دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

طریق مطلوب برای معرفت نفس

فدایت شوم، در باب اعراض از جدّ و جهد رسمیّات، و عدم وصول به واقعیات، که مرقوم شده و از این مُفلس استعلام مقدمه موصله فرموده‌اید.
طریق مطلوب برای معرفت نفس
طریق مطلوب برای معرفت نفس
نویسنده: آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

بسم الله الرحمن الرحیم

فدایت شوم، در باب اعراض از جدّ و جهد رسمیّات، و عدم وصول به واقعیات، که مرقوم شده و از این مُفلس استعلام مقدمه موصله فرموده‌اید. بی رسمیت، بنده حقیقتِ آنچه [را] که از برای سیر این عالم یاد گرفته و بعضی نتایجش را، مفصلاً خدمت شریف در ابتداء، خود صحبت کرده‌ام، و از کثرت شوق آنکه با رفقا در همه عوالم همرنگ بشوم، اُسُّ و مُخِّ آنچه از لوازم این سیر می‌دانستم بی مضایقه عرضه داشتم؛ حالا هم اجمال آن را به طریقه‌ای که یاد گرفته‌ام، مجدداً اظهار می‌دارم:

طریق مطلوب را برای راه معرفت نفس گفتند: چون نفس انسانی تا از عالم مثال نگذشته، به عالم عقلی نخواهد رسید. و تا به عالم عقلی نرسیده، حقیقت معرفت حاصل نبوده و به مطلوب نخواهد رسید. لذا، به جهت اتمام این مقصود، مرحوم مغفور جزاه الله تعالی عنی خیر جزاء المعلمین [ملا حسین قلی همدانی] می‌فرمودند که باید انسان یک مقدار زیاده بر معمول تقلیل غذا و استراحت بکند، تا جنبة حیوانیّت کمتر، و روحانیّت قوت بگیرد. و میزان آن را هم چنین می‌فرمودند که انسان اولا: روز و شب، زیاده از دو مرتبه غذا نخورد، حتی تنقّل ما بین الغذائین نکند. ثانیاً: هر وقت غذا می‌خورد باید مثلاً یک ساعت بعد از گرسنگی بخورد، آن قدر بخورد که تمام سیر نشود. این در کمِّّ غذا، و اما کیفش، بعد از آداب معروفه،‌گوشت زیاد نخورد، به این معنی که شب و روز هر دو نخورد، و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را یعنی هم روز و هم شب را ترک کند. و یکی هم اگر بتواند للتکلیف [برای لذت] نخورد، ولامحاله آجیل خور نباشد. اگر احیاناً وقتی نفسش زیاد مطالبه آجیل کرد، استخاره کند. و اگر بتواند روزه‌های سه روز هر ماه را ترک نکند. و اما تقلیل خواب، می‌فرمود: شبانه روزی شش ساعت بخوابد. و البته در حفظ لسان و مجانبت اهل غفلت، اهتمام زیاد نماید. اینها در تقلیل «حیوانیت» کفایت می‌کند.

و اما در تقویت «روحانیت» اولاً: دائماً باید همُّ و حُزن قلبی به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد. ثانیاً: تا می‌تواند ذکر و فکر را ترک نکند، که این دو، جناح سیر آسمان معرفت است. در ذکر، عمدة سفارش، اذکار صبح و شام، اهمّ آنها که در اخبار وارد شده و اهمّ تعقیبات،‌ صلوات، ‌و عمده‌تر، ذکر وقت خواب که در اخبار مأثور است، لاسیّما متطهراً [با وضو] در حال ذکر، خواب برود. و شب خیزی، می‌فرمودند: زمستانها سه ساعت، تابستانها یک ساعت و نیم، می‌فرمودند که من در سجده «ذکر یونسیّه» [لا اله الّا انت سبحانک انی کنت من الظالمین] یعنی در مدامت آن که شبانه روزی ترک نشود، هر چه زیادتر توان کردن اثرش زیادتر، اقل اقل آن چهارصد مرتبه است، خیلی اثرها دیدم. بنده خودم هم تجربه کرده‌ام، چند نفر هم مدعی تجربه‌اند. یکی هم قرآن که خوانده می‌شود به قصد هدیه به حضرت ختمی مرتبت (ص) خوانده شود.

و اما فکر، برای مبتدی می‌فرمودند: در مرگ فکر بکن، تا آن وقتی که از حالش می‌فهمیدند که از مداومت این مراتب گیج شده؛ فی الجمله استعدادی پیدا کرده، آن وقت به عالم خیالش ملتفت می‌کردند، تا آنکه به خود ملتفت می‌شد. چند روزی، همه روز و شب فکر در این می‌کند که بفهمد، هر چه خیال می‌کند و می‌بیند، خودش است، و از خودش خارج نیست. اگر این را ملکه می‌کرد، خودش را در عالم مثال می‌دید، یعنی حقیقت عالم مثالش را می‌فهمید، و این معنی را ملکه می‌کرد. آن وقت می‌فرمود که باید فکر را تغییر داد و همه صورتها و موهومات را محو کرد و فکر در عدم کرد.

و اگر انسان این را ملکه نماید، لابد تجلی سلطان معرفت خواهد شد، یعنی تجلی حقیقت خود را به نورانیت و بی صورت و حد، با کمال بها، فایز آید. و اگر در حال جذبه ببیند بهتر است. بعد از آن که راه ترقیات عوالم عالیه را پیدا کرده، هر قدر سیر کند،‌اثرش را حاضر خواهد یافت. و به جهت ترتیب این عوالم، که باید انسان از این عوالم طبیعت،‌ اول ترقی به عالم مثال نماید، بعد به عالم ارواح و انوار حقیقه،‌البته براهین علمیه را خودتان احضر هستید. عجب است که تصریحی به این مراتب در سجده دعا، شب نیمه شعبان – که اوان وصول مراسله است- شده است که می‌فرماید: «سَجَدَ لکَ سَوادی و خیالی و بیاضی». اصل معرفت آن وقت است که هر سه فانی بشود، که حقیقت سجده عبارت از فناء است، که «عند الفناء عنى النفس بمراتبها یحصل البقاءُ بالله؛ رزقنا اللهُ و جمیعَ اخواننا، بمحَمّدٍ و آله الطاهرین».

باری، بنده فی الجمله از عوالم دعاگویی اخوان، الحمدلله بی بهره نیستم و دعای وجود شریف و جمعی از اخوان را برای خود ورد شبانه قرار داده‌ام. حد تکمیل قکر عالم مثال، که بعد از آن وقت محور صورت است، آن است که یا باید خود، بخود ملتفت شده، عیاناً حقیقت مطلب را ببیند، یا آن قدر فکر کندکه از علمیّت گذشته، عیان بشود. ان وقت محو موهومات کرده، در عدم فکر بکند، تا آنکه از طرف حقیقت خودش تجلی بکند.[1]«أللّهُمَّ وَفَّقنا لِلعَمَلِ بِها حَبیبِک محمدٍ و آلِهِ الطّاهرین صَلواتُک علَیهم أجمعینَ».

پی نوشت:
[1] . مدرک (15).

مقاله

نویسنده آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

خطبه 236 نهج البلاغه : ياد مشكلات هجرت

خطبه 236 نهج البلاغه موضوع "ياد مشكلات هجرت" را مطرح می کند.
No image

خطبه 237 نهج البلاغه : سفارش به نيكوكارى

خطبه 237 نهج البلاغه موضوع "سفارش به نيكوكارى" را بررسی می کند.
No image

خطبه 238 نهج البلاغه بخش 1 : وصف شاميان

خطبه 238 نهج البلاغه بخش 1 موضوع "وصف شاميان" را مطرح می کند.
No image

خطبه 240 نهج البلاغه : نكوهش از موضع گيرى‏ هاى نارواى عثمان

خطبه 240 نهج البلاغه موضوع "نكوهش از موضع گيرى‏ هاى نارواى عثمان" را بررسی می کند.
No image

خطبه 241 نهج البلاغه : تشويق براى جهاد

خطبه 241 نهج البلاغه به موضوع "تشويق براى جهاد" می پردازد.

پر بازدیدترین ها

No image

خطبه 228 نهج البلاغه : ويژگى‏ هاى سلمان فارسى

خطبه 228 نهج البلاغه موضوع "ويژگى‏ هاى سلمان فارسى" را مطرح می کند.
No image

نامه 69 نهج البلاغه : نامه به حارث هَمْدانى در پند و اندرز

نامه 69 نهج البلاغه اشاره دارد به "نامه به حارث هَمْدانى در پند و اندرز " .
No image

خطبه 27 نهج البلاغه بخش 3 : مظلوميّت امام عليه السّلام، و علل شكست كوفيان

خطبه 27 نهج البلاغه بخش 3 به تشریح موضوع "مظلوميّت امام عليه السّلام، و علل شكست كوفيان" می پردازد.
Powered by TayaCMS