بسم الله الرحمن الرحیم

مهارتهاي آغازين تدريس/ درس دوم

بحثي را كه در ادامه مباحث روش كلاسداري براي مبلّغين دبيرستاني خدمتتان خواهيم داشت كه زيرمجموعه فصل مهارتهاي آغازين تدريس است و درس دوم محسوب مي شود با عنوان مهارت ايجاد ارتباط می باشد . در بحث مهارت ايجاد ارتباط ما بحث را از جايي شروع مي كنيم كه مخاطبمان ما را اوّلين بار مي بيند .

ارتباط اثر گذار و اصولی

اخيراً من يك اردويي را با دانشگاه اراك رفته بوديم براي مناطق جنگي جنوب ، پنج روز با دانشجویان بودم ، فضاي آنجا فضاي بسيار آماده اي است همه مطلعيد ، من وقتي برگشتم خواستم بازخورد کارم را بگيرم ببينم من چقدر موفق در ارتباطی تأثيرگذار بوده ام ، بعد از اينكه از سفر برگشتم اطلاعي گرفتم از بسيج دانشجويي آن دانشگاه ، خودشان مي گفتند، حاج آقا ما تقريباً تمام بچه هايمان متحوّل شدند به معناي واقعي يعني نه اينكه فقط مثلاً يك ذرّه عوض شده باشند (نمي خواهم از خودم تعريف كنم) مسئول بسیج می گفت: دانشجویان همسفر آنقدر برای رفقايشان از شما تعريف كردند که كلّ دانشگاه آمدند اصرار دارند كه آقا چه موقع فلان حاج آقا مي آيد دانشگاه سخنراني بكند ، اين وضعيت اوج ارتباط است.

ما كاملاً حق مي دهيم كه ما در كلاس دبيرستان آن هم دو ساعت چنين موقعيت گسترده اي براي ارتباط به اين اندازه را نداريم اما همهٴ حرف ما اين است چه كار مي توانيم بكنيم تا در اين يك ساعت هم بتوانیم بيشترين اندازه اي را كه امکان دارد ارتباط برقرار كنیم ، و اولین ارتباط بتواند زمينه ارتباط دائمي ما با آن دبيرستان بشود.

نکته کاربردی

اینکه تأثيرگذاري ما روي بچه هاي كلاس ، قسمت عمده اش بعد از كلاس اتفاق مي افتد ، يعني چه؟ يعني افراد در کلاس ، مطالب را مي شنوند درست به ذهنشان مي سپارند ، بسته به اينكه چقدر شما تا آخر كلاس موفق به ارتباط با او بشوي بعد از كلاس نسبت به آن چيزي كه در حافظه اش از شما ضبط شده عكس العمل نشان خواهد داد اگر اين اطلاعات در ذهنش جمع بشود ولي ارتباطي برقرار نشده باشد بعد از جلسه نسبت به آنچه در ذهنش است آ نقدر عكس العمل نشان نمي دهد اما اگر خوب ارتباط برقرار شده باشد جداي اينكه بعد از جلسه دنبال اين است كه ارتباطش را با شما ادامه بدهد خيلي از حرفهايي كه شنيده هم تأثير خودش را تازه مي گذارد و در رفتارهايش تازه يكي يكي به آن حرفها دل مي دهد حاج آقا اين طوري گفت، حاج آقا اين طوري گفت.

در ارتباطات مي گويند 75 درصد عمر ما آدمها به ارتباط مي گذرد و 75 درصد موفقيت افراد به موفقيّتشان در ايجاد ارتباط برمي گردد هر چقدر فرد در ايجاد ارتباط موفق تر باشد افراد خيلي بهتر حرف او را مي پذيرند هر كدامتان شايد تجربه هايي را در اين زمينه داريد ، آنجايي كه موفق شديد با دل و قلب طرف مقابل ارتباط برقرار بكنيد هر چيزي شما مي گوييد او خيلي وقتها قبول مي كند و ديگر اين قدر «إن قلت» و چرايي جلوي شما نمي گذارد من خودم بصورت متعدّد در مؤسساتي كه برنامه داشتم با اين وضعيت مواجه شدم ، ديدم وحس کردم که جوان چون ارتباطي قوی با او برقرار شده بود می گفت هر چيزي شما بگويي براي من حجت است دليلش مهم نيست اين فرايند تأثيرگذاري چقدر راحت مي شود اگر ارتباط قوي برقرار شود در ايجاد ارتباط هم نكته اي كه مهم است اين است ، دكتر حورايي دركتابش مي گويد 7 درصد ارتباطي كه ما با ديگران برقرار مي كنيم با كلام اتفاق مي افتد، 38 درصد با لحن و تَني و 55 درصد با حركات يا به اصطلاح غربيها زبان تَن. من بررسي كردم در يك كتاب ديگری از شخصي به نام آلبرت محرابيان این آمار نقد شده بود ، شخص ديگري هم من جاي ديگر ديدم آماری گفته است نزديك به اين است كه 35 درصد ارتباط با لغات انجام مي گيرد و 65 درصد ديگرش با زبان تَن، با رفتار، با بقيه اعضاي بدن صورت مي گيرد با فرازبانها اتفاق مي افتد.

تعریف ارتباط:

ادوين اِمري ارتباط را اين طور تعريف مي كند مي گويد فنّ انتقال اطلاعات، افكار و رفتارهاي انساني از شخصي به شخص ديگر.

آقاي ادوين امري يك روانشناسي آمريكايي است حالا با اين وضعيت چون ما قرارمان بر اين است كه شيوه مان شيوه كاربردي باشد اول مراحل دوازده گانه ارتباط در كلاس دبيرستان را من مي نويسم بعد مباني علمي و شيوه اجرايي هركدام از اين مرحله ها را خدمتتان عرض مي كنم. مراحل دوازده گانه از اين قرار است:

مراحل دوازده گانه ارتباط:

مرحله اول: ارتباط دور غير كلامي. ما مهارت ايجاد ارتباط براي يك مبلغ را از كجا مي گوييم؟ از آن لحظه اي كه گاهي اوقات شما از ماشين پياده مي شويد خيلي وقتها من اولين برخوردم با بچه هاي دبيرستان موقعي است كه از ماشين پياده مي شوم كه بروم در مدرسه گاهي اوقات يك عده شان بيرون مدرسه ايستاده اند از آنجايي كه ما را مي بينند شروع مي شود، آقا چه ربطي به كلاس دارد؟ خيلي از اينها بعداً سر كلاسهاي ما هستند يا خيلي از اينها شما ديديد تا شما برويد در دفتر دبيرستان بنشيند و تا بعداً برويد سر كلاس اين ديده هايشان باعث مي شود به همديگر بگويند اين حاج آقا آمده فلان و اينها سريع پخش مي شود يعني خيلي سريع انتقال مي دهند لذا ما اگر مي خواهيم ارتباطمان موفق باشد نبايد بگوييم خب حالا رفتيم سر كلاس چطوري ارتباط برقرار كنيم، نه از آن لحظه اي كه از ماشين پياده شدي، از آن لحظه اي كه اولين نگاه آنها به شما انجام گرفت. اوّلين مرحله ارتباط دور غير كلامي اتفاق افتاده است معمولاً پياده كه مي شوي در حياط مدرسه حدود پانصدنفر دانش آموز در حياط مدرسه اند آنجا هم كه نمي تواني با آنها صحبت كني و امكان اينكه بروي يك يكي دست بدهي نمی باشد پس ارتباط غير كلامي است .

مرحله دوم : ارتباط نزديك غير كلامي است و آ ن موقعي است كه شما از درِ كلاس مي آييد داخل يا در راهرويي داري مي روي كه از در كلاس بيايي داخل در اين موقعيت تا آن زمانی كه بگوييد «بسم الله الرحمن الرحيم» دانش آموزان شما را می بینند هر ثانيه با ديدن شما در ذهنشان تصويرو ذهنيّت درست مي شود و نگرش مي سازند دارند آماده مي شوند كه حرفهاي شما را بشنوند و شما مي توانيد با همين ارتباط غير كلامي كلّي كار خودت را آسان بكني ، اما چرا ارتباط دور و نزديك نام گذاشتيم ؟ چون وقتي يك نفر دارد از آن فاصله من را مي بيند مثلاً يك لبخند روي لب من است به چشمش نمي آيد و لبخند من را نمي بيند اما وقتي من در حياط مدرسه ام این عرصه، مرحله اول ارتباط من است آن هم ارتباط دور غير كلامي اينجا مثلاً اگر من وقتي وارد دبيرستان مي شوم و رو به همه بچه ها كنم و بگویم "سلام عليکم احوال شما " اين طوري كه دارم مي روم آنكه دور دور هم هست نگاه مي كند و حرکت من را مي بيند اين رفتار من و ارتباط من به او هم منتقل مي شود و نسبت به من نگرش مثبت در ذهنش درست می شود اين انتقال غير كلاميِ دور است ، اينكه ما بتوانيم سريع پياممان را به کسی که تهِ حیاط دبيرستان هم ايستاده منتقل كنيم و اینکه به او بفهمانیم كه من يك آدم خاصي هستم و نسبت به من احساس مثبت داشته باشد مهارت خاصی می خواهد و این در فاصله نزدیک ،جزيي تر و ملموس تر است بايد ببينيم چه حركتهايي را ما انجام بدهيم با دستمان، با پاهايمان تا نگرش مثبت درست کند.

اینکه زبانِ تن مي گويند 55 درصد اثر دارد بعضی از روحانیون راه كه مي روند خیلی تند راه می روند ، تند راه رفتن اثر دارد، زبان دارد، آرام راه رفتن هم زبان دارد ، همه اينها به مخاطب پيام منتقل مي كند مثل اينكه شما در بحث حجاب به مخاطبان خانم مي گوييد دخترخانم شمايي كه مثلاً مانتوي اين طوري پوشيدي، موهايت را اين طوري درست كردي، قيافه ات اين طوري است تو بدون اينكه حرف بزني داري به مخاطب پيام مي دهي من تنم مي خارد، دوست دارم تو اذيتم بكني، مزاحمم بشوي همان طوري كه چادري خيلي محجّبه هم پيام مي دهد تو حواست باشد من آدمم اين كاره نيستم دقيقاً اين اينجا اتفاق مي افتد.

در دبيرستان دخترانه ارتباطات دور آ نجا هم داريم اما نه به اين وسعت .

مرحله سوم: ارتباط يك طرفهٴ كلامي (اوّلين ارتباط کلامی)، چرا اين را داخل پرانتز نوشتيم چون اين مرحله از مهم ترين مراحل است چون اوّلين كلماتي كه از طرف ما به مخاطب منتقل مي شود نگرش سازترين كلمات و پررنگ ترين ارتباطها برقرار مي شود.

مرحله چهارم : بازخورگيري ارتباط اوّليه (ارتباط شناسي)

در اين بازخورگيري دوتا كار مي خواهيم بكنيم يكي اينكه مي خواهيم ببينيم این دانش آموزان در همین ارتباط کلامی اولیه نسبت به روحاني چه احساسي دارند چون مدرسه به مدرسه نسبت به روحاني حتي احساساتشان متفاوت است ما بايد ببينيم اينها در چه سطحي از ارتباط با طلبه اند آمادگي ارتباطشان چقدر است اين است كه مي گوييم ارتباط شناسي يعني شما بايد از قيافه هاي اينها، حرف زدنهاي اينها و برخوردهاي اينها بتواني بازخورگيري کنید وتشخيص بدهيد كه اينها چه مقدار آمادگي ارتباط دارند، چطوري شما ارتباط را ادامه بدهي و به نوعي اولين ارتباط دو طرفه را برقرار كني اينكه چطوري اين سه تا كار را انجام بدهي که بعدا آنرا توضیح خواهیم داد.

مرحله پنجم : مهارت گوش دادن و انعكاس احساسات است . حالا مثلا بازخور گرفتيد يك سري حرفها زدند موقعي كه دارند آنها حرف مي زنند شما چطوري گوش بدهي و چطوري احساسات خودت را منتقل بكني و انعكاس بدهي اين باز يك بخش از پازل ارتباط ماست.

مرحله ششم: ارتباط ثانوي كلامي ( محتوا) : يعني ما بعد از اينكه با گوش دادن بازخور گرفتيم و با انعکاس احساسات كه انجام داديم چگونه بايددر غالب كلمات ارتباطمان را برقرار بكنيم و آن را تا آخر کلاس حفظ نماییم .

منظورازانعكاس احساسات چيست؟

ما ازدانش آموزان يك سري سؤالاتي مي پرسيم آنها را مجبور مي كنيم حرف بزنند يعني با ما ارتباط برقرار كنند وقتي آنها ارتباط برقرار مي كنند ما بايد نسبت به حرف زدنهاي آنها يك ابراز احساساتي داشته باشيم اينكه ما چطوري انعكاس احساسات داشته باشيم؟ چطوري گوش بدهيم؟ دانش آموزي كه دارد حرف مي زند فردی که بچه مثبت است حرف مي زند من چه قيافه اي بگيرم در خودم آنكه بچه شرّ كلاس است حرف مي زند من چه قيافه اي جلويش بگيرم؟ خيلي مهم است من چطوري انعكاس بدهم حالات خودم را تا بتوانم آنها را باهاشون ارتباط برقرار كنم.

مرحله هفتم: فرصت تخليه رواني خيلي مهم است خيلي از ماها بعداً در كنترل كلاس دچار مشكل مي شويم چون به مخاطبينمان فرصت تخليه رواني نمي دهيم.

مثال کاربردی

اخيراً من شيراز يك جلسه اي داشتم جمعيت بيشتر از يك كلاس بود پسرهاي شرّ هم بودند من ديدم اينها آ ن قدر داراي هيجان اند اصلاً اين طوري نمي توانم با اينها حرف بزنم به آنها گفتم كه اينجا چي مي بينيد؟ يكي شان گفت آخوند، گفتم واقعاً نمي بينيد آقا اينها هي هر چي گفتند من هي تحريكشان كردم گفتم متأسفم برايتان اينها خودشان را به در و ديوار مي زدند اين مي گفت كه چوب، گفتم شما فقط يك چوب مي بيني آبروي شيرازيها را بردي آقا يكي داد مي زد قشنگ من داشتم خاليشان مي كردم تخليه مي شدند قشنگ كه تخليه شدند هر چي ديدند گفتند خودشان را كُشتند آخرش گفتم نه، گفتم كه بايد شما به نشانهٴ اينكه جلوي ما تهرانيها كم آورديد سوت بزنيد تا من به شما بگويم چيه؟ آقا من ارتباط فوق العاده قوي با اينها برقرار كردم در همين چند دقيقه شايد هفت، هشت دقيقه وقت گرفت اما هم خالي شان كردم، هم تسلّطم را به آنها نشان دادم هم ارتباط بسيار قوي برقرار شد، نگرش نسبت به من ايجاد شد هم اينها ديگر داد و بيدادهايشان را كرده بودند آرام شدند و حرفهايم را به آنها زدم.

مرحله هشتم: ايجاد نياز ارتباطي .

مرحله نهم: ایجاد پُل ارتباطي.

مرحله دهم: بازخورگيري نهايي (سنجش میزان ارتباط ایجاد شده )

اين خیلی مهم است ، بازخورگيري و اقرارگيري نهایی در مورد ارتباط ایجاد شده و اینکه كاري كنيم كه او اقرار كند كه من به شما علاقه مند شدم و تحت تأثير ارتباطتان قرار گرفتم اينكه طرف خودش مي گويد من دوست دارم با شما ارتباط داشته باشم نشانگر این است که او نسبت به اين ارتباط منفعل شده است و شما هم مي فهميد كه چقدر تبلیغتان را توانستيد با موفقيت انجام بدهيد.

مرحله يازدهم : ارتباط فراموقعيّتي.

مرحله دوازدهم : تثبيت يا تعميق ارتباط.

اين دوازده مرحله ارتباطي در هر كدام از اين مرحله ها اگر خدا توفيق بدهد من مي خواهم براي شما مباحث علمي اش را بگويم و بگويم چطوري اينها را تبديل به كارهاي اجرايي و عملياتي بكنيد كه ان شاءالله يك مبلّغ از لحظه اي كه وارد دبيرستان مي شود تا لحظه اي كه با بچه ها خداحافظي مي كند دوازده مرحله را بايد طي بكند تا يك ارتباط فوق العاده موفق برقرار كند.