دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

برگزاری نشست ما و جهان نیچه ای در مؤسسه مطالعاتی معرفت و پژوهش

No image
برگزاری نشست ما و جهان نیچه ای در مؤسسه مطالعاتی معرفت و پژوهش
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در نشست «ما و جهان نیچه‌ای» گفت: بی متافیزیک شدن مهمترین شاخص جهان نیچه‌ای است و این امر به بی معنا شدن جهان او منجر شده است.
 
به گزارش خبرنگار فارس در مؤسسه مطالعاتی معرفت و پژوهش نشست "ما و جهان نیچه‌ای" با حضور بیژن عبدالکریمی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد برگزار شد و وی درباره بحران معنای عصر حاضر در سایه سیطره جهان نیچه‌ای سخنرانی کرد.
عبدالکریمی در آغاز سخن منظور خود را از معنا متفاوت از معانی متداول خواند و گفت: منظور من از معنا نه معنا در یک بحث سمانتیک و دلالت شناسانه است که نسبت لفظ و معنا را در اندیشه متفکرانی چون ویتگنشتاین و فرگه می‌جوید، نه معنای هرمنوتیک را می گویم که امثال گادامر و ریکور در متن می جویند؛ نه معنای روانشناختی را که امثال مازلو و ویکتور فرانک و نه معنای جامعه شناختی که وبر و پیتر برگر آن را حاصل ارتباط میان فرد و جامعه می دانند.                                                    
وی تاکید کرد: معنای مورد نظر من از حیث انتولوژیک مد نظر است، یعنی همان معنایی که نیچه و هایدگر از آن سخن می گویند و همان انسان شناسی معرفت شناختی فلسفی مد نظر است.
                                             
نویسنده "هایدگر و استعلا" در ادامه با اشاره به پیوستگی تاریخ به رخداد مهم پایان سده بیستم اشاره کرد و گفت: ربع آخر قرن بیستم اتفاقاتی رخ داد که به وضوح می‌توانیم بگوییم که از دوران‌های پیشین تاریخ بسیار جدا گشته‌ایم و از این رو حتی باید بگویم که دوران مدرن نیز در نسبت با این عصر جدید به دوران‌های کهن متعلق گشته است، اگر چه بسیاری از ریشه‌های این عصر جدید در دوران‌های پیشین قوام یافته است،‌ اما این عصر که آن را عصر نیچه‌ای می‌خوانم به کلی با سایر اعصار متفاوت است.                        نگارنده "هگل یا مارکس:‌نقدی بر روشنفکری ایران" با تاکید بر حوادثی که به پیدایش این عصر منجر گشته‌اند، گفت: ظهور تفکر پست مدرن، شکست مارکسیسم به عنوان ایدئولوژی‌ای که در آن همچنان بر تاریخ خطی با آغاز و انجام تاکید می‌شد، انقلاب ایران و انقلاب اطلاعاتی به مثابه دومین انقلاب صنعتی بزرگ حوادثی هستند که به عقیده من به وجود آورنده عصر نیچه‌ای هستند.                               
وی تصریح کرد: این عوامل سبب شده است که اصول و عناصر عقلانیت مدرنیته زیر سوال رود. به گونه ای که سوبژکتیویسم به آخرین مراحل بسط خود برسد و به عقیده من این جهان که از آن به عنوان جهان نیچه‌ای یاد می کنم، فاقد معنای انتولوژیک است.
مترجم "بررسی‌های روشنگرانه در اندیشه مارتین هایدگر" در ادامه بحث خود به مخالفان ادعای اصلی خود پرداخت و گفت: پوزیتویست ها،‌اهل تئولوژی، تاریخی اندیشان و کانتی مسلکان هر یک به شیوه خود معتقدند که این ادعا که جهان فاقد معناست غلط است، اما به اعتقاد من امروز نیهلیسم در همه جا نفوذ کرده است. مدعای پوزیتویست‌ها را نمی‌توان با ابزار تجربی مورد قیاس قرار داد، تئولوژی باوران نیز نمی‌توانند نشان دهند که چرا حضور معنا در دل‌ها کم شده است، کانتی مسلکان نیز که به عقل فرا تاریخی قائلند، از درک عقلانیت‌های متفاوت در طول تاریخ عاجزند، ضمن آن که من عقیده تاریخی اندیشان را که معتقدند باید تاریخ ما را از تاریخ غرب جدا کرد، نمی پذیرم، زیرا خصلت مدرنیته جهان گیر شدن است و به ویژه در عصر ارتباطات، جدا انگاشتن هویت‌ها چندان موجه نیست.                                                        
عبدالکریمی در بخش دیگری از سخنانش به جهان نیچه ای پرداخت و گفت: امروز زمانه مدعیات نیچه در مورد حقیقت است و در ذیل این جهان حتی عصر مدرن نیز به جهان کهن بدل شده است. امروز دیگر نمی‌توان از فیلسوف هگل گرا یا کانت گرا یا اسپینوزا گرا یا پدیدارشناس سخن گفت. امروز تحت تاثیر نیچه سخن گفتن از حقیقت بی معنا شده است و نیچه امروز پر نفوذترین متفکر دوران ماست به گونه‌ای که به قول چارلز تیلور فلسفه غرب چیزی جز آن چه نیچه می‌گوید نیست.                     
عبدالکریمی گفت: نیچه می‌خواست به ما کمک کند که از دوران مدرن عبور کنیم و خواهان ظهور ابر انسان بود، اما مرگ خدا و مرگ حقیقتی که او مطرح کرد به ظهور چیزی منجر شد که همان آخرین انسان است. در واقع نیچه با مقولاتش مدرنیته را قوام بخشید و با او سوبژکتیویسم به نهایی‌ترین بسط خود در تاریخ رسید. وقتی می‌گوییم جهان نیچه‌ای منظور جهانی است که نیچه برای ما توصیف کرده است و البته خواهان نقد و عبور از آن به واسطه ابر انسان بود اما آن را قوام بخشید و امکانات آن را تشدید کرد.
وی تاکید کرد: البته جهان نیچه‌ای یگانه و بهترین جهان ممکن نیست، بحث این هم نیست که مردم امروز افکار نیچه را می شناسند و کتابهایش را می خوانند،‌ بلکه مراد جهانی است که در عمل متحقق شده است. بحث ما این هم نیست که اندیشه‌های نیچه غلط نیست، بلکه اتفاقا تناقض‌های فراوانی در تفکر او هست، بکله سخن بر سر این است که جهانی که در عمل با آن مواجهیم جهانی است که نیچه به ما ارائه کرده است.                                                                       
عبدالکریمی در ادامه بحثش عناصر قوام بخش جهان نیچه‌ای را چنین بر شمرد: نخست بی متافیزیک شدن جهان. در اینجا صرفا مراد متافیزیک یونانی نیست، بلکه منظور هر دو سنت مهم نظری تئولوژی عبری و فلسفه یونانی است که یکی بر وحی تکیه دارد و دیگری بر عقل خود بنیاد و در جهان نیچه‌ای هر دو از میان بر داشته شده اند.
وی با اشاره‌ای مختصر به تاریخ فلسفه غرب به ویژه از زمان کانت و متفکران پس از او چون کی یر که گور و یاسپرس نشان داد که تلاش های فیلسوفان غرب در جهت بسط سوبژکتیویسم بوده است، به گونه‌ای که این سوبژکتیویسم در نیچه به بسط خود می رسد. 
                                                                                       
عبدالکریمی فقدان امینت انتولوژیک بشر را دومین ویژگی جهان نیچه ای و نتیجه ویژگی نخست خواند و گفت: بشر نیاز به نظام اندیشگی و خانه دارد و زمانی که نظام اندیشگی‌اش را از دست بدهد امنیتش را از دست می دهد و بشری که امنیت نداشته باشد از بشر بودنش خالی می‌شود. مرگ خدای مسیحی که نیچه در حکمت شادان تصویر کرده دیگر ویژگی جهان نیچه‌ای است. در جهان نیچه ای که ریشه هایش در جهان متافیزیکی سقراطی وجود داشت، تفکر حضوری فراموش شد و تفکر مفهومی غالب شد.
وی تصریح کرد: با سقراط و افلاطون حقیقت به صفت گزاره تقلیل یافت و در نیچه حقیقت چیزی جز خطایی که به آن می‌اندیشیم نیست. سرشت راستین امور امروز وجود ندارد و به قول دیویی حقیقت باور توجیه پذیر است.                                    
عبدالکریمی گفت: نفی عالم فرا محسوس و ابدیت، نگریستن به جهان به منزله صیرورت و نفی هر گونه امر ثابت، گسست ارتباط زبان و حقیقت و مرگ اخلاق از دیگر امور قوام بخش عصر نیچه‌ای است. 
                                 
وی در پایان گفت: در دوران نیچه‌ای با مرگ انسان به دو معنا مواجهیم: نخست تقلیل انسان تا سر حد حیوان یعنی که در انسان هیچ جوهر مقدسی وجود ندارد و این امری است که نیچه در تبارشناسی اخلاق نشان می‌دهد و دوم تکثر من و عدم امکان سخن گفتن از من به مثابه سوژه واحد. همه اینها منجر به نیهیلیسم می‌شود. نیچه می‌گفت بشر با مرگ خدا آزادی را تجربه می‌کند، اما امروز کابوسی را می‌بینیم که نیچه ندید زیرا خدا حقیقت است و اگر خدا نباشد حقیقتی نیست و دراین صورت آزادی باید بر کدام حقیقت و بشر استوار باشد؟! دوران ما دوران آخرین انسان است، انسانی کوچک که نیچه نوید گذر از آن را داد، اما خودش آن را تشدید کرد.
 
 
منبع: www.farsnews.ir
Powered by TayaCMS

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

فراز و فرود اصلاحات در عصر امیرکبیر

فراز و فرود اصلاحات در عصر امیرکبیر

پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی کتاب فراز و فرود اصلاحات در عصر امیرکبیر نوشته محمدامیر شیخ نوری را منتشر کرد.
مرکز ساماندهی ترجمه تا پایان سال فعال می‌شود

مرکز ساماندهی ترجمه تا پایان سال فعال می‌شود

رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی درباره‌ی آخرین وضعیت مرکز ساماندهی ترجمه در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عنوان کرد: می‌بایست ابتدا ساختار مرکز ساماندهی ترجمه در سازمان فرهنگ و ارتباطات شکل بگیرد،

پر بازدیدترین ها

No image

بسم رب المهدی (عج): میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود بر شما شیعیان و دوستداران اهل بیت مبارکباد.

روز نیمه‌ی شعبان روز میلاد باسعادت امام زمان حضرت حجة ابن الحسن العسکری عجل تعالی فرجه الشریف است و بسیار شایسته است زیارت آن حضرت و دعا کردن بر فرج آن حضرت و درخواست از خداوند برای تعجیل در ظهور آن بزرگوار.
هفته دفاع مقدس گرامی باد

هفته دفاع مقدس گرامی باد

هفته ی دفاع مقدس بر همه ارتشیان، سپاه پاسداران، بسیج و نیروهای مردمی و با ایمانی که مخلصانه در گوشه و کنار این کشور خود را برای اسلام و قرآن آماده کرده اند مبارک باد.
فراز و فرود اصلاحات در عصر امیرکبیر

فراز و فرود اصلاحات در عصر امیرکبیر

پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی کتاب فراز و فرود اصلاحات در عصر امیرکبیر نوشته محمدامیر شیخ نوری را منتشر کرد.
Powered by TayaCMS