20 فروردین 1397, 18:0
پرسش: چگونه میتوان افراد مغرور را به تواضع دعوت و بیماری غرور آنان را معالجه نمود؟
پاسخ: پاسخ این سوال را میتوان با توجه به آیه 37 سوره «اسراء» بدست آورد، خدای متعال در این آیه به مبارزه با کبر و غرور برخاسته و با تعبیر زنده و روشنی، مومنان را از آن نهی میکند، روی سخن را به پیامبر (ص) کرده، میگوید: «در روی زمین از روی کبر و غرور، گام برمدار» (ولاتمش فی الارض مرحا). «چرا که تو نمی توانی زمین را بشکافی! و طول قامتت به کوهها نمی رسد»! (انک لن تخرق الارض و لنتبلغ الجبال طولا). اشاره به این که: افراد متکبر و مغرور غالبا به هنگام راه رفتن پاهای خود را محکم به زمین میکوبند، تا مردم را از آمد و رفت خویش آگاه سازند، گردن به آسمان میکشند، تا برتری خود را به پندار خویش بر زمینیان مشخص سازند! ولی، قرآن میگوید: آیا تو اگر پای خود را به زمین بکوبی هرگز نمی توانی زمین را بشکافی، یا ذره ناچیزی هستی بر روی این کره عظیم خاکی؟ همانند مورچه ای که بر صخره بسیار عظیمی حرکت میکند؟ و پای خود را بر آن صخره میکوبد، و صخره بر حماقت و کمی ظرفیتش میخندد.
پس، این چه کبر و غروری است که تو داری؟! جالب توجه این که: قرآن، تکبر و غرور را که یک خوی خطرناک درونی است، مستقیما مورد بحث قرار نداده، بلکه روی پدیدههای ظاهری آن، حتی ساده ترینش، انگشت گذاشته، و از طرز راه رفتن متکبران، و مغروران خودخواه و بی مغز، سخن گفته است، اشاره به این که: تکبر و غرور، حتی در سطح سادهترین آثارش، مذموم، ناپسند و شرم آور است. و نیز اشاره به این که: صفات درونی انسان، هر چه باشد، خواه و ناخواه خود را در لابلای اعمالش نشان میدهد، در طرز راه رفتنش، در نگاه کردنش، در سخن گفتنش و در همه کارش! به همین دلیل، به محض این که: به کوچک ترین پدیده ای از این صفات در اعمال برخوردیم، باید متوجه شویم: خطر نزدیک شده، و آن خوی مذموم در روح ما لانه کرده است، فورا به مبارزه با آن برخیزیم. ضمنا، از آنچه گفتیم، به خوبی میتوان دریافت: هدف قرآن از آنچه در آیه فوق آمده (همچنین در سوره «لقمان» و بعضی دیگر از سورههای قرآن) این است که: کبر و غرور را به طور کلی، محکوم کند، نه تنها در چهره خاصی یعنی راه رفتن. چرا که غرور، سرچشمه بیگانگی از خدا و خویشتن، اشتباه در قضاوت، گم کردن راه حق، پیوستن به خط شیطان، و آلودگی به انواع گناهان است.
علی(ع) توجه به سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در خطبه «همام» درباره صفات پرهیزگاران میفرماید؛ و مشیهم التواضع: «آنها متواضعانه راه میروند». نه تنها در کوچه و بازار، که خط مشی آنها در تمام امور زندگی و حتی در مطالعات فکری و خط سیر اندیشهها توام با تواضع است. برنامه عملی پیشوایان اسلام، سرمشق بسیار آموزندهای برای هر مسلمان راستین در این زمینه است.
در سیره پیامبر(ص) میخوانیم: هرگز اجازه نمیداد، به هنگامی که سوار بود افرادی در رکاب او پیاده راه بروند، بلکه، میفرمود: «شما به فلان مکان بروید، من هم میآیم، در آنجا به هم میرسیم، حرکت کردن پیاده، در کنار سواره سبب غرور سوار، و ذلت پیاده میشود»! و نیز میخوانیم: پیامبر(ص) بر روی خاک مینشست، غذای ساده همچون غذای بردگان میخورد، از گوسفند شیر میدوشید، و بر الاغ برهنه سوار میشد. این گونه کارها را حتی در زمانی که به اوج قدرت رسید- مانند روز فتح «مکه»- انجام میداد، تا مردم گمان نکنند، همین که به جائی رسیدند، باید باد کبر و غرور در دماغ بیفکنند، از مردم کوچه و بازار و مستضعفان فاصله بگیرند، و از حال تودههای زحمت کش بیگانه شوند. در حالات علی(ع) نیز میخوانیم: او برای خانه آب میآورد و گاه منزل را جارو میکرد. و در تاریخ امام مجتبی(ع) میخوانیم: با داشتن مرکبهای متعدد، بیست مرتبه پیاده به خانه خدا مشرف شده میفرمود: من برای تواضع در پیشگاه خدا این عمل را انجام میدهم.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان