دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

صلیب Cross

صلیب Cross
صلیب Cross

كلمات كليدي : صليب، چوبه‏ي دار، چليپا، خاج، گردونه‏ي مهر، صليب يا چليپاي شكسته، عيسي مسيح

نویسنده : ريحانه غلاميان

"صلیب "داری است که (به اعتقاد مسیحیان) عیسی (ع) را بر آن مصلوب کردند؛ چوبی چهار پره، که مسیحیان به نشانه‌ی چوبه‌ی دار عیسی بر گردن آویزند یا با خود دارند و یا در کلیساها و نقاط دیگر بر پا کنند.[1] به فارسی آن را چلیپا گویند و نوشته‌اند که صلیب، معرّب چلیپ است.

اشکال مختلف صلیب

صلیب اشکال مختلفی دارد: مصری، یونانی، لاتینی، شکسته، Tشکل[2]، صلیب سنت آندره[3]، صلیب پاپ، لنگری، چلیپایی، گشنیزی، صلیب لورن[4]، صلیب مالت، شبدری، پوتانسه.[5]

شکل اولیّه صلیب به صورت یک تیرک عمودی (چوبه‌ی دار) بود. معادل یونانی کلمه‌ صلیب[6]، دقیقاً به یک الوار، یک ستون عمودی یا یک تکه‌چوب حصار اشاره می‌کند که بر روی آن امکان آویختن هر چیزی وجود دارد. حتی در بین رومیان نیز Crux (که کلمه‌ی Cross انگلیسی از آن گرفته شده) اساساً نمایانگر ستونی عمودی بوده است.[7]

اولین تغییر در شکل صلیب ابتدایی ظاهراً افزایش یک میله‌ی عرضی بوده است. این دگرگونی در دنیای رم، حداقل به حمل یک وسیله‌ی یوغ مانندی[8] که بر گردن میآویختند مربوط بوده است. علاوه بر شکل اولیه، چهار شکل دیگر نیز رواج یافته و معروف شدند:

1- صلیب لاتین[9] که در آن یک میله‌ی عمودی به طور برجسته روی یک میله‌ی عرضی قرار گرفته و این همان شکلی است که به صورت متداول در عکس‌ها دیده می‌شود.

2- این صلیب با شکل اول تنها از این جهت متفاوت است که میله‌ی عرضی، در  

بالای میله‌ی عمودی قرار گرفته است و شبیه به شکل حرف انگلیسی T می‌باشد.[10] این شکل از صلیب به نام "صلیب آنتونی" نیز شناخته می‌شود.

3- مشهورترین صلیب یونانی از زمان قدیم به شکل یک میله‌ی عمودی و عرضی با طول مساوی بوده است (+)

4- صلیب آندره[11] که شکلی از حرف x بوده است.[12]

شکل چوبه دار مسیح

طبق تفکر سنّتی عموم، بر روی صلیب لاتین بود که مسیح به دار آویخته شد؛[13] امّا در روایات انجیل‌نویسان، مطلبی مبنی بر استفاده از این صلیب (و نه اشکال دیگر آن) موجود نیست. با این حال این شکل بیشترین نمونه‌ای است که در نقاشی‌ها و مجسمه‌های باقیمانده از سالهای اولیه دیده می‌شود.[14]

در نوشته‌های متعددی که عهد جدید را تشکیل می‌دهند، هیچ جمله‌ای نیست که در زبان یونانی حتی بطور غیر مستقیم نشان دهد که "چوبه دار" به کار رفته برای اعدام عیسی (ع) چیزی به غیر از تیر چوبی معمولی یا الوار بوده باشد.[15]

صلیب ابزاری برای شکنجه

در گذشته دولت نیرومند رم، سرکشان و کسانی را که محکوم به مرگ می‌شدند، از صلیبی مانند T  بهره برداری می‌کرد و آنها را بر دار می‌کشید.[16]

مسیحیان آغازین نه تنها صلیب را گرامی نمی‌داشتند؛ بلکه از آن بیزار بودند. سبب این نفرت آن بود که در دولت روم، کشتن انسان بر روی صلیب جان‌گدازترین و ننگین‌ترین نوع مرگ به شمار می‌آمد. مردمی را که بزهکاری سختی علیه قوانین و فرمانروایان روم دست زده بودند به این شکل می‌کشتند. گذشته از این، مسیحیان، صلیب را نماد بت‌پرستی می‌دانستند.[17]

شیوه‌ی مصلوب کردن مجرمان

در قاموس کتاب مقدّس درباره‌ی صلیب و شیوه‌ی مصلوب کردن مجرم بر آن آمده است:

«صلیب از جمله آلات قدیمی است؛ چون کسی را بدین شکل مجازات می‌کردند، می‌بایست که او را برهنه کرده بر میخی که ارتفاعش تا تهی‌گاه می‌رسید ببندند و با چوب دستی یا تازیانه‌های چرمی که دارای دگمه‌های سربی یا استخوانی بود بزنند و اغلب اوقات از شدت درد و اذیت می‌مرد. پس از آنکه او را تازیانه می‌زدند وی را مجبور می‌کردند که صلیب خود را برداشته به قتلگاه که غالباً بر تلّی در خارج شهر می‌بود، ببرد.

صلیب را طوری در زمین نصب می‌کردند که پاهای شخص مصلوب به قدر یک ذرع از زمین مرتفع شود و نزدیک نصفه‌ی چوب عمودی طول میخی قرار داده شده که مصلوب را توسط طناب‌ها بالا می‌کشیدند و پس از برهنه نمودن، دست هایش را هر یک در محلّ خود به چوب عرض بسته میخ می‌کردند.»[18]

رواج استفاده از صلیب به عنوان نماد مسیحی

نخستین صلیب عیسوی، طغرای چی-رهو[19] بود.[20] این علامت تلفیقی است از حروف یونانی  چی  chi و  رهو rho  که مختصر شده عنوان مسیح است [21]، (دو حرف اول لغت یونانی Christos  یاChrist  ) که اولین‌بار توسط کنستانتین بر روی یک علامت نظامی به‌ نام لاباروم[22] به کار رفته است. این علامت، به عنوان صورت اختصاری نام مسیح، در سده چهارم یا احتمالاً پیش از آن هنگامی که به عیسویان برای نخستین بار اجازه داده شد که در امپراطوری روم به آزادی مراسم دینی خود را به پا دارند، به تدریج بر روی گورها و سایر مصنوعات به منزله‌ی نماد دین آنها و خود مسیح به کار گرفته ‌شد.[23] تا آن سده هیچ خبری از صلیب نبود و صلیب نه ارزش عاطفی سده‌های پسین را داشت و نه نعمت و تجسّم مسیح به شمار می‌رفت.[24]

پس از آنکه قسطنطین امپراطور از آیین بت پرستی دست کشیده به دین مسیح گروید، صلیب که سابقاً علامت عار بود، نشانه‌ی شرف و عّزت گردید و به مرور زمان، صلیب به عنوان نماد مسیحیت شناخته گردید. این کلمه در خود هد جدید نیز به کار رفته است که کنایه از انکار لذتهای مادی می‌باشد.[25]

نقش صلیب در کلیساهای مختلف

بر اساس نوشته‌های موجود در اناجیل، صلیب عامل آشتی خدا با بشر است.[26]

در بسیاری از کلیساها - به غیر از کلیساهای پروتستان- یک صلیب با تمثال عیسی(ع) به آن دیده می‌شود. این صلیب در قسمتی از کلیسا با نمایی برجسته قرار داده می‌شود. این مکان اغلب بالای محراب است.

در برخی از تصاویر، عیسی (ع) در حالی نشان داده شده که بیرقی را با صلیبی قرمز نگه داشته است. این بیرق، نماد "رستاخیز" است و اغلب در روزهای یکشنبه در کلیسا برافراشته می‌شود.

پرده صلیب، معمولاً یوحنّای قدیس و مریم مادر عیسی را به تصویر میکشد. این تصویر حزن و اندوهی را که پیروان او به هنگام مرگش احساس کرده‌اند، به یاد می‌آورد.

کاتولیک غربی، صلیبی که مجسمه‌ی عیسی (ع) بر روی آن است و کاتولیک شرقی، صلیب تو خالی را به عنوان نماد سنتی خویش برگزیده‌اند. صلیب تو خالی مظهری از این مفهوم است که مسیح از مرگ برخواهد خواست.[27]

 در روز "جمعه خوب" (روز مصلوب شدن مسیح) مراسم کلیسای شرق، آهنگ پیروزی را منعکس می‌سازد و حال آنکه کلیسای غرب بر عذاب و مرگ مسیح که خود داوطلبانه برای نجات گناهکاران پذیرفته بود، تمرکز دارد.[28]

لازم به ذکر است که به طور کلی در کلیساهای بیزانسی، صلیب یونانی دارای دو بازوی متساوی و در کلیساهای غربی، صلیب لاتین مورد استفاده قرار می‌گیرد.[29]

صلیب و تمثیل درخت

بر اساس باور مسیحیان، صلیب، رمزی نمادین است . یکی از معانی رمزی صلیب در سنتهای مختلف به نام "درخت میانی" یا به لفظی معادل آن خوانده شده است. این درخت یکی از چندین رمز "محور عالم" است. بنابراین در اینجا بیشتر خط عمودی صلیب که نمودار این محور است باید مورد نظر باشد. این درخت در مرکز عالم ایستاده است.[30] از نظر پدران مسیحی اولیه، صلیب نشانی از "درخت زندگانی"[31] است.[32]

به عنوان نماد عیسوی، درخت و صلیب از طریق یک افسانه‌ی قرون وسطایی به هم مربوطند؛ زیرا چوب "درخت دانش" برای ساختن صلیب به کار رفت و عیسی بدان‌وسیله گناه نخستین را بخشید.[33]

صلیب عیسی مطابق اشارات عهد جدید، یادآور همان درختی است که در عهد عتیق سمبل لعنت و حقارت بود.[34]

"چلیپا" منشأ تاریخی صلیب جهان مسیحیت

چلیپا، مظهر آشتی و مهر و همبستگی انسان در چهار سوی جهان است.[35] چلیپا هزاره‌ها پیش از مسیح در کشورهای کهن آسیایی و آفریقایی و پاره‌ای از سرزمین‌های اروپایی و نیز در تیره‌های گوناگون مردم و در سرزمین‌های دیگر، از آمریکا گرفته تا زلاندنو به کار می‌رفت و دارای ویژگیهای درمان بخشی، بار آوری، نگهبانی و فراوانی و افزایش بود.

برطبق سنّت‌های قبیله‌ی آرونتاها آچیلباها خدایی به نام نومباکولا از تنه‌ی یک درخت صمغ (انگم) دیرکی مقدس ساخت. این دیرک وسیله‌ای بود که با آن می‌توانستند با قلمرو آسمان ارتباط برقرار کنند.

در میات سلتها و ژرمنها تا هنگام تغییر مذهب آنان به مسیحیت هنوز نیایش درباره‌ی چنین ستونهای مقدسی ادامه داشت.[36]

این دیرک تنه‌ی درخت سرو آزادی است به بلندای 9 تا 5/10 متر که بیش از نیمی از آن تا سقف می‌رسد. این ستون نقش اساسی در مراسم ایفا می‌کند.[37]

دیرک مربوط به قربانی[38] "ستون آسمان" نامیده شده و اعتقاد بر این بوده است که آسمان را نگه می‌دارد.[39]

بنابراین کاربرد صلیب به عنوان سمبل مذهبی توسط غیر مسیحیان و در زمانهای قبل از دوران میلاد را می‌توان تقریباً در ارتباط با تمام دنیا دانست و در بسیاری از موارد در رابطه با بعضی از شیوه‌های پرستش طبیعت بوده است.[40]

در نگاره‌ای می‌بینیم که دار عیسی (ع) خود بر چلیپایی قرار گرفته که این چلیپا نشان آمرزش و در بردارنده‌ی نیروهای آسمانی است. در چهار گوشه‌ی چلیپا، "عقاب" نمودار انجیل یوحنّا، "فرشته" نمایانگر انجیل متّی، "گوساله" نماد انجیل لوقا و "شیر" روشنگر انجیل مرقس می‌باشد.

دار یا صلیب (که آن را چلیپا هم گفته اند)، از زمان‌های نزدیک به ما و دوره‌ی تاریخی است و نشانهای چلیپا و چلیپای شکسته ریشه در دوره‌های پیش از تاریخ دارد و شاید روزگاری کهنتر را پشت سر گزارده باشد.

امروزه خاج و چلیپا نشان ویژه مسیحیت شده است و آن را نشان چلیپایی می‌دانند که عیسی (ع) را بر آن به دار کشیدند. برپایه‌ی سنت مذهبی، مسیحیان پس از تعمید، چلیپایی بر گردن میآویزند. پیروان کلیسا در برابر چلیپا در پرستشگاهها زانو می‌زنند و جا به جا با حرکت دست، نمایی از چلیپا بر سینه می‌کشند.[41] این در حالی است که در روزگاران دور، آریاها به هنگام نیایش پروردگار رو به خورشید چلیپا را رو به روی خود می‌نهادند و نماد چرخ هستی‌اش می‌دانستند که جهان درون انسان و جهان برون "گیتی" را سامان می‌دهد و هستی از آن مایه می‌گیرد و ارج می‌یابد.[42]

انگیزه بزرگداشت چلیپای اندام‌گونه (عنوان اندام‌گونه به این خاطر است که چلیپا، همانند انسانی است که دستها را گشوده) این است که به باور کلیسائیان، عیسی مسیح براثر فشار دین یاران یهودی، به اتهام اینکه خود را پسر خدا خوانده است، به دستور فرماندار رومی بیت المقدس مصلوب شد.[43]

چلیپا در آیین مهرپرستی

چلیپا در آیین میتراییسم یک نماد دینی به شمار می‌رفته است. در واقع "چلیپا" یکی از نمادهای آیین مهرپرستی بوده است که در مسیحیت با اندکی تغییر زنده مانده است. با این حال نمی‌توان گفت که چلیپا با کیش مهری شناخته و نامبردار گردیده است ؛ زیرا پیشینه این نماد را بسی کهنتر و دورتر از تاریخی که برای کیش مهری گفته‌اند، یافته‌ایم.

کشیشان و روحانیان مسیحی با دقّت خاصی در طول چهار قرن، از  آیین میترا اخذ و اقتباس کردند تا آنجا که می‌توان گفت در اوایل سده‌ی پنجم، آیین میترایی به صورت آیین مسیحیت، در جهان، تجدید حیات یافت.[44]

یکی از بارزترین این نشانها نقش چلیپا روی کاک (گرده‌ی نان نوشتخواره) در شام خداوند (یا بگماز) است که در آیین کلیسا مو به مو از آن پیروی شده است.

دراین نقش از کونجیک یوگسلاوی، روی میزی که مهر و همراهانش پشت آن نشسته اند چهار گرده‌ی نان که روی آنها نشان چلیپا است، گذاشته شده است .

در آیین میتراییسم مِهر نقش چلیپا را به عنوان یک نماد بر پیشانی و یا دست با داغ نشان می‌کرده و اینچنین مهردینان در حلقه‌ی آگاهان برگشت ناپذیر در می‌آمده‌اند.[45]

ترتولیان یکی از پدران کلیسا می‌گوید: «مِهر داغ خود را بر پیشانی سربازان می‌گذارد. با چلیپا چهار سوی جهان را نشان می‌دهند و این گونه چهار بخش جهان را یکی میسازند و هم آهنگی را بر آنها بر می‌گردانند.»[46]

در مکاشفه‌ یوحنّا مطالب متعددی در این باره آمده است از جمله:

«همه‌ی کسان خود را از خرد و بزرگ، دارا و نادار، غلام و آزاد واداشت تا بر دست راست خود یا بر پیشانی خویش علامت گذارند.»[47]

«آنگاه فرشته‌ای دیگر دیدم که از مطلع آفتاب بالا می‌آمد و مُهر خدای زنده با او بود و به بانگ بلند به آن چهار فرشته که قدرت آسیب رساندن به خشکی و دریا به آنها داده شده بود، ندا داد که: «هیچ ضرری به زمین و دریا و درختان مرسانید تا بندگان خدای خود را بر پیشانی ایشان مُهر زنیم...»[48]

نقش نمادین گردونه‌ی مهر، نشان و رمز خورشید است و بدین وسیله بود که اعضای انجمن یکدیگر را می‌شناختند.[49]

در آیین مهر چلیپای شکسته را "گردونه‌ی مهر"[50] می‌نامند که آمیزش چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش را می‌رساند.[51]

صلیب شکسته[52]

صلیب شکسته[53] یا گردونه‌ی مهر یک چلیپا با شاخه های 90 درجه به سمت راست یا چپ است که معمولاً به جهت افقی یا گوشه‌هایی با زاویه 45 درجه می‌باشد.

نخستین بار در سرزمین خوزستان یافت شده و زمان آن به پنج هزار سال پیش از میلاد می‌رسد.[54]

این نماد در سنسکریت به معنای خوشبختی است. نمادی باستانی است که به عقیده برخی از دانشمندان در اصل نماینده‌ی خورشید بوده و مسیر آن از طریق آسمان نشان داده می‌شده است.

بنا به گفته‌ی بعضی، این علامت حاکی از چرخ گردونه خورشید– خدا بوده و دارای بعضی نمادهای خورشیدی مانند روشنایی، حاصلخیزی و به ویژه خوشبختی است.[55] این نشانواره به مرور تغییر یافته است.

زمانی چلیپای شکسته به این شکل بوده ، رفته رفته یا در میان تیره‌ای از مردم چلیپا دارای گوشه شده است؛ بدین گونه که میتوان آن را در ترکیب دو جریان آذرخش دانست. اگر اندکی چشم پوشی به کار بریم، دو حرف s برهم نهاده این پیکره       را ساخته و آنگاه به دو حرف z برهم نهاده دگرگونی یافته و سرانجام به گونه‌ی + درآمده و یا شکستگی یافته با گوشه های راست ساختاری روشنتر گرفته و همگانی شده است.[56]

حزب نازی آلمان در سال 1920میلادی این نشان را نمادی برای خود قرار داد.

مقاله

نویسنده ريحانه غلاميان
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

فردریک شلایر ماخر Friedrich Schleiermacher

فردریک شلایر ماخر Friedrich Schleiermacher

معمولا هر پدیده سنّتی وقتی با یک جریان جدید مواجه شود، اگر باهم هم‌خوانی نداشته باشند، هیچ‌یک، دیگری را نمی‌پذیرند و هر دو نافی هم می‌شوند. در بررسی تاریخ کلیسا، اعم از کاتولیک و پروتستان، نیز دقیقا به‌همین تقابل می‌رسیم؛ تقابل دیدگاه‌های سنّتی و مدرن.
No image

ماروزیا MAROZIA

ششصد و شصت و شش

ششصد و شصت و شش

No image

همیستکان hamestakan

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS