دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

رشید رضا

No image
رشید رضا

شيخ محمد رشيد رضا، اهل حل و عقد، خلافت، شورا، قانون، انديشه¬ي سياسي عرب، علوم سياسي

نویسنده : سيد محمد ذوالفقاري

شیخ‌ محمد رشید رضا در سال 1865م در روستایی از اطراف طرابلس در کشور لبنان، در ساحل دریای مدیترانه به نام «قلمون» و در خانواده‌ای سوری تبار و معروف به "بیت آل الرضا" که نسبش به امام حسین(ع) می‌رسید، به دنیا آمد. دروس مقدماتی را نزد پدرش که از روحانیون روستا و امام جماعت مسجد بود، فراگرفت و به حفظ آیات قرآن کریم پرداخت. سپس به طرابلس رفت و در مدرسه‌ی ابتدایی «الرشیدیه» که از مدارس دولتی عثمانی بود، به تحصیل مشغول شد و علاوه‌بر دروس ابتدایی، زبان ترکی را نیز آموخت. در سال1882 م به مدرسه‌ی «الوطنیة الاسلامیة» رفت که از مدارس پیشرو آن زمان بود و سپس در یکی از مدارس دولتی عثمانی تحصیلاتش را به پایان برد.[1] پس از عمری تلاش و کوشش که شرحش خواهد آمد، رشید رضا به سال 1935م در مصر درگذشت.

تالیفات

رشید رضا نویسنده‌ای پرکار است، که از او آثار قلمی نسبتا چشم‌گیری به یادگار مانده که عمده‌ی آنها عبارتند از:

· تفسیر القرآن الکریم مشهور به تفسیر المنار؛

· الوحی المحمدی؛

· نداء للجنس اللطیف او حقوق النساء فی الاسلام؛

· مساوات الامراه بالرجل؛

· تاریخ الاستاذ الامام؛ که در مورد استادش شیخ محمد عبده است؛

· حقیقة الربا؛

· الاخلافة او الامامة العظمی، این رساله در آستانه الغای خلافت نگاشته شده؛

· السنه و الشیعه؛

· الوحدة الاسلامیه و...[2]

زمانه و زمینه‌ی شکل‌گیری اندیشه‌ی رشید رضا

الغای خلافت عثمانی در اثر مشکلات داخلی و خارجی، و اعلام رسمی پایان آن توسط ترکان جوان در سال 1924م، بیان‌گر بحران شدید نماد سنتی حکومت در دنیای سنی مذهب بود. در این زمان برخی حرکت‌های عربی مایل بودند با استفاده از فرصت به دست آمده و الغای خلافت عثمانی به اعاده‌ی این نهاد در میان اعراب اقدام کنند. گروهی نیز به اشکال دیگر از حکومت از جمله جمهوریت که با اسلام مطابقت داشته باشد فکر می‌کردند.[3] در چنین فضایی که متفکران عرب سنی سعی در حل مشکل نو ظهور داشتند، شیخ محمد رشید رضا از جمله کسانی بود که به این بحث وارد شد، و به رغم آن‌که شاهد رواج ملی‌گرائی و استقلال دولت‌های اسلامی بود، هنوز به بازگشت خلافت فراگیر و شکل اصلاح‌شده‌ی آن امیدوار بود؛ او به این امر در مقدمه‌ی کتاب الخلافه به صراحت اشاره می‌نماید.[4]

تاثیر اندیشه‌ی سید جمال و عبده بر رشید رضا

موثرترین افرادی که بر افکار و اندیشه‌های رشید رضا اثر گذار بوده‌اند، سید جمال‌الدین اسدآبادی و محمد عبده می‌باشند. زمانى که رشید رضا در طرابلس اقامت داشت، شیخ محمد عبده به اتهام فعالیت‌هاى انقلابى بر ضد دولت عثمانى به بیروت تبعید شد. عبده که به توسعه‌ى نهضت اسلامى - عربى از طریق تعلیم و تربیت اعتقاد فراوانى داشت، حلقه‌هاى درس خود را در مدرسه‌ى السلطانیه‌ى بیروت آغاز کرد، و توانست اندیشه‌هاى اسلامى خود را در این سرزمین بسط دهد. به رغم حضور طولانى عبده در بیروت، رشید رضا با وجود میل باطنى‌اش نتوانست با وى دیدار کند اما حضور عبده در طرابلس، این فرصت را مهیا کرد تا رشیدرضا با او ملاقات نماید.

رشید رضا با مطالعه‌ى اندیشه‌ى سیدجمال که توسعه‌ى نهضت اسلامى را با مبارزه و رودرویى با حکومت و نقد آن به‌طور علنى مى‌دید، و آرا و دیدگاه‌هاى شیخ محمد عبده که توسعه‌ى نهضت اسلامى را در گرو توسعه‌ى تعلیم و تربیت و به دور از هیاهو مى‌دانست، توانست با این روش‌ها و اصول، روش خاصى را در توسعه‌ى نهضت اسلامى و وحدت اسلامى ترسیم کند.[5] رشید رضا به پیروی از سیدجمال و عبده به مساله‌ی اساسی اصلاحات اسلامی پرداخت. به نظر او علت اساسی زوال مسلمانان غفلت آنان از معنی راستین اسلام بود.[6]

پس از تسلط فرانسویان بر سوریه، و بعد از عزیمت محمد عبده به مصر، رشید رضا نیز در سال 1898م به مصر رفت، و در شمار پیروان عبده درآمد.[7] رشید رضا در این کشور با همراهی عبده در سال 1899م و پس از تبادل نظرهای فراوان مجله‌ی «المنار» را با هدف توسعه‌ی وحدت و اصلاحات اسلامی و اجتماعی و پاسخ به شبهات طرح شده از سوی غربیان درباره‌ی اسلام، و حرکت در جهت همسویی مسلمانان پایه‌گذاری کرد. در این مجله علاوه‌بر جنبه‌های مختلف اتحاد اسلامی، نهضت اسلامی و اصلاحات در قالب مقاله و تحقیق، تفسیر شیخ محمد عبده که بعدها خود رشد رضا ادامه‌ی این تفسیر را نوشت چاپ می‌شد. مجله‌ی «المنار» نزدیک به 35 سال منتشر گردید، و مخاطبان فراوانی را در سرتاسر جهان اسلام و عرب از جمله تونس، الجزایر، لیبی و دیگر کشورهای آفریقایی به ویژه شمال آفریقا، هند، اندونزی، عراق، ترکیه و دیگر سرزمین‌های اسلامی پیدا کرد، و با علمای این کشورها ارتباطات بسیاری داشت و بدین‌ سان بر غنای مجله‌ی «المنار» افزوده شد.[8] رشید رضا پس از جنگ جهانی اول علاوه‌بر فعالیت‌های علمی و فرهنگی در فعالیت‌های سیاسی مجامع ناسیونالیستی عرب در مصر شرکت داشت؛[9] وی در سال 1920م رئیس کنگره‌ی سوریه شد، که فیصل را به پادشاهی برگزید.[10] همچنین در سال 1921م به‌عنوان عضو هیئت نمایندگی سوریه و فلسطین برای اعتراض به قیومیت انگلستان و فرانسه به جامعه‌ی ملل رفت.[11]

اندیشه‌ی سیاسی رشید رضا

رکن اساسی اندیشه‌ی سیاسی رشید رضا شوراگرایی و کلید واژه‌ی آن "اهل حل و عقد" است. رشید رضا در تمامی بحث‌های خود بدنبال آن است که نشان دهد نهادی که در تاریخ به نام خلافت شکل ‌گرفته، از اصل خود فاصله گرفته است، و دیگر شباهتی با خلافت خلفای راشدین ندارد. وی معتقد است خلافت‌های بالفعل در تاریخ اسلام ناشی از ضرورت بوده، و صرفا برای دفع هرج و مرج بوده است. او معتقد است شریعت اسلام ظرفیت لازم برای استخراج تمامی قوانین لازم بشر را دارد. به این اعتبار، او کانون نظام اسلامی را از خلافت به قانون شریعت منتقل می‌کند، و شریعت را منبع قانون می‌داند. به باور رشید رضا در راس حکومت باید یک مجتهد قرار داشته باشد، که از اهل حل و عقد برای کارهای حکومتی کمک بگیرد. کار قانون‌گذاری را نیز باید شورا انجام ‌دهد، البته بر اساس اجتهاد.[12] بر این اساس رشید رضا اهل شورا یا به اصطلاح امروز مجلس شورا را تنها منبع مشروعیت خلیفه و دیگر تصمیمات سیاسی می‌داند. رشید رضا با توجه به برخی علایق سنتی مصداق شورا را همان "اهل حل و عقد" در اندیشه‌ی سنتی تعریف می‌کند.[13] رشید رضا در تفسیر "اولی الامر" در آیه‌ی شریفه‌ی «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الأْمْرِ مِنْکُم»[14] معتقد است، اولی الامر شامل اهل حل و عقد و دانایان به امور جامعه است، و اضافه می‌کند اینان همان‌هایی بودند که حضرت رسول(ص) در امور مهم و سری با آنها مشورت می‌کرد.[15] در واقع رشید رضا با جایگاهی که به اهل حل و عقد می‌دهد، قصد دارد بحران خلافت در زمانه‌ی خود را رفع کند.[16] به نظر رشید رضا قدرت از اهل شورا به دو سوی حاکمان و مردم جریان پیدا می‌کند. وی اصطلاح اهل حل و عقد را تقریبا در مفهوم جامعه‌ی مدنی امروز به کار می‌برد که کارکرد دوگانه دارد: الف) تعیین حاکمان و نظارت بر دولت؛ ب) توجیه و تشویق مردم به اطاعت و حمایت از دولت.[17]

رشید رضا در کتاب "الخلافه و الامامة العظمی" در بحث اهل حل و عقد ابتدا به وضعیت بالفعل و بالقوه‌ی نخبگان موجود در سرزمین‌های اسلامی می‌پردازد[18] و این نخبگان را به حسب نوع دیدگاه‌شان درباره‌ی سیاست به سه دسته یا حزب تقسیم می‌کند.

الف) حزب محافظه‌کار، فقیهان متحجر: جماعت بزرگ عالمان دینی و اکثر مقلدان آنها هستند، که آرزوی حکومت اسلامی محض را دارند، و هیچ‌گونه توجهی به دستاوردهای تمدن بشری ندارند. به اعتقاد رشید رضا این گروه از وضع قوانین نظامی، مالی و سیاسی عاجزند، و چون اجتهاد مطلق در امور دنیوی را نمی‌پذیرند، به همین اعتبار اگر حکومت به آنها واگذار شود قطعا از اداره‌ی جامعه برنمی‌آیند. رشید رضا نه تنها اینان را شایسته‌ی خلافت آرمانی خود نمی‌بیند، بلکه حتی بعضا رواج استبداد و انحطاط جامعه‌ی اسلامی را، ناشی از نوع اجتهاد فقیهان مذبور می‌داند.[19]

ب) حزب غرب‌گرایان: به نظر رشید رضا غرب‌گرایان به جدایی دین از سیاست می‌اندیشند. رضا بر آن است که غرب‌گرابان از فرهنگ و تعالیم اسلام کمتر اطلاع دارند، و اکثر آنان به لزوم غیر دینی کردن حکومت در جهان اسلام می‌اندیشند.[20]

ج) حزب معتدل اصلاح اسلامی: رشید رضا وظیفه‌ی تحقق وحدت اسلامی و تاسیس خلافت جدید و آرمانی را بر عهده‌ی حزب معتدل اصلاح اسلامی می‌گذارد. به نظر وی اعضای حزب اصلاح در جهان اسلام جامع فهم مستقل از دین و شریعت از یک سو، و عمق و باطن تمدن اروپائی از سوی دیگرند و به همین جهت می‌تواند شقاق موجود در جهان اسلام را بر طرف کند.[21] پس از انتخاب خلیفه، مهم‌ترین وظیفه‌ی حزب معتدل اصلاح اسلامی اصلاح و سازماندهی اهل اصلاح در سراسر جهان اسلام است.[22] به اعتقاد رشید رضا وظیفه‌ی خلیفه‌ای که حزب معتدل انتخاب خواهد کرد عبارت است از:

· ریاست بر هیئتی که قانون وضع می‌کند و تصمیمات حقوقی می‌گیرد؛

· نظارت عالی بر اجرای مصوبات؛

· عملی کردن اجتهاد (یعنی عمل به تدبیر علما)؛

· نظر دادن درباره‌ی مسائل عمومی به اولیای اسلامی.

رشید رضا موضوع حکومت اسلامی را پس از پرداختن به مسائل خلافت پیش می‌کشد و این کار را در سه مرحله انجام می‌دهد:

1. مبانی نظری خلافت را بررسی می‌کند و ادله‌ی شرعی خلافت را مطرح می‌کند و بر اساس ادله‌ی شرعی خلافت را توجیه می‌نماید، در این مرحله بر مساله‌ی اهل حل و عقد تاکید دارد؛

2. شکاف بین آموزه‌های خلافتی اهل سنت و عملکرد سیاسی را در میان مسلمانان سنی نشان داده و مورد بررسی قرار می‌دهد، و در باب مشکلاتی مثل یافتن فرد مناسب برای مقام خلافت و مکان و شهر قابل قبول که موقعیت استراتژیک برای دارالخلافه بودن را داشته باشد بحث می‌کند؛

3. و سرانجام اندیشه‌ی خود را در مورد چگونگی حکومت اسلامی مطرح می‌سازد.[23] البته رشید رضا تعریفی از حکومت اسلامی بدست نمی‌دهد و تلویحا مرادش این است که با خلافت مرادف است. اما او در این خلافت جدید نهاد "قانون‌گذار" را اضافه می‌کند، که سابقه نداشت، و بر دو مساله‌ی مهم اجتماعی یعنی حاکمیت مردم و امکان وضع قوانین توسط بشر تاکید می‌کند.[24]

تاثیر اندیشه‌های رشید رضا

آراء و عقائد سیاسی رشید رضا در مقایسه با امثال سید جمال‌الدین اسدآبادی و حتی کواکبی از جایگاه خاصی برخوردار نیست و به تنهایی نتوانست جنبشی ایجاد کند، اما با این وجود نوشته‌هایش بر اندیشه‌ی افرادی چون حسن البنا موسس اخوان‌المسلمین تاثیرگذار بوده است.[25] همچنین عقائدش درباره‌ی خلافت و بازگشت آن به اعراب حس ملی اعراب را تقویت کرد، در واقع او بیش از پرداختن به مشکلات جهان اسلام به مسائل کشورهای عربی پرداخت.[26] تفکرات رشید رضا نتوانست پیشنهادهای عملی برای اصلاح حال مسلمین ارائه دهد.

مقاله

نویسنده سيد محمد ذوالفقاري

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

دیکتاتور مصلح

No image

الیت elite

No image

زیربنا و روبنا

No image

اقتدار

Powered by TayaCMS