دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

گذر عمر همچون ابر

همان گونه که در یادداشتهای قبل اشاره کردیم، در قرآن کریم، برای سخن گفتن، ارزش‌های مختلفی مطرح شده که گاهی مربوط به ماهیت سخن است و گاهی با عناوین عَرَضی آن ارتباط پیدا می‌کند.
گذر عمر همچون ابر
گذر عمر همچون ابر
نویسنده: علی مهدوی

همان گونه که در یادداشتهای قبل اشاره کردیم، در قرآن کریم، برای سخن گفتن، ارزش‌های مختلفی مطرح شده که گاهی مربوط به ماهیت سخن است و گاهی با عناوین عَرَضی آن ارتباط پیدا می‌کند. از جمله عوارضی که سخن با آن، دارای ارزش منفی خواهد بود، «لهو» یا «لغو» بودن سخن است. لغو یعنی کار بیهوده و بی فایده که نه مصلحتی برای دنیای انسان دارد و نه برای آخرت او و لهو یعنی کار سرگرم کننده که انسان را از یک هدف معقول و ارزنده باز دارد. هدف اصلی برای مؤمن در زندگی که می‌خواهد در مسیر تکامل حقیقی خود گام بردارد، تقرب به خدا و قرارگرفتن در جوار رحمت او است. بنابراین، در اصطلاح شرع، لهو به کاری گفته می‌شود که به مقتضای طبعش، انسان را به خود مشغول و سرگرم کند و از یاد خدا و تقرب به او و توجه به مقصد اصلی زندگی باز دارد.

لغو و لهو، اعم از سخن بوده، شامل عمل هم می‌شود؛ ولی یکی از مصادیق آنها سخنان بیهوده یا سرگرم کننده است که طبعاً انسان را از یاد خدا غافل می‌کند. خداوند در سوره لقمان می‌فرماید:

«و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم؛

بعضی از مردم، گفتار سرگرم کننده فراهم آورند تا مردم را از راه خدا گمراه کنند»(لقمان: 6).

منظور از لهو الحدیث در این آیه شریفه، الفاظ و اصوات سرگرم کننده است. از این رو، در روایات، یکی از مصادیق لهو الحدیث، غنا شمرده شده است. پس هر گفتار سرگرم کننده که انسان را از راه خدا باز دارد و او را گمراه سازد، مصداق لهو الحدیث است. در آیه دیگر، به صورت روشن تر به این صفت بازدارندگی لهو اشاره شده است:

«و اذا راوا تجاره او لهوا انفضوا الیها و ترکوک قائما قل ما عندالله خیر من اللهو و من التجاره والله خیر الرازقین»

هنگامی که کالاهای تجارتی یا چیزهای سرگرم کننده و بازیچه را ببینند، به سویش شتابند و تو را در نماز تنها گذارند، بگو: آنچه نزد خدا است، بهتر از سرگرمی و تجارت است و خدا بهترین روزی دهندگان است»(جمعه: 11).‌

یکی دیگر از مصادیق روشن لهو، غنا است که فقها آن را در بحث مکاسب محرمه، مطرح کرده‌اند. لهو مصادیق دیگری نیز دارد؛ چنانکه خداوند می‌فرماید:

«الهکم التکاثر حتی زرتم المقابر»(تکاثر: 1 و2).

ثروت اندوزی یا افتخار به گذشتگان و نفرات، شما را به خود مشغول داشته تا وقتی که عمرتان پایان پذیرد و به قبرستان روید. در موارد مختلف، قرآن لهو را بر دنیا، اولاد، اموال، تجارت و غیره اطلاق کرده است و منظور این است که ما باید در مورد هر یک از آنها حد و مرزهای دقیق را رعایت کنیم و اگر با آنها برخورد افراطی و توجه بیش از حد داشته باشیم، ما را از مقصد اصلی زندگی خود بازمی دارند و حالت لهو و سرگرم کنندگی به خود می‌گیرند. بنابراین، با اینکه توجه به همه آنها برای اینکه به مقصد برسیم، اهمیت خاص خود را دارد، ولی اگر حالت ابزاری و وسیله‌ای خود را از دست بدهند و در نظر ما جای مقصد و هدف اصلی را بگیرند و از هدف اصلی واقعی بازمان دارند، مصداق لهو خواهند بود و خداوند ما را به خاطر این توجه زیادی نکوهش می‌کند؛ زیرا آینده ما را تباه خواهد کرد. ولی لغو، خود به خود و به طور کلی، حرام نیست، بلکه ترک آن، مستحسن است و رجحان دارد. خداوند در سوره مؤمنون در وصف اهل ایمان، می‌فرماید:

«والذین هم عن اللغو معرضون؛ مؤمنون (که خدا آنها را رستگار کرده)

آنانند که از هر کار لغو و بیهوده روی گردانند»(مؤمنون: 3).

مطابق این آیه شریفه، اهل ایمان از هر گونه کار لغو و بیهوده اجتناب دارند و از لحظه لحظه عمر خویش در جهت کسب ذخایر اخروی و تکامل و رشد روحی و اخلاقی و ارتقای مقام علم و دانش خویش استفاده می‌کنند و هرگز نمی‌گذارند عمرشان که نعمت عظیم الهی است، بی فایده از دست برود. پیامبر اکرم (ص) در توصیف اهل ایمان، به امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرماید:

«مشغول وقته؛

از نشانه‌های مؤمن گذراندن وقتش به کارهای نیکوست»

اهل ایمان عمر خود را صرف حضور در هر مجلس و محفلی نمی کنند، بلکه از شرکت در مجالس لغو و بیهوده که در آن معصیت الهی می‌شود، اجتناب می‌کنند. پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند:

«لاینبغی المومن ان یجلس مجلسا یعصی الله فیه و هو لایقدر علی تغیره»

«شایسته و جایز نیست مؤمن در مجالس گناه حاضر شود در حالی که توانایی بر ترک گناه آن مجلس را ندارد»

مؤمن نه تنها عمر خویش را صرف امور باطل و بی‌فایده و هلاکت آمیز نمی‌کند، بلکه از عمر خویش در جهت ارتقای مقام روحی و خودسازی و کسب فضایل ارزشمند دینی و الهی استفاده می‌کند و پیوسته حرکتی رو به رشد و تکامل دارد. قرآن کریم می‌فرماید:

«انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا و علی ربهم یتوکلون»؛

«مؤمنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده می‌شود آنها به خاطر احساس مسئولیت در پیشگاهش ترسان می‌گردند، آیات خدا که بر ایشان خوانده می‌شود بر ایمانشان افزوده می‌گردد و ایشان بر پروردگار خویش توکل می‌کنند»(انفال:2).

در آیه شریفه

«و سارعوا الی مغفره من ربکم و جنه عرضها السموات و الارض...؛

بشتابید به سوی مغفرت و آمرزش پروردگارتان و بهشتی که پهنای آن به اندازه آسمانها و زمین است»(آل عمران:133)،

خداوند در کارهای خیر مردم را به شتاب و مسابقه دعوت کرده و می‌فرماید:

«واستبقوا الخیرات»

«در کارهای نیک از یکدیگر پیشی بگیرید»(بقره:148).‌

شتاب در انجام کار خیر بدین معناست که انسان نباید فرصتهای نیکو را از دست بدهد، بلکه باید تلاش کند از لحظه لحظه عمر گرانقدر خویش نهایت بهره اخروی را ببرد. از رسول خدا(ص) چنین نقل شده است:

«من فتح له باب خیر فلینتهزه فانه لایدری متی یغلق عنه»

«کسی که درِ خیری به رویش گشوده شد باید آن را غنیمت شمرد، زیرا نمی‌داند چه زمانی این در به روی او بسته خواهد شد»

در روایتی از امیرالمؤمنین علی (ع) آمده است:

«الفرصه سریعه الفوت و بطیئه العود»

«فرصت زود از دست می‌رود و دیر بر می‌گردد»

در بیان دیگر از آن حضرت آمده است:

«بی گمان فرصتها همانند ابرهای زودگذر می‌گذرند، پس هر گاه فرصتی در انجام کارهای خیر به دست آوردید آن را غنیمت شمرده و از آن خوب بهره برداری کنید»

نکته ظریفی که در این بیان حضرت وجود دارد آن است که حضرت، گذر عمر و از دست رفتن فرصتها را به حرکت ابر تشبیه فرموده‌اند، هنگامی که انسان به ابرها نظاره می‌کند چنین گمان می‌برد که آنها ثابت‌اند یا با سرعت کمی در حال حرکتند، در حالی که آنها با سرعت بسیار بالایی در حال گذر هستند، عمر انسان نیز این گونه است، چه بسا بسیاری از مردم از گذران عمر خویش غافلند و گمان می‌کنند که فرصتهای پیش آمده برای آنها، باقی خواهند ماند، در حالی که عمر آدمی و فرصتهای پیش آمده در زندگی او، به سرعت می‌گذرند و چنان چه انسان از آنها به خوبی استفاده نکند، ثمره‌ای جز پشیمانی و غصه به همراه ندارد؛ همچنان که از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده است:

«اضاعه الفرصه غصه»

«از دست دادن فرصت، موجب غصه و پشیمانی خواهد شد»

با توجه به مطالب فوق، می‌توان دریافت اعراض از لغو، به طور مطلق، ستایش انگیز است، خواه لغو در سخن باشد یا لغو در رفتار و عمل و بایسته و شایسته است که مؤمنین از فرصتهای گرانقدر عمر خویش به نحو مطلوب و در راستای ارتقا و تعالی معنوی خویش بهره گیرند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

چگونه خود را از گمراهی نگه داریم؟

چگونه خود را از گمراهی نگه داریم؟

انسان به طور طبیعی گرایش به کمال و امور کمالی دارد و لذا عشق به زیبایی‌ها و بیزاری از کاستی‌ها و زشتی‌ها در وجود انسان نهادینه شده است.
علم آموزی و تأمین رزق و روزی (پرسش و پاسخ؟)

علم آموزی و تأمین رزق و روزی (پرسش و پاسخ؟)

پرسش: بر اساس آموزه‌های وحیانی چگونه علم آموزی موجبات از بین رفتن فقر و تنگدستی را فراهم آورده و مستوجب تضمین رزق و روزی انسان می‌گردد؟ لطفاً به نحو اجمال پاسخ دهید.
بخل و آثار زیانبار آن

بخل و آثار زیانبار آن

برخی از رفتارهای اجتماعی بیانگر بینش و نگرش افراد است.
انسان از خاک تا افلاک

انسان از خاک تا افلاک

انسان موجودی مرکب است ولی آنچه هویت انسانی را معنا می‌بخشد، بخش معنوی و روحانی اوست که جایگاه خلافت الهی را به همین سبب کسب کرده است؛ زیرا خداوند پس از آنکه در کالبد خاکی انسان روح خویش را دمید و همه صفات خویش را در انسان با تعلیم اسمایی به ودیعت گذاشت، آنگاه بود که فرمان سجده را صادر کرد و از همه ما سوی الله خواست تا بر انسان سجده کنند.
بی احترامی به بهانه رفاقت!

بی احترامی به بهانه رفاقت!

با توجه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است و برای ارائه حیات خویش نیاز به ارتباطات در جامعه دارد.

پر بازدیدترین ها

No image

اشعار ناقوسیه

حضرت موسی و شب قدر

حضرت موسی و شب قدر

خداوندا! مى‌خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS