27 دی 1395, 2:10
تأثيري كه ايمان به خدا بر فكر و روح انسان ميگذارد خود داراي فواید متعددي است كه بخشي از آنها شامل موارد ذيل است:
مراد از آرامش روحي مؤمن اين نيست كساني كه ايمان به خدا دارند با مشكلات مواجه نميشوند يا اينكه اين افراد به راحتى همه گردنه هاى زندگى را طى ميكنند؛ چراكه زندگى انسان همواره مملو از مشكلات، فراز و نشيبها و موانع است. اما كساني كه ايمان واقعي به خدا دارند با وجود همه مشكلاتى كه سر راه آنها وجود دارد با آرامش كامل روحي بدون هيچ ترس و ناراحتي مشكلات را از سر راه خود برداشته و فراز و نشيب هاى زندگى را طى ميكنند تا به سر منزل مقصود برسند. به همين دليل چنين افرادي هرگز دچار بيماريهاي روحي و رواني كه معمولاً افراد بيايمان گرفتار آن ميشوند، نخواهند شد. اما اينكه چه رابطهاي بين ايمان به خدا و آرامش انسان وجود دارد آن را بايد در ويژگي مؤمنان جستوجو نمود كه در اينجا فقط به چند مورد اكتفا مينماييم. اول اينكه: كساني كه به خدا ايمان دارند؛ او را به عنوان قدرتي بيمنتها دوست و ياور خود ميدانند كما اينكه خداوند متعال در آيه 257 سوره بقره وعده داده: الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الي النور. خداوند ياور مؤمنان است و آنها را از تاريكي به روشنايي ميبرد. دوم: كساني كه به خدا ايمان دارند، بر او توكل ميكنند زيرا قرآن، سوره طلاق/ 3 مىفرمايد: و منْ يتوكّلْ علىالله فهُو حسْبُهُ هر كس بر خدا توكل كند، خدا او را كافى است. سوم: كساني كه به خدا ايمان دارند، نتايج امور را به او واگذار ميكنند. افرادي كه به خدا ايمان دارند با تكيه و اعتماد بر خداوند پس از انجام امور نتيجه كارشان را به او واگذار ميكنند و اگر آن كار به نتيجه مطلوب نرسيده يقين دارند كه حتما خداوند تنها دوست و ياور آنهاست اين مسأله را به صلاح بنده وي نميدانسته لذا از اين جهت آرامش دارند كه اگر چه كارشان به نتيجه نرسيده اما ضرري متوجه آنها نشده چرا كه حتماً خداوند اين امر را به صلاح فرد نميدانسته است. چهارم: كساني كه به خدا ايمان دارند، به قضاي الهي راضي هستند. پنجم: كساني كه به خدا ايمان دارند، در برابر امر خدا تسليم هستند.
ايمان به خدا مقاصد و آرمانها و خواستههايي از ما را كه به حكم طبيعت و غريزه بر محور فرديت و خودخواهي است از ما ميگيرد و در عوض مقاصد و آرمانهايي بر محور عشق و علاقه معنوي و روحاني به ما ميدهد و در رسيدن انسان به مقاصد و آرمانها و در پيمودن راه به سوي آن مقاصد و اهداف مدد ميدهد.
يكى از آثار ايمان به خدا، خوشبينى به جهان خلقت و هستى است. ايمان به تلقى انسان از جهان شكل خاصى مى دهد، به اين نحو كه آفرينش را هدفدار و هدف را خير و تكامل و سعادت معرفى مىكند. طبعاً اين طرز تلقى از جهان ديد انسان را نسبت به نظام كلى هستى و قوانين حاكم بر آن خوشبينانه مىسازد.
فرد با ايمان با ابزار خوشبينى و در پرتو روشن دلى، به نتيجه مطلوب تلاش هاى خود اميدوار است. در منطق فرد باايمان، جهان نسبت به تلاش هاى او بى طرف و بى تفاوت نيست، بلكه دستگاه آفرينش حامى افرادى است كه در راه حق و حقيقت و درستى و عدالت و خيرخواهى تلاش مى كنند.
از ديگر فواید ايمان به خدا اطمينان خاطر است. انسان فطرتاً جوياي سعادت خويش است و از تصور رسيدن به سعادت غرق در مسرت ميشود و از فكر يك آينده شوم و مقرون به محروميت لرزه بر اندامش ميافتد و سخت دچار دلهره و اضطراب ميگردد. اطمینان به خداوند مایه آرامش و انگیزه تلاش انسان در زندگی میشود.
هدفدار شدن زندگي و نجات از پوچی: يكي ديگر از آثار پربركت ايمان به خدا هدفمند بودن در كارهاست زيرا مؤمن ميداند كه به خودي خود به وجود نيامده و خداوندي حكيم او را به صحنه گيتي آورده و براي هدف بس بزرگي كه همانا عبوديت و بندگي پروردگار و جانشيني او در زمين است، خلق شده است و ميداند كه بايد از رفتار و گفتارش حساب بكشد، قبل از اينكه روز حساب فرا برسد و ميداند كه بايد كار كند تا زندگي كند نه اينكه زندگي كند تا كار كند.
كسى كه دلش با حق تعالى پيوند خورده است، ممكن نيست كه ترس و بيم داشته باشد. مؤمن هميشه خود را غالب مى داند، چون با خداوند پيوند دارد كه همه عوالم وجود مسخر او هستند. در آيات قرآن صفت «عزت» اختصاصاً براى مؤمن به كار رفته است. عزت حالتى است براى روح كه خويش را غالب مىبيند. چه كسى مىترسد؟ آنكه خود را مغلوب مىنگرد. آنگاه كه از جنود نفس كه دشمنان درونىاند شكست خورد، از همه موجودات بيرونى نيز مىترسد.
از ديگر فواید ايمان به خدا اين است كه انسان را وقت شناس و منظم مينمايد كساني كه به خدا ايمان دارند از اوقات خويش در راه بهتر عبادت كردن خداوند و استفاده بيشتر از لحظات زندگي و سرعت گرفتن در انجام اعمال صالح بهره ميبرند به همين دليل در نظم بخشيدن به زندگي خود بسيار كوشا هستند.
از آنجا كه انسان مؤمن به واسطه ايمان، با خداوندي كه همه امكانات و قدرتها در اختيار اوست پيوند مييابد، از هيچ موجودي به غير از خدا نميترسد.
تأثير در ديدگاه و نگرش در تمامی ابعاد زندگی: كسي كه به خدا ايمان دارد همهچيز را در اين دنيا خلاصه نميكند بلكه علاوه بر اين دنيا به دنيايي فراتر از جهان هستي نيز اعتقاد دارد. تمامي اعمال و رفتار خود را بر همين اساس تنظيم مينمايد به عنوان نمونه قيافه مرگ در چشم فرد با ايمان با آنچه در چشم فرد بى ايمان مى نمايد، عوض مى شود. از نظر چنين فردى ديگر مرگ، نيستى و فنا نيست. انتقال از دنيايى فانى و گذرا به دنيايى باقى و پايدار، و از جهانى كوچكتر به جهانى بزرگتر است. مرگ منتقل شدن از جهان عمل و كشت است به جهان نتيجه و محصول. از اين رو چنين فردى نگرانيهاى خويش را از مرگ، با كوشش در كارهاى نيك كه در زبان دين «عمل صالح» ناميده مىشود برطرف مى سازد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان