دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اسلام هراسی و علل آن در غرب

No image
اسلام هراسی و علل آن در غرب

كلمات كليدي : اسلام، هراس، غرب

نویسنده :

شماره 49 فصلنامه علمی و ترویجی علوم سیاسی با عناوین زیر منتشر شده است: سپهر سیاست و رسالت حوزه، حجیت حکم حکومتی، پدیدار شدن مذاهب فقهی و تاسیس فقه سیاسی اهل سنت، فقیهان عصر مشروطه و مسائل مستحدثه سیاسی، فرصت‌های جهانی شدن برای انسجام اسلامی، مواجهه غرب و اسلام سیاسی در دوره معاصر و تعدادی عناوین دیگر، در ذیل، بخشی از مقاله اخیر را که نوشته رضا خراسانی می‌باشد، برای بهره‌مندی خوانندگان درج می‌کنیم.

واکنش غرب به اسلام سیاسی (اسلام‌ گرایی)

عمده جنبش‌های اسلامی سده اخیر، با فروپاشی امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، تحت تاثیر گرایشات ناسیونالیستی و ضد استعماری نضج یافتند اما پیروزی انقلاب اسلامی ایران موجب دمیدن روح تازه‌ای در کالبد جنبش‌های اسلامی دهه‌های گذشته شد. این ماهیت اصیل همان تجدید حیات اسلامی، اسلام سیاسی و یا به تعبیر امام خمینی(ره) باز گشت به مفاهیم اسلام ناب محمدی(ص) در اداره جامعه است. هر چند در برخی از جنبش‌های قبل از انقلاب اسلامی نیز برخی از مفاهیم اسلامی نمود می‌یافت اما باید اذعان کرد که ناسیونالیسم هم موتور محرک جنبش‌ها به حساب می‌آمد. اما بعد از انقلاب اسلامی گفتمان اسلام سیاسی، حاکم بر جنبش‌های مردمی جهان اسلام گشت. در مقابل جهان غرب نیز ناگزیر می‌بایست راه حلی برای مقابله با آن می‌یافت. دولت‌های غربی به منظور حذف دال برتر اسلام سیاسی در کشورهای اسلامی، راه‌های متفاوتی را تجربه می‌کردند. برای نمونه، مقابله مستقیم نظامی با ایران به عنوان فعال نمودن جریان اسلام سیاسی، و خطرناک جلوه دادن انقلاب اسلامی برای منطقه خاورمیانه، پروژه دموکراتیزاسیون در منطقه، تهاجم به کشورهای اسلامی به بهانه مبارزه با تروریسم و... که جملگی حاکی از برنتابیدن جریان اسلام سیاسی است.

غرب با توجه به تجربه تاریخی خود تلاش می‌کند با حربه‌های جدید در مقابل گفتمان اسلام سیاسی، آن را به چالش بکشد. از این رو راه حل اخیر غرب برای این معدله دامن زدن به اختلافات مذهبی و فرقه‌ای است. جنگ‌های یکصد ساله مذهبی اروپا که با کشمکش کاتولیک‌ها و پروتستانها در بوهم چک اسلواکی در سالن 1618 میلادی آغاز و در سال 1648 با عهدنامه صلح وستفالی به پایان رسید. صلح وستفالی علاوه بر تنظیم مرزهای اروپا موجب شد هر یک از ایالات آلمانی امپراتوری روم مستقل شدند، کالوینیسم به رسمیت شناخته شود و از همه مهم‌تر توافق عمومی برای به حاشیه راندن مذهب از مناسبات اجتماعی اروپا بود سکولاریسم اولین بار در معاهده وستفالی به مفهوم خروج برخی سرزمین‌ها از تملک کلیسا به کار رفت.

و پس از آن به تدریج، معانی دیگری همچون ترخیص کشیشان، تفکیک دین از سیاست، تفوق دولت بر کلیسا و در نهایت طرد دین از ساحت حیات اجتماعی انسان را به خود گرفت. حال غرب تلاش می‌کند با استفاده از تجربه تاریخی خود، منازعات فرقه‌ای و مذهبی را در جهان اسلام تشدید نماید تا این که جامعه اسلامی با مشاهده درگیری‌های طولانی بین مذهبی، نسبت به اصل دین و حدود ثغور دخالت دین در اجتماع تردید کند و به نوعی تاثیر گزاره‌ای دین و مذهب را بر روابط اجتماعی کمرنگ نموده و سکولاریسم را حاکم نماید تا از این طریق گفتمان اسلام سیاسی را که موجب هراس بنیادین برای غرب شده است را به حاشیه براند. بنابراین غرب با مد نظر قرار دادن این تجربه راه حل حذف اسلام سیاسی را در میان مسلمانان، دامن زدن به اختلافات فرقه‌ای و به راه انداختن جنگ‌های مذهبی می‌بیند و در این راستا فعالیتهای گسترده‌ای را تدارک دیده است.

از آنجا که بخشی از جمعیت کشورهای غربی را مسلمانان تشکیل می‌دهند از این رو تلاش می‌کند تا قرائت و برداشتی معتدل از اسلام را برای آنان فراهم نماید تا از این طریق از اسلام گرایی افراطی در غرب جلوگیری نمایند. الیور روی اسلام شناس فرانسوی بر این بارو است که در اروپا عکس العمل‌های روزمره به تهدید اسلام گرایی افراطی، تا کنون به توسل جویی به مسلمانان میانه‌رو اما سنتی در کشورهای خودی یا به درخواست برای انجام اصلاحات در اسلام سنتی محدود بوده است. با این وجود تصورات مسلمانان محافظه کار و میانه رو از زمان بسیار عقب مانده و اصولا به انجام پیوند مجدد میان جامعه مهاجر و سرزمین‌های مادری محدود است. پیامد چنین موضعی یگانگی به مراتب بیشتر نسل بعدی از محیط و فرهنگ اروپایی و نیز در جذب شدن در جوامع غربی است. به نظر آقای روی، تکامل اسلام اروپایی به سوی دین خالص را باید مورد حمایت قرار داد. دین خالص یعنی آزادی ایمان بدون پذیرش فرهنگ‌های دیگر، موعظه کردن به زبان‌های اروپایی، مسجدهایی که اجازه دارند در چشم‌انداز شهرهای اروپایی فضای مخصوص خود را داشته باشند و تربیت دینی براساس الگوهایی که مشابه آنها برای مسیحیان و یهودیان پیش‌بینی نشده است. بنابراین اسلام باید در معرض همان رفتاری قرار گیرد که ادیان دیگر قرار گرفته‌اند و باید از همان امتیازها برخوردار گردد. از نظر وی باید یک الگوی اروپایی و جهانشمول از متدین بودن ایجاد کرد و مسلمانان را بیش از این به یک فرهنگ زوال یافته و سپری شده پس نفرستاد، باید مدلی مخالف با اسلام گرایی القاعده ارائه کرد به نحوی که ایمان را با مدرنیته توام ساخته و آن هم در یک محتوای امیدبخش و نه مایوسانه و این همان چیزی است که اکثر مسلمانان اروپایی خواهان آن هستند.

برخی از متفکرانی که با رویکرد فرهنگی و تمدنی، اسلامی و غرب را مورد مطالعه قرار داده و اساسا دغدغه‌های هویتی را در مطالعات خود تعقیب می‌کنند، عمده تعارضات بین این دو را از نوع هویتی و اعتقادی تلقی می‌کنند. برای نمونه البرت حورانی بر این باور است که تعارض اسلام و غرب بنیادین است. به این معنا که دنیای غرب نه تنها با اسلام گرایان در تعارض است، بلکه آنان حتی نسبت به اسلام و ارزش‌های برآمده از دین هم خصومت می‌ورزند. از این رو جدال بین آنها ماهیتی اعتقادی و هویتی دارد زیرا مبنای این منازعات اسلام و غرب و موضوعات ایدئولوژیک و اعتقادی مربوط می‌شود. به اعتقاد حورانی باور اکثر تقابل گرایان غربی با اسلام گرایی این است که آنان اسلام را یک دین ساختگی دانسته و کسانی که مردم را به اسلام دعوت می‌کردند اساسا انگیزه‌های آن‌ها با شمشیر تبلیغ می‌شد به عبارت دیگر خشونت را در ذات اسلام جست و جوی می‌کنند.

بنابراین دنیای غرب پس از فروپاشی شوروی، جنگ سرد دیگری آغاز نمودند که روی اصلی آن با تمدن اسلام و به ویژه جریان فکری - سیاسی اسلام سیاسی است و آن را به عنوان دشمن اصلی تمدن غرب در نظر می‌گیرند. از این رو تلاش می‌کنند تا جلوه‌ای از ستیزش و رویارویی‌های از نوع سخت و نرم را با دشمنان جدید سازمان دهی نمایند. این نگاه غرب به جهان اسلام موجب فعال سازی ذهن مسلمانان و واکنش‌های جدی از سوی جریانهای فکری - سیاسی در جغرافیای جهان اسلام شده است که مهمترین نماینده آن گفتمان اسلام سیاسی است.

دلایل هراس غرب از اسلام سیاسی

با جستاری در مناسبات اسلام و غرب از آغاز تاکنون، می‌توان به دلایل جامعه شناختی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی... در گسترش اسلام ستیزی در غرب اشاره کرد که به نوعی موجب منازعات و درگیری‌هایی در دوره معاصر شده است.

عامل تاریخی

از جهت تاریخی، گسترش اسلام در غربی و تشکیل حکومت‌های اسلامی در بخش وسیعی از اروپا به طوری که مسلمانان بیش از 800 سال بر بخشی از اروپا (اندلس) حکومت کردند و اسپانیا قسمتی از امپراطوری بزرگ عرب شد و شهر قرطبه مدت 500 سال پایتخت و مرکز حکومت بود و تحولات شگرفی را در اروپا موجب شد. اما همواره غربی‌ها از اسلام و مسلمانان هراس داشتند. همچنین با شروع جنگ‌های صلیبی در سال (1095 م) بیش از 150 سال میان مسیحیت و اسلام کشمکش ادامه داشت. بنابراین مواجهه و رویارویی اسلام و غرب ریشه‌های تاریخی دارد.

افزایش جمعیت مسلمانان در غرب

جمعیت عامل مهم دیگری است که در رویکرد اسلام ستیزی جوامع غربی موثر است. چه امروز شاهد رشد فزاینده جمعیت مسلمانان در غرب بوده و به نوعی بافت و ترکیب جمعیتی متنوعی را موجب گشته است. از یک سو رشد مهاجرت مسلمانان به اروپا و آمریکا و از سوی دیگر گرایش غیر مسلمانان به اسلام و موج جدید اسلام گرایی در کشورهای غربی رشد جمعیت مسلمانان را نسبت به سایر سکنه این جوامع موجب شده است به طوری که در حال حاضر بیش از 15 میلیون مسلمان در اروپا زندگی می‌کنند که براساس برآورد 30 سال آینده این رقم به 50 میلیون نفر خواهد رسید. در یک بررسی میزان زاد و ولد مهاجران مسلمان فرانسه سه برابر فرانسوی تباران ذکر شده است. نتیجه آن است که در اکثر جوامع غربی مسلمانان به بزرگت‌ترین اقلیت مذهبی تبدیل شده است و به تدریج به مناصب مهم دولتی و غیر دولتی دست می‌یابند. ظهور و افزایش قدرت مسلمانان رو به رشد با عکس العمل‌های متعددی از سوی غربی‌ها مواجه شده است.

غیریت سازی

دنیای غرب بعد از جنگ جهانی دوم، سیاست‌های و اهداف خود را در جهان در راستای مقابله با نفوذ کمونیسم و شوروی سابق سامان می‌داد و از آن به خطر سرخ یاد می‌کرد. اما پس از فروپاشی شوروی سابق، غربی‌ها در پی غیریت سازی‌های جدیدی برای توجیه رفتارها و کنش‌های توسعه طلبانه خود برآمدند. به عبارتی یافتن تهدید جدید می‌توانست موجب بازسازی هویت انسان غربی شود، از این رو این مهم تبدیل به یکی از دغدغه‌های اصلی نظریه پردازان و حاکمان مغرب زمین شد. لذا نظریه‌هایی همچون "برخورد تمدن‌ها" و "پایان تاریخ" و... مطرح و در پی ساختن نظم نوین جهانی برآمدند. واقعه 11 سپتامبر هم به این مساله شدت بخشید و مساله تروریسم اسلامی را مطرح و از اسلام به عنوان خطر سبز یاد کردند. در نتیجه جوامع غربی حول محور مقابله با این تهدید شروع به غیریت سازی با اسلام نمودند. بنابراین خطر اسلام و ارزش‌های اسلامی و مسلمانان به عنوان اصلی‌ترین تهدید برای امنیت ملی، فرهنگ و تمدن غربی محسوب شده و به کمک ابزارها و تکنولوژی‌های رسانه‌ای پیشرفته افکار عمومی غرب را تهدید اسلام را جایگزین خطر کمونیسم و شوروی نمودند. از این چشم انداز با فروپاشی شوروی و تغییر ساختار نظام بین الملل، سخن از جنگ سرد دیگری است که این بار نه تنها در ساحت قدرت سخت بلکه در ساحت قدرت نرم و بر پایه تجدید هویت‌های منطقه‌ای که بر قوم و مذهب تاکید دارند استوار شده است و عمدتا غیریت سازی‌های فرهنگی و تمدنی معیار اصلی دسته بندی‌ها و یادگیری‌ها در سطح بین‌المللی است.

اسلام ستیزی رسانه‌ها

امروزه رسانه‌ها به عنوان مهمترین ابزار توسعه، انتشار و اشاعه اندیشه‌ها و نیز عامل مهمی در ساختار افکار عمومی جهان است. کشورهای غربی با داشتن تکنولوژی‌های برتر رسانه‌ای قدرت بیشتری در تصویر سازی و برجسته سازی اندیشه‌ها دارد. از این منظر مسئله تصویر اسلام در رسانه‌های تبلیغاتی غربی، در روزگار ما اهمیتی ویژه یافته است، زیرا رسانه‌های تبلیغاتی غربی، آینه جوامع غربی‌اند و از این طریق می‌توان، نگره غرب نسبت به اسلام و مسلمانان را کشف و درک کرد. دولت‌ها، سیاستمداران و دستگاه‌های تبلیغاتی غربی، برای دستیابی به اهداف خود از ابزارها و شیوه‌های متنوع تبلیغی، بهره می‌گیرند مطالعات متعدد نشان داده است که وقوع برخی حوادث مرتبط با مسلمانان، موجب افزایش سطح اقدامات غیر واقع گرایانه می‌شود.

اسلام در بیشتر رسانه‌های تبلیغاتی غرب، "خطری بزرگ برای تمدن غربی" به حساب می‌آید و مسلمانان نیز عموما گروه‌های خشونت طلب و تندرو که جهاد را پیشه خود قرار داده و به چند همسری (تعدد زوجات) اعتقاد دارند و مخالف سکولاریسم و آمیختگی با دیگر مردم هستند، شناخته شده‌اند.

در رسان‌های غربی، انسان مسلمان به گونه‌ای تصویر می‌شود که گویی سوار بر اسب در دست شمشیری دارد یا غربی است که کیسه‌ای پر از دلار را حمل می‌کند و در حقیقت دستمایه جوک‌ها و طنزهای روزنامه‌های غربی را فراهم ساخته است.

چنین تصویر غیر واقعی و مغرضانه‌ای از مسلمانان در رسانه‌های اکثر کشورهای غربی وجود دارد. برای مثال محمد بشاری در کتاب "صوره الاسلام فی الاعلام الغربی" تصویر اسلام در رسانه‌های برخی کشورها از جمله فرانسه و انگلیس را تجزیه و تحلیل می‌کند. به نظر وی در رسانه‌های تبلیغاتی فرانسه، اسلام به شکلی تقلیل گرایانه، در قالب جهانی بیگانه که کمترین اشتراک ارزشی را با غرب دارد، تعریف شده است.

مشکل اینجا است که این تقلیل‌گرایی، تنها متوجه جامعه اسلامی فرانسه نیست، بلکه مستقیما دین و تمدن اسلامی را هدف گرفته است. مجموعه‌ای از واژگان جهت‌دهی شده،‌ مانند تندروی، افراط، جهاد، جنگ مقدس، چندزنی، تروریسم، نفت، ایران، الجزایر، هجرت، احیای اسلامی سازی و حاشیه‌نشینی در دستگاه‌های تبلیغاتی به کار گرفته می‌شود تا ذهن مخاطب غربی ـ یعنی فرانسوی - را نسبت به اسلام بدبین کند.

چنین تصاویر تیره و تاری، به قاعده و مبنایی برای خواننده‌ای که خود را از اندیشیدن در این قضایا معاف می‌دارد و توان دستیابی به شناختی واقع‌گرایانه و صحیح را ندارد، تبدیل می‌شود. برای مثال در قضیه سلمان رشدی، غربی‌ها کوشیدند تا غرب را فضای انسانیت، حقوق بشر و آزادی بیان نشان دهند و در مقابل، اسلام را به عنوان تهدید ابدی و منبع عدم تسامح و تندروی تصویر کنند.

با تحلیل گفتمان تبلیغاتی که طی یک دهه اخیر در غرب حاکم بوده است، روشن می‌شود که بی‌تردید، راهبرد و برنامه‌ریزی شده‌ای برای ترویج هراس از اسلام در پشت این گفتمان، سیمای اسلام در ابزارهای تبلیغاتی فرانسوی، چهره‌ای خشن و سیاه است و مسلمانان، انسان‌هایی معرفی می‌شوند که تندروی، خشونت، جهاد، چندهمسری و انفصال از دیگر انسان‌ها را مبنای کار خود قرار داده‌اند.

برای نمونه، یک موسسه نظرسنجی در فرانسه، در سال 1989 میلادی، طی نظرسنجی از گروه‌هایی از مسلمانان و غیرمسلمانان فرانسه، به این نتیجه رسید، در حالی که مسلمانان، اسلام را مساوی صلح و پیشرفت می‌دانند، غیرمسلمانان به عکس، آن را با خشونت و ارتجاع پیوند زده‌اند. همین نظرسنجی در سال 1994 نیز تکرار شد و در نتیجه، نسبت تفاوت و تضاد میان نظر دو دسته به جای اینکه کمتر شود، بیشتر دیده شده بود و این نشان می‌دهد که سیاست تبلیغاتی غرب در دراز مدت، تیره‌تر کردن سیمای اسلام را تعقیب می‌کند.

به نظر وی پدیده اسلام هراسی در قاموس سیاسی اروپا، معانی مشخصی دارد، چنان که در قرن نوزدهم، واژه "سامی ستیزی" چنین وضعی داشت، تحت این عنوان که منظور از آن تروریسم اسلامی است، ده‌ها همایش و میزگرد سیاسی و فکری در غرب برگزار شده است تا به بررسی نقاط هراس از اسلام و مسلمانان و ابعاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن بپردازند.

نخستین کار نظرسنجی میدانی از سوی موسسه‌ای مستقل که محور پژوهش خود را اوضاع مسلمانان در انگلستان قرار داده است، انجام شد. موسسه رنیمیدترست پیش از این نیز پژوهش مشابهی در باب سای ستیزی در جهان، در سال 1994 انجام داده است. این موسسه در پژوهش اخیر خویش، دیدگاه‌های مختلف در باب نزاع کنونی میان مسلمانان و غیرمسلمانان را گردآوری کرده و در پایان، به مجموعه‌ای از رهیافت‌های اجتماعی و حقوقی دست یافته که در برقراری پل‌های تفاهم میان گروه‌های دینی در انگلستان یاری می‌رساند.

این پژوهش به دلیل احساس نیاز به آگاهی‌بخشی همگانی، نسبت به حساسیت‌های موروثی یا ساختگی مختلف، مورد توجه جدی قرار گرفت. براساس آن در بیست سال گذشته، پدیده اسلام هراسی روشن‌تر، خشن‌تر و خطرناک تر شده است و برانگیختن هراس از اسلام، گاه به گونه‌ای ویران‌گر و خباثت‌آمیز جریان داشته است و به بخشی از زندگی روزمره بریتانیایی‌ها تبدیل گشته است.

این پدیده شبیه سامی ستیزی است که در اوایل قرن بیستم رواج داشته است. این پژوهش می‌افزاید: شیوع احساسات ستیزه‌جویانه نسبت به مسلمانان، می‌تواند صداهای معتدل در متن اقلیت‌های مسلمان را خفه کند و تندروی و دشمنی نسبت به فرهنگ غربی را برانگیزد. پروفسور گوردن کاونی از دانشگاه ساسکس که ریاست این کمیسیون را بر عهده دارد، در موخره‌ای که برای این پژوهش نوشته، آورده است که هر جا ابزارهای تبلیغاتی رواج داشته باشد، بسیاری مردم از آن پیروی می‌کنند و یکی از دلایل دشمنی نسبت به اسلام این است که به فرهنگ‌های مسلمانان به عنوان فرهنگ‌‌هایی جامد و ایستا و تمامیت خواه و مخالف تکثرگرایی نگریسته می‌شود.

از دلایل دیگر عداوت نسبت به اسلام، نظریه جدید درباره اسلام است که آن را منبع تهدید برای تمدن غربی و جایگزین معاصر کمونیسم، فاشیسم، نازیسم و متضمن نیات جنگ‌طلبانه و توسعه‌طلبانه می‌داند. دلیل دیگری که وی برای دشمنی غربی‌ها با اسلام ذکر می‌کند، این ادعا است که مسلمانان از اعتقادات دینی خود برای تحقق اهداف سیاسی و راهبردی و نظامی بهره می‌گیرند. همچنین مخالف نژادپرستان با مهاجران دلیل دیگری است. نژادپرستان معتقدند که سنت‌های آسیایی منبع تهدید برای اصالت فرهنگ بریتانیایی است. با اینکه مسلمانان می‌توانند، ارزش‌های فراوانی را به فرهنگ غربی انتقال دهند، اما غالبا از حلقه مناقشات نخبگان مستثنا می‌شوند و حتی می‌توان گفت که غربی‌ها در حال پذیرش اسلام هراسی، به عنوان مسئله‌ای طبیعی هستند و چنان که این گزارش نشان می‌دهد، بیان اندیشه‌های مسلمان ستیز اهتمامی روزافزون در انگلستان یافته و این خطر به طور جدی وجود دارد که اسلام هراسی، به پدیده‌ای ریشه‌دار در فرهنگ این جامعه تبدیل شود.

ایجاد شبکه مسلمانان معتدل و میانه‌رو راه حل مبارزه با اسلام ‌سیاسی در غرب

رشد پدیده اسلام گرایی در غرب و نیز ظهور تفسیرهای افراطی و جزم‌گرایانه از اسلام در برخی جوامع مسلمان، واکنش دولتمردان و متفکران غربی را همراه داشته است به نحوی که بسیاری از موسسات پژوهشی و دانشگاه‌ها درصدد یافتن راه‌حل‌هایی در این حوزه هستند. برای نمونه بنگاه پژوهش رند (The Rend corporation) یکی از مهم‌ترین مراکز استراتژیک پژوهشی و سیاستگذاری آمریکا در گزارش 217 صفحه‌ای خود، طرح "ایجاد شبکه‌های مسلمان میانه‌رو" (Building Moderate Muslim networks) را به عنوان راه حل نهایی جهت مهار جریانات اسلام‌گرایی به ویژه افراط گرایی مطرح نموده و معتقد است که با ایجاد چنین شبکه‌ای می‌توان در نبرد غرب با اسلام بهره‌ جست.

آنها بر این باورند که ساخت بنای شبکه‌های مسلمانان معتدل و میانه‌رو می‌تواند در سه سطح صورت پذیرد. 1- حمایت از شبکه‌های موجود، 2 . شناسایی شبکه‌های بالقوه و کمک به آغاز و رشد آنها. 3 - کمک به شرایط بنیادین برای پلورالیسم و تساهل که زمینه مناسب برای رشد این شبکه‌ها را فراهم می‌سازد. از این رو غرب درصدد است با شناسایی بخش‌های اجتماعی که موجب ایجاد بلوک‌هایی از شبکه‌های میانه‌رو می‌شود، پروژه فوق را به پیش ببرد، بدین‌سان گروه‌های همچون دانشگاهیان و روشنفکران مسلمان لیبرال و سکولار، محققان دینی معتدل جوان،‌ فعالان اجتماعی، گروه های زنان که برای تساوی جنسی مبارزه می‌کنند، و روزنامه‌نگاران و نویسندگان معتدل را جهت ایجاد چنین شبکه‌ای در کشورهای اسلامی رصد نموده و درحال سرمایه‌گذاری هستند. نکته قابل توجه آن است که در خصوص محور جغرافیایی، پیشنهاد تغییر در اولویت‌ها از خاورمیانه به سوی مناطق دیگری از جهان اسلام را دارند، جایی که آزادی عمل بیشتر در آن جا ممکن است. هر چند اندیشه‌‌های افراطی ریشه در خاورمیانه دارد و از آن جاست که به سمت بقیه جهان اسلام منتشر می‌شود و توسط مهاجران مسلمان در اروپا و آمریکا گسترش می‌یابد. لکن برای معکوس نمودن این روند باید تلاش کرد. این بنگاه پژوهش اذعان دارد که در حال حاضر هر چند شبکه‌‌های میانه‌رو وجود دارد اما این شبکه‌ها تصادفی و ناکافی است، بلکه ایجاد شبکه‌های معتدل و میانه‌رو اسلامی با اهداف و با سازمان می‌تواند از گسترش اسلام‌گرایی و رشد پدیده اسلام سیاسی و پیامدهای معطوف به آن در غرب جلوگیری نماید.

پروسه اسلامیزه کردن دولت‌ها واکنش کشورهای اسلامی به اسلام سیاسی

موج اسلام‌گرایی جدید معطوف به هجمه غرب به کشورهای اسلامی که با قرائتی با نام اسلام سیاسی،‌ همراه بود حاکمان کشورهای اسلامی را به رعب و وحشت انداخت. چه دغدغه اصلی آنان اجرای احکام شریعت از مجرای تشکیل حکومت اسلامی بود. از این رو دستگاه‌های حاکم روش دوگانه‌ای در برابر حرکت‌های اسلام‌گرایی اختیار کردند از یک طرف به سرکوبی جنبش‌های اسلام‌گرا که مشروعیت قدرت‌های حاکم را به چالش می‌کشیدند، پرداختند. برای نمونه اعدام آیت‌الله محمدباقر صدر و خاندان او در سال 1980 در عراق، اعدام قاتلان انور سادات در سال 1982 در مصر، سرکوب جبهه اسلامی نجات در الجزایر و جبهه النهضه در تونس در سال‌های 1991 و 1992. و از سوی دیگر دولت‌های حاکم نیازمند کسب مشروعیت مذهبی بودند که در این خصوص به اسلامی کردن دولت پرداختند به عبارت دیگر حکومت‌هایی تا آن وقت سخن از ناسیونالیسم عرب، سوسیالیسم عربی، سکولاریسم می‌زدند، حال دغدغه کنونی خویش را اسلام و اجرای شریعت اسلامی می‌خواندند.

سیاست اسلامی کردن دولت در کشورهای اسلامی با یکدیگر متفاوت بود. بدین معنا که گاهی احزاب اسلام‌گرا را در امور سیاسی کشور سهیم می‌کردند مثل اردن. کویت و ترکیه و گاهی به تنهایی اسلامی سازی را از راس هرم آغاز می‌کردند مانند سودان،‌مصر و پاکستان و راه سوم دادن امتیازات عقیدتی است که با مسدود کردن راه ورود اسلام‌گرایان در سیاست کشور به اجرا درمی‌آمد. کشورهایی همچون تونس و مغرب راه سوم را انتخاب نمودند.

اما وجه مشترک هر سه نوع اسلامی کردن دولت به ویژه در جهان عرب،‌مهار نمودن جنبش‌ها و حرکت‌های اسلام‌گرا در کشورهای خود بود. به عبارتی حکام در این کشورها سعی داشتند اسلام را دولتی سازند و روحانیت را به ماموران دولت مبدل سازند تا از این طریق آنها را کنترل و مهار نمایند.

بدین‌ترتیب کشورهای عربی با طرح اسلامی کردن دولت‌ها سعی می‌کنند شعارهای اسلام‌گرایی را به تدریج کمرنگ نموده و خود قدرت‌های حاکم هوادار اسلام و سنگ آن را بر سینه می‌زنند.

جمع بندی

نوشته حاضر درصدد بررسی اجمالی و تحلیل چالش‌ها و مناسبات گفتمان اسلام سیاسی و غرب در دوره معاصر برآمد. نخست مفهوم اسلام سیاسی و سویه‌های فعال سازی آن در جهان اسلام بررسی گردید براین اساس گفتمان اسلام سیاسی. گفتمانی است که حول مفهوم مرکزی حکومت اسلامی نظم می‌یابد و بازگشت به اسلام را تنها راه حل بحران‌ها و چالش‌های معاصر تلقی نموده و هدف آن بازسازی جوامع اسلامی مطابق با اصول بنیادن اسلامی است و هژمون گرایی سیاسی و فرهنگی غرب. اسلام ستیزی غرب به ویژه پس از 11 سپتامبر و توهین و جسارت به ارزش‌های اسلامی از سوی دولت‌های غربی و نیز سیاست مذهب زدایی حاکمان در برخی از کشورهای اسلامی به عنوان مهمترین سویه‌های فعال‌سازی جنبش‌های اسلام‌گرا معرفی گردید.

و در ادامه واکنش‌های غرب به اسلام سیاسی و نیز دلایل هراس غرب از پدیده اسلام‌گرایی (اسلام سیاسی) راه حل‌های برون رفت از آن تجزیه و تحلیل گردید و بر این اساس می‌توان دریافت که منازعات و چالش‌های غرب و اسلام در دوره معاصر مبتنی بر عناصر و نشان‌های هویتی و تمدنی استوار است و حاکی از آن است که این گزاره‌ها و عناصر فرهنگی و تمدنی است که کلید اصلی تولید منازعه در ساحت عمل است. بنابراین چرا این مواجهه غرب با اسلام سیاسی در دوره معاصر را می‌بایست در عناصر استراتژیک هوشی و تمدنی جست وجو کرد. و از سویی کلید ایجاد تفاهم و یا هرگونه خصومت نخست در فهم بنیان‌های معرفتی و هویتی است تا از طریق شناخت صحیح و یافتن اصول و شاخص‌های مشترک فرهنگی و تمدنی، راه های نزدیکی به هم جهت رفع چالش‌ها و خصومت‌های تاریخی فراهم گردد.

*بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی در جهان اسلام، عمده جنبش‌هایی که پدید آمد، تحت تاثیر گرایشات ناسیونالیستی و ضداستعماری بود،‌ولی با پیروزی انقلاب اسلامی، روح دینی گسترده‌ای به جنبش‌ها دمیده شد و این همان تجدید حیات اسلامی است.

*گسترش اسلام در غرب و تشکیل دولت اسلامی در بخش وسیعی از اروپا که حدود 800 سال طول کشید، یکی از علل نگرانی تاریخی غرب از رشد اسلام سیاسی است

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب

کتاب نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب

کتاب «نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب» مجموعه مقالاتی است که در فضای جامعه غرب در انتقاد از ابعاد نظری و عملی فمینیسم نگاشته شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS