كلمات كليدي : قرآن، قنوت، خضوع، اطاعت، قانتين، مردان و زنان، پاداش، بهشت، پديده¬هاي هستي
نویسنده : اباذر بشيرزاده , ابوالفضل زارعي نژاد
قنوت از مادهی "قنو" است که در لغت به معنای به دست آوردن چیزی و خوشهی خرما آمده و در اصطلاح قرآنی یعنی طاعت و پرستش همراه با خضوع و فروتنی؛[1] که در واقع به معنای به دست آوردن حالت خضوع در عبادت به صورت قیام، سجده و رکوع بعد از تحقق ایمان میباشد.[2] البته "قنوت" در اصطلاح فقه دعا و ثنا در پیشگاه خداوند متعال در موضع خاصی از نماز است؛[3] و کیفیت آن در نزد امامیه، بلند کردن دستها تا مقابل صورت بوده، بهطوریکه کف دستها رو به آسمان و در حال خواندن دعا باشد.[4]
واژهی قنوت با تعابیر مختلف 13 بار در قرآن کریم ذکر شده که در تمام موارد معنای خضوع، طاعت و فرمانبرداری منظور است؛ اما قنوت به معنای اصطلاح فقهی در قرآن بیان نشده است.[5]
ارزش و منزلت قنوت از منظر قرآن
هدف از آفرینش مخلوقات رسیدن به کمال و عبودیت خداوند است؛[6] و نماد بارز عبودیت در حالت قنوت و خضوع تجلی میشود:
«حَافِظُواْ عَلىَ الصَّلَوَاتِ وَ الصَّلَوةِ الْوُسْطَى وَ قُومُواْ لِلَّهِ قَانِتِین»[7]
«در انجام همهی نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] کوشا باشید! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخیزید.»
دستور قرآن به حفاظت بر نماز و انجام آن با خشوع، خضوع و توجه کامل است، و نباید گرفتاریهای دنیوی، مشکلات مالی، فرزندان و... بندگان را از این امر مهم باز دارد.[8] ارزش قانت بودن به حدی است که خداوند به بندگان صالح و خاص خود، از جمله حضرت مریم(س) دستور قنوت؛ یعنی اطاعت، قیام به عبادت و خاضع بودن را داده،[9] و همچنین حضرت ابراهیم(ع) که به عنوان یک امت و جماعت معرفی شده، از جملهی امتیازاتش، قانت و خاضع بودن[10] است.[11]
قنوت در قرآن
قنوت که در بیانات نورانی قرآن به معنای خاضع و مطیع بودن و همچنین قیام نمودن به عبادت الهی است، به زیباترین شکل در قرآن بیان شده است:
1. اطاعت کامل و دعای خالص:
قنوت همان حالت خضوع برای طاعت الهی است که قرآن به آن امر فرموده:
«...وَ قُومُواْ لِلَّهِ قَانِتِین»[12]
«...و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخیزید.»
"لام" در این جملهی شریفه برای غایت است، به این معنا که بندگان الهی باید با خضوعشان، متصف به اطاعت خدای سبحان باشند، درحالیکه خود را برای خدا خالص کردهاند.[13]
در روایتی از امام باقر و امام صادق -علیهماالسلام-[14] این امر به قنوت نماز تعبیر شده؛ یعنی دعاء در حال قیام نماز که قبل از رکوع رکعت دوم صورت میگیرد.[15] از امام صادق(ع) در مورد قانتین این آیهی شریفه سوال شد، حضرت فرمودند: یعنی قنوت در حال قیام نماز که در آن دعا خوانده میشود.[16]
2. قیام به نماز و عبادت خدا:
قرآن انسان مشرک، فراموشکار، گمراه و جاهل را با انسان بیداردل، نورانى، با صفا و اهل علم به صورت مقایسهای مطرح نموده و میفرماید:
«أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ ءَانَاءَ الَّیلِ سَاجِدًا وَ قَائمًا یَحذَرُ الأخرَةَ و یرجوُا رحمةَ ربَّهُ قُلْ هَلْ یسْتَوِى الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَایعْلَمُونَ...»[17]
«(آیا چنین کسى با ارزش است) یا کسى که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام از عذاب آخرت میترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: آیا کسانى که مىدانند با کسانى که
نمىدانند، یکسانند؟!...»
"قانت" از مادهی "قنوت" به معنى ملازمت اطاعت توأم با خضوع است؛ یعنی بندهای که در دل شب در حالیکه چشم غافلان در خواب بوده، پیشانى بر درگاه دوست گذارده و با خوف و رجاء پروردگار احدیت را مىخواند، قطعاً با دیگران قابل مقایسه نیست که خدای تبارک این قضاوت را به خود انسانها سپرده است! همچنین تکیه بر "ءَانَاءَ الَّیلِ" نموده، چون در آن ساعات، حضور قلب بیشتر و آلودگى به ریا از هر زمان کمتر است؛ و اینکه امام باقر –علیهالسلام- این آیه را به نماز شب تفسیر نموده،[18] از قبیل بیان مصداق روشن است و مفهوم آیه را محدود به نماز شب نمىکند؛[19] یعنی از باب جری و تطبیق است، نه تفسیر.[20]
قانتین در قرآن
قرآن کریم صالحان و مؤمنان حقیقی و حتی پدیدههای هستی را اهل قنوت خوانده که همان خاضع و مطیع بودن آنهاست؛ و از برخی نام برده است:
1. حضرت ابراهیم(ع):
«إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کاَنَ أُمَّةً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِیفًا وَ لَمْیکُ مِنَالْمُشْرِکِین»[21]
«ابراهیم (به تنهایى) امّتى بود، مطیع فرمان خدا، خالى از هر گونه انحراف و از مشرکان نبود»
تمام زندگی حضرت ابراهیم با طاعت و عبادت خداوند بود، و این مطیع محض بودن همانند طبیعت ذاتی در وجود ایشان دوام و استمرار داشت.[22]
2. حضرت مریم(س):
«وَ مَرْیمََ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتىِ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا... وَ کاَنَتْ مِنَ الْقَانِتِین»[23]
«و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت... از مطیعان فرمان خدا بود!»
مریم –سلامالله علیها- از زمرهی مردمى بود که در تمام حالات مطیع خدای متعال و خاضع در برابر او بود؛ و اینکه "قانتین" را جمع مذکر آورده، درحالیکه حضرت مریم زن هست، بدین جهت که بیشتر "قانتین" مردان هستند؛ و مؤید این کلام که قنوت به معنای مطیع و خاضع بودن است، آیهى دیگر از زبان ملائکه خطاب به مریم است که وی را ندا دادند:[24]
«یا مَرْیمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ»[25]
«اى مریم! (به شکرانه این نعمت) براى پروردگار خود، خضوع کن و سجده بجا آور! و با رکوعکنندگان، رکوع کن!»
3. مردان و زنان مؤمن:
از جمله صفات مردان و زنانی که از مؤمنان حقیقی هستند، قانت و اهل خضوع بودن آنهاست:
«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ ...ِ أَعَدَّاللَّهُ لهَُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِیمًا»[26]
«بیقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا،... خداوند براى همهی آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است»
در معنای قانت بودن مردان و زنان مؤمن از جمله تفسیری که مفسران بیان نمودهاند، اینست که مداومت بر اعمال صالح دارند؛[27] همان تواضع کنندگان هستند؛[28] همان اصحاب قنوت، یعنی اهل طاعت و عبادت برای خداوند هستند که در آیات قبل همین سوره به آن امر شده بودند:[29]
«وَ مَنْ یقْنُتْ مِنْکُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ...»[30]
«و هر کس از شما براى خدا و پیامبرش خضوع کند...»
4. پدیدههای هستی:
تمام موجودات آسمانی و زمینی از آن خداست؛ او آفریننده و مالک آنهاست و همه در برابر او فرمانبردارند و هیچ یک از مخلوقات از تقدیر، تکوین و مشیت الهى سرپیچى نمىکنند:[31]
«...بَل لَّهُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ کلٌُّ لَّهُ قَانِتُون»[32]
«...بلکه آنچه در آسمانها و زمین است، از آن اوست و همه در برابر او خاضعند!»
زنان قانت در قرآن
یکی از صفات برجستهی همسران و زنان صالح در قرآن، قانت بودن آنان است:
«...فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ...»[33]
«...و زنان صالح، زنانى هستند که متواضعند،...»
طبیعت و صفت ملازم بر مؤمن و صالح بودن افراد به حکم ایمان و عمل صالحی که دارد، اینست که قانت و مطیع باشد؛ و قنوت به این معناست که اطاعت ایشان از روی اراده، توجه، رغبت و محبت باشد؛ لذا قرآن "قانتات" فرمود و "طائعات" نگفت؛ چون مدلول قانت بودن، نفسی است و عزتشان در زندگی با فراخ و شایسته است؛ بنابراین همچون زنانی لایق آرامش، مودت، پوشش و صیانت بین دو رکن نفس واحده هستند که زن و مرد باشد.[34]
خدای سبحان در مقابل زنان غیرمطیع را تهدید نموده و مورد سرزنش قرار داده است به حدی که همسران غیرمطیع پیامبر را تهدید به طلاق نموده و در بیان جایگزینی زنان دیگر به جای آنان، از جمله صفاتی که برایشان شمرده، قانت بودن آنهاست:
«عَسىَ رَبُّهُ إِن طَلَّقَکُنَّ أَن یبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَیرًْا مِّنکُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائبَاتٍ عَابِدَاتٍ...»[35]
«امید است که اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبهکار، عابد،...»
خداوند در واقع خطاب به همسران پیامبر اکرم –صلیالله علیه وآله- مىفرماید: با اینکه شما همسر پیامبر هستید، اما این سمت نزد خداوند کرامتی ندارد، بلکه این تقواست که نزد خدا اجر و قرب دارد؛ لذا میفرماید: اگر پیامبر شما را طلاق دهد، خداوند به ایشان زنانی بهتر از شما عنایت میکند؛ زنانی که مسلمان، مؤمن، قانت(خاضع و مطیع) و... باشند؛ پس اطاعت از ایشان که اطاعت خداوند هم در آن است، همان اهل قنوت بودن است که برخی از همسران رسول خدا فاقد آن بودند.[36]
علت اینکه خداوند همسران پیامبر اسلام را اینگونه تهدید کرده و خواست خدا اینست که آن حضرت را از شر آنها رهایی بخشد، این تهدیدات در واقع راجع به عایشه و حفصه است [37] که در ماجرای افشای سرّ پیامبر و آزار ایشان نقش اساسی داشتند و به حضرت در حفظ اسرار خیانت کرده بودند.[38]
پاداش قانتین در قرآن
خضوع در طریق بندگی و عبودیت و مداومت بر آن، یکی از صفات ممتاز افراد باتقواست[39] که پاداش فراوانی در قرآن برای اهل خضوع و قنوت ذکر شده از جمله پاداشی که نسبت به زنان قانت پیامبر اسلام بیان شده است:
«وَ مَن یقْنُتْ مِنکُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَینِ وَ أَعْتَدْنَا لهََا رِزْقًا کَرِیمًا»[40]
«و هر کس از شما براى خدا و پیامبرش خضوع کند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت، و روزى پرارزشى براى او آماده کردهایم»
قنوت یعنی مداومت بر عمل برای خدا و مطیع بودن که عامل آن مستحق پاداش و ثواب دو چندان میشود؛ چنانکه در صورت انجام معصیت، عذاب مضاعف برای آنها خواهد بود که در آیهی قبل بیان شد؛ و رزق کریم همان ثوابی است که به مثل آن احسان نشده بود؛[41] پس رزق کریم معنى گستردهاى دارد که تمام مواهب معنوى و مادى را دربرمىگیرد، و اختصاص آن به بهشت به این دلیل است که بهشت کانون تمام این مواهب الهی است؛[42] البته این رزقی که در بهشت عنایت میشود، غیر از اجر مضاعف است و اجر دو مرتبه، یک مرتبه به خاطر طاعت خداست و مرتبهی دوم به خاطر به دست آوردن رضایت نبی اکرم است؛ امام باقر –علیهالسلام- میفرمایند: تمام این اجرهای مضاعف در آخرت است، همچنانکه تمام عذاب مضاعف در آخرت هست.[43]
در حقیقت افرادی که اهل خضوع و عمل صالح باشند، به درگاه خدا نزدیکند، و خداوند برایشان احترام قائل است.[44]