آنها، موقعي که به کشور اسلامي خود باز

مي گردد، در پاسخ به اين سئوال که: اوضاع آن کشورها را چگونه ديديد؟ و آنها را با کشور اسلامي خود چگونه مقايسه مي کنيد؟ مي گويد: اگر کسي از يک کشور رسما اسلامي، به بعضي از کشورهاي غربي مسافرت کند و گمان کند که از يک جامعه صددرصد اسلامي به يک يا چند جامعه صددرصد غير اسلامي رفته است، چنين شخصي قطعا دچار اشتباه شده است.

ويژگي پنجم: هدف و کاربرد نظام حقوقي ديگر در طول تاريخ، جز اين نبوده است که مفادي را براي اصلاح ارتباط قسم چهارم (ارتباط انسان با همنوع خود) در زندگي طبيعي اجتماعي تنظيم و تدوين کنند و براي امکان پذير ساختن اين زندگي به اجرا درآورند و بدين وسيله اميال نامحدود انسانها را که منجر به تضادّ کشنده مي گردد، تعديل نمايند. اما اينکه تا چه حد به هدف مزبور دست يافته اند خود بحث ديگري است. در صورتي که فقه و حقوق اسلامي اميال نامحدود انسانها را به‌وسيله اصول و قوانيني تعديل مي کند که با ديگر ارتباطات آنان هماهنگ است (ارتباطاتي مانند ارتباط انسان با خويشتن، ارتباط انسان با خداو با جهان هستي) هماهنگ است. براي توضيح مطلب مي توانيم نظام فقه و حقوق اسلامي را در مقايسه با نظامهاي حقوقي ديگر جوامع دنيا که يکي از متخصصان حقوقدان به نام "روبرت هوگوت جاکسون" دادستان ديوان کشور ممالک متحده آمريکا بيان نموده است، در نظر بگيريم. او

مي گويد: "به نظر يک نفر آمريکايي، اساسي ترين اختلاف در رابطه ميان قانون و مذهب قرار دارد. در غرب، حتي در کشورهايي که اعتقاد راسخ به تفکيک مذهب از سياست ندارند، سيستم قانوني را يک موضوع دنيوي مي دانند که در آن مقتضيات وقت، رُل بزرگي بازي مي کند. البته نفوذي هاي مذهبي در تشکيل قوانين خيلي موثر و قوي بوده اند. قانون عبري "پنتاتوک" که پنج کتاب اول تورات است، تعليمات مسيح و قوانين کليسايي هرکدام کمکي به فکر قانوني ما کرده اند. در ازمنه پيشين غير معمولي و غير عادي نبود که سياستمداران بانفوذ و قضاوت و قانونگذاران را در ميان مشايخ کليسا انتخاب کنند. ولي با وصف همه اينها، قانون باز به‌صورت يک امر دنيوي باقي مانده است. مجالس مقننه براي وضع قانون و دادگاه ها براي اجراي آن به‌وجود آمده است، و اينها تاسيسات اين جهاني به‌شمار مي آيند که با دولت سروکار دارند نه با کليسا و مذهب. از اين رو قانون ما در آمريکا تکاليف مذهبي را معين نمي کند، بلکه در حقيقت، هشيارانه آنها را حذف مي کند. قانون در آمريکا تنها تماس محدود با اجراي وظايف اخلاقي دارد. درحقيقت يک شخص آمريکايي در همان حال که ممکن است از حيث اخلاقي يک فرد مطيع قانون باشد، ممکن است يک فرد پست و فاسدي هم باشد". (مجيد خدوري و هربرت ج.ليبسني، با مقدمه اي از روبرت هوگوت جاکسون، حقوق در اسلام)

از عبارات فوق با کمال وضوح استفاده مي شود که امروزه حقوق و قوانين در آمريکا و جوامع غربي تنها براي تنظيم زندگي مادي تدوين مي شود؛ يعني تنظيم روابط زندگي مادي افراد جامعه در قلمرو همزيستي - يعني همان "ارتباط چهارم" که عبارت است از ارتباط انسان با همنوع خود - در زندگي ماشيني محض. در اين گونه نظامها هيچ فردي و گروهي تکليفي فوق قانون متوجه خود نمي بيند اگرچه مربوط به حيات و کرامت و آزادي مسئولانه ديگران بوده باشد. به عنوان مثال، اگر سيل بيماري، يا جلادي خون آشام يا يک نظام استثمار ظالمانه بر سر يک فرد يا گروه يا جامعه بتازد، براي هيچ کس حق و تکليفي به‌وجود نمي آورد که براي دفع مرگ و مصيبت از افراد، گروه ها و يا کل جامعه تلاش کند؛ به عبارت کلي تر در نظامهاي حقوقي جوامع غرب، انسان موجودي است بريده از آغاز و انجام و هدف حيات و بريده از شخصيت خويشتن و گسيخته از جهان، حق و تکليف او تنها بر يک محور مي چرخد و آن عبارتست از زندگي بر مبناي سيستم ماشيني و بعد طبيعي محض انسان. بديهي است که قانون و حقوق اسلام نمي تواند انسان را با آن شرف و عظمتي که دارد اين اندازه مورد تحقير و اهانت قرار دهد.‌

رسالت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
Powered by TayaCMS