دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

میرزا نصرالله خان مشیر الدوله

No image
میرزا نصرالله خان مشیر الدوله

كلمات كليدي : تاريخ، ميرزا نصرالله خان، ميرزا علي اصغر اتابك، مظفرالدين شاه، مشروطيت

نویسنده : سعيده سلطاني مقدم

"میرزا نصرالله"، فرزند "آقامحمد" در نائین متولد شد. پدرش اصلا یزدی بود، ولی پس از آنکه به سلک درویشان درآمد و در نائین ساکن شد، به "نائینی" معروف گردید. میرزا نصرالله در جوانی عازم تهران شد و با توجه به اینکه خط خوشی داشت مدتی در این شهر به کار «عریضه نویسی» (کتابت) مشغول شد و از این راه امرار معاش می‌کرد و بعد وارد دستگاه "میرزا عبدالوهاب‌خان آصف‌الدوله" گردید و پس از چند سال "آصف‌الدوله" او را به «وزارت خارجه» معرفی نمود. مدتی در وزارت خارجه مشغول به کار بود و بعد مامور خدمت در «تبریز» گردید و در همین شهر ازدواج کرد. میرزا نصرالله‌خان در سال 1279 ه.ق. به تهران بازگشت.[1] او در ابتدا در «وزارت لشکر» سمت مالی داشت، رفته رفته مورد توجه "میرزا علی‌اصغر‌خان امین‌السلطان"، صدراعظم مظفرالدین شاه قرار گرفت و او «وزارت لشکر» را به میرزا نصرالله‌خان ارزانی داشت.[2]

میرزا نصرالله‌خان در ابتدای کار در وزارت امورخارجه در سال 1299 ه.ق. لقب "مصباح الملکی" داشت و در سال 1308 ه.ق. به "مشیرالملک" ملقب شد؛ پس از مرگ "میرزا محسن‌خان مشیرالدوله" که وزیر امورخارجه بود میرزا نصرالله‌خان وزیر امورخارجه شد و به "مشیرالدوله" ملقب گردید. وی رسیدن به مقام وزارت خارجه را مدیون توجهات میرزا علی اصغرخان امین‌السلطان بود و لقب مشیرالدوله را نیز او برای میرزا نصرالله از مظفرالدین شاه تقاضا کرد.[3]

تحصیلات مشیرالدوله

او در «مسکو» به مدرسه "کادکسی کرپوس" که مدرسه نظامی بود وارد شد و تحصیلات نظامی و حقوقی خود را در دانشکده حقوق مسکو تمام کرد. پس از اتمام تحصیلات به سمت وابسته سفارت ایران در «پطرزبورگ» روسیه تعیین شد.[4]

مدرسه علوم سیاسی

او حداکثر تلاشش را هنگام اشتغال در سمتهای مهم اداری به کار بست که رعایت اصول و قوانین بشود و روزی که به ایران آمد متوجه شد که باید مرکز و کانونی را برای تعلیم اصول و مبانی حقوق‌ بشر فراهم آید و مکتبی باز شود که مردم ایران را به قانون دانی و حق و حدگذاری وادار کند. برای این کار در سال 1317 ه.ق. «مدرسه سیاسی» را تاسیس کرد و مدرسه سیاسی در حقیقت پایه و مرکز اساسی مدرسه حقوق و بالاخره دانشکده حقوق امروزی بود.[5]

مشیرالدوله و آزادی خواهی

در زمان مظفرالدین شاه، انقلاب مشروطیت ایران به مرحله نهایی رسیده و ظهور کرد و آزادیخواهان از گوشه و کنار سربلند کرده و آزادی و عدالت می‌خواستند، البته دربار و اطرافیان مظفرالدین شاه که "عین الدوله" (صدر اعظم شاه) در راس آنان بود و چون دیواری قطور ایستادگی می‌کردند.

در همان روزهایی که عین‌الدوله در برابر علما و مشروطه خواهان ایستاده و تجار و علما به قم مهاجرت کردند مشیرالدوله نقش میانجی را داشت و حتی مقرر شد مشیرالدوله با جمعی از روسای تجار روانه قم شود و علما را برگرداند. مشیرالدوله با روحانیون و علمای عصر روابط دوستانه داشت، به خصوص با "حاج شیخ فضل الله" و "حاج آقا علی‌اکبر بروجردی" که هر دو از علمای طراز اول آن زمان بودند.

روز چهارشنبه دهم جمادی‌الاخر 1324 ه.ق. بود که بازارها بسته شد و محصلین مدارس در سفارت انگلیس جادر زدند و خواهان عزل عین‌الدوله شدند. ابتدا او پایداری می‌کرد و استعفا نمی‌داد و سرانجام به عنوان اعتراض به «مبارک آباد» رفت. روزی مشیرالدوله که از طرف شاه حامل پیامهای سخت بود، پیش عین‌الدوله رفت و او را مجبور به استعفا کرد. مشیرالدوله به جای او وزیر اعظم شد و پس از اندک زمانی به مقام صدارت نایل آمد.

مشیرالدوله ابتدا دست به آزادی محبوسین سیاسی زد و توانست چند روز بعد فرمان مشروطیت را از مظفرالدین شاه بگیرد،[6] از علما که از تهران خارج شده بودند درخواست مراجعت نمود و سپس طی اعلامیه‌ها و لوایحی، مردم را به تشکیل مجلس و انجام انتخابات و رعایت اصول دموکراسی امیدوار و مطمئن ساخت.[7]

او روز شنبه 17 شعبان 1324ه.ق. تهیه مجلس را می‌بیند، روز بعد، در عمارت «باغ گلستان» در حضور مظفرالدین شاه در 18 شعبان 1324 ه.ق. مجلس تشکیل شد، اما برای معرفی کابینه خود به مجلس نرفت؛ وزراء را "محتشم السلطنه" ( وزیر داخله) معرفی کرد زیرا وی معتقد بود که وزرا تنها در برابر شاه مسئولند.

مشیرالدوله و محمدعلیشاه

مظفرالدین شاه در سال 1324 ه. ق. درگذشت. مشیرالدوله علی رغم میل باطنی، تاج بر سر محمد‌علیشاه مغرور جوان گذاشت و حال آنکه قلبش بدین سلطنت گواه نمی‌داد. مشیرالدوله صدارت "محمدعلی شاه" را برعهده گرفت و از آنجا که محمد علی شاه با مشروطه خواهان و مجلس میانه خوبی نداشت و مشیرالدوله هم به هواداری از مشروطه خواهان و مجلس متهم بود درباریان، شاه را علیه او تحریک می‌کردند. این عوامل باعث شد که محمدعلی شاه از "میرزا علی‌اصغرخان امین‌السلطان" که در آن زمان در اروپا بود برای تشکیل کابینه دعوت کند، به امید آنکه وی بتواند با کیاست و درایت خود مجلس شورای ملی را دچار تفرقه کند و بساط مشروطه را برچیند و پس از اینکه معلوم شد امین‌السطان به ایران خواهد آمد، مشیرالدوله استعفا نمود. مشیرالدوله پس از این قضایا عمر چندانی نکرد و در چهارم شعبان 1325 ه.ق. درگذشت.[8]

مقاله

نویسنده سعيده سلطاني مقدم
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سرمقاله

سرمقاله

جهاني‏ شدن و معنويت‏گرايي

جهاني‏ شدن و معنويت‏گرايي

نوشتار حاضر نیز تلاشی است برای بررسی رابطه جهانی شدن و معنویت و یافتن پاسخ مناسب به این پرسش که چرا در دهه‌های اخیر شاهد معنویت‌گرایی‌های فزاینده در عرصه جهانی هستیم و فرایند جهانی شدن چه تاثیری در احیاء معنویت‌ها دارد.
تلاشي در سنخ ‏شناسي جنبش‏هاي نوپديد معنوي ايران

تلاشي در سنخ ‏شناسي جنبش‏هاي نوپديد معنوي ايران

در نوشتار حاضر، با تکیه بر مشاهدات و مطالعات میدانی نگارنده و الهام گرفتن از دسته‌بندی‌های محققین غربی، یک سنخ‌شناسی دو سطحی هفت‌گانه- سه‌گانه عرضه شده است.
رياضت مشروع (آثار معنوي - معرفتي آن)

رياضت مشروع (آثار معنوي - معرفتي آن)

مقاله حاضر در صدد واکاوی معنایی و تبیین ریاضت درست در عرفان‌‌های صادق و ریاضت نادرست در عرفان‌های کاذب اعم از صوفیانه و سکولار برآمده است.
جنبش‌‏هاي ديني و مواجهه بنيادين عرفاني

جنبش‌‏هاي ديني و مواجهه بنيادين عرفاني

مقاله حاضر كوششي براي تهيه پاسخي ولو اجمالي براي دو مسئله است. اول اينكه، گسترش جنبش‌هاي ديني موجب ترويج چه عقايدي در بستر فرهنگ ايراني مي‌شود؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت: روح تعاليم جنبش‌ها حاوي مؤلفه‌هاي است كه بعضا در تعارض با فرهنگ معنوي ايرانيان است. در حقيقت، ترويج جنبش‌هاي نوپديد ديني در فضاي فرهنگي ايرانيان موجب اشاعه باورها و معنويتي ناهمگون مي‌شود. كه در اين مقاله به پنج مورد از آن نظير: اومانيسم معنوي، تحريف فرجام‌گرايي، معنويت اباحه‌گرايانه، تعبير زميني از عشق معنوي، تعبير مادي از آرامش معنوي مي‌پردازيم.

پر بازدیدترین ها

معيار سنجش و تمييز شهود رحماني از شهود شيظاني

معيار سنجش و تمييز شهود رحماني از شهود شيظاني

کشف و شهود از ارکان عرفان قلمداد مي‏گردد
جنبش‌‏هاي ديني و مواجهه بنيادين عرفاني

جنبش‌‏هاي ديني و مواجهه بنيادين عرفاني

مقاله حاضر كوششي براي تهيه پاسخي ولو اجمالي براي دو مسئله است. اول اينكه، گسترش جنبش‌هاي ديني موجب ترويج چه عقايدي در بستر فرهنگ ايراني مي‌شود؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت: روح تعاليم جنبش‌ها حاوي مؤلفه‌هاي است كه بعضا در تعارض با فرهنگ معنوي ايرانيان است. در حقيقت، ترويج جنبش‌هاي نوپديد ديني در فضاي فرهنگي ايرانيان موجب اشاعه باورها و معنويتي ناهمگون مي‌شود. كه در اين مقاله به پنج مورد از آن نظير: اومانيسم معنوي، تحريف فرجام‌گرايي، معنويت اباحه‌گرايانه، تعبير زميني از عشق معنوي، تعبير مادي از آرامش معنوي مي‌پردازيم.
تلاشي در سنخ ‏شناسي جنبش‏هاي نوپديد معنوي ايران

تلاشي در سنخ ‏شناسي جنبش‏هاي نوپديد معنوي ايران

در نوشتار حاضر، با تکیه بر مشاهدات و مطالعات میدانی نگارنده و الهام گرفتن از دسته‌بندی‌های محققین غربی، یک سنخ‌شناسی دو سطحی هفت‌گانه- سه‌گانه عرضه شده است.
رياضت مشروع (آثار معنوي - معرفتي آن)

رياضت مشروع (آثار معنوي - معرفتي آن)

مقاله حاضر در صدد واکاوی معنایی و تبیین ریاضت درست در عرفان‌‌های صادق و ریاضت نادرست در عرفان‌های کاذب اعم از صوفیانه و سکولار برآمده است.
Powered by TayaCMS