دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مصادیق برخوردهای سلبی معصومین(ع) با منکر بدپوششی

امام علی(ع) می‌فرماید: «پیوسته امت مسلمان به راه خیر قدم می‌نهند، تا زمانی که از فرهنگ و آداب و رسوم (مانند پوشیدن لباس و غذا خوردن و...) از بیگانگان تقلید نکنند؛ و اگر در آداب از بیگانگان پیروی کردند، خداوند قادر، آنان را ذلیل می‌گرداند.
مصادیق برخوردهای سلبی معصومین(ع) با منکر بدپوششی
مصادیق برخوردهای سلبی معصومین(ع) با منکر بدپوششی

فرهنگ مواجهه با بدپوششی در سیره اهل بیت(ع) (بخش چهارم و پایانی)

مصادیق برخوردهای سلبی معصومین(ع) با منکر بدپوششی

عباسعلی مشکانی سبزواری

روزنامه کیهان

تاریخ انتشار: 21 فروردین ماه 1397

ب) برخورد سلبی

1- تهدیدی - تحقیری

ادله عام و خاص

1- امام علی(ع) می‌فرماید: «پیوسته امت مسلمان به راه خیر قدم می‌نهند، تا زمانی که از فرهنگ و آداب و رسوم (مانند پوشیدن لباس و غذا خوردن و...) از بیگانگان تقلید نکنند؛ و اگر در آداب از بیگانگان پیروی کردند، خداوند قادر، آنان را ذلیل می‌گرداند. (بحارالانوار، ج79، ص303)

2- امیرالمؤمنین(ع): «امَرَنا رَسُولُ‏اللهِ انْ نَلْقى‌ اهْلَ الْمَعاصى‌ بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَه» «رسول‏خدا(ص) به ما دستور داد كه با گناهكاران با چهره عبوس برخورد كنيم.» (وسائل‌الشیعه، ج8، ص143) همچنین در روایات متعددی از سازشکاری با گناهکار نهی شده است (ن.ک. مجلسی، بحارالانوار، ج12، ص386؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج6، ص180). بر این اساس بدپوشان و بدحجابان به عنوان کسانی که گناهکار بوده و عامل ناهنجاری دینی و شرعی هستند، باید با برخورد سرد و تحقیرآمیز و حاکی از نوعی بی‏اعتنایی و کم توجهی جامعه روبرو شوند.

3- پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «دو گروه از دوزخیان را (هنوز) من ندیده‏ام: گروهی که تازیانه‏هایی مانند دم گاو در دست دارند و مردم را با آن می‌زنند و (گروهی دیگر)، زنان هستند که در حالی که پوشیده‏اند، اما برهنه‏اند؛ کج‏راهه می‏روند و دیگران را نیز به کجروی تشویق می‏کنند، سرهایشان همچون کوهان شتر است. اینان به بهشت نمی‏روند و بوی بهشت را که از فاصله چندین و چندان (فاصله دور) به مشام می‏رسد، استشمام نمی‏کنند.» (نمازی، مستدرك سفينة ‏البحار، ج10، ص52).

4- رسول خدا(ص): «أیُّما امْرَأَةً نَزَعَت ثِيَابَهَا فِي غَيْرِ بَيْتِهَا خَرَق‌اللهُ تَعَالَى عَنها سَترَهُ» «هر زنی که لباس خود را جز در خانه خود بیرون آورد، خداوند پرده خویش را از او بر می‏گیرد.» (پاینده، نهج‌الفصاحه، ص359).

5- پیامبر اکرم(ص): خطاب به یکی از زنان می‏فرماید: «ای حولاء! زینت خود را برای غیر همسرت آشکار مکن؛ ‌ای حولاء! بر زن جایز نیست که زیبایی‌های دست و پای خود را (بالاتر از مچ) برای مردی غیر از شوهرش آشکار کند، که اگر چنین کرد، همیشه در نفرین، خشم و کینه الهی و فرشتگان او خواهد بود و در قیامت، برای او عذابی دردناک فراهم است.» (مستدرک‏الوسائل، ج14، ص242).

6- پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «هر زنی که خود را بیاراید، خوشبو کند و از منزل خارج شود، در حالی که شوهرش به این کار راضی باشد، خداوند برای هر قدمی که زن بر می‏دارد، برای شوهرش خانه‏ای در دوزخ بنا می‏کند.» (قمی، سفینه البحار، ج8، ص231)

7- امام صادق(ع) می‌فرماید: «رسول‏خدا(ص) فرمود: کسی که از زنش اطاعت کند، خداوند او را به صورت در آتش می‌اندازد. پرسیدند: اطاعت در چه چیزی؟ فرمود: اینکه زن درخواست... لباس‏های نازک و بدن‏نما از شوهرش داشته باشد و شوهر نیز قبول کند.» (وسائل‏الشیعه، ج2، ص50)

8- پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «هر زنی كه خود را خوشبو سازد [به گونه‏ای كه نامحرم آن را استشمام كند]، سپس از منزل خارج شود، تا هنگام بازگشت به خانه مورد لعنت [ملائكه] قرار مي‏گيرد.» (وسايل‏الشيعه، ج7، ص154).

9- «حضرت علی(ع) می‏فرماید: به همراه فاطمه(س) به خدمت رسول خدا(ص) شرفياب شديم در حالی‌كه او را شديداً گريان ديديم، گفتم: پدر و مادرم فدای تو باد چه چيز اين چنين شما را گريان ساخته است؟ فرمودند: شبی كه به معراج برده شدم زنانی از امّتم را در عذابی شديد و در وضع بدی ديدم كه از شدت عذابشان گريستم، سپس احوال آنها را برايمان شرح دادند، فاطمه(س) فرمود، ای محبوب و روشنی چشم من، ما را از عمل آنها با خبرساز، پس حضرت فرمودند: زنی كه با مويش آويخته شده بود، در دنيا مويش را از نامحرمان نمی‌پوشاند، زنی كه با زبانش آويخته شده بود و همسرش را آزار می‌داد و آنكه گوشت بدن خود را می‌خورد بدنش را برای ديگران تزيين می‌كرد و آنكه با قيچی گوشتش چيده می‏شد كسی بود كه خويشتن را بر مردان نامحرم عرضه می‏داشت.» (وسايل‏الشيعه، ج7، ص156)

10- امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «رسول گرامی اسلام(ص) نهی فرمودند از اينكه زنی برای غيرهمسرش، خود را بيارايد، پس اگر مرتكب چنين عملی شود بر خدا سزاوار است كه او را در آتش بسوزاند.» (مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص243).

11- پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «زمانی‌که دیدید زنانی از امت من سرهای خود را مثل برآمدگی پشت شتر دسته نموده و در میان نامحرمان ظاهر می‏شوند، به آنها بگویید که نمازشان قبول نیست.» (طبرانی، المعجم الکبیر، ج22، ص370).

12- امام صادق(ع) می‌فرماید: «اميرالمؤمنين(ع) از برجسته ساختن موى سر در يك قسمت و نشان دادن موى بالاى پيشانى و حنا گذاشتن كف دست توسط زنان نهى كرد و فرمود: زنان بنى‌اسرائيل به خاطر همين موهاى بالاى پيشانى و حنا گذاشتن (آشكار) به هلاكت افتادند.» (کلینی، الکافی، ج5، ص520).

13- پیامبر اکرم(ص): زنان را از اينكه هنگام خروج از خانه لباسی جذاب و چشم‌گير بپوشند نهی كرده است.» (دعائم الاسلام، ج2، ص169)

14- پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «لعنت خداوند بر مردی که لباس زنان را بپوشد و زنی که لباس مردان را به تن نماید.» (پاینده، نهج‏الفصاحه، 627)

15- پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «بدترین زنان، کسی است که در غیاب شوهر آرایش و خودنمایی می‏کند و به هنگام حضور شوهر، خود را می‏پوشاند.» (مجلسی، بحارالانوار، ج103، ص235)

2) تأدیبی- تعزیری

قبل از ‌اشاره به ادله عام برخورد تعزیری، درباره نحوه دلالت این ادله بر برخورد تعزیری و تأدیبی با پدیده بدپوششی تبیین یک ‌اشکال ضروری به نظر می‌رسد: در شریعت برای تخلف از برخی واجبات و محرمات، حد تعیین شده، ولی برای بسیاری از آنها کیفر خاصی تعیین نشده است. با این حال دیده می‏شود که معصوم، برخی از متخلفان را در این زمینه کیفر داده است. این امر نشان می‏دهد که اصل مجازات کردن هنگام تخلف از واجب و حرام، امری جایز و مشروع است؛ زیرا معصوم، مرتکب امر غیرمشروع نمی‏شود. (مبانی تکمله‏المنهاج، ص337) بر این اساس- بر فرض فقدان دلیل خاص بر برخورد تعزیری با پدیده بدپوششی- می‏توان از این طریق برای بدپوششی به عنوان یک تخلف شرعی، مبتنی بر سیره معصوم، کیفر تعیین کرد.

این نکته با این فرض ذکر شد که ما دلیلی بر تأدیب و تعزیر در زمینه بدپوششی در دست نداشته باشیم. اما در ذیل مواردی از برخورد تأدیبی- تعزیزی معصومین با پدیده بدپوششی ارائه می‏شود:

ادله عام و خاص

1- پیامبر اکرم(ص): «مَنْ‏ أَصَابَ‏ مِنْ‏ هَذِهِ‏ الْقَاذُورَاتِ شَيْئاً... نُقِمْ عَلَيْهِ حَدَّ الله» (عوالی‏اللئالی، ج3، ص441) که در جریان اجرای حد (حد به معنای عام آنکه شامل تعزیر نیز می‏شود) بر یکی از مسلمانان گناهکار صادر شده است، با این پیش‏فرض که بدپوششی نیز از مصادیق قاذورات است، می‏تواند به عنوان یکی از ادله عام برخورد تأدیبی- تعزیری پیامبر اکرم(ص) با پدیده بدپوششی به شمار آید.

2- امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «مرد مسیحی تازه‌مسلمانی را پیش حضرت آوردند که گوشت خوکی را کباب کرده و آماده خوردن ساخته بود. او عذر آورد که بیمار شدم و به گوشت نیاز داشتم. حضرت فرمود: چرا به جای آن، گوشت بز استفاده نکردی؟ سپس افزود: اگر خورده بودی، حد بر تو جاری می‌کردم، ولی تو را تازیانه می‌زنم تا تکرار نکنی. آنگاه او را زد تا به بول افتاد.» (وسائل‏الشیعه، ج18، ص580).

3- امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «شخصى که خودارضایى کرده بود را خدمت امیرمؤمنان على(ع) آوردند (تا مجازاتش کند) حضرت به قدرى بر دستش زد که سرخ شد. سپس از بودجه بیت‏المال مقدّمات ازدواجش را فراهم کرد.» (وسائل‏الشیعه، ج21، ص363)

4- پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «در مدینه، دو مرد بودند که به مردی دیگر، در حالی که رسول‏خدا(ص) می‌شنید، گفتند: وقتی طائف را ان‏شاءالله فتح کردید، بر تو باد که سراغ دختر غیلان از قبیله بنی‌ثقیف بروی؛ چرا که چنین و چنان است. پیامبر فرمود: شما را جزو مردانی می‌بینم که در پی زنانند. پس دستور داد آن دو را به مکانی که «عرایا» خوانده می‌شد، تبعید کنند. آنان (در دوره تبعید) هر جمعه به مدینه می‌آمدند و خرید می‌کردند.» (وسائل‏الشیعه، ج۱۴، ص۱۴۸) این سنخ روایات بیانگر برخورد حکومتی پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین(ع) با ناهنجاری‏های اجتماعی است که برخی از آنها به مراتب از لحاظ تأثیرگذاری در درجه پایین‏تری نسبت به مقوله بدپوششی و امثال آن قرار دارند. به بیان دیگر می‏توان گفت وقتی خوردن گوشت خوک و یا آماده‏سازی آن برای خوردن، استمناء، توصیف زنان زیبا و... در سیره نبوی و علوی مورد برخورد قرار می‏گیرند، پدیده‏هایی همچون بدپوششی به طریق اولی باید مورد مواجهه و برخورد قرار گیرند.

5- ابن عباس نقل می‏کند که «پیامبر اکرم(ص) مردانی که زن‏نما بودند را لعن فرموده و آنها را از مدینه تبعید می‏کرد.» (کتانی، نظام الحکومه النبویه، ج2، ص291)

6- امير مؤمنان(ع) در مسجد به مردی که نشانه‏های زنانگی در او بود (خود را شبیه زنان درست می‏کرد)، برمى‌خورد و او را از مسجد اخراج مى‌كند و وى را ملعون مى‌نامد. سپس حضرت به گفته پيامبر(ص) استشهاد مى‌كند كه متشبهان از مردان به زنان و از زنان به مردان را ملعون خوانده است. (علل‌الشرایع، ج 2، ص 602)

7- «مردی زن‌صفت را پیش پیامبر(ص) آوردند که دست و پای خود را حنا گذاشته بود. حضرت پرسید: چرا چنین کرده است؟ گفتند: ای رسول‏خدا! خود را شبیه زنان می‌سازد. پیامبر دستور تبعید او را به منطقه‌ای در مدینه به نام نقیع صادر کرد.» (سنن‏ابی‏داود، ج7، ص288) این روایت‏ها مصداق بارزی از نحوه برخورد حکومتی پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) در قالب تعزیر با پدیده بدپوششی است.

3- تقبیحی- تحذیری

ادله عام و خاص

1- پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «حکایت زنی که دامن‏کشان و با زینت در برابر نامحرمان نمایان می‏شود، چون ظلمت و تاریکی قیامت است که روشنایی‌بخشی ندارد.» (نهج‏الفصاحه، ص716)

2- امیرالمؤمنین(ع): حضرت در روایتی در بیان وقایع و شرائط آخرالزمان می‏فرماید: «زمانی خواهد آمد که زنان به‌ خاطر حرص به دنیا، همچون مردان در انواع تجارت‌ها و خرید و فروش‏ها شرکت خواهند کرد... و مردان (از لحاظ پوشش و آرایش و پیرایش) خود را شبیه زنان خواهند نمود، و زنان هم خود را شبیه مردان خواهند کرد.» (مستدرک‏الوسائل، ج12، ص327)

3- امیرالمؤمنین(ع): چنانکه پیش‏تر ‌اشاره شد، حضرت خطاب به مردم عراق فرموده است: «ای مردم عراق؛ خبر يافتم كه زنان شما در راه‌ها پهلو به پهلوی مردان می‌زنند آيا شرم نمی‌كنيد؟» (کلینی، الکافی، ج5، ص537). و در حدیث دیگری از حضرت نقل است که: «آیا شرم نمی‏کنید و به غیرت نمی‏آیید، که زنان شما راهی بازارها و مغازه‏ها می‏شوند و با افراد بی‏دین برخورد می‏کنند؟» (همان، ج5، ص537) روایات فوق بیانگر برخورد تقبیحی- سرزنشی حضرت علی(ع) است که از پایگاه حکومت صادر شده است (برخورد تقبیحی- سرزنشی حکومتی).

4- علی(ع) می‌فرماید: «در آخرالزّمان و نزديك شدن رستاخيز كه بدترين زمان‌ها است، زنانى آشكار مى‌شوند كه برهنه و لخت هستند؛ زينت‌هاى خود را هويدا مى‌سازند، به فتنه‌ها داخل مى‌شوند و به سوى شهوت‌ها مى‌گرايند. به لذت‌ها مى‌شتابند، حرام‌هاى الهى را حلال مى‌شمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود.» (وسائل‏الشیعه، ج20، ص35) این روایت از جمله مواردی است که از سویی تهدید بدپوشش‏ها به شمار می‏رود و از سوی دیگر آنها را تقبیح و سرزنش می‏کند.

5- پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «به زودى بعد از من مردمانى مى‏آيند كه غذاهاى لذيذ و رنگارنگ مى‏خورند و مركب‏ها سوار مى‏شوند و مانند زن كه خودش را براى شوهرش بَزَك مى‏كند، خويشتن را مى‏آرايند و مانند زنان خودآرايى و جلوه‏‏گری مى‏كنند.» (قمی، سفینه‏البحار، ج3، ص494). پیامبر اکرم(ص) در این روایت نیز به صراحت به تقبیح و سرزنش بدپوشش‏ها می‏پردازد.

فصل سوم: راه‏های اثبات مدعای مقاله

1) اثبات طریق روش اجتهادی «تجمیع ظنون»

چنانکه پیش‏تر ‌اشاره شد، منهج مورد استفاده این تحقیق، بر اساس تجمیع ظنون است. با توجه به تعریفی که از این روش‏شناسی فقهی گذشت، در مسئله مورد بحث (نحوه مواجهه معصومین(ع) با پدیده بدپوششی)، در صورت خدشه در تک‏تک روایات و عدم پذیرش آنها، نمی‏توان از مفاد و معنای عمومی آنها، که از طریق تجمیع ظنون به دست می‏آید دست کشید. چه اینکه مجموعه این روایات و مستندات حداقل به طور فی‏الجمله از گونه‏های مختلف سلبی و ایجابیِ مواجهه معصومین با پدیده بدپوششی خبر می‏دهد. بر این اساس ادعای کسانی که مدعی عدم برخورد معصومین(ع) با پدیده بدپوششی هستند، قابل قبول نخواهد بود.   

2) اثبات مدعا از طریق استدلال به «موارد مشابه در سیره معصوم» و «حکم وجوب حجاب»

بر فرض عدم پذیرش روایات فوق و خدشه در جملگی آنها (که ممکن نیست) و نیز عدم پذیرش حجیت منهج اجتهادی «تجمیع ظنون»، از طریق دیگری نیز می‏توان به نحوه مواجهه معصومین(ع) با پدیده بدپوششی دست یافت. در این شیوه، از طریق استدلال به موارد مبین و روشنی که از سیره و روش معصومین(ع) در برخورد با دیگر پدیده‏های ناهنجار نقل شده با تأکید و توجه بر حکم وجوب حجاب، می‌توان به رهیافتی در مسئله مورد بحث (مواجهه معصومین با پدیده بدپوششی) نائل آمد.

این مسئله جزو مسلمات است که در شريعت، براى تخلف از برخى واجبات و محرمات، حد تعيين شده، ولى براى بسيارى از آنها كيفر خاصى تعيين نشده است. با اين حال ديده شده است كه معصوم(ع) با برخى از متخلفان در اين زمينه‏ها مواجهه نموده و بعضاً كيفر داده است (چنانکه بخشی از ادله عام مورد استناد در این مقاله به همین مهم دلالت دارند) اين امر نشان مى‏دهد كه اصل مواجهه و مجازات كردن متخلف هنگام تخلف از واجب و حرام، امرى جايز و مشروع است؛ زيرا معصوم(ع) مرتكب امر غيرمشروع نمى‏شود. ممكن است در اين دليل ‌اشكال شود كه گناهانى كه معصوم براى آنها فرد يا افرادى را مجازات كرده، گناهان معدودى است و فعل معصوم نشان مى‏دهد كه كيفر دادن بر اين گناهان خاص جايز است، ولى ثابت نمى‏كند كه مى‏توان براى ديگر گناهان هم كيفر تعيين كرد. به تعبير ديگر، تسرى از كيفر يك گناه به كيفر گناه ديگر، نوعى قياس ممنوع در ميان اماميه است.

افزون بر آن فعل، زبان ندارد و معلوم نيست معصوم به چه ملاحظه‏اى اين كار را انجام داده است. بنابراين، دليل اخص از مدعا خواهد بود.

در پاسخ ‌اشكال اول بايد گفت گاهى مى‏خواهيم اصل جواز را در حوزه احكام جزايى غيرمنصوص ثابت كنيم. بى‏ترديد فعل معصوم اگر در يك مورد ثابت شد، بايد گفت در ديگر موارد هم ثابت مى‏شود؛ زيرا احتمال فرق ميان موارد گفته شده در روايات و ديگر موارد داده نمى‏شود. قياس ممنوع نيز شامل مواردى نمى‏شود كه با امثال الغاى خصوصيت يا تنقيح مناط به ملاك حكم دست مى‏يابيم، زيرا يا مستند به ظهور است يا به عدم فرق، قطع و اطمينان وجود دارد.

گاهى نيز مى‏خواهيم نوع يا مقدار كيفرى را كه معصوم در يك مورد تعيين كرده است، براى مورد ديگر ثابت كنيم. در اين صورت، نمى‏توان به عدم فرق ميان موارد ياد شده در روايات و ديگر موارد، قطع حاصل كرد. افزون بر اين، چون موارد ياد شده در حوزه‏اى است كه شارع حد خاصى تعيين نكرده است، اصلاً فعل معصوم از باب تبليغ حكم الهى نيست تا گفته شود تعميم آن از موردى به مورد ديگر قياسى باشد، بلكه از مواردى است كه به امام به عنوان حاكم واگذار شده است.

در پاسخ‌ اشكال دوم هم مى‏گوييم فعل از آن جهت كه فعل است، بر حكم خاصى نظير وجوب يا حرمت دلالت ندارد، ولى بر اصل جواز به معناى عام دلالت مى‏كند، چون در علم كلام ثابت شده است كه حوزه عصمت گسترده است و معصوم نه تنها در مقام تبليغ احكام، بلكه در مقام عمل به آنها نيز معصوم است، پس به طور طبيعى، جواز اين فعل به معناى عام ثابت مى‏شود.

از برخى روايات چنين به دست مى‌آيد كه خداوند براى تخلف از هر واجب يا حرامى، كيفر قرار داده است. براى نمونه، در روايت معتبرى از امام محمدباقر(ع) چنين آمده است: خداوند براى هر چيزى، ضابطه و چارچوبى قرار داده و براى هر كس كه از آن چارچوب‏ها تجاوز كند، جزا و كيفرى تعيين كرده است. تقريب استدلال به اين روايت بدين قرار است: حجاب و پوشش يكى از چارچوب‏ها و مقررات و دستورات الزامى الهى است، و هر كس اين واجب را به صورت مقرر رعايت نكند، به مقتضاى ذيل روايت (وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى ذَلِكَ الْحَدَّ حَدّاً) سزاوار عقوبت و كيفر است و هنگامی که کیفر الهی ثابت شد، به طور طبیعی امام حق اجرای آن را داشته و می‏تواند با متخلفین برخورد نماید. (الکافی، ج1، ص 59) بر این اساس بر فرض که در مورد مواجهه معصومین(ع) با پدیده بدپوششی، هیچ روایتی نیز به دست ما نرسیده باشد، مسلم است که آن حضرات در برابر چنین پدیده‏ای سکوت پیشه نکرده‏اند. (ن.ک. ضیائی‏فر، فصلنامه فقه، ش51: ص113 و 119)

 

 

جمع‏بندی و نتیجه‏گیری

بر اساس آنچه گذشت و مروری بر سیره معصومین(ع) درباره نحوه مواجهه ایشان با پدیده بدپوششی، بیانگر چند نکته اساسی است: 1- ائمه معصوم(ع) بر خلاف پندار برخی، نسبت به این پدیده بی‏توجه نبوده، از طرق گوناگونی با این معضل دینی و اجتماعی به مقابله برخاسته‏اند. 2- نوع مواجهه معصومین(ع) با این پدیده در دو ساحت و دو قالب «نرم» و «سخت» و به تعبیر دیگر «حقوقی» و «فرهنگی» و به تعبیر سوم «ایجابی» و «سلبی» بوده است. 3- در عرصه مواجهه ایجابی (نرم و فرهنگی) می‏توان به مواردی از قبیل: مواجهه تعلیمی- تبلیغی و تشویقی- تنصیحی ‌اشاره کرد. 4- در عرصه مواجهه سلبی (سخت و حقوقی) نیز می‏توان به مواردی از قبیل: مواجهه تهدیدی- تحقیری، تأدیبی- تعزیری و تقبیحی- تحذیری ‌اشاره کرد. 5- ادله و روایات دال بر انواع مواجهه‏ها نیز در دو دسته «عام» و «خاص» قابل طبقه‏بندی است. ادله عام به صورت کلی بر مطلوب دلالت می‏کند که از طریق تنقیح مناط و... می‏توان از آنها بهره جست. ادله خاص امّا به صورت مستقیم بر نوع خاصی از مواجهه معصوم(ع) بر پدیده بدپوششی دلالت دارد. 6- منهج (روش‏شناسی) استفاده شده در این تحقیق، «منهج تجمیع ظنون» است، که از طریق آن می‏توان ضعف سندی برخی از روایات مورد استناد را جبران نمود. بر فرض عدم پذیرش موارد فوق، می‏توان از طریق استدلال به سیره معصوم(ع) در موارد مشابه و با تأکید بر حکم وجوب حجاب، بر مسئله مواجهه معصوم(ع) با پدیده بدپوششی استدلال نمود.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

فرهنگ مواجهه با بدپوششی در سیره اهل بیت(ع)

فرهنگ مواجهه با بدپوششی در سیره اهل بیت(ع)

در هفته‌های اخیر شبهه افکنی‌های فراوانی پیرامون حکم آسمانی حجاب در داخل و خارج از کشور انجام شد.
عدم برخورد معصومین(ع) با بدحجابی!

عدم برخورد معصومین(ع) با بدحجابی!

باید توجه داشت که در صورت اثبات اصل برخورد و عکس‏العمل معصومین(ع) در برابر پدیده پوشش و بدپوششی، نحوه برخورد ایشان دارای سطوح و سنخ‌های مختلفی بوده
استناد مخالفان به مصـادیق قبل از نزول حکم حجاب

استناد مخالفان به مصـادیق قبل از نزول حکم حجاب

احتمالاً برخی از افراد با استناد به برخی گزارش‏های تاریخی و نیز با تمسک به برخی روایات، در صدد به چالش کشیدن ادعای مواجهه و برخورد معصومین(ع) با پدیده بدپوششی برآیند.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS