دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

و کاوه هنوز زنده است.....

No image
و کاوه هنوز زنده است..... «من محمود کاوه فرزند محمد هستم، در یکی از کوچه های مشهد، در سال 1340 به دنیا آمدم و سال 1347 به مدرسه ی علمیه رفتم ، پس از آن ادامه تحصیل دادم و اول پیروزی انقلاب ، بعد از اینکه تحصیلاتم تمام شد به سپاه آمدم و مدتی در سپاه آموزشهای مختلفی را گذراندم. پس از آن به منطقه ی جنوب و بعد از آن به کردستان آمدم . در این مدت درنقاط مختلف کردستان مشغول بکار بودم و الان حدود چهار سال و اندی است که در خدمت مردم و اسلام هستم .»
همان طورکه صحبتهای کاوه را گوش می دهم، چشمم به نوشته ی دیگری می افتد:
برادر کاوه و آرزوی شهادت .این نوار هم باید جالب باشد. مصاحبه کننده که از لهجه اش پیداست خبرنگار مشهدی است در لابه لای سئوالاتش از برادر کاوه می پرسد، آرزوی شما چیست؟ و او می گوید:خوب معلومه آرزوی ما شهادته .
بچه ها می گویند قمی و کاوه یک روح بودند در دو بدن. هیچ کدامشان سراغ ندارند که این دو با هم اختلافی داشته باشند و یا سر موضوعی حرفشان شده باشد . به همان اندازه که شهادت بروجردی ، ناصر کاظمی و گنجی زاده ناراحتش کرده بود ، شهادت قمی هم خونش را به جوش آورده بود. گرچه بعداز شهادت قمی گفت : شهادت این فرد بسیار خوش فکر و خوش برخورد، آن چنان جوش و خروش و چنان تحولی در تیپ به وجود آورد، که اگر ما در این منطقه و در کل عملیاتهایمان تعداد زیادی از دشمنان را به هلاکت می رساندیم، شایداین چنین تحولی در بچه ها ایجاد نمی کرد.
از دست دادن قمی برایش خیلی سنگین بود . حسن عماد الاسلامی برایم می گوید :
« وقتی خبر شهادت قمی توِی بچه ها پیچید ، به قدری توی روحیه شان اثر کرد که همه زمین گیر شدند. توی یک بلاتکلیفی شدید به سر می بردیم که ناگهان محمود رسید؛ فکرش را هم نمی کردیم که با آن سرعت خودش را برساند . سریع پیاده شد و بی معطلی داد زد : شما چرا نشستید، یاا... بلند شید. و بعد خودش از همان روی جاده شروع کرد به دویدن به سمت ضد انقلاب .
محمود با این کارش نه تنها نیروها را از زمین بلند کرد، بلکه به آنها حالت تهاجمی هم داد، داشت با بی سیم صحبت می کرد که بازویش تیر خورد . چیزی نگفت ، اما خون همه ی آستینش را سرخ کرد . حالا دیگر نیروهای کمکی رسیده بودند و دوشیکاچی ها هم کشیده بودند جلو، آن روز محمود خودش را به آب و آتش زد. شهادت قمی خونش را به جوش آورده بود، او با تدابیر ویژه ای که انجام داد تا قبل از غروب، کار ضد انقلاب را یکسره کرد .
صفات ارزنده و ویژگیهای ایمانی که این شهید داشت باعث شد که خود را وقف انقلاب کند و با اهمیتی که کردستان برای وی داشت خود را فرزند کردستان معرفی می‌کرد. روحیه والا و انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر می‌گذاشت که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه آن شهید و یگان تحت امرش، هنگامی که به درجه رفیع شهادت نایل شد، مردم مهاباد با پای برهنه زیر پیکر پاک و مطهر سردار بزرگ خود بر سر و سینه می‌زدند و اشک می‌ریختند و ضدانقلاب را نفرین می‌کردند.
او با الهام از سخن خداوند که در وصف مومنان بیان شده است: «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار و رُحَماء بَینَهم»، در قلب مردم و نیروها جای گرفته بود و هیچ انگیزه‌ای جز خدمت به انقلاب و احیای ارزشهای الهی نداشت.
شهید کاوه در عین حال که تمام اوقاتش را برای مبارزه به کار می‌بست، از پرداختن به تکالیف دینی و انجام مستحبات نیز غافل نبود. او از مروجین قرآن کریم بود و با عشق خالصانه به اسلام و مکتب، آیات جهاد را تلاوت می‌کرد و در صحنه جنگ و مقاتله با دشمنان، آن را در عمل تفسیر می‌نمود.
روحیه اطاعت‌پذیری و ولایتی، هوش سرشار و چابکی در عملیات، مسلح بودن به سلاح تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بی‌باکی، ساده زیستی و صمیمیت با نیروها از جمله ویژگیهای شخصیتی آن شهید والامقام است.
با وجودی که در مقابل ضدانقلاب سازش‌ناپذیر، جسور و با شهامت بود، اما در داخل تیپ با نیروهای تحت امر خود برخوردی بسیار متواضعانه و باصفا و صمیمی داشت و همین تواضع او سبب شده بود که محبوبیت خاصی در بین نیروها داشته باشد.
شهید کاوه در قلب نیروهای بسیجی و سپاهی جای داشت.
او مصداق بارز تلفیق محبت و قاطعیت در امر فرماندهی نظامی بود.
روزی یکی از نزدیکان وی به منطقه آمده بود. یکی از برادران تقاضا کرد که کار مناسبی به او محل کند، شهید کاوه پاسخ داد: همه بسیجی‌ها فامیل من هستند.
در بعد آمادگی جسمانی هیچ‌گاه از ورزش غافل نبود و با تشویق نیروها و حضور در مسابقات ورزشی، آمادگی رزمی نیروها را بالا می‌برد.
همواره برای تشویق بچه‌ها می‌گفت: موفقیت من در کوههای بلند کردستان مدیون ورزش است.
او چریکی زبده بود که در عمل و جنگ چریک شده بود نه با درسهای تئوری.
شهید کاوه همیشه راهگشای عملیات بود، هرجا که کار گره می‌خورد او رهگشا بود و هر کجا که از عزم و اراده رزمنگان کاسته می‌شد، اراده پولادین او به همه آن عزیزان، روحیه‌ای تازه می‌بخشید.
او برای اینکه بتواند عملیات را بهتر هدایت کند با سلاح پیشاپیش رزمندگان حرکت می‌کرد.
با اینکه بارها در صحنه‌های عملیاتی مجروح شده بود، ولی همیشه قبل از بهبودی، به منطقه باز می‌گشت و در برخی از مواقع نیز نیروها او را با سر و بدن باندپیچی شده می‌دیدند که در میانشان حاضر می‌شد و آماده پذیرش ماموریت و اجرای عملیات بود.
سرتیپ شهید حسن آبشناسان – فرمانده لشکر 23 نوهد – می‌گوید:
اگردر دنیا یک چریک پاکباخته و دل باخته به اسلام و حضرت امام(ره) وجود داشته باشد، محمود کاوه است و هر رزمنده‌ای که بخواهد خوب پخته و آبدیده شود باید به تیپ ویژه شهدا پیش او برود.
او دارای فضایل روحی و اخلاقی ویژه‌ای بود و انجام کار خالصانه و بی‌ریا را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود. عموماً کم سخن می‌گفت و بیشتر عمل می‌کرد و همواره سعی می‌کرد وحدت ارتش و سپاه حفظ شود و ارتشیان نیز او را از خود می‌دانستند.
محمود با شروع جنگ تحمیلی، جماران را به مقصد جبهه‌های جنوب ترک کرد و با اوج‌گیری درگیری‌ها در کردستان، وارد عرصه نبرد با ضد انقلاب داخلی گردید. در همان ابتدای ورود به شهر سقز، مسئولیت گروه اسکورت را عهده‌دار شد و به عنوان اولین فرد در کردستان، عملیات ضد کمین را طراحی و اجرا نمود. فرماندهی عملیات سپاه سقز، جایگاه حساسی بود که استعدادهای محمود را به منصه حضور رساند. با تشکیل تیپ ویژه شهدا، او به عنوان مسئول عملیات تیپ معرفی گردید و ضربات مهلکی را بر پیکر ضد انقلاب وارد ساخت به طوری که نام کاوه -جوان مشهدی - بر سر زبانها افتاد و مبالغ هنگفتی برای سرش تعیین شد. آزادسازی شهر بوکان، سپس جاده مهم پیرانشهر- سردشت، نیز از جمله فعالیتهای گسترده اوست. در سال 1362 سکان فرماندهی تیپ ویژه شهدا به کاوه سپرده شد و در همین سالها تیپ، به رهبری او در عملیاتهای برون مرزی والفجر 2، 3 و 4 شرکت نمود و مناطق مهمی‌ از میهن اسلامی‌ را آزاد ساخت. پس از حاکم شدن آرامش و امنیت بر کردستان، محمود به سوی جنوب رفته، حماسه‌هایی به یاد ماندنی در عملیاتهای بدر، قادر، والفجر 9 و کربلای 2 آفرید. شگفت‌آور اینکه تمام این صحنه‌ها رد پای جوانی 25 ساله است. جوانی که از دامان پاک ضامن آهو برخاسته بود و سرانجام به جمع شهیدان «تیپ ویژه شهدا» پیوست.
نقش شهید در تیپ ویژه شهدا

به دنبال عملیات سرنوشت ‌ساز نیروهای سپاهی در محورهای مختلف کردستان و همزمان با تشکیل تیپ ویژه شهدا (که فرماندهی بر عهده شهید ناصر کاظمی بود) شهید کاوه به عنوان فرمانده عملیات این تیپ انتخاب شد. پس از مدت کوتاهی از فعالیت او در این مسئولیت (که با آزادسازی بسیاری از مناطق همراه بود) آوازه تیپ ویژه شهدا، آنچنان ضدانقلاب را متحیر ساخت که بکلی روحیه خود را از دست داد و در مقابل هر یوریش رزمندگان اسلام، فرار را بر قرار ترجیح می‌داد و می‌دانست که مقاومت در مقابل این یگان جز خسارت و نابودی ثمری نخواهد داشت.
آزادسازی سد بوکان و جاده 47 کیلومتری آن، آزادسازی جاده صائین دژ به تکاب، پاکسازی منطقه کیلر و اشتوزنگ، آزادسازی محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت که به عنوان مرکزیت و نقطه ثقل ضدانقلاب بشمار می‌آمد و منجر به انهدام مرکز رادیویی آنها و فتح ارتفاعات مهم مرزی منطقه آلواتان و آزادسازی زندان دوله‌تو و کشتن بیش از 750 نفر از ضدانقلاب گردید، از جمله نبردهای تهاجمی بود که توسط شهید کاوه و همرزمانش در تیپ ویژه شهدا طرح ریزی و به اجرا گذاشته شد. تعداد عملیاتی که به وسیله این شهید علیه ضدانقلاب فرماندهی شد، آن قدر زیاد است که ذکر نام تمامی آنها در این مختصر میسر نیست.
او که پس از شهادت سرداران رشید اسلام، شهید ناصر کاظمی، شهید محسن گنجی‌زاده و شهید محمد بروجردی در خرداد 1362 رسماً به فرماندهی تیپ منصوب شده بود، با تلاش همه جانبه برای آموزش، سازماندهی و آماده‌سازی نیروها از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزید.
بنا به صلاحدید فرماندهی محترم سپاه در تاریخ 29/4/1362 تیپ ویژه شهدا ماموریت یافت تا در عملیات برون مرزی والفجر 2 که در منطقه حاج عمران انجام می‌گرفت شرکت نماید. در این عملیات شهید کاوه با هدایت قوی رزمندگان، اهداف از پیش تعیین شده تیپ از جمله ارتفاعات 2519 را با موفقیت به تصرف درآورد.
همزمان با عملیات والفجر 4 ماموریت پاکسازی محور سردشت از لوث وجود ضدانقلاب (دمکراتها و منافقین) به این تیپ واگذار شد. رزمندگان غیور و سلحشور نیز ضمن تسلط به ارتفاعات مرزی کوه سیر، قوری، تالشو روستای اسلام آباد، مرکز رادیویی منافقین و مقر دمکراتها را تصرف کردند.
تیپ ویژه شهدا سال 63 در عملیات بدر همراه با سایر یگانهای سپاه، با دشمن تا دندان مسلح جنگید و در تاریخ 23/4/64 در عملیات قادر (همراه با یگانهایی از ارتش جمهوری اسلامی) در جبهه شمالی سیدکان عراق باعث بر هم زدن آرایش نظامی دشمن گردید. همچنین در عملیات پشتیبانی والفجر 9 که در منطقه چوارته عراق انجام گرفت، در انهدام قوای دشمن و تصرف بخشی از خاک آنان نقش موثر داشت، که هر کدام نشامی از دلاوریها و حماسه‌آفرینی شهید کاوه و یارانش را در خود ثبت کرده است.
کلام شهید

بسم رب الشهدا و الصدیقین
********************************************
دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که
هر توطئه‌ای را که علیه انقلاب طرح‌ریزی کند،
امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز،
آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً
روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد
و هیچگاه، ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود.
اگر امروز به انقلاب ما خدشه وارد شود، بدانید که به
مسلمانان جهان خدشه وارد شده است، به آنها آسیب رسیده است
و اگر به انقلاب ما رونق داده شد، آنها پیروز شده‌اند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز

حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز

حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز توسط محقق ایرانی دانشگاه کالیفرنیا
آیت الله مکارم شیرازی؛جوانان قم را دریابید

آیت الله مکارم شیرازی؛جوانان قم را دریابید

قم عش آل محمد (ص) است، قم مرکز علمی شیعیان است، باید مراقب وسیله‌های دشمن در قم باشیم، نباید بگذاریم این شهر آسیب‌پذیر باشد.
No image

تمهیدات عید فطر

پر بازدیدترین ها

امروز در تاریخ

امروز در تاریخ

امروز چهارشنبه بیست و یکم شهریور ماه سال 1386 هجری شمسی ، مقارن است با بیست و نهم شعبان المعظم سال 1428 هجری قمری و برابر است با دوازدهم سپتامبر 2007 میلادی.
No image

تمهیدات عید فطر

حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز

حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز

حل معمای چگونگی تشخیص اصوات در مغز توسط محقق ایرانی دانشگاه کالیفرنیا
Powered by TayaCMS