دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان (1) (اشکالات اساسی مقاله و بیان سجایای اخلاقی پیامبر (ص))

مقاله پیش رو، تلاشی است برای نشان دادن ناجوانمردی حاکم بر هجمه‌های صورت گرفته نسبت به پیامبر اسلام(ص) در یکی از این ساحت‌های غبارآلود تخریب و ترور شخصیت.
نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان ʁ) (اشکالات اساسی مقاله و بیان سجایای اخلاقی پیامبر (ص))
نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان (1) (اشکالات اساسی مقاله و بیان سجایای اخلاقی پیامبر (ص))

نویسنده: علی غلامی

چکیده:

مقاله پیش رو، تلاشی است برای نشان دادن ناجوانمردی حاکم بر هجمه‌های صورت گرفته نسبت به پیامبر اسلام(ص) در یکی از این ساحت‌های غبارآلود تخریب و ترور شخصیت. این مقاله در پاسخ به نوشتاری تحت عنوان «محمد و زنان» که به قلم «شهاب الدمشقی» نگاشته و توسط فردی به نام کیانوش، برگردان و از سوی «آرش بی‌خدا»[1] ارائه شده است، تنظیم گردیده است. محور شبهات نویسنده در این مقاله، موضوع تعدد زوجات پیامبر اسلام(ص) و مسائل مربوط به آن می‌باشد. تلاش شده است در سه قسمت به این مباحث پرداخته شده و سپس جمع‌بندی نهایی ارائه گردد.

در بخش اول، به بررسی سجایای اخلاقی پیامبر در دوران جاهلیت پرداخته و پس از اشاره به وضعیت تعدد زوجات در آن دوران، به دیدگاه اسلام پیرامون این مسأله می‌پردازیم و در پایان، به‌منظور پاسخگویی به شبهات نویسنده در خصوص ازدواج‌های نبی مکرم(ص) به این مسأله می‌پردازیم که چگونه پیامبر تا قبل از وفات خدیجه به یک همسر اکتفا نمود و پس از رحلت وی، به تعدد زوجات روی آورد.

مقدمه

پیش از مطالعه این مقاله توجه به چند نکته ضروری است:

1- چهره‌ای که در این مقاله، از پیامبر و همسران وی ترسیم گشته برگرفته از منابع اهل سنت است. در پاسخ به شبهات نویسنده، تلاش شده تا آنجا که موارد اختلافی، مخلّ به سیمای مطهر رسول اکرم(ص) نیست، با فرض صحت گزارش‌های تاریخی اهل سنت، بیشتر به ردّ شبهات پرداخته شود تا بررسی‌های صرفاً‌ تاریخی.

2- مقاله «محمد و زنان» دارای ادعاهای اثبات نشده فراوانی است و به جرأت می‌توان گفت بیشتر به بحث‌های جدلی پرداخته و از شاخص‌های مقاله‌ای مستدل و علمی محروم است.

3- چون در تاریخ، تمامی زوایای زندگی شخصی پیامبر(ص) بیان نشده و گزارشات چندانی از حریم‌های خصوصی در خانه و خانوادۀ ایشان در دست نیست، قضاوت پیرامون برخی ابعاد رفتارهای رسول‌ الله(ص) در برخورد با همسران دشوار است. مثلاً چون پیامبر(ص) به‌واسطه حیا، اهل بیان کردن امور خصوصی زندگی زناشویی نبوده در روابط دو نفره با همسران، فرد دیگری نیز حضور نداشته است، نمی‌توان به‌طور کامل و قطعی، در مورد برخی گزارشات از درون منزل ایشان قضاوت کنیم و به‌طور نمونه اگر پیامبر از «سوده» - یکی از همسران - دوری گزید، با اطمینان بگوئیم این مسأله به‌خاطر نازیبایی و مسن بودن «سوده» است؛ زیرا ممکن است آزارها و رفتارهای ناشایست او در داخل منزل، پیامبر را ناگزیر از این عمل نموده باشد.

4- نگاه گزینشی، منفعت‌جویانه و مغرضانه به سیره پیامبر(ص) و روایات آن حضرت، مانع از اعتراف ناخواسته نویسنده به برخی حقایق که حاکی از میزان طهارت و مبرّا بودن شخصیت رسول الله(ص) از تهمت‌های ناروا می‌باشد، نگردیده است.[2] اگر این وضوح در پاکی سیمای حضرت نبود، قطعاً‌ نویسنده دچار این دوگانه‌ گویی‌ها و اعترافات گریزناپذیر، نمی‌شد.

ضمن آنکه اکثر استدلال‌های نویسنده بر پایه استناد به آیات و روایات برگرفته از آئین آن رسول مکرم است. اگر نویسنده با استناد به تفسیر خویش از برخی آیات، به داوری شخصیت و رفتار پیامبر اسلام(ص) نشسته است نمی‌تواند این نکته را انکار کند که دین یک نظام و مجموعه می‌باشد و برخورد گزینشی، انتزاعی و سودجویانه با آموزه‌های اسلامی (بلکه هر آئین و مکتب دیگر)، برخوردی ناجوانمردانه و قضاوتی غیر منصفانه و ناعادلانه است. اگر نویسنده، آیات قرآنی را به عنوان شاهدی بر ادعاهای خود می‌آورد نباید فراموش کند که همین آیات، دوری آن حضرت از هرگونه هوی و هوس را از جمله در آیه شریفه «و ما ینطق عن الهوی»[3] فریاد می‌زنند. همین آموزه‌های دینی، پیامبر را معصوم و هرگونه رجس و آلودگی را از وی دور می‌داند[4] و ایشان را اسوه‌ای نیکو برای همگان توصیف می‌کند.[5] خداوند به صراحت وی را دارای خلق عظیم معرفی می‌نماید.[6]

در همین آیات مورد استناد، به علیم و بصیر بودن خداوند و اینکه هیچ‌یک از اعمال و رفتار ایشان از خداوند عالم پوشیده نیست، تأکید شده است. خداوند به صراحت به پیامبر هشدار می‌دهد که اگر سخنی دروغ و استنباطی باطل از دین نماید که با رسالت الهی او در تنافی باشد به‌شدت با او برخورد نموده و رگ قلبش را قطع می‌کند و در این امر مسامحه‌ای نخواهد کرد. [7]

حال چگونه ممکن است پروردگار، رسولی را متولی تربیت و دعوت بشریت به پاکی، طهارت و صداقت قرار دهد که وی آلوده به شهوات،‌ هوسرانی و ناپاکی‌های اخلاقی باشد و او در مقابل این رفتارهای پیامبرش سکوت و مصالحه کند؟!

1- سجایای اخلاقی و پاکدامنی پیامبر در دوران جاهلیت

به گواهی تمام تاریخ‌نویسان و به اعتراف نویسنده مقاله، پیامبر اکرم(ص)، در شرایطی این دوران را سپری کرد و بی‌بند و باری‌های جنسی آن را پشت سر گذارد که همگان او را به زهد، پاکی و صداقت می‌شناختند. به‌واسطه راست‌گویی، امانت‌داری و راست کرداری، به او لقب «محمد امین» داده بودند. او که جوانی جذاب و خوش‌منظر، از قبیله‌ای برجسته و از خاندانی شرافتمند بود و سجایای اخلاقی او زبانزد بود، نه‌تنها تسلیم جاذبه‌های جنسی این عصر نشد؛ بلکه ملاک‌ها و ارزش‌های والای خود را در ازدواج با خدیجه(س) به نمایش و تصدیق همگان گذارد.

با وجود ویژگی‌هایی همچون زیبایی، شهرت فامیلی و شخصیت ذاتی در محمد(ص) جوان 25 ساله قریش، که دست او را برای بهترین انتخاب‌ها باز می‌گذارد ولی او زن 40 ساله‌ای را که تا آن زمان، دو بار ازدواج کرده بود و دارای فرزندانی بود به همسری برگزید.[8] و این ازدواج تنها به دلیل ویژگی‌های معنوی و اخلاقی خدیجه(س) بود.

2- تعدد زوجات در اسلام

بر‌‌خلاف برخی ادیان دیگر که غریزه و رابطه جنسی را امری آلوده به گناه می‌دانند،[9] اسلام آن را صرفاً یک مفهوم خشک حیوانی برای ارضای نیاز جنسی و بقای نسل ندانسته؛ بلکه ازدواج و ارتباط صحیح جنسی را عامل کمال و موجب ایجاد آرامش جسمی، روحی و روانی می‌داند.

اسلام، برنامه‌ای جامع و هماهنگ با طبیعت بشری را برای ارضای صحیح قوای جنسی ارائه نموده است که تعدد زوجات یکی از حلقه‌های این برنامه تربیت جنسی اسلام است.

امروزه، تحقیقات نشان داده است که عمر دستگاه تناسلی مرد بیش از زن است و گرچه زن، پس از گذشت زمانی، دیگر امکان زاد و ولد و باروری نخواهد داشت ولیکن مرد، تا سالیان آخر عمر خویش نیز این توانایی را خواهد داشت که زمینه تولد فرزند را فراهم نماید.[10] همچنین تحقیقات روان‌شناسان نشان می‌دهد که زنان در مقابل غریزه جنسی بسیار مقاوم هستند، اما مردان به سرعت و شدت در برابر مناظر تحریک‌آمیز، دچار طغیان شهوت می‌شوند و مقاومت خویش را از دست می‌دهند. از این‌رو مردان، در مقابل شهوت جنسی ضعیف‌تر از زنان هستند و نیازمندی بیشتری دارند.[11]

دیگر آنکه با توجه به اینکه نظام خلقت، به‌واسطه زودتر بودن بلوغ دختران، آنان را پیش از پسران، آماده ازدواج می‌کند و تقریباً در بیشتر دوران‌های تاریخی، به‌واسطه آنکه مردان بیشتر در معرض آسیب‌ها، خطرات و جنگ‌ها بوده‌اند و مرگ‌و‌میر آنان بیشتر و تعداد آنها کمتر از زنان بوده است، مردان آماده ازدواج، تعدادی کمتر از زنان مهیای ازدواج داشته‌اند.[12]

همچنین، نیازمندی زنان بیوه و فاقد سرپرست به حمایت‌های اقتصادی، برنامه جدی و مستمر برای حمایتگری از آنان را می‌طلبد. از سوی دیگر، ساختار بیولوژیک و ویژگی‌های جسمی زنان که موجب محرومیت مردان از رابطه جنسی در دوران‌های معین (قاعدگی، وضع حمل و...) می‌شود، موجب می‌شود که نیازهای جنسی مردان در این دوران، نیازمند پاسخگویی خارجی باشد.

اسلام، اصل بحث تعدد زوجات را به عنوان یک راهکار طبیعی برای جلوگیری از شیوع فساد در جامعه و پاسخگویی به نیازهای طبیعی پذیرفت، ولی آن را از شکل نامحدود و غیر منضبط دوران جاهلیت تغییر داد و آن را تحت ضابطه درآورد. به‌گونه‌ای که اولاً آن را محدود به چهار همسر کرد و ثانیاً گزینش همسران متعدد را منوط به یک شرط مهم – یعنی اجرای عدالت میان همسران – نمود و در قرآن به صراحت بیان نمود که «اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، تنها یک نفر را به همسری برگزینید.»[13]

بررسی مهمترین شبهات مطرح در مقاله محمد(ص) و زنان

در مقاله ادعا شده است که خدیجه(س) با قدرت معنوی و مادی برترش، مانع از آن شد که محمد(ص) برای او "هوو" بیاورد. لذا آنچه شخصیت محمد مصطفی(ص) را متحول ساخت یکی وفات خدیجه (مانع روانی) و دیگری پست و مقام سیاسی جدید او به عنوان رهبر سیاسی و فرمانده نظامی بود. بهره‌مندی‌های جدید همچون سهم حضرت در غنایم جنگی از جمله زنان موجب شده بود محمد(ص) به «زندگانی همراه با عیش و نوش» بازگردد. همان زندگانی که تمام همتایان او در آن پست سیاسی و جایگاه رهبری داشته و دارند.

برای پاسخ به این ادعا، ابتدا باید بررسی شود که آیا خدیجه(س) واقعاً شخصیتی بود که از ثروت و جایگاه اجتماعی و سن بیشتر خود، برای برتری‌جویی و کنترل رفتار پیامبر در راستای منویات خود استفاده کند؟ به‌حدی که حضرت تمایل به ارتباط با زنان داشته باشد ولی از ترس خدیجه (!) نتواند به اهداف خود برسد و همچون عقده‌ای روانی، پس از وفات خدیجه(س) این مسأله به حالت انفجاری درآمده و به یک‌باره حضرت به زندگی همراه با عیش و نوش (!) بپردازند!؟

شخصیت معنوی و ارزش‌های والای اخلاقی حضرت محمد(ص) و خدیجه کبری، نویسنده مقاله را به اعتراف واداشته است که دوران 25 ساله زندگی محمد(ص) و خدیجه(س) دورانی است که هوسرانی، شهوت‌پرستی و ارزش‌های مادی در آن ‌جایی ندارد. اگر محمد(ص) در این انتخاب، نگاهی پاک، ارزش‌مدارانه و غیر شهوت‌آلود دارد و اگر خدیجه(س) به اذعان نویسنده، دارای قدرت معنوی و مادی است و این قدرت را تماماً با عشق وافر در خدمت پیامبر(ص) قرار می‌دهد به‌طوری که تمام ثروت او در اختیار ایشان قرار می‌گیرد،[14] آیا نتیجه این دو اعتراف نویسنده، چیزی جز اذعان به شخصیت برجسته این دو بزرگوار نیست؟! چه کسی می‌پذیرد که خدیجه(س) با این همه تعالی روحی و اخلاقی، آن‌چنان خودخواه، حسود و تمامیت طلب باشد(!) که برعکس تمام زنان عصر خویش و در مخالفت با ساختارهای فرهنگی که تعدد زوجات در آن به‌صورت نامحدود و به عنوان امری کاملاً پذیرفته شده و مرسوم، رواج دارد، مانعی برای ازدواج محمد(ص) با دیگران باشد؟! و این در حالی باشد که خودش پیش از آن، دو بار ازدواج کرده و صاحب فرزندانی باشد!! این ادعای مطرح شده در مقاله که: «برای خدیجه ممکن نبود به «هوو یا کنیز رضایت دهد» یا ناشی از ظلم در حق شخصیت خدیجه است و یا ناشی از عدم شناخت اوضاع جاهلیت و سنت‌های حاکم بر آن.

خدیجه‌ای که خود را کنیز حضرت می‌داند[15] و دارای برجستگی‌های معنوی و اخلاقی فراوان بوده، عاشقانه، محو جاذبه‌های معنوی پیامبر اسلام(ص) است و در این راه سختی‌های فراوان را تحمل نموده[16] و از مشرکان، آزارهای بی‌شمار دیده است، نمی‌توان رفتارش را در خارج از چارچوب عشق و اطاعت از ولی خدا تفسیر نمود.[17] چنین ایثار و عشق خالصانه‌ای است که موجب شده است حضرت محمد(ص) تا آخر حیات شریف خود، تجلیل و تقدیر زایدالوصفی از این همسر فداکار خویش نماید. چنانچه پیامبر(ص)فرمود:

«افضل نساء اهل الجنه»

خدیجه و فاطمه و مریم و آسیه.[18]

وقتی عایشه نسبت به مقام خدیجه در نزد رسول خدا حسادت می‌کند و می‌گوید: «خدیجه جز پیرزنی بیش نبود در حالی که خداوند بهتر از او (منظور عایشه، خودش است) را بهره تو کرده است»، پیامبر غضبناک شده و فرمود:

«به خدا سوگند، خداوند بهتر از او زنی به من نداده، او بود که به من ایمان آورد هنگامی که مردم کفر ورزیدند و او بود که مرا تصدیق کرد و مردم مرا تکذیب نموده (و دروغگویم خواندند) و او بود که در مال خود با من مواسات کرد (و مرا بر خود مقدم داشت) در وقتی که مردم مرا محروم کردند و از او بود که خداوند فرزندانی روزی من کرد و از زنان دیگر نسبت به فرزند محرومم ساخت».[19]

مناسب است که نویسنده مقاله «محمد و زنان» پاسخ دهد که این جملات را چگونه می‌تواند توجیه کند؟! آن محمدی که او ترسیم کرده است و پس از رسیدن به پست و مقام و خلاصی از خدیجه، انقلابی شهوانی در او روی داده و چون یک شکارچی هوس‌ران به‌دنبال زنان زیباروست، زمانی که این جملات را می‌گوید در اواخر عمر خود و قدرت برتر جزیره‌العرب است و باید به اوج لذت‌جویی‌ها و تمایلات خود رسیده باشد. حال چگونه ممکن است او، چنین عتاب‌آلود به عایشه‌ای که به تعبیر نویسنده «اعجاب‌ برانگیز» بود، بگوید که خداوند بهتر از خدیجه(س) به من زنی نداده است؟! آن محمد شهوت‌ران که نویسنده ادعا می‌کند چگونه ممکن است خدیجه 40 ساله را که دو بار ازدواج نموده است به عایشه جوان، زیباروی و بکر، چنین ترجیح دهد که عایشه‌ بارها از حسادت خویش نسبت به خدیجه بگوید؟![20] اگر عایشه مکرر می‌گفت که «هرگاه می‌خواستم نزد پیامبر، قربی به هم رسانم، خدیجه را به نیکی یاد می‌کردم و با نام او به رسول خدا(ص) تقرب می‌جستم»،[21] به‌واسطه آن است که می‌داند نه‌تنها پیامبر؛ بلکه خداوند نیز به‌خاطر خدیجه به فرشتگانش مباهات می‌کند.[22] او می‌داند که زیبایی ملاک ارزیابی همسران از سوی پیامبر(ص) نبوده و آنچه برای آن حضرت مهم است، سجایا و کمالات اخلاقی، سبقت در ایمان، ایثار و یاری است که در خدیجه(س) به بهترین نحو نمود داشته است. این ویژگی‌هاست که پیامبر را قدردان خدیجه نموده و زمانی که همسر ایثارگرش در وصیت‌‌های هنگام وفاتش به او می‌گوید که «من در حق شما کوتاهی کردم مرا عفو کن» چنین پاسخ می‌دهد که: «هرگز از تو تقصیر و کوتاهی ندیدم و تو هر آنچه در توان داشتی (برای من) انجام دادی و در خانه من بسیار رنج متحمل شدی».[23]

نویسنده مقاله، در بخش دوم ادعای خود، مقتضای تحول در شخصیت پیامبر(ص) پس از وفات خدیجه(س) را پست و مقام سیاسی جدید پیامبر و بهره‌مندی‌های مادی جدید ایشان عنوان می‌کند.

اگر نویسنده به آیات سوره احزاب که در متن به آن اشاره کرده است توجه می‌نمود در نسبت دادن زندگی عیاشانه به پیامبر(ص) چنین به صراحت، تندروی نمی‌کرد. این آیات به روشنی به همسران پیامبر می‌گوید که به‌خاطر موقعیت ویژه ایشان در انتساب به رسول خدا(ص)، باید از لذت‌های زندگی دنیوی و زینت‌های مادی درگذرند و سختی‌های ویژه را تحمل نموده و حتی در سطحی پائین‌تر از مردمان عادی باشند.[24]

آن‌گونه که مفسرین گفته‌اند، همه و یا برخی از زنان رسول خدا، از زندگی خود راضی نبود‌ه‌اند و به ایشان سخت می‌گذشته است.[25] عایشه نقل می‌‌کند که خانواده پیامبر، تا آن زمانی که آن حضرت از دنیا رحلت نمود؛ حتی سه روز پی‌در‌پی از نهار و شامی سیر نگشتند. معمولاً شب‌ها شام نداشتند و بیشتر از نان جوین استفاده می‌کردند. خانه‌های همسران رسول خدا به ساده‌ترین وجهی از گل و چوب نخل بنا شده بود و پرده‌های درهای آنها از موی بز و کرک شتر بود.[26]

نویسنده نمی‌تواند انکار کند که مردانی که به بهره‌مندی از زنان می‌اندیشند، تلاش می‌کنند تا با تهیه لباس، توسعه آسایش و هزینه کردن از اموال، دل آنان را به‌دست آورند. اما پیامبر اکرم(ص) با آنکه می‌توانست و امکان برایش فراهم بود، نه‌تنها این کار را نکرد؛ بلکه حتی آنان را میان زندگی با سختی در کنار رسول خدا(ص) و یا برخورداری از لذت‌های دنیوی پس از طلاق، مخیر نمود. نویسنده در چند جای مقاله خود، به زیبارویی ماریه تصریح می‌کند و قاعدتاً چنین همسری می‌بایست مورد توجه ویژه پیامبر(ص) و برخوردار از امتیازات مادی قابل توجهی باشد. وی جالب است بداند که در جوامع روایی اهل سنت و کتب اهل تشیع نقل شده که روزی «عمر بن خطاب» برای دیدار پیامبر(ص) به خانه ماریه در مشربه ام ابراهیم رفت. وی در توصیف وضعیت آن خانه، از نشستن پیامبر بر روی حصیر سخن گفته و بیان می‌کند که در خانه، غیر از سه پوست دباغی شده، چیزی نیافتم.[27]

اگر مقصود نویسنده از انقلاب و تحول در پیامبر(ص)، ازدواج‌های آن حضرت است، به مطالب زیر توجه کند: پس از وفات خدیجه(س) پیامبر(ص) تا یکسال بدون همسر بود و پس از این یکسال با «سوده بنت زمعه» که زنی بیوه و سالخورده بود ازدواج کرد و تا دو سال، وی تنها همسر پیامبر بود و پس از آن به اصرار صحابی برجسته خود یعنی ابوبکر، با تنها همسر دوشیزه خود یعنی عایشه بنت ابوبکر ازدواج کرد.[28] سپس، در دلجویی از عمر که از بیوگی دخترش حفصه بی‌قرار بود و ابوبکر و عثمان نیز از قبول همسری حفصه سرباز زده بودند، حفصه را به تزویج خود درآورد. در آن زمان که با عایشه باکره و زیباروی همسر بود، با زن سالخورده‌ای چون «زینب بنت خزیمه» که دو بار ازدواج کرده بود، تزویج نمود که 3 یا 8 ماه بعد، وی درگذشت. پس از آن، ام سلمه کهنسال که در جواب خواستگاری پیامبر، بزرگی سن و داشتن چهار فرزند یتیم را مانع از ازدواج خود با ایشان می‌دانست را به همسری خود درآورد. پس از ام‌سلمه که بیش از پنجاه سال سن داشت، زینب بنت جحش هفتمین همسر رسول الله بود که او نیز متجاوز از 35 سال از عمرش گذشته بود. صفیه، جویریه، میمونه و ام حبیبه سایر همسران پیامبر بودند که همگی بیوه زن بوده و توضیح خواهیم داد که پیامبر به‌واسطه چه شرایطی با آنان ازدواج نمود و چه مصالح و منافعی از تزویج با آنان نصیب اسلام گردید.

اولین نکته‌ای که در این ازدواج‌ها جلب توجه می‌کند، ازدواج رسول الله(ص) با زن بیوه پس از تزویج با دختر باکره و همسری زنانی سالخورده پس از ازدواج با زنانی جوان است. آیا این نحوه همسرگزینی، برای نویسنده مقاله «محمد و زنان» تعجب‌آور نیست؟ وی می‌داند که به حسب معمول، کسانی که زن دوست هستند و اسیر دوستی با آنان و خلوت با آنانند، معمولاً عاشق جمال و مفتون ناز و کرشمه‌اند و جمال و ناز و کرشمه هم در زنان جوان است که در سنّ خرّمی و طراوتند.[29] نزدیکی و معاشرت با پیرزنان، آن هم در اواخر عمر و آن هم از کسی که در اوان عمرش ولع و عطشی برای این کار نداشته و اکنون نیز دست او برای انتخاب بهترین و زیباترین دختران قبایل عرب باز است، برای نویسنده تأمل برانگیز نیست؟!

از سوی دیگر با بهانه‌جویی‌ها و اشکال‌تراشی‌های فراوانی که در صدر اسلام وجود داشته است، اگر نقطه ضعفی در بحث تعدد زوجات پیامبر وجود داشت، به‌صورت برجسته‌ بیان می‌شد. نه‌تنها در تاریخ عیب و ایرادی به پیامبر گرفته نشده است؛ بلکه حتی ابوسفیان که سرسخت‌ترین دشمن آن حضرت بوده است، پس از ازدواج پیامبر(ص) با دخترش از فرط شادمانی می‌گوید: «ذلک الفحل لایرغم انفه: پشت این مرد بر زمین مباد». ابوسفیان این رفتار دشمنش را نشانه بزرگواری، رأفت و مهربانی وی می‌داند.[30]

ضمن آنکه کسی می‌تواند چنان اصحاب و یاران فداکار و جان‌بر‌کفی – نه‌تنها در زمان حیات بلکه تا قرن‌ها پس از آن – داشته باشد که بتواند اعتماد کامل آنان را نسبت به خود جلب کند. حال چگونه ممکن است پیامبری که مردم را به ورع، تقوا و دوری از شهوات و دل نبستن به لذات زودگذر دنیوی فرا می‌خواند، میان رفتار و عملش این فاصله آشکار باشد که در مرئی و منظر همگان و در مسأله آشکاری مثل همسرگزینی، به حدّی نسبت به زندگی زاهدانه جوانی و آموزه‌هایی که به آن فرا می‌خواند تغییر رفتار دهد که به تعبیر نویسنده، بتوان نام انقلاب و تحول را بر روی آن گذارد و هیچ‌کس هم به آن اعتراض نکند؟!

نتیجه‌گیری

در مقدمه‌ی مقاله با بیان برخی نکات کلی، اشکالات اساسی و محتوایی مقاله محمد(ص) و زنان مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه، به‌منظور پاسخ تفصیلی به نکات طرح شده توسط نویسنده، این پیش‌فرض ذهنی وی، که ردپای شهوت را در تمام رفتارهای حضرت جستجو می‌کند مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور، با اشاره به سجایای اخلاق پیامبر(ص) در دوران جاهلیت، با استناد به اعتراف نویسنده در مورد پاکی رسول اکرم(ص) در وضعیت نابهنجار اخلاقی جاهلیت، چنین نتیجه‌گیری شده است که با وجود گذشت 50 سال از عمر شریف آن حضرت، همان‌گونه که نویسنده نیز اذعان نموده ردپایی از شهوت‌رانی در رفتارهای ایشان دیده نمی‌شود و لذا این ادعای اساسی نویسنده در بخش اعظم حیات ایشان، مؤیدی ندارد.

    فهرست منابع
  • 1)قرآن کریم؛
  • 2) آشنایی، علی محمد؛ «چرایی تعدد همسران»، ماهنامه پرسمان،‌ ش 20.
  • 3)ابن ابی‌الحدید معتزلی؛ شرح نهج‌البلاغه، مصر، داراحیاء الکتب العربیه، 1378ق.
  • 4)ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن علی بن محمد؛ اسدالغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ج اول، 1417ق.
  • 5)ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی.
  • 6)ابن سعد، محمد؛ طبقات الکبری، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
  • 7) ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله؛ الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق.
  • 8)ابن کثیر، الحافظ ابی الفداء اسماعیل؛ البدایه والنهایه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1408ق.
  • 9)ابن هشام، عبدالملک؛ سیره النبویه، بیروت، دارالفکر، 1420ق.
  • 10) بیهقی، احمد بن حسین؛ سنن الکبری، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  • 11)جعفری مژدهی،‌ افشین؛ «عدم تعادل در وضعیت ازدواج در ایران، پژوهش زنان، ش 5.
  • 12)رسولی محلاتی، سیدهاشم؛ درس‌هایی از تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،‌ 1385.
  • 13)شیخ صدوق، محمدبن علی بن بابویه؛ الخصال، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، 1403ق.
  • 14)طباطبایی، محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1372.
  • 15)طباطبایی، محمدحسین؛ زن در قرآن، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار علامه طباطبایی، چ اول، 1384.
  • 16)عابدینی، احمد؛ «پیامبر در خانه، سازگاری، مهربانی، مدیریت»، قسمت سوم، پیام زن، ش 95، 1378.
  • 17)عابدینی، احمد؛ شیوه همسرداری پیامبر(ص) به گزارش قرآن و سنت، تهران، نشر هستی‌نما، چ3، 1384.
  • 18)غلامی، علی؛ «زن، مرد، تفاوت»، پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشگاه باقرالعلوم(علیه السلام).
  • 19) قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر القمی،‌ قم، موسسه دارالکتاب، 1404ق.
  • 20)گایتون، آرتور و جان‌هال؛ فیزیولوژی پزشکی، ترجمه احمدرضا نیاورانی، نشر سماط، 1387.
  • 21)مجلسی، محمدتقی، بحارالانوار، دارالاحیاء التراث العربی، 1403ق.
  • 22) محلاتی، شیخ ذبیح‌الله؛ ریاحین الشریعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی‌تا.
  • 23)مطهری، مرتضی؛ اخلاق جنسی، صدرا.
  • 24)مطهری، مرتضی؛ نظام حقوق زن در اسلام، صدرا.
  • 25) میانجی، محمد، «نگاهی به ویژگی‌های رفتاری اولین بانوی مسلمان»، مجله مبلغان، 23ش.
  • 26) نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، قم، مؤسسه آل البیت، 1407ق.
    پی نوشت:
  • [1] . انتخاب نام مستعار «آرش بی‌خدا» برای کسی که این مقاله را ارائه کرده است، شاهدی بر رویکرد حاکم بر آن است. فردی که نتوانسته است واضح‌ترین برهان هستی یعنی وجود پروردگار که فطرت ثابت تمام مخلوقات عالم، وجود او را فریاد می‌زنند، ببیند و درک نماید، طبیعی است که نتواند وضوح پاکی و طهارت اشرف مخلوقات و فرستاده خاتم را حس کند و تعقل نماید و لذا با ذوق‌زدگی، به ارسال اثری که چشم بر بدیهی‌ترین حقایق بسته، اقدام می‌نماید و با افتخار خود را «بی‌خدا» می‌نامد.
  • [2] . به این عبارات نویسنده در متن مقاله‌اش توجه فرمائید: اعتراف به اینکه تمام دوران جوانی (که اوج بروز تنوع طلبی و غرایز شهوانی است) پیامبر در زهد و پاکی سپری شده است ( ر.ک: صفحه 1)؛ پیامبر علی‌رغم اینکه به ادعای نویسنده، پس از خدیجه (س) دچار انقلاب و دگرگونی شد و (نعوذبالله) مسیر شهوت و هوسرانی را در پیش گرفت، همسری که پس از گذشت یکسال از وفات خدیجه (س) انتخاب کرد، زنی مسن به نام «سوده» بود ( ر.ک: صفحه 2)؛ حضرت محمد (ص) مگر در موارد اندکی، اکثراً سعی می‌کرد نوبت مربوط به حضور در منزل همسران و رعایت عدالت میان آنان را ترک نکند. ( ر.ک: صفحه 2). همچنین این افزایش تعداد همسران پیامبر (ص) گرچه از دید نویسنده نشانه هوسرانی است ولی اعتراف می‌کند که در چارچوب اخلاقی و مذهبی صورت گرفته است ( ر.ک: صفحه 2) و...
  • [3] . سوره نجم، آیه 3.
  • [4] .ر.ک: احزاب/ 33.
  • [5] . احزاب، 21.
  • [6] . انک لعلی خلق عظیم: تو اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری» (قلم/4). اخلاق معمولاً همراه با وصف حسن می‌آید ولی تعبیر به عظیم همراه با استفاده از حرف «علی» و حرف قسم «لام» از ویژگی‌های ممتاز اخلاقی پیامبر خبر می‌دهد. (ر.ک: عابدینی، احمد، شیوه همسرداری پیامبر (ص) به گزارش قرآن و سنت، ص 28). خود پیامبر نیز از رسالت ویژه خود در تکمیل و تتمیم اخلاق بوسیله جمله «بعثت الامم مکارم الاخلاق» خبر می‌دهد. (مستدرک الوسایل، ج 11، ص 187).
  • [7] . الحاقه/ 46-44.
  • [8] .ر.ک: رسولی محلاتی، سیدهاشم، درس‌هایی از تاریخ تحلیلی اسلام، ج 2.
  • [9] .اسلام، ازدواج را مقدس و تجرد را پلید می‌شمارد. این مطلبی است که "برتراند راسل" نیز چنین به آن اعتراف می‌کند: «در همه آیین‌ها نوع بدبینی به علاقه جنسی یافت می‌شود مگر در اسلام؛ اسلام از نظر مصالح اجتماعی، حدود و مقرراتی برای این علاقه وضع کرده ولی هرگز آن را پلید نشمرده است.» (ر.ک: مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص 118 و اخلاق جنسی، ص 18)
  • [10] . زن در دوران باروری، هرماه یک تخمک آزاد می‌سازد و در حدود پنجاه سالگی، تخمک‌گذاری پایان می‌یابد. در حالی که مرد در هر بار انزال، حدود چهارصد میلیون اسپرم تولید می‌کند که تا اواخر عمر ادامه دارد. (ر.ک: آرتور گایتون و جان‌ هال، فیزیولوژی پزشکی، ج2، ص 1512).
  • [11] . ر.ک:‌علی غلامی، «زن، مرد؛ تفاوت»
  • [12] .به طور نمونه در ایران، حدود یک درصد از مردان در کل دوره زندگی خود هرگز ازدواج نمی‌کنند و برخی نیز به دلیل مشکلات روزافزون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، احتمال عدم ازدواج آنان وجود دارد. در مقابل، حدود 14 الی 19 درصد دختران باتوجه به اختلاف هرم سنی جوانان آماده ازدواج، شانس ازدواج ندارند و این اختلال در وضعیت ازدواج در دهه 1389 – 1379 بسیار جدی بوده است. (جعفری مژدهی، افشین، مقاله عدم تعادل در وضعیت ازدواج در ایران، فصلنامه پژوهش زنان، ش5).
  • [13] .نساء/3.
  • [14] . آن همه ثروت خدیجه(س) که توصیفات مبالغه‌آمیزی از آن شده است، چنان با آغوش باز در اختیار پیامبر اسلام(ص) قرار گرفت که در زمان محاصره اقتصادی شعب ابی‌طالب، دیگر چیزی از آن باقی نمانده بود. به‌طوری که حضرت خدیجه(س) می‌گوید: «چیزی جز دو پوست باقی نماند که هنگام استراحت، یکی را زیرانداز و دیگری را روانداز قرار می‌دادیم». (ر.ک: ریاحین الشریعه، ج 2، ص 211)
  • [15] . ملکه بطحاء و بانوی قریش پس از انجام عقد، ارزش‌های معنوی خود و احترامی که برای جوان یتیم و فقیر قریش قائل است را چنین نشان می‌دهد: «به خانه خودتان وارد شوید، خانه من خانه شماست و من کنیز شما هستم» (بحارالانوار، ج16، ص 22).
  • [16] . خدیجه (س)، در مسیر انجام رسالت پیامبر (ص) مصایب فراوانی را تحمل نمود. بطور مثال تا سال پنجم هجرت که حضرت زهرا (س) به دنیا آمد، زنان قریش به او سلام نمی‌کردند و نزد او نمی‌رفتند. (بحارالانوار، ج 16، ص 80) همچنین پیامبر (ص) در هر ماه چند بار و همچنین کل ماه رمضان را برای عبادت در غار حراء به سر می‌برد و خدیجه ضمن آنکه مزاحمت و مخالفتی با حضرت نمی‌کرد، غذای پیامبر را نیز تا بخشی از مسیر دشوار غار برای ایشان می‌برد و تمام این مدت را در تنهایی می‌گذارند. (ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج13، ص 208).
  • [17] . پیامبر (ص) دشواری‌های مسیر انجام رسالت خود را با عبارت «ما اوذی نبی مثل ما اوذیت: هیچ پیامبری مثل من آزار ندید» (بحارالانوار، ج 39، ص 1)، به خوبی بیان می‌دارد و ابن هشام، نقش خدیجه (س) در تسکین این مصائب را چنین توصیف می‌کند: «خداوند به وسیله خدیجه به پیامبر آرامش داد به نحوی که هیچ خبر ناراحت کننده‌ای را نمی‌شنید مگر اینکه خداوند به وسیله خدیجه گشایش می‌داد. (ابن هشام، سیره نبوی، ص 249). به واسطه همین نقش ممتاز خدیجه است که پیامبر (ص) می‌فرماید: «از هر اذیتی که قریش به من رسانید پروا نکرد تا آنکه ابوطالب و خدیجه وفات یافتند.(میانجی، محمد، مقاله نگاهی به ویژگی‌های رفتاری اولین بانوی مسلمان).
  • [18]. الاصابه، ج 4، ص 366 و خصال صدوق، ج1، ص 96.
  • [19] .اسدالغابه، ج 5، ص 438 و الاصابه، ج 4، ص 274 و الاستیعاب، ج4، ص 384.
  • [20] . پیامبر صبور و خویشتن‌دار اسلام که سخت‌ترین مشکلات را تحمل نموده است، نسبت به خدیجه (س) چنان عاطفی است که هر آنچه ایشان را به یاد خدیجه می‌انداخت، از آن متأثر می‌شد و خدیجه (س) را در آن لحظه به نیکی یاد می‌کرد. عایشه نقل می‌کند که روزی هاله «خواهر خدیجه» اجازه خواست که وارد خانه رسول خدا شود. حضرت به محض آنکه صدای «هاله» را شنید به یاد خدیجه افتاد و ناله زد و در حق او دعا کرد. به حدی که من حسادت کردم. (بیهقی، السنن الکبری، ج 7، ص 307 و ابن اثیر، اسدالغابه، ج 5، ص 557).
  • [21] .ر.ک: آشنایی، علی محمد، چرایی تعدد همسران، ماهنامه پرسمان، ش 20.
  • [22] . بحارالانوار، ج 16، ص 80.
  • [23] .شجره طوبی، ج 2، ص 235.
  • [24] . احزاب/ 35 – 28؛ این آیات نیز به واسطه آنکه همسران رسول (ص) انتظار داشتند آن حضرت، از غنایم جنگ خیبر که می‌بایست میان مسلمانان تقسیم می‌شد، به آنان بدهد، نازل شده است. (تفسیر قمی، ج 2، ص 192).
  • [25] …علامه طباطبایی، محمدحسین، زن در قرآن، ص 551.
  • [26] . همراه با پیامبران در قرآن، عبدالفتاح طباره، ص239.
  • [27] .المیزان، ج 19، ص 340.
  • [28]. ابن کثیر در «البدایه والنهایه»، ج 3، ص 161 و ابن سعد در «الطبقات الکبری»، ج 8، ص 44 از اصرار ابوبکر برای ازدواج پیامبر (ص) با عایشه سخن گفته‌اند.
  • [29] طباطبایی، محمدحسین، زن در قرآن، ص 582.
  • [30] .عابدینی، احمد، پیامبر در خانه، سازگاری، مهربانی، مدیریت، قسمت سوم، پیام زن.

مقاله

نویسنده علی غلامی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان ʂ) (پاسخ به شبهات در مورد ازدواج های پیامبر اسلام(ص))

نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان (2) (پاسخ به شبهات در مورد ازدواج های پیامبر اسلام(ص))

نویسنده مقاله محمد و زنان، در میان سطور مختلف مقاله خویش، تلاش نموده است تا به منظور اثبات شهوت‌رانی پیامبر(ص) به عنوان هدف اصلی ازدواج‌های ایشان، از مصادیقی به عنوان شاهد مدعای خویش بهره جوید.
No image

نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان (3) (جمع بندی فلسفه تعدد زوجات پیامبر(ص))

رفتار پیامبر(ص) با زنان و احیای حقوق از دست رفته آنان در جاهلیت و تجدید حرمت بر باد رفته‌شان و احیای شخصیت اجتماعی‌شان، بهترین دلیل و گواه بر این است که ایشان، زن را ابزاری برای شهوت‌رانی مردان نمی‌دانسته و تمام سعی‌شان بر این بوده که آنان را از ذلت و بردگی نجات دهد.
کتاب فرهنگنامه تاريخ زندگی پيامبر اعظم(ص)

کتاب فرهنگنامه تاريخ زندگی پيامبر اعظم(ص)

کتاب فرهنگ‎ نامه جامع تاریخی زندگی و سیره ی آخرین فرستاده‎ی الهی در قالبی جدید راستای آشنایی عموم افراد جامعه با مباحث تاریخی توسط بخش تاریخ فرهنگ نامه علوم انسانی و اسلامی پژوهه تهیه شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

نقدی بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» ʂ) «زن، رشدپذیری، عفاف»

نقدی بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» (2) «زن، رشدپذیری، عفاف»

نوشته‌ی حاضر بخش دوم از نقد بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» است .
نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» ʂ) «دیدگاه اسلام درباره جهاد، مدرنیسم و زن»

نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» (2) «دیدگاه اسلام درباره جهاد، مدرنیسم و زن»

این نوشتار به نقد مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» می‌پردازد.
نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» ʁ) «قرآن، سنت‌گرایی، عقلانیت»

نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» (1) «قرآن، سنت‌گرایی، عقلانیت»

این نوشتار به نقد مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» می‌پردازد.
نقدی بر مقاله «دفاع از مقاله نگاهی به سوره ی زنان» ʁ) «نقش تفسیر درباره قرآن»

نقدی بر مقاله «دفاع از مقاله نگاهی به سوره ی زنان» (1) «نقش تفسیر درباره قرآن»

نوشتار پیش‌ رو ناظر به مقاله‌ای است تحت عنوان «دفاع از مقاله‌ نگاهی به سوره‌ی زنان».

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʂ) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (2) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʄ) علی(ع) و رابطه او با خلفا

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (4) علی(ع) و رابطه او با خلفا

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʃ) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (3) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʈ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʂ)

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (8) اهداف اعراب از حمله به ایران (2)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS