دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نقدی بر مقاله‌ی «خشونت در اسلام» (2) (اسلام دین ارشاد)

نویسنده‌ی مقاله‌ی «باز‌شناسی یک پندار (خشونت در اسلام)» اعراب را نسبت به ظهور اسلام بی‌خبر قلمداد کرده‌، و آشنایی آنان را با اسلام‌، مظلومانه و تنها به وسیله‌ی جنگ و خونریزی می‌داند که توسط پیامبر اسلام‌، به انگیزه‌ی قتل و غارت و تأمین نیازهای شخصی‌، به راه انداخته می‌شد.
No image
نقدی بر مقاله‌ی «خشونت در اسلام» (2) (اسلام دین ارشاد)

نویسنده: حبیب‌الله عشقی

چکیده

نویسنده‌ی مقاله‌ی «باز‌شناسی یک پندار (خشونت در اسلام)» اعراب را نسبت به ظهور اسلام بی‌خبر قلمداد کرده‌، و آشنایی آنان را با اسلام‌، مظلومانه و تنها به وسیله‌ی جنگ و خونریزی می‌داند که توسط پیامبر اسلام‌، به انگیزه‌ی قتل و غارت و تأمین نیازهای شخصی‌، به راه انداخته می‌شد. ما در این نوشتار‌، با تبیین ویژگی‌های والای پیامبر اسلام‌، نشان خواهیم داد که دامن او را نمی‌توان آلوده به گناه و کشتار مردم بیگناه و اغراض مادی دانست. همچنین روشن خواهد شد که جنگ‌های صدر اسلام به دلیل اغراض شخصی پیامبر نبوده بلکه هر کدام دلیلی منطقی و عقلایی را در خود دارد؛ همان گونه که پیام‌های قرآنی نیز بر اساسی منطقی و متناسب با نیاز زمان ابلاغ شده بدون اینکه غرض و نفع شخصی پیامبر در میان باشد. در یک کلام، آن‌چه که در اسلام مطرح است‌، جهاد و دفاع حق‌مدار است‌، نه جنگ و خشونت منفعت‌طلبانه.

مقدمه

در بخش اول از نوشتار خود با عنوان «اسلام، آزادی، ایمان» با گزیده‌ای از تاریخ اسلام و حقیقت آن آشنا شدیم. در این بخش از مقاله خود به نمونه‌هایی که شبهه‌گر به عنوان برنامه جنایت‌مآبانه اسلام معرفی نموده، می‌پردازیم و در نهایت برای خواننده محترم روشن خواهد شد که ادعاهای نویسنده مزبور یا مخالف با واقعیت‌های تاریخی است و یا برداشتی سطحی و بسا تعصب‌مآبانه از حوادث صدر اسلام.

گفتاری در باب جنگ‌های صدر اسلام

نویسنده‌ تاکید می‌کند جنگ‌های صدر اسلام بر اساس اغراض مادی بوده است.

کسی که کمترین آشنایی را با شخصیت پیامبر اکرم(ص) و جایگاه قبیله و خانواده او در میان اعراب داشته باشد چنین اتهام بی‌اساسی را به وی نسبت نمی‌دهد.

نویسنده‌ چگونه می‌تواند این شخصیّت الهی را به اغراض مادّی متّهم کند در حالی که سخن ایشان در مقابل تطمیع مشرکان و بت‌پرستان ثروتمند مکّه هم‌چون مدالی پر افتخار بر پیشانی تاریخ می‌درخشد. آن زمانی که سران قریش می‌خواستند او را از اهداف الهی خویش منصرف کنند از راه تطمیع وارد شده و زیباترین دختران عرب و بهترین ثروت‌ها را پیشنهاد کردند، ولی ایشان چنین جواب دادند: «به خدا سوگند اگر آفتاب را در دست راست من و ماه را در دست چپ من قرار دهند (یعنی سلطنت تمام عالم را در اختیار من بگذارند) تا از تبلیغ آیین و تعقیب اهداف خود دست بردارم‌، هرگز بر نمی‌دارم و هدف خود را تعقیب خواهم کرد تا بر مشکلات پیروز ‌آیم و به مقصد نهایی برسم و یا در طریق این هدف جان بسپارم.»[1] اگر به موقعیّت و نفوذ پیامبر اکرم(ص) در بین مسلمانان و پیش از آن در قبیله خود بنگریم‌، خواهیم دید که زمینه‌های گوناگونی غیر از جنگ برای پیامبر فراهم بود که به راحتی نیازهای مادّی خود و خانواده‌اش را تأمین کند و دیگر نیازی نبود که در جنگ‌ها جان خود را به خطر اندازد. شایسته بود نویسنده ذکر شده ابتدا به ادله نبوت عام و خاص مراجعه می‌نمود تا با شخصیت حضرت محمد(ع) به عنوان پیامبری الهی و قرآن به عنوان معجزه‌ای جاویدان آشنا می‌شد. آنگاه از دریچه عصمت، زهد، علم، عدل، خلق و خوی خوش و بسیاری ار صفات والا که برازنده یک پیامبر الهی است وقایع تاریخی صدر اسلام و آموزه‌های قرآن را مورد پرسش قرار می‌داد.

آیا اسلام خشونت طلب است؟

شبهه‌گر به نمونه‌هایی اشاره می‌کند که به باور او، حکایت از خشونت‌طلبی اسلام و پیامبر دارد. بجاست که به تحلیل و بررسی اجمالی آن موارد پردازیم تا حقیقت نمایان شود.

جنگ بدر

نویسنده‌ می‌گوید: «اوّلین غزوه‌ی محمّد هنگامی رخ داد که ابوسفیان کاروان خود را مملو از اجناس گوناگون‌، از شام به مکّه می‌برد که تازه‌مسلمانان به رهبری محمّد به آن شبیخون زدند و همه چیز را به غارت بردند.»

ارزیابی

درباره چرایی بر پا شدن جنگ بدر توجه به این نکته مهم است که در ماه جمادی الآخر‌، "کرز ابن جابر الفهری"‌، به اتّفاق جمع دیگری از مشرکین مکّه به سه منزلی مدینه آمدند و شتران آن حضرت و چهار پایان مردم را از مراتع ربودند و به مکّه بردند.[2] از طرف دیگر قریش کلّیه‌ی دارایی‌های مسلمانانی که مجبور به هجرت از مکّه شده بودند را مصادره کرده و به آنان اجازه‌ی رفت و آمد به محلّ زندگی خودشان را نمی‌داد.[3] این وضعیت موجب شد تا مسلمانان مهاجر بدون هیچ وسیله و امکان معیشتی در شهر مدینه ساکن شوند و مردم مدینه ایشان را در خانه و غذای خود شریک نمایند.[4] در همین اثنا بود که به پیامبر خبر رسید کاروانی که اموال مشرکین مکه را به همراه داشت از منطقه‌ای نزدیک به مدینه عبور خواهد کرد و پیامبر در حرکتی مقابل به مثل، تصمیم گرفت تا بخشی از اموال مسلمانان را با حمله به کاروان مشرکان مکه پس گرفته و به صاحبان اصلی‌اش باز گرداند. ابوسفیان که انتظار این حرکت را داشت تعدادی را فرستاد تا ببیند پیامبر راه آنان را بسته است یا نه.[5] وقتی به او گزارش رسید که پیامبر در نزدیکی منطقه «بدر» موضع گرفته است[6] علاوه بر تغییر مسیر خود‌، به مشرکین مکه نیز پیغام داد که برای نجات کاروان اقدام کنند و خود، کاروان را از مسیر دیگری برد و به این وسیله کاروان از دسترس مسلمانان خارج شد.[7] مشرکان مکه که قصد نابودی اسلام نوپا را در سر داشتند با اینکه فهمیدند کاروان نجات یافته باز به منظور حمله به مدینه راهی آن سو شدند. پیامبر که از این جریان مطلع شد به منظور دفع حمله مشرکین با سپاه 300 نفری خود و در نهایت محدودیت ابزار و آلات جنگی به سرزمین بدر رفت.[8] و این گونه بود که جنگی نابرابر میان مسلمین و مشرکین درگرفت.[9]

پس حمله به کاروان از این جهت بود که قریش‌، اموال مهاجرین را در مکّه غصب کرده بود و از این طرف مهاجرین سربار انصار بودند‌. آن‌ها می‌بایست با حمله به کاروان در حقیقت اموال مهاجرین را پس می‌گرفتندو این حق بدیهی هر انسانی است و نمی‌تواند دلیلی بر خشونت و جنگ‌طلبی باشد.

جنگ با قبایل یهودی

نویسنده‌ می‌گوید: «مثال روشن دیگر از این دست‌، غارت سه قبیله‌ی یهودی‌، یکی پس از دیگری به بهانه‌های واهی بوده است.»

ارزیابی

رویارویی پیامبر(ص) با قبایل یهودی مدینه‌، به بهانه‌های واهی نبوده است‌. آن هنگام که پیامبر در مدینه مستقر شد میان طوایف یهودی و پیامبر عهدنامه‌ای امضا شد و هر طرف موظف شد تا حق دیگری را رعایت کرده، از هر گونه تعرض نا به حق به یکدیگر خودداری نماید. اما طایفه‌ی یهودی بنی‌قینقاع بعد از جنگ بدر‌، دست به فتنه زدند‌، بدین سبب توسط مسلمانان 15 روز محاصره شدند و سرانجام بدون آنکه بین آنان و مسلمانان حتّی یک تیر انداخته شود از مدینه رفتند و تنها مقداری سلاح از خود بر جای گذاشتند.[10] طایفه‌ی یهودی بنی‌النضیر نیز‌، نقشه‌ی قتل پیامبر(ص) را کشیدند‌، ولی پیامبر از نقشه‌ی آنان با خبر شد و دستور ترک مدینه را به آنان داد. آن‌ها نیز به غیر از سلاح جنگی‌، همه‌ی اموال خود را با خود بردند‌ و حتّی خانه‌های خود را ویران می‌کردند تا چهارچوب درها را نیز با خود ببرند.[11] قبیله‌ی بنی‌قریظه نیز در جنگ احزاب که مشرکان علیه مسلمانان به راه انداختند دست یاری به مشرکان دادند.[12] با این حال چگونه اسلام به خشونت‌طلبی متهم می‌شود؟[13]

ادعاهایی بی‌اساس

جهاد یا جنایت؟

نویسنده‌ی مقاله بین جنایت و جهاد خلط کرده، چنین می‌گوید:« چنان‌چه ما جنایت را به عنوان "نفس یک عمل" و بدون تفکیک بانیان آن "نفی" کنیم در این صورت نمی‌توانیم جنایت‌ها و خشونت‌های صدر اسلام را در نظر نگیریم.»

ارزیابی

اولین گام اشتباه نویسنده، همین تفسیر نادرست از جنایت است. مگر می‌توان هر عمل به ظاهر خشونت‌بار را جنایت نامید؟ پزشک جراحی که شکم بیمار را پاره نموده با قاتل خونخواری که همین کار را درباره شخص بی‌گناهی انجام داده گر چه ظاهر عملشان یکی است اما نمی توان بر هر دو حکم جانی را بار نمود. هر کس که به منابع دینی اسلام مراجعه نماید یا سنت پیامبر اسلام و جانشینان به حقش را مطالعه نماید به خوبی در می‌یابد که در اسلام، جنایت با تمام اقسام آن حرام و مردود است. آن‌چه در اسلام مطرح است جهاد است نه جنایت. جهاد جنگی است نه با هدف کشتار مخالفان و فتح سرزمین‌ها و کسب غنائم‌، بلکه برای دفاع از عقاید و ارزش‌های توحیدی و انسانی و زمینه‌سازی برای نشر این ارزش‌ها است. از این جهت اسلام مجاهدین را از اعمالی چون کشتن سالخوردگان‌، زنان و کودکان و نیز قطع درختان و نابود‌سازی جانوران منع کرده است.[14]

اسلام به تعامل با مخالفین خود دستور می‌دهد[15] و دعوت خود را با برهان و حکمت پیش برده و تنها در صورت خاص‌، یعنی مقابله‌، مانع‌تراشی مشرکین و لجاجت کفار و تضعیف حکومت اسلامی و ظلم به مستضعفان‌، جهاد را اجازه داده است؛ اما در موارد دیگر، اسلام به برقراری صلح میان جبهه اسلام و کفار و مدارا با آنان توصیه نموده است.[16] اسلام در جهاد دفاعی از حق طبیعی خود دفاع می‌نماید و در جهاد ابتدایی سعی دارد از حق قانونی انسان‌های اسیر در چنگال جهالت، دفاع کند‌.[17] بنابراین نمی‌توان غزوات پیامبر را جنایت نامید‌، بلکه دفاع و حرکت آزادی‌بخشی است که در راه رهایی انسان‌ها از بند زورمندان صورت گرفته و رسالت همه‌ی پیامبران نیز همین است.[18] این است چهره واقعی جهاد اسلامی.[19]

تقسیم آیات به مکی و مدنی

نویسنده مقاله می‌گوید: «چنان‌چه آیات مکی و مدنی را با هم مقایسه کنیم از جو رأفت در آیات مکی و از جو خشونت در آیات مدنی حیرت خواهیم کرد.» وی این را نمودی از دگردیسی اسلام و متناسب با منافع شخصی پیامبر معرفی می‌کند.

‌ارزیابی

بجا بود نویسنده قبل از هر تحیری، وجود خود را از تعصب بر باورهای ضد دینی خالی می‌نمود و قضاوتی درست در این باب ارائه می‌نمود و برخورد منطقی قرآن را دگردیسی اسلام نمی‌خواند. نویسنده چگونه اختلاف تعابیر و گوناگونی جو آیات قرآن را به خودی خود دلیل بر غیر الهی بودن آن دانسته است و این اختلاف تعابیر را از ناحیه پیامبر و در راستای اغراض شخصی وی قلمداد نموده است!؟ با پژوهشی حق‌مدار در تاریخ اسلام مشاهده می‌شود که دوره تبلیغی اسلام در یک تقسیم‌بندی به سه دوره تقسیم می‌شود:

الف) تبلیغ گفتاری صرف به منظور معرفی محتوای اسلام؛ این بخش در مکه و زمانی انجام گرفت که اسلام فاقد هر گونه سازمان نظامی برای دفاع از خود بود و به همین دلیل به شدت تحت فشار از ناحیه مشرکین قرار داشت. مشرکان نه تنها دست از عقاید خود نمی‌کشیدند که با عناد و قساوت زیادی به آزار پیامبر و مسلمانان همت گماشته بودند و این جریان به شهادت عده‌ای از مسلمانان و مهاجرت برخی دیگر منجر شد.

ب) تبلیغ به همراه دفاع از خود و عقیده خویشتن؛ این دوره در مدینه انجام گرفت و در هنگامه‌ای که زمان و لوازم لازم برای تشکیل قدرتی دفاعی در برابر تحرکات مشرکان مهاجم و منافقین کور دل فراهم شد.

ج) انتشار تبلیغ به مناطق اطراف با همراه داشتن نیروهای نظامی تا در مواقع لزوم، آن هنگام که متعصبان کوردل مانع از رساندن پیام حق به حق‌طلبان شوند، وارد عمل گردند.

طبیعی است که قرآن - این کتاب الهی و سرنوشت ساز - در بیان احکام و آموزه‌ها، زمان مناسب آن را نیز لحاظ نماید. آیا عاقلانه است که در هنگامه جنگ که مسلمانان به احکام جهاد نیازمندند سخن از احکام حج و خمس و زکات به میان آید یا از سازش و مهربانی با مهاجمان سخن بگوید؟ یا آن هنگام که باید پیام حق را به گوش جهانیان رساند و این هم ساز و کار خاص خود را می‌طلبد قرآن از بیان چگونگی مواجه شدن با عنودان و متعصبان خودداری کند و سخن از احکام تجارت به میان آورد یا به سکوت در برابر جهالت و ظلم، حکم نماید؟ البته ناگفته نماند که بر خلاف ادعای نویسنده این‌گونه نیست که همه سوره‌ها و آیات مدنی بیانگر صرف احکام مبارزه و دفاع باشند بلکه روح معنویت و رحمت در این سوره‌ها نیز هویداست. به عنوان نمونه:

«اى مردم! به یاد آورید نعمت خدا را بر شما؛ آیا آفریننده‌اى جز خدا هست که شما را از آسمان و زمین روزى دهد؟! هیچ معبودى جز او نیست؛ با این حال چگونه به سوى باطل منحرف مى‌شوید؟!»[20]

«اى مردم! وعده خداوند حق است؛ مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد، و مبادا شیطان شما را فریب دهد و به (کرم) خدا مغرور سازد!»[21]

«هنگامى که به آنان [منافقان] گفته شود: بیایید تا رسول خدا براى شما استغفار کند! سرهاى خود را (از روى استهزا و کبر و غرور) تکان مى‌دهند؛ و آنها را مى‌بینى که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر مى‌ورزند!»[22]

نتیجه‌گیری

تاریخ گواهی می‌دهد که اساس گسترش اسلام‌، بر مبنای تبلیغ و خواست اقشار مختلف جامعه‌، به خصوص طبقات ضعیف اجتماع بوده است. دامن اسلام و پیامبرش از قتل و غارت و خون‌ریزی با انگیزه‌های شخصی و مادی، پاکیزه است. همچنان که شناخت جایگاه حقیقی قرآن بیانگر این است که آیات آن ابزاری در راستای سودجویی اشخاص نبوده است.

مطلب مرتبط :

نقدی بر مقاله‌ی «بازشناسی یک پندار (خشونت در اسلام)» (1)

    فهرست منابع
  • قرآن کریم
  • 1) ابن‌هشام؛ سیرة النبویة‌، ترجمه: مصطفی سقا و دیگران‌، قم‌، منشور مکتبة المصطفی‌، 1355.
  • 2) جعفریان‌، رسول؛ تاریخ سیاسی اسلام (سیره‌ی رسول خدا)‌، ج1‌، قم‌، نشر الهادی‌، 1388‌، چ2.
  • 3) جعفریان‌، رسول؛ تاریخ سیاسی اسلام‌، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌، 1369‌، چ2.
  • 4) دانشنامه‌ی کلام اسلامی‌، اثر جمعی از اساتید و محققان مؤسسه‌ی امام صادق(ع)‌، قم‌، مؤسسه‌ی امام صادق(ع)‌، 1387‌، چ1 .
  • 5) سبحانی‌، جعفر؛ فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام‌، بی جا‌، نشر مشعر‌، 1375.
  • 6) شیخ عباس قمی‌؛ منتهی الامال‌، ( زندگانی چهارده معصوم )‌، بی جا، ناشر مطبوعاتی حسینی‌، 1372.
  • 7) طباطبایی‌، سید محمد حسین طباطبایی‌؛ المیزان فی تفسیر القرآن‌، مترجم : سید محمد باقر موسوی همدانی‌، قم‌، دفتر انتشارات اسلامی‌، 1385
  • 8) طبری؛ تاریخ طبری ( تاریخ الامم و الملوک )‌، ج 2‌، بیروت‌، لبنان‌، دارالفکر‌، 1407.
  • 9) مطهری‌، مرتضی مطهری؛ مجموعه‌ی آثار مطهری‌، ج 6‌، ( اصول فلسفه و روش رئالیسم )‌، قم‌، انتشارات صدرا‌، 1376‌، چ 5.
  • 10) مظفر‌، محمد رضا مظفر‌؛ بدایة المعارف الالهیه‌، فی شرح عقاید الامامیه‌، محاضرات سید محسن فرازی‌، قم‌، مرکز مدیریت حوزه‌ی علمیه‌ی قم‌، 1369‌‌، چ 4.
  • 11)موسوی بجنوردی‌، کاظم موسوی بجنوردی و دیگران‌؛ اسلام (پژوهشی تاریخی و فرهنگی)‌، تهران‌، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌، سازمان چاپ و انتشارات مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی‌، 1384‌، چ 1.
  • 12)یعقوبی‌، احمد ابن ابی یعقوب «ابن واضح یعقوبی»؛ تاریخ یعقوبی‌، ج 1، ترجمه‌: محمد ابراهیم آیتی، مرکز نشر انتشارات علمی و فرهنگی‌، 1362‌، چ 3.
  • [1] . فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام‌، ص 109.
  • [2] . منتهی الامال‌، ص 62.
  • [3] . فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام‌، صفحه‌ی 223.
  • [4] . تاریخ سیاسی اسلام‌، صفحه‌ی 178.
  • [5] . فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام‌، ص 224.
  • [6] . تاریخ طبری‌، ج 3‌، ص 40.
  • [7] . تاریخ یعقوبی‌، ج 1‌، ص 404.
  • [8] . تاریخ سیاسی اسلام‌، ص 175.
  • [9] . برای مطالعه بیشتر در این باب میتوانید به مقاله «تاملی در حملات مسلمانان به قریش و کاروان‌های تجاری آنها» که در همین سایت ارائه شده است مراجعه نمایید.
    [10] . تاریخ سیاسی اسلام (سیره‌ی رسول خدا)‌، ج 1‌، ص 503 و پ504.
  • [11] . سیره‌ی ابن هشام‌، ج 3‌، ص 199.
  • [12] . همان‌، ج 3‌، ص 225.
  • [13] . برای اطلاع بیشتر در این زمینه به سلسله مقالاتی با عنوان «بازکاوی علل جنگ‌های رسول خدا(ص) با یهودیان مدینه» که در همین سایت ارائه شده است مراجعه نمایید.
  • [14] . اسلام (پژوهشی تاریخی و فرهنگی)‌، ص 63 و 64.
  • [15] . نساء: آیه 90 و انفال: آیه 61.
  • [16] . دانشنامه‌ی کلام اسلامی‌، ج 1‌، ص 251 .
  • [17] . المیزان فی تفسیر القرآن‌، مترجم : سید محمد باقر موسوی همدانی‌، ج 1‌، ص 88 و 89 .
  • [18] . اعراف: آیه 157.
  • [19] . برای مطالعه بیشتر به مقاله «نقدی بر مقاله آیا جهاد امری دفاعی است؟» که در همین سایت ارائه شده مراجعه نمایید.
    [20] . احزاب: آیه 3.
  • [21] . احزاب: آیه 5.
  • [22] . منافقون: آیه 5.

مقاله

نویسنده حبیب‌الله عشقی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

نقدی بر مقاله‌ی «بازشناسی یک پندار (خشونت در اسلام)» ʁ)

نقدی بر مقاله‌ی «بازشناسی یک پندار (خشونت در اسلام)» (1)

نوشتار «بازشناسی یک پندار (خشونت در اسلام)» یکی از مهم‌ترین علل گسترش سریع اسلام را خشونت بی حد و حصر در قالب مسلمان‌سازی می‌داند.

جدیدترین ها در این موضوع

نقدی بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» ʂ) «زن، رشدپذیری، عفاف»

نقدی بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» (2) «زن، رشدپذیری، عفاف»

نوشته‌ی حاضر بخش دوم از نقد بر مقاله‌ی «زن، حقوق و مکان اجتماعی او در اسلام» است .
نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» ʂ) «دیدگاه اسلام درباره جهاد، مدرنیسم و زن»

نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» (2) «دیدگاه اسلام درباره جهاد، مدرنیسم و زن»

این نوشتار به نقد مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» می‌پردازد.
نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» ʁ) «قرآن، سنت‌گرایی، عقلانیت»

نقدی بر مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» (1) «قرآن، سنت‌گرایی، عقلانیت»

این نوشتار به نقد مقاله «اسلام، خاورمیانه، فاشیسم» می‌پردازد.
نقدی بر مقاله «دفاع از مقاله نگاهی به سوره ی زنان» ʁ) «نقش تفسیر درباره قرآن»

نقدی بر مقاله «دفاع از مقاله نگاهی به سوره ی زنان» (1) «نقش تفسیر درباره قرآن»

نوشتار پیش‌ رو ناظر به مقاله‌ای است تحت عنوان «دفاع از مقاله‌ نگاهی به سوره‌ی زنان».

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʂ) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (2) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʄ) علی(ع) و رابطه او با خلفا

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (4) علی(ع) و رابطه او با خلفا

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʃ) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (3) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʈ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʂ)

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (8) اهداف اعراب از حمله به ایران (2)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS