دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نقدی بر مقاله«اگر خدا هست و اکثراً به قادر مطلق بودنش باور داریم پس چرا چپ و راست سرش کلاه میگذاریم؟»(1)(ادله اثبات وجود خداوندو قدرت مطلقه او)

این نوشتار در پاسخ به مقاله «اگر خدا هست و اکثراً به قادر مطلق بودنش باور داریم، پس چرا چپ و راست سرش کلاه می‌گذاریم؟» است که نویسنده آن سعی دارد وجود خدا و قدرت مطلقه او را زیر سئوال ببرد.
نقدی بر مقاله«اگر خدا هست و اکثراً به قادر مطلق بودنش باور داریم پس چرا چپ و راست سرش کلاه میگذاریم؟»ʁ)(ادله اثبات وجود خداوندو قدرت مطلقه او)
نقدی بر مقاله«اگر خدا هست و اکثراً به قادر مطلق بودنش باور داریم پس چرا چپ و راست سرش کلاه میگذاریم؟»(1)(ادله اثبات وجود خداوندو قدرت مطلقه او)

نویسنده: عبدالهادی احمدی

چکیده

این نوشتار در پاسخ به مقاله «اگر خدا هست و اکثراً به قادر مطلق بودنش باور داریم، پس چرا چپ و راست سرش کلاه می‌گذاریم؟» است که نویسنده آن سعی دارد وجود خدا و قدرت مطلقه او را زیر سئوال ببرد. نوشتار پیش‌رو ابتدا با براهین قطعی وجود خداوند را اثبات می‌کند و سپس با براهین دیگری به اثبات قدرت مطلقه خداوند می‌پردازد تا هم ردی بر مقاله مذکور باشد و هم راه هر گونه شبهه مسدود شود.

مقدمه

مهمترین مسأله‌ای که در زندگی هر کس تأثیر می‌گذارد ایمان یا کفر به خداست. اهل ایمان معمولاً با براهین قطعی یا طینت پاک، خدا را پذیرفته‌اند و این اعتقاد در شراشر زندگی آن‌ها وارد شده و رنگ و بوی خاصی به زندگی آن‌ها داده است، اما کفار هر از چند گاهی این اعتقاد پاک را مورد هدف قرار می‌دهند که مقاله مذکور نمونه‌ای از این هجمه‌هاست و نویسنده این مقاله ضد دین سعی دارد با خدشه در قدرت مطلقه خداوند، زمینه را برای انکار وجود خداوند مهیا کند.

نوشتار حاضر با توجه به محتوای مقاله مزبور در دو بخش ارائه می شود که بخش اول به اثبات وجود خدا و قدرت مطلقه او اختصاص یافته است.

الف: اثبات وجود خداوند

برای اثبات وجود خداوند ادله بسیاری هم از طرف مسلمانان و هم از طرف غربی‌ها اقامه شده‌ است که با وجود این ادله دیگر جای هیج شبهه‌ای برای یک شخص متفکر و محقق باقی نمی‌ماند. کسانی که مایلند این ادله را ببینند می‌توانند به کتابهایی مانند: «محاضرات فی الالهیات» نوشته آیت الله سبحانی، «توحید ناب» نوشته آیت الله سید حسین شمس، «براهین اثبات وجود خدا در نقدی بر شبهات جان هاسپرز» نوشته حمید‌رضا شاکرین، «الاهیات فلسفی» نوشته دکتر محمد محمد‌رضایی و تقریباً همه کتابهای کلام اسلامی، مراجعه کنند.

ما بعضی از مهمترین آن ادله و براهین را در اینجا می‌آوریم اما قبل از بیان ادله توضیح چند واژه لازم است:

1: واجب الوجود: موجودی که در موجود شدن نیاز به غیر ندارد و وجودش از خودش است و وجود برایش ضرورت دارد.

2: ممکن الوجود: موجودی که در موجود شدن نیاز به غیر دارد، چون به خودی خود نه اقتضای وجود دارد نه اقتضای عدم(در براهینی که از واژه امکان استفاده شده است مراد از آن همین معنا یعنی «عدم اقتضای وجود در ذات شیئ» است).

3: حادث و قدیم: به موجودی که اول نبوده و بعد ایجاد شده است حادث می‌گویند؛ اما اگر موجودی از اول بوده و اصلاً هیچ زمانی نمی‌توان یافت که این موجود در آن زمان وجود نداشته، به چنین موجودی قدیم زمانی می‌گویند (البته گاهی اوقات منظور از واژه «قدیم» قدیم ذاتی است نه قدیم زمانی یعنی موجودی است که به هیچ وجه عدم در ذاتش راه ندارد به همین دلیل هیچ سابقه عدم ندارد).

4: تسلسل: برای توضیح تسلسل به زبان ساده، ناچاریم مثالی بیاوریم: فرض کنید زنجیری آویزان است، حال اگر کسی بپرسد علت آویزان بودن و نیفتادن پایین‌ترین حلقه چیست؟ می‌گوییم: حلقه قبلی. اگر باز در مورد حلقه قبلی بپرسد، می‌گوییم حلقه قبل از آن. اگر او سؤال را تکرار کند ما هم همین جواب را تکرار می‌کنیم. این می‌شود تسلسل، یعنی حلقه‌هایی که هر کدام نیاز به بالایی دارند.

5: ابطال تسلسل: در مورد مثال پیش گفته، مسلم است که بالاخره این زنجیر باید به سقف یا مثل آن متصل باشد و الا هر قدر هم زنجیر طولانی باشد باز حلقه آخر نمی‌تواند در هوا معلق باشد. بطلان تسلسل یا همان نبود سقف، با این مثال کاملاً مشخص است و یا به عبارتی، بدیهی و واضح است.[1]

6: دور: در همان مثال قبلی اگر کسی بپرسد حلقه دهم را چه چیزی در هوا نگه داشته و ما بگوییم حلقه نهم، و اگر بپرسند حلقه نهم را چه چیزی نگه داشته و ما بگوییم حلقه دهم، اصطلاحاً به چنین حالتی دور می‌گویند.

7: ابطال دور: ابطال دور نیز بدیهی است و نیاز به استدلال ندارد. اگر به مثال بالا دقت کنیم می‌بینیم که به وضوح، حلقه نهم و دهم خودشان نمی‌توانند همدیگر را در هوا نگه دارند، یعنی دوری که ما درست کردیم نمی‌تواند علت نگه داشتن آن‌ها شود، پس دور باطل است و قابل قبول نیست.[2]

بعد از بیان این مقدمه به بیان براهین می‌پردازیم:

1-برهان امکان و وجوب: موجود - بحسب فرض عقلی - یا واجب الوجود است یا ممکن‌الوجود. هیچ موجودی عقلاً از این دو فرض خارج نیست. همه موجودات را نمی‌توان ممکن‌الوجود دانست، زیرا ممکن‌الوجود نیاز به علت دارد و اگر همه علت‌ها ممکن‌الوجود و نیازمند به علت دیگری باشند هیچ‌گاه هیچ موجودی تحقق نخواهد یافت (و به دیگر سخن: تسلسل علت‌ها محال است). پس به ناچار سلسله علت‌ها به موجودی منتهی می‌شود که خودش معلول موجود دیگری نباشد یعنی واجب الوجود.[3]

2-برهان حرکت: هر حرکتی نیاز به محرکی (حرکت دهنده) دارد و محرک آن نیز برای ایجاد حرکت نیازمند محرکی دیگر است، و همین طور محرکهای بعدی؛ اما این نیاز به محرک نمی‌تواند تا بی‌نهایت ادامه داشته باشد، چون باعث تسلسل می‌شود و تسلسل هم محال است. همچنین محرک قبلی نمی‌تواند باعث حرکت بعدی و بعدی باعث حرکت قبلی باشد چون این دور است که گفتیم باطل است. پس باید یک محرکی باشد که خودش نیازمند محرک دیگری نباشد و آن محرک که بی‌نیاز از محرک‌های دیگر است را خدا می‌گوییم.[4]

3-برهان حدوث: عالم حادث است پس نیازمند به محدِث (ایجاد کننده) است. اگر آن محدِث نیز حادث باشد پس نیازمند به محدِثی دیگر است. علت این محدث دومی اگر محدث اول است به دور می‌انجامد که گفتیم محال است و اگر محدث جدیدی است یا به تسلسل محال می‌انجامد و یا باید وجود یک موجود قدیم را بپذیریم که همان خداست.[5]

ب: اثبات قدرت (مطلقه) خداوند

دلیل اول:

1-علت اینکه چیزی مقدور خداوند است امکان (ممکن‌الوجود بودن) آن شیء است.[6]

2-علت مقدوریت (امکان)، همه موجوداتی که واجب‌الوجود نیستند را فرا می‌گیرد.

3-پس قدرت خدا (واجب‌الوجود) همه چیز را در بر می‌گیرد و عام و مطلق است.[7]

دلیل دوم:

1- خداوند (واجب‌الوجود) وجودی بی‌نهایت است زیرا هر محدودیتی نقص است و نقص با وجوب وجود جمع نمی‌شود.

2-قدرت خداوند عین ذات اوست.[8]

3-پس قدرت خداوند هم بی‌نهایت (مطلق) است.

دلیل سوم:

اگر چیزی از قدرت خدا خارج باشد، یا آن چیز واجب‌الوجود است یا ممکن‌الوجود. واجب‌الوجود نیست چون طبق ادله توحید، واجب‌الوجود جز یکی نمی‌تواند باشد. اگر ممکن‌الوجود است در برهان امکان و وجوب گذشت که هر ممکن‌الوجودی در نهایت محتاج به واجب‌الوجود است پس تحت قدرت او قرار می‌گیرد و این خلاف فرض (از قدرت خدا خارج باشد) است پس نمی‌توان فرض کرد چیزی خارج از قدرت خدا باشد و قدرت او مطلق است.

نتیجه‌گیری:

با رجوع به کتب کلامی و فلسفی می‌توان با براهین اثبات وجود خدا و قدرت مطلقه او آشنا شد. این براهین جای هیچ شبهه‌ای برای کسی که در پی حقیقت است باقی نمی‌گذارد. پس می‌توان گفت منکر وجود خدا و قدرت مطلقه او یا اهل تحقیق نیست و از این ادله بی‌خبر است یا از درک دقیق این براهین ناتوان مانده و یا مغرض است.

    منابع:
  • 1- آیت الله مصباح، محمدتقی؛ آموزش عقاید، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، 1377ش، چاپ 16.
  • 2-خرازی، سید محسن؛ بدایةالمعارف الاهیة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1420هجری قمری، چاپ ششم.
  • 3-علامه حلی؛ کشف المراد، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1422ه. ق، چاپ نهم.
  • 4-علامه طباطبایی، محمد حسین؛ نهایة الحکمة، مؤسسه امام خمینی، قم، 1387ش، چاپ اول.
  • 5-لاهیجی، عبدالرزاق؛ شوارق الالهام، قم، مؤسسةالامام الصادق(ع)، 1384ش.
    پی نوشت:
  • [1]. برخی ابطال تسلسل را بدیهی نمی‌دانند به همین دلیل برای ابطال تسلسل دلایل عقلی زیادی اقامه کرده‌اند، مثل برهان اسد و اخصر فارابی و برهان وسط و طرف ابن سینا و براهین دیگری که در کتب فلسفیی مثل نهایةالحکمه و شرح منظومه و سایر کتب فلسفی آمده است.
  • [2]. باید توجه داشت که بحث ابطال دور و تسلسل در علل وجودی مطرح می‌شود و محال است. در فلسفه دلیل ابطال تسلسل را تقدم شیء بر خودش می‌دانند، یعنی شیء در یک مرحله علت ایجاد و مقدم است بر معلول و در مرحله بعد معلول و مؤخر است و این هم عقلاً محال است.
  • [3]. آموزش عقاید، ج1، ص174.
  • [4]. شوارق الالهام، ج5، ص53.
  • [5]. کشف المراد، ص392.
  • [6]. نهایة الحکمة، ج1، ص 237.
  • [7] . کشف المراد، ص395.
  • [8] . بدایةالمعارف الاهیة، ج1، ص76.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

نقدی بر مقاله «اگر خدا هست و اکثراً به قادر مطلق بودنش باور داریم پس چرا چپ و راست سرش کلاه میگذاریم؟»ʂ)(پاسخ به شبهات مقاله مذکور)

نقدی بر مقاله «اگر خدا هست و اکثراً به قادر مطلق بودنش باور داریم پس چرا چپ و راست سرش کلاه میگذاریم؟»(2)(پاسخ به شبهات مقاله مذکور)

نویسنده مقاله «اگر خدا هست و اکثراً به قادر مطلق بودنش باور داریم پس چرا چپ و راست سرش کلاه می‌گذاریم؟» سعی دارد با طرح بعضی از شبهات، وجود خداوند و قدرت مطلقه او را منکر شود. در این نوشتار سعی بر آن است تا با تکیه بر براهین قطعی این شبهات پاسخ گفته شود.

جدیدترین ها در این موضوع

نقدی بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» ʂ) «زن، رشدپذیری، عفاف»

نقدی بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» (2) «زن، رشدپذیری، عفاف»

نوشته‌ی حاضر بخش دوم از نقد بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» است .
نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» ʂ) «دیدگاه اسلام درباره جهاد، مدرنیسم و زن»

نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» (2) «دیدگاه اسلام درباره جهاد، مدرنیسم و زن»

این نوشتار به نقد مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» می‌پردازد.
نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» ʁ) «قرآن، سنت‌گرایی، عقلانیت»

نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» (1) «قرآن، سنت‌گرایی، عقلانیت»

این نوشتار به نقد مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» می‌پردازد.
نقدی بر مقاله «دفاع از مقاله نگاهی به سوره ی زنان» ʁ) «نقش تفسیر درباره قرآن»

نقدی بر مقاله «دفاع از مقاله نگاهی به سوره ی زنان» (1) «نقش تفسیر درباره قرآن»

نوشتار پیش‌ رو ناظر به مقاله‌ای است تحت عنوان «دفاع از مقاله‌ نگاهی به سوره‌ی زنان».

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʂ) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (2) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʄ) علی(ع) و رابطه او با خلفا

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (4) علی(ع) و رابطه او با خلفا

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʈ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʂ)

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (8) اهداف اعراب از حمله به ایران (2)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʃ) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (3) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS