دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اعتراض به پیامبر(ص) و هلاکت اعرابی

آنچه در پی می‌آید بیانات آیت‌الله سید علی حسینی میلانی در خصوص نقدناپذیری معصومین(ع) است که در درس خارج فقه ایشان در پاسخ به سخنان اخیر رئیس‌جمهور درباره انتقاد از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) ایراد شده است.
اعتراض به پیامبر(ص) و هلاکت اعرابی
اعتراض به پیامبر(ص) و هلاکت اعرابی

آیت‌الله سید علی حسینی میلانی

آنچه در پی می‌آید بیانات آیت‌الله سید علی حسینی میلانی در خصوص نقدناپذیری معصومین(ع) است که در درس خارج فقه ایشان در پاسخ به سخنان اخیر رئیس‌جمهور درباره انتقاد از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) ایراد شده است.

کسی که می‌خواهد مطلب اخلاقی بگوید، خودش باید برای اخلاق گفتن اهلیت داشته باشد.

چون کسی که خودش متخلق به اخلاق نیست نمی‌تواند مدرس اخلاق باشد. در حدود 45 سال قبل به مرحوم آقای بهجت گفتم یک جلسه اخلاقی برای من بگذارید که من از شما استفاده کنم. ایشان گفتند: از کتب اخلاقی چه چیزی را مطالعه کردی؟ گفتم جامع السعادات را خواندم (کتاب اخلاقی مرحوم نراقی اول). ایشان گفتند از هر صفحه‌ای نیم صفحه یا کمتر بخوان، در خودت پیاده کن و بعداً نیم صفحه بعدی را بخوان.

اینکه انسان از نظر نظری اخلاق بلد باشد ولی عملاً در خودش پیاده نکرده باشد، این بی‌ربط است و نمی‌تواند مدرس اخلاق بشود.

بنده وقتی حدود 60 سال قبل طلبه شدم، اولین کتابی که به ما تدریس کردند حلیةالمتقین بود. مرحوم مجلسی کتابی دارند به نام حلیةًالمتقین. معلوم می‌شود قدیم این کتاب را می‌خواندند و مردم در خانه‌هایشان داشتند، الان خیلی از خواص شاید اسم این کتاب را نشنیده باشند. حلیةًالمتقین آداب شریعت در امور عادی انسان را هم بیان می‌کند. آداب نشستن، برخاستن، خوابیدن، غذا خوردن، حتی خندیدن که در شریعت منع شده از خندیدن با قهقهه. گفتند طلبه‌ای در بازار نجف قهقهه‌ای کرد و اتفاقاً بزرگی از بزرگان نجف از این قضیه باخبر شد؛ او را خواست و عمامه‌اش را از سرش برداشت و یک عگال عربی بر سرش گذاشت. گفت چرا این کار را می‌کنید؟ آن بزرگ فرمود: بخاطر قهقهه‌ای که در بازار کردی، اول برو اخلاقت را درست کن و بعداً بیا این عمامه را بر سرت بگذار. این عمامه اینجا هست، درست که شدی بیا تا عمامه را به تو بدهم.

این چنین بوده که ما حتی در کوچک‌ترین امورمان در شریعت مقدسه، در مذهب تشیع، در آداب اهل بیت علیهم‌السلام، برای ما آداب معین شده است. از جمله اموری که باید آداب را در آن رعایت کنیم، حرف زدن است. خود حرف زدن آدابی دارد که انسان چگونه حرف بزند، کجا حرف بزند، با کی حرف بزند، چقدر حرف بزند؟ همه این خصوصیات در شریعت مشخص هست.

ما کجاییم؟ و چقدر از شریعت دور هستیم؟ اینها را ما باید مقید باشیم و به نفع خودمان هم هست. تمام آداب و احکامی که در شریعت آمده به نفع خودمان است. چقدر مفاسد در جامعه به برکت عمل به این آداب کم می‌شود و این یک واقعیت است.

از جمله اموری که باز در جامعه ما مورد ابتلاء هست، مسئله انتقاد است. چه کسی باید انتقاد کند، چگونه باید انتقاد کند؟ نسبت به چه کسی باید انسان انتقاد کند؟

اینها حساب دارد. اینها در شریعت مشخص هست. خود کلمه انتقاد اساساً یک لفظ عربی است. کلمه انتقاد فارسی نیست. لفظی است که وضع شده برای یک صنعت خاصی برای یک حرفه معینی. آن وقتی که معاملات براساس این سکه‌ها بود، سکه‌های طلا و نقره، سکه یک وقت خالص بود و یک وقت ناخالص. وقتی شک می‌کردند که این سکه خالص است یا ناخالص می‌رفتند به سراغ اهلش و آن کسی که تشخیص می‌داد، به او می‌گفتند آقا این سکه خالص است یا نیست؟ این کار را می‌گفتند انتقاد، یعنی تشخیص خالص از ناخالص، تشخیص صحیح از باطل. انتقاد این است.

پس بنا براین انتقاد را اهلش باید کند. این کلمه انتقاد منتقل شد از آن حرفه و صنعت به انتقاد کلام. که می‌خواهیم ببینیم این کلام صحیح است یا نه. چه کسی باید تشخیص دهد؟ اهلش باید تشخیص دهند. این تشخیص آدابی و رسومی دارد، احکامی دارد، هر کسی نمی‌تواند تشخیص دهد و هر کسی حق ندارد تصدی انتقاد را بگیرد و هر جور هم نمی‌شود انتقاد کرد. این معنای انتقاد است.

در مقابل انتقاد اعتراض داریم، اعتراض غیر از انتقاد است و انتقاد غیر از اعتراض است.

ما در انتقاد می‌خواهیم بسنجیم این کلام صحیح است یا نه؟ آیا کلام هر کسی را باید بگذاریم در ترازوی سنجش، کلام معصوم هم همین گونه است؟ ولو اهل انتقاد هم باشیم ولو مطابق احکام و آداب انتقاد می‌خواهیم انتقاد بکنیم؟ آیا کلام معصوم هم همین طور است؟ کلام امام، کلام نبی قابل انتقاد است به این معنی که سنجش بکنیم تا بفهمیم صحیح است یا نه؟

پس؛ وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‏ کجا رفته است؟

آیه مبارکه؛ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا کجا رفته است؟

امام و نبی و ملائکه عباد مکرمون، این قرآن است، لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُون‏.

پس اگر کسی بیاید در یک ملأ عامی بگوید که یک عربی آمد بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) انتقاد کرد که این کلام از شماست یا از خداست، پس می‌شود انتقاد کرد بر پیغمبر اکرم (ص).

(آیا) این حرف است؟ کسی که تحصیل کرده باشد، کسی که اهل مطالعه باشد، (آیا) تمسک می‌کند به حرف آن اعرابی که بعد از واقعه غدیر آمد اعتراض کرد بر پیامبر اکرم که این کلامی که گفتید از خودتان هست یا از خدا؟

آن وقت آیه مبارکه: سأل سال بعذاب واقع نازل شد و این آدم همانجا هلاک شد. این اعتراض بود اولاً، ثانیاً انتقاد نسبت به کلام معصوم اعم از امام و نبی و ملائکه راه ندارد. انتقاد برای سنجش حق از باطل بود، مگر معصوم باطل می‌گوید؟

بنابراین نباید جوری حرف بزنیم که مدرک به دست دشمنان بدهیم، نباید جوری حرف بزنیم که توجیه کنیم برخورد بعضی صحابه را با پیغمبر اکرم(ص)، نباید جوری حرف بزنیم که موجب عذاب بشود. هیچ دقت می‌کنید چقدر برف و باران داریم؟ چه جور است که در عوض برف و باران زلزله داریم، عذاب چگونه نازل می‌شود؟ باید حواسمان را جمع کنیم وقتی می‌خواهیم حرف بزنیم و در محدوده‌هایی که کار نکردیم وارد نشویم.

روزنامه کیهان

تاریخ انتشار: چهارشنبه 27 دی ماه 1396

مقاله

نویسنده آیت الله سید علی حسینی میلانی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

پیشرفت علمی (Scientific progress)

کار نظریه پیشرفت علمی فقط این نیست که به تشریح و توصیف نمونه‌ها و الگوهایی بپردازد که علم به واقع از آنها پیروی کرده است، بلکه باید ارزش‌ها یا اهدافی را مشخص سازد که بتوانیم آنها را به عنوان شاخص‌هایی برای تعیین "علم خوب" به کار گیریم. علاوه بر این، به سبب همین پیشرفت علمی است که جامعه‌ی علمی به کار خویش افتخار می‌ورزد و خود را نمونه‌ی بی‌رقیب عقلانیت نهادینه شده می‌داند.
تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

پرسش‌های بنیادین انسان درباره جهان هستی و چگونگی تفسیر آن، تاریخی به درازای اندیشه بشری دارد.
نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

در بخش اول این مطلب نقدهایی بر مبانی و اصول عرفان کیهانی شامل ناممکن بودن عبادت خداوند و همچنین عدم امکان شناخت خدا و عشق و محبت به خداوند مطرح شد.
نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

یکی از مباحثی که درحوزه فکر و اندیشه درجامعه کنونی ما مطرح است، بحث ظهور و بروز جریان‌های شبه عرفان یا عرفان‌های کاذب و یا عرفان‌های منهای خدا و شریعت است.
علم و ادراک و نحوه تشکیل آن

علم و ادراک و نحوه تشکیل آن

این مقاله با قبول موجودات جهان به عنوان موجودات عینی و واقعی و با قبول اینکه اشیا در فردیت خویش دارای تشخّص و تعیّن هستند و به عنوان اموری خارجی قلمداد می‌شوند، و همچنین با قبول اینکه آنچه ما ادراک می‌کنیم همانی است که در خارج وجود دارد، به تبیین مراحل ادراک و ایجاد علم می‌پردازد.

پر بازدیدترین ها

فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

نقدی بر مبانی واصول نظری عرفان کیهانی

یکی از مباحثی که درحوزه فکر و اندیشه درجامعه کنونی ما مطرح است، بحث ظهور و بروز جریان‌های شبه عرفان یا عرفان‌های کاذب و یا عرفان‌های منهای خدا و شریعت است.
نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

نقدی براصول و مبانی عرفان کیهانی

در بخش اول این مطلب نقدهایی بر مبانی و اصول عرفان کیهانی شامل ناممکن بودن عبادت خداوند و همچنین عدم امکان شناخت خدا و عشق و محبت به خداوند مطرح شد.
تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

تقلید معقول با شعور شهروندی تعارضی ندارد-قسمت اول

پرسش‌های بنیادین انسان درباره جهان هستی و چگونگی تفسیر آن، تاریخی به درازای اندیشه بشری دارد.
No image

پیشرفت علمی (Scientific progress)

کار نظریه پیشرفت علمی فقط این نیست که به تشریح و توصیف نمونه‌ها و الگوهایی بپردازد که علم به واقع از آنها پیروی کرده است، بلکه باید ارزش‌ها یا اهدافی را مشخص سازد که بتوانیم آنها را به عنوان شاخص‌هایی برای تعیین "علم خوب" به کار گیریم. علاوه بر این، به سبب همین پیشرفت علمی است که جامعه‌ی علمی به کار خویش افتخار می‌ورزد و خود را نمونه‌ی بی‌رقیب عقلانیت نهادینه شده می‌داند.
Powered by TayaCMS