دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شناخت اهداف و ارزش های نهفته در نهضت عاشورا، عامل جلوگیری از نشر افکار موهوم و متضاد با حقیقت حماسه حسینی

در فرهنگ و معارف اسلامی، تعقل و تفکر یک "اصل" است و پرسشگری و تفحص یک "ارزش" است و مطالعه و آگاهی یابی یک "فضیلت" به شمار می‌رود.
شناخت اهداف و ارزش های نهفته در نهضت عاشورا، عامل جلوگیری از نشر افکار موهوم و متضاد با حقیقت حماسه حسینی
شناخت اهداف و ارزش های نهفته در نهضت عاشورا، عامل جلوگیری از نشر افکار موهوم و متضاد با حقیقت حماسه حسینی

در فرهنگ و معارف اسلامی، تعقل و تفکر یک "اصل" است و پرسشگری و تفحص یک "ارزش" است و مطالعه و آگاهی یابی یک "فضیلت" به شمار می‌رود.

هم در قرآن که سر چشمه اصلی همه معارف است و هم در متون روایی که خاستگاه آنها تعالیم وحیاتی می‌باشد و هم در سیره و روش پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) توصیه‌های انبوه و ترغیب‌های فراوان و دعوت‌های مکرر به بهره‌وری از عقل و فکر و کنکاش و تفحص در دین مبین متجلی می‌باشد.

قرآن کریم پی در پی دعوت به تعقل و خردورزی می‌کند و تفکر و اندیشیدن را ضروری و موجب نیل به معرفت و شناخت می‌داند و کاوش و جستجو و تفقه و کسب دانش دین را ارج می‌نهد و تعالیم وحی را شامل بصیرت‌هایی برای مردمان معرفی می‌کند.

در متون روایی اسلام نیز از علم و آگاهی و عقل و خرد تمجید می‌شود، چنان که پیامبر خدا(ص) می‌فرماید: "انسان به وسیله تعقل و خردورزی به نیکی‌ها دست می‌یابد" و نیز می‌فرماید: "خداوند جویندگان دانش و آگاهی را دوست می‌دارد".

همچنین حضرت علی (ع) علم و دانش را "حیات" می‌نامد و از آن به عنوان میراننده جهل و بارور کننده معرفت و شناخت یاد می‌کند.

تفکر و پرسش و تفحص در نگاه اسلام به گونه‌ای ارزش و اهمیت می‌یابد که گرایش به دین را بدون پژوهش نمی‌پذیرد و اصول و مبانی اعتقادی را که از جنبه جایگاه و نقش، "ریشه دین" محسوب می‌شوند، بدون مطالعه و تحقیق فاقد اعتبار می‌داند و از هیچ کس قبول نمی‌کند.

این اصل و ارزش و فضیلت در گستره دین و جامعیت اسلام تسری دارد و همه بخش‌ها از جمله تاریخ اسلام و نهضت‌های رهایی بخش اسلامی را فرا می‌گیرد.

نهضت بزرگ و تاریخی کربلا باید شناخته شود تا به پیروی و بهره‌وری در آید. راه شناخت این حرکت عظیم و تاریخساز، تفکر، تعقل، پرسشگری و کسب دانش و اطلاعات نسبت به زوایای گوناگون آن و آشنایی با اهداف و آرمان‌های مقدس حضرت امام حسین(ع) می‌باشد و این وظیفه و مسئولیتی است که بردوش هر مسلمان سنگینی می‌کند.

متاسفانه توسط دست‌های پنهان و سیاست‌های شیطانی قدرت‌های سیطره‌جو از یکسو، و به وسیله گروه‌هایی از مسلمانان سطحی نگر و جاهل و نادان از سوی دیگر، تعقل و تحقیق در اهداف حماسه حسینی امری غیر ضروری معرفی شده است تا به این وسیله نهضت انسان ساز و رهایی بخش عاشورا به امور سطحی و بزرگداشت‌های فاقد ژرف اندیشی محدود شود و مسلمانان به عمق این اقیانوس بی‌کران راه نیابند تا گوهر‌های تابناک و مرواریدهای درخشان را - که اهداف و آرمان‌ها وارزش‌های این حرکت الهی می‌باشند - کشف کنند و به بهره‌وری در آورند.

در اثر گسترش توطئه‌ها و رشد جهل و خرافه گرایی‌ها، به مرور این باور در فکر و جان گروهی از جاهلان و خرافه گرایان ریشه دواند که نهضت عاشورا در ماورای ذهن و فکر و امری خصوصی بین خدا و امام حسین(ع) است و هر گونه تحقیق و تدقیق برای کسب شناخت و آگاهی نسبت به اهداف و آرمان‌های آن بی‌نتیجه است!این افکار باطل و خرافی باعث می‌شود که از نهضت حسینی پوسته و ظاهری بیش باقی نماند، زیرا وقتی اهداف و آرمان‌ها و ارزش‌های والای نهفته در آن شناسایی نشود و به پیروی در نیاید، راه پاک حسین و حرکت تاریخی و تحول‌زا و رهایی بخش او مسخ می‌شود و به انزوا و فراموشی در می‌آید و فقط نام و یادی که هیچ ارزشی ندارد و بینشی نمی‌آفریند و طوفانی علیه ظالمان و جائران بر نمی‌انگیزاند، باقی می‌ماند و همه چیز به نفع قدرت‌های ستمگر زمانه تداوم می‌یابد!

متفکر شهید آیت‌الله مرتضی مطهری در بیان این تحریف و خرافه چنین اظهار می‌دارد:

"تحریف معنوی دومی که از نظر تفسیر و توجیه حادثه کربلا رخ داده، این است که می‌گویند: می‌دانید چرا امام حسین نهضت کرد و کشته شد؟ می‌گوئیم: چرا؟ می‌گویند: یک دستور خصوصی فقط برای او بود. به او گفتند برو و خودت را به کشتن بده. پس به ما و شما ارتباط پیدا نمی‌کند، یعنی قابل پیروی نیست! به دستورات اسلام که دستورات کلی و عمومی است، مربوط نیست!"

متفکر شهید استاد مطهری پس از بیان این تحریف که به صورت خرافه‌ای علیه حقیقت نهضت عاشورا در جامعه رشد کرده و مانع تحقیق در اهداف حماسه حسینی و پیروی همه جانبه از اهداف اجتماعی و سیاسی آن گردیده است، در پاسخ به این افکار باطل که مورد استقبال دشمنان اسلام انقلابی و سیاسی و مورد غفلت و بی‌خبری جاهلان و خرافه گرایان می‌باشد، چنین می‌گوید:

"تفاوت سخن امام با سخن ما چقدر است؟ امام حسین فریاد کشیده که علل و انگیزه قیام من مسائلی است که منطبق بر اصول کلی اسلام است.

احتیاجی به دستور خصوصی نیست. آخر دستور خصوصی را در جایی می‌گویند که دستورهای عمومی وافی نباشد. امام حسین در کمال صراحت فرمود اسلام دینی است که به هیچ مومنی... اجازه نمی‌دهد که در مقابل ظلم، ستم، مفاسد و گناه بی‌تفاوت بماند. امام حسین مکتب به وجود آورد، ولی مکتب عملی اسلامی، مکتب او همان مکتب اسلام است. مکتب اسلام بیان کرد، حسین عمل کرد. ما این حادثه را از مکتب بودن خارج کردیم، وقتی از مکتب بودن خارج شد، دیگر قابل پیروی نیست، وقتی که قابل پیروی نبود، پس دیگر نمی‌شود از حسین استفاده کرد، یعنی از حادثه کربلا نمی‌توان استفاده کرد. از اینجا ما حادثه را از نظر اثر مفید داشتن، عقیم کردیم. آیا خیانتی از این بالاتر هم در دنیا وجود دارد؟"

این فکر منحط، و به تعبیر رساتر این خرافه ضد حقیقت که مانع هرگونه کسب آگاهی و بینش درباره اهداف و انگیزه‌های مقدس نهضت حسینی می‌شود، در نهایت این حرکت تاریخی را به سکون و ایستایی می‌رساند و فریاد گری و ستم ستیزی را به سکوت و ظلم پذیری مبدل می‌سازد و عزت به دست آمده توسط خون‌های پاک شهیدان را به ذلت باز می‌گرداند و شرایطی به وجود می‌آورد که دیگر بار آمد و شد با ظلمه و همکاری با آنان در سرکوب نهضت‌های رهایی بخش اسلامی و معاونت در قتل و به شهادت رساندن آزادگان حق طلب، امری متداول و عادی می‌گردد. از سویی دیگر آنچه در بزرگداشت نهضت حسینی باقی می‌ماند اختصاص می‌یابد به حذف خطابه و سخنرانی‌های تاریخی و تحلیلی درباره اهداف و ارزشهای قیام حسینی و انحصار مراسم یاد بود به مرثیه سرایی‌هایی که اگر هم به درستی و بدون تحریف صورت گیرد گوشه‌ای از وظایف و مسئولیت‌ها برای بزرگداشت حماسه عاشورا به شمار می‌رود.

تردیدی وجود ندارد که معرفی نهضت عاشورا به صورت امری خصوصی و غیر قابل دسترسی و بین خداوند و امام حسین(ع) و مذموم و ناپسند اعلام کردن هرگونه پرسشگری و تحقیق و کسب آگاهی درباره اهداف این نهضت تاریخی، هیچ نشانه و سندی در متون اسلامی ندارد، بلکه خاستگاه اصلی آن مسیحیت تحریف شده می‌باشد.

از نگاه برداشت راه یافته در جهان مسیحیت "امر خدا و دین خدا این است که انسان عارف نیک و بد نگردد و آگاه نشود، یعنی شجره ممنوعه، شجره "آگاهی" است، انسان با عصیان و تمرد امر خدا (با سرپیچی از تعلیمات شرایع و پیامبران) به آگاهی و معرفت می‌رسد و به همین دلیل از بهشت خدا رانده می‌شود. براساس این برداشت، همه وسوسه‌ها، وسوسه آگاهی است، پس شیطان وسوسه‌گر، همان "عقل" است".

این تفکر باطل، هرگونه تعقل و کسب آگاهی درباره معارف دین را ممنوع می‌کند و آن را مذموم و ناپسند اعلام می‌دارد. طبیعی است دامنه این ممنوعیت در کسب آگاهی وسعت دارد و همه موضوعات دینی را دربرمی‌گیرد.

اسلام به شدت با این برداشت و تفکر مخالف است و همان گونه که در مقدمه این نوشتار اشاره شد، تعقل و تفکر و علم وآگاهی در فرهنگ اسلامی جایگاهی رفیع و منزلتی والا دارد.

"ما مسلمانان از قرآن آموخته‌ایم خداوند همه اسماء (حقایق) را به آدم آموخت... و سنت به ما آموخته است که شجره ممنوعه، طمع و حرص و چیزی از این مقوله بود،‌ یعنی چیزی که به حیوانیت آدم مربوط می‌شد نه به انسانیت او، و شیطان وسوسه‌گر همواره بر ضد عقل و مطابق هوای نفس حیوانی وسوسه می‌کند و آنچه در وجود انسان مظهر شیطان است نفس اماره است نه عقل آدمی...

همین برداشت (خرافه آمیز مسیحیت)، است که تاریخ تمدن اروپا را در هزار و پانصد سال اخیر به عصر ایمان و عصر علم تقسیم می‌کند و علم و ایمان را در مقابل یکدیگر قرار می‌دهد... ما مسلمانان باید خود را از این برداشت غلط که خسارت‌های جبران‌ناپذیر بر علم و ایمان و بر انسانیت وارد کرد بر کنار بداریم و کورکورانه تضاد علم و ایمان را امری مسلم تلقی نکنیم."

باید به این واقعیت توجه داشت که اولا "اینکه اصول دین باید تحقیقی باشد نه تقلیدی و یا تحمیلی، تزی است که اسلام طرفدار آن است، برخلاف مسیحیت که اصول دین را برای عقل "منطقه ممنوعه" اعلام کرده است" ثانیا در نگاه علمای آگاه و جامع اندیش اسلام دین و ایمان در پرتو علم و آگاهی شناخته می‌شود و از آفات و آسیب‌های دهر مصون می‌ماند، زیرا در نگاه این عالمان پژوهشگر "تجربه‌های تاریخی نشان داده است که جدایی علم و ایمان خسارت‌های غیرقابل جبران به بار آورده است. ایمان را در پرتو علم باید شناخت، ایمان در روشنایی علم از خرافات دور می‌ماند. با دور افتادن علم از ایمان، ایمان به جمود و تعصب کور و با شدت به دور خود چرخیدن و راه به جایی نبردن تبدیل می‌شود. آنجا که علم و معرفت نیست، ایمان مومنان نادان وسیله‌ای می‌شود در دست منافقان زیرک، که نمونه‌اش را در خوارج صدر اسلام و در دوره‌های بعد به اشکال مختلف دیده و می‌بینیم".

اگرچه خوارج در دوره‌ها و مقاطع تاریخی بعد ظهور و بروز عینی نداشتند و تحت عنوان این فرقه خطرناک شاهد آسیب‌ها و زیان‌هایی که در صدر اسلام بر دین و جامعه و مردم وارد کردند، نبوده‌ایم، لکن بدون هیچ تردیدی افکار خوارج در قالب‌ها و شیوه‌های گوناگون در دوره‌های تاریخ دیروز و امروز به تخریب و آسیب‌‌رسانی پرداخته است،‌ تا آنجا که حتی افراد و گروه‌هایی را دیده‌ایم که با اعلام مخالفت با خارجیگری و جلوه‌های این تفکر یعنی جهل و جمود و تعصب کور، در "عمل" در همان شیوه و سیره باقی مانده و جامعه اسلامی را با مشکل مواجه کرده‌اند!

مخالفت با هرگونه تعقل و تفکر و فحص و تحقیق در نهضت عاشورا تحت این بهانه و خرافه که این نهضت، "خصوصی" و بی‌نیاز از سئوال و جستجو و کنکاش می‌باشد، جلوه بارز از افکار خوارج دیروز است که در جاهلان و جمودگرایان امروز متجلی شده است و برای جامعه اسلامی مشکل و رنج می‌آفریند و تا آنجا پیش می‌تازد که به شدت علیه آسیب‌شناسی مدایح و مراثی آشفته می‌شود و عملکرد فقیهان و عالمان پژوهشگر و متعهد را در تحلیل و تشریح اهداف قیام حسینی مذمت و نکوهش می‌کند.

امروز نسل جوان ما به نگرش‌های جامع و رسا و پیام‌گزار نسبت به نهضت مقدس و تاریخی حضرت امام حسین(ع) به شدت احساس نیاز می‌کند. باید این روح‌های عطشناک و جویای حقیقت را با جرعه‌های زلال چشمه سار همیشه جوشان مکتب پویا و انسان ساز حسینی آشنا سازیم. اگر در تأمین این نیاز حیاتی غفلت نکنیم و مسامحه نورزیم، شناخت و بصیرت و آگاهی‌های ژرف و جامعی از نهضت حسینی پدید می‌آید که به طور طبیعی مانع نفوذ و رشد خرافه و موهوم در این حرکت مقدس خواهد شد و این تلاش و حرکتی است که علاوه بر "شرع" از پشتیبانی و تایید "عقل" نیز برخوردار است، زیرا شرع و عقل چنین حکم می‌کنند که مسدود کردن راه‌های نفوذ خرافات در افکار و جان ودل جوانان، فقط با مستحکم کردن مبانی فکری و اعتقادی و بالا بردن سطح دانش و بینش آنان نسبت به حقایق نهضت امام حسین(ع) امکان‌پذیر می‌باشد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

مرز رفاقت و خصومت

مرز رفاقت و خصومت

وجود دوست برای انسان یک ضرورت است و آدمی می‌باید در زندگی برای خود دوستانی برگزیند و از آن‌ها در امور دینی و دنیایی‌اش استفاده کند و باید با آن‌ها صمیمی باشد.
No image

مقابله با فساد اداری

یکی از بیماری‌ها و معضلات جوامع کنونی، موضوع فساد است.
سلوک فردی و اجتماعی حاکمان

سلوک فردی و اجتماعی حاکمان

در شماره‌های پیشین درمورد ماهیت حکومت و اهداف آن که عبارت بودند از تامین عدالت، امنیت، رفاه و تربیت در جامعه، صحبت به میان آمد در این شماره به تبیین رفتار مطلوب حاکمان در زمینه شخصی و اجتماعی باتوجه به خطبه‌ها و نامه‌های امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه پرداخته شده است.
زیارت عاشورا؛ قرب آمیز و قیام انگیز / قسمت پنجم

زیارت عاشورا؛ قرب آمیز و قیام انگیز / قسمت پنجم

بسم الله الرحمن الرحیم: هذا ما اوصی به الحسین بن علی بن ابیطالب الی اخیه محمد المعروف با بن الحنفیه.....
هدف نهایی هنر؛ رسیدن به رستگاری

هدف نهایی هنر؛ رسیدن به رستگاری

هنر دینی یک سفر تمثیلی از عالم محسوس به عالم روحانی است

پر بازدیدترین ها

رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
No image

دیدگاه قرآن درباره ستم پذیری و ستم ستیزی

رخداد بزرگ و بی‌مانند کربلا که اوج سعادت ها و شقاوت هاست، دربردارنده آموزه‌های بسیاری است.
نیکی به دیگری، نیکی به خود است

نیکی به دیگری، نیکی به خود است

در فرهنگ اسلامی ایرانی این معنا جا افتاده است که «هر چه کنی به خود کنی؛ گر همه نیک و بد کنی»، یا «تو نیکی کن و در دجله انداز؛ که ایزد در بیابانت دهد باز».
حکمت دعا از زبان مولانا

حکمت دعا از زبان مولانا

مولانا حقیقت حکمت را به زبان ساده و شعر بیان کرده است. از این رو باید سخنان بزرگانی چون مولانا را بخوانیم تا به راز قرآن پی ببریم.
سخاوت و بخشش آرامشی برای خود، آسایشی برای دیگران

سخاوت و بخشش آرامشی برای خود، آسایشی برای دیگران

بخشش یکی از خصلت‌ها و فضایل خوب و زیبای انسانی است.
Powered by TayaCMS