دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تدریس مفتی آل رسول یحیی بن بطریق

No image
تدریس مفتی آل رسول یحیی بن بطریق

تدریس و تربیت شاگردان

ابن بطریق با این که سال هاى زیادى از آغاز تحصیلات خود را پشت سر نگذاشته بود به مقام علمى و شایستگى هاى لازم علمى و معنوى نایل آمد. از این رو در کنار تحصیلات عالیه در رشته هاى تفسیر، حدیث، فقه، اصول، تاریخ و امثال آن بر کرسى تدریس در شهر حله تکیه زد و به تربیت فقیهان، محدثان، مفسران و دیگر دانشمندان پرداخت. عالمان بسیارى در محضر او حاضر شدند و از دریاى دانش او گوهرهاى هدایت و کمال صید کردند. آنان علاوه برفراگیرى علوم دینى، به نقل روایت از او نیز پرداختند.

و اما شاگردان و راویان از او:([15])

سید فخّار موسوى (متوفاى 630 هـ .ق.)

سید فخار فرزند معد موسوى حائرى، یکى از شخصیت هاى علمى و از اندیشمندان قرن هفتم هجرى به شمار مى رفت. او از نظر علمى از موقعیت ویژه اى برخوردار بود و از جمله کسانى است که در حرکت علمى در حوزه علمیهکربلا نقش اساسى ایفا کرد.([16]) او از مشایخ نجیب الدین یحیى بن سعید، رضى الدین على بن موسى بن طاووس و برادر او ابوالفضائل احمد بن موسى بن طاووس، مفید الدین محمد بن جهم و سدید الدین یوسف بن على بن مطهر حلى پدر علامه حلى بود.([17])

على بن یحیى، بن بطریق (متوفاى 641 هـ .ق.)

وى فرزند یحیى بن بطریق، مکنى به ابوالحسن و ملقب به کاتب است. شرح حال این شاعر و فقیه بزرگ شیعى در آخر مقاله خواهد آمد.

على بن یحیى خیّاط متوفاى 598 هـ .ق.

على بن یحیى بن على خیّاط، فقیه و دانشمند، کنیه اش ابوالحسن و مشهور به سوراوى است. او از شاگردان عربى بن مسافر عبادى، ابن ادریس، یحیى بن بطریق، على بن حمزه طوسى و على بن نصرالله و از مشایخ نجیب الدین محمد بن جعفر و یوسف بن علوان است.([18])

سید محمد بن موسوى([19])

سید محمد فرزند معد موسوى، کنیه اش ابوجعفر و ملقب به سید صفى الدین، دانشمندى بلند مرتبه، صالح، نیکوکار و محدث است که از محمد بن محمد بن على حمدانى قزوینى، ابن ادریس حلّى و ابن بطریق حلى نقل روایت مى کرد.([20])

سید محمد بن عبدالله بن زهره (متوفاى 626هـ .ق.)([21])

سید محى الدین، محمد بن عبدالله بن على بن زهره حلى، کنیه اش ابوحامد و معروف به ابن زهره حلى برادرزاده ابوالمکارم حمزة بن زهره نویسنده «الغنیه» است. او از استادان یحیى فرزند احمد بن سعید على بن موسى بن طاووس و محقق حلى بود. شرح حال نویسان از دانش و فضل او به بزرگى یاد کرده اند از این رو او را به دانشمند بلند مقام، احیاگر دین و نجم الاسلام توصیف کرده اند.([22])

ابن زهره حتى تا سال هاى پایان عمر ابن بطریق، با او ارتباط علمى داشت و گاه در محضر او حاضر شده، بهره ها مى برد. نمونه اش قرائت کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسى در سال 595هـ .ق. بر ابن بطریق است که حاکى از این ارتباط طولانى است.([23])

سید نجم الدین ابى هاشم العلوى([24])

محسن بن ابراهیم بن مرزوم([25])

مجدالدین ابوالمکارم احمد بن الحسین بن على ابى الغنائم.([26])

لازم به ذکر است که گاهى دو دانشمند از یکدیگر نقل روایت مى کنند از این رو هم شیخ یکدیگر محسوب مى شوند و هم راوى. بنابراین چه بسا شخصى شیخ ابن بطریق است و ابن بطریق نیز شیخ او به عنوان مثال: شیخ عمادالدین طبرى، که گر چه از استادان ابن بطریق است از او نقل روایت کرده است از این رو شیخ عمادالدین استاد ابن بطریق است([27]) و ابن بطریق، شیخ او محسوب مى شود. همین طور است ابوحامد محمد بن عبدالله بن زهره و ابوالمکارم احمد بن حسین بن على الغنائم که شیخِ ابن بطریق هستند و ابن بطریق هم، شیخ آن ها است.([28])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

مطلب مکمل

سلسله کتب موسوعه كلمات الرسول الاعظم (ص) ⠕ جلدي)

سلسله کتب موسوعه كلمات الرسول الاعظم (ص) (15 جلدي)

پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله) روح همه انبياء اولياء و شهدا بوده و جان اين جهان است. شريعت او كامل ترين و جامع ترين شريعت ها و در بردارندة همة جنبه هاي فردي و اجتماعي آنان مي باشد، از اين رو چون خود، اعظم رسولان است شريعت او نيز اعظم شرايع است و سيره هاي رفتاري و سلوك هاي فردي و اجتماعي او آيينة تمام نماي انبياي الهي است و سخنان او پيام رسان عظيم ترين مفاهيم الهي و راهنماي كمال و سعادت براي انسان ها است؛ فهم سخنانش انسان ها را از ظلمت ها جهل به نور هدايت مي كشاند و فرموده هايش با فطرت انسان ها هموار بوده و به دل و جان آنها روح عبوديت و ذكر حق القا مي كند.

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS