دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مرتبه والاى پیراستگى و وارستگى

No image
مرتبه والاى پیراستگى و وارستگى علامه سید محمد حسینى تهرانى مى گوید:

روزى به دیدن آیت الله سید على لواسانى فرزند آیت الله سید ابوالقاسم لواسانى رفتم، او فرمود: که پدرم، مرحوم سید ابوالقاسم، یکى از شاگردان مکتبِ عارف مشهور ملا حسینقلى همدانى بود. بعد از رحلت آن بزرگوار در سال 1311 هـ .ق. در شمار شاگردان آیت الله سید احمد کربلایى، وصى آن جناب قرار گرفت. روزى بعد از درس، که شاگردان رفتند، به من فرمود: آقا سید ابوالقاسم! اگر کارى ندارى بنشین! گفتم: کارى ندارم و در اطاق نشستم. سپس فرمود: براى میرزا محمدتقى بنویس!([60])آنگاه حالش دگرگون شد و گفت: آه! آه!

فرمود: این مرد (شیخ محمدتقى) احتیاطات خود را به من ارجاع داده. اشخاصى به او رجوع کرده اند ]و به او گفته اند[ که اگر براى شما اتفاقى بیفتد، ـ یعنى از دنیا بروید ـ در امر تقلید به کدام یک از علما رجوع کنیم؟ او در پاسخ گفته است: من غیر از سید احمد کربلایى کسى را سراغ ندارم. آقا سید ابوالقاسم! بنویس: آقاى میرزا محمدتقى! شما که اینک در امور دنیا حکومت و ریاست دارید، اگر این کارها را بکنید و کسى را به من ارجاع دهید، فرداى قیامت در محضر خدا، که حکومت با ماست از شما شکایت مى کنم و از شما راضى نخواهم بود.([61])

سپس مؤلف کتابِ توحید علمى و عینى، چنین مى نگارد:

در آن روزگار، اگر مرجع تقلیدى از دنیا مى رفت، تجّار تهران ـ به خاطر نفوذ سیاسى و اقتصادى که در میان مردم ایران داشتند ـ به هر مرجعى که رجوع مى کردند، او مرجع تقلید شیعیان مى شد. بدین گونه چون اهالى تهران به آقا سید احمد، در امر تقلید رجوع کردند او نپذیرفت ـ چون مسئولیت مرجعیت شیعه بسیار سنگین است و طبعاً یک سلسله مسائلى را به دنبال دارد، همانند موقعیت سیاسى، اجتماعى و مردمى، که انسان باید بسیار مراقب خویش و اطرافیان باشد، تا مشکلى براى اعتبار مرجعیت شیعه پیش نیاید، ـ و از این منظر بود که این مجتهد عارف، به عنوان مبالغه و تأکید بر حساسیت مرجعیت شیعه، این جمله تاریخى را گفت: اگر جهنم رفتن واجب کفایى است، مَنْ بِهِ الکفایه، موجود است.([62])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

اقتباس، پروژه ای ناتمام ; نگاهی کوتاه به اقتباس از آثار ادبی در سینمای ایران

اقتباس، پروژه ای ناتمام ; نگاهی کوتاه به اقتباس از آثار ادبی در سینمای ایران

سینما خیلی زود و حدود ده سال پس از اختراع آن وارد ایران شد. البته در اینجا منظور از سینما ابزار و آلات تصویربرداری و ساختن فیلم است و منظور مفهوم هنری سینما نیست که درباره آن بحث زیاد است و اینکه در خود غرب هم مفهوم سینما به عنوان یک هنر مجرد، دقیقا چه زمانی شکل گرفت محل مناقشه است.
نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

این روزها در باره اشتباهات تاریخی یا به اصطلاح «گاف» های سریال معمای شاه حرف ها فراوانی در شبکه های اجتماعی شنیده می شود. این ماجرا در مورد سریال کیمیا هم به وجود امد. هرچند که در مورد آن کسی برای پاسخ دادن پا به میدان نگذاشت اما در مورد سریال معمای شاه ماجرا این گونه نبود.
لحن غبار آلود یک فیلم

لحن غبار آلود یک فیلم

عنوان ایستاده در غبار، علاوه بر اشاره به سکانسی از فیلم که حاج احمد متوسلیان را بی‌سیم به دست در میان گرد و خاکِ تیر و ترکشِ‌ خمپاره‌ها، برقرار و استوار با حسی سرشار از خضوع، تصویر کرده، دلالت‌های دیگری را نیز به ذهن متبادر می‌سازد
سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

"لرزش تصویری در فیلمی به ما القا کننده واقعی بودن صحنه ای است که میبینیم، هرچند هرگز در نگاه واقعی خود لرزشی را حس نمیکنیم ولی لرزش در فیلم موجب میشود مخاطب احساس کند، با صحنه ای واقعی روبرو است، این واقعیتی است که سینما جایگزین واقعیت میکند"

پر بازدیدترین ها

نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

این روزها در باره اشتباهات تاریخی یا به اصطلاح «گاف» های سریال معمای شاه حرف ها فراوانی در شبکه های اجتماعی شنیده می شود. این ماجرا در مورد سریال کیمیا هم به وجود امد. هرچند که در مورد آن کسی برای پاسخ دادن پا به میدان نگذاشت اما در مورد سریال معمای شاه ماجرا این گونه نبود.
سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

"لرزش تصویری در فیلمی به ما القا کننده واقعی بودن صحنه ای است که میبینیم، هرچند هرگز در نگاه واقعی خود لرزشی را حس نمیکنیم ولی لرزش در فیلم موجب میشود مخاطب احساس کند، با صحنه ای واقعی روبرو است، این واقعیتی است که سینما جایگزین واقعیت میکند"
اقتباس، پروژه ای ناتمام ; نگاهی کوتاه به اقتباس از آثار ادبی در سینمای ایران

اقتباس، پروژه ای ناتمام ; نگاهی کوتاه به اقتباس از آثار ادبی در سینمای ایران

سینما خیلی زود و حدود ده سال پس از اختراع آن وارد ایران شد. البته در اینجا منظور از سینما ابزار و آلات تصویربرداری و ساختن فیلم است و منظور مفهوم هنری سینما نیست که درباره آن بحث زیاد است و اینکه در خود غرب هم مفهوم سینما به عنوان یک هنر مجرد، دقیقا چه زمانی شکل گرفت محل مناقشه است.
لحن غبار آلود یک فیلم

لحن غبار آلود یک فیلم

عنوان ایستاده در غبار، علاوه بر اشاره به سکانسی از فیلم که حاج احمد متوسلیان را بی‌سیم به دست در میان گرد و خاکِ تیر و ترکشِ‌ خمپاره‌ها، برقرار و استوار با حسی سرشار از خضوع، تصویر کرده، دلالت‌های دیگری را نیز به ذهن متبادر می‌سازد
Powered by TayaCMS