دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مسابقه داستان‌های ناتمام قرآنی ماه مبارک رمضان

No image
مسابقه داستان‌های ناتمام قرآنی ماه مبارک رمضان
مسابقه داستان‌های ناتمام قرآنی در شانزدهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم توسط بخش جلوه‌های قرآن در ادبیات فارسی برگزار می‌شود.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از ستاد خبری شانزدهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن، مسابقه «داستان‌های ناتمام قرآن» عنوان برنامه‌ای است که در طول روزهای برپایی نمایشگاه در سه بخش و هر بخش به مدت ده روز برگزار می‌شود.
در این شماره که برای گروه سنی نوجوانان در نظر گرفته شده، داستانی از مجموعه داستانهای قرآنی در قسمت اول هر کتاب آورده شده و در قسمت دوم آن نیز داستانی نیمه تمام از اتفاقات دوران معاصر ذکر شده است که شرکت‌کنندگان در این مسابقه با برداشت‌هایی که از قسمت‌های اول و دوم هر کتاب دارند، پایان آن را به رشته تحریر درخواهند آورد.
داستان حضرت خضر و حضرت موسی، اولین سری از کتاب‌های این مسابقات به قلم راضیه زواره است که در انتهای دهه اول ماه مبارک رمضان به سه نفر از برگزیدگان این مسابقه جوایز نفیسی اهدا خواهد شد.
 
منبع: www.farsnews.ir

 

Powered by TayaCMS

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.

پر بازدیدترین ها

خاطرات جعفر شریف‌امامی

خاطرات جعفر شریف‌امامی

... پدر من یک روحانی بود. تحصیلاتی که من در تهران کردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسه آلمانی رفتم. آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فنی تمام کردم. بعد برای رفع احتیاجات راه‌آهن عده‌ای در حدود سی نفر از وزارت راه می‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم... هجده ماه در رشته‌های مختلف راه‌آهن تحصیل کردیم و بعد به ایران مراجعت کردیم.
خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

خاطرات دکترعلینقی عالیخانی

بنابراین شاه و علم به این نتیجه رسیده بودند که این دو وزارتخانه (بازرگانی و صنایع و معادن) را یکی بکنند تا این تضاد و تعارض از بین برود.
خاطرات عبدالمجید مجیدی

خاطرات عبدالمجید مجیدی

عبدالمجید مجیدی... من در ساعت هشت بعدازظهر جمعه 21 دی ماه 1307 در تهران به دنیا آمده‌ام. پدرم قوام‌الدین مجیدی وکیل دادگستری و از پایه‌گذاران حرفه وکالت در ایران بود.
Powered by TayaCMS