دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تمییز اعداد

اعداد، الفاظ مبهمی هستند که نیاز به تفسیر و رفع ابهام دارند و این رفع ابهام ممکن است با تمییز و غیر آن صورت گیرد. بحث از تفسیر و رفع ابهام عدد با توجه به اینکه عدد بر دو گونه "عدد صریح" و "عدد کنایی" است، در دو بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد
No image
تمییز اعداد

نویسنده : مريم مظفّري

كلمات كليدي : تمييز عدد صريح، تمييز عدد كنايي، عدد مركّب، عدد معطوف، عدد عقود، عدد مفرد

"تمییز اعداد"، از مجموعه مباحث "تمییز" است که به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌گیرد از این رو به خواننده­ی محترم توصیه می‌شود جهت فهم مطالب این نوشتار و شناخت جایگاه و اهمیت عنوان آن به مدخل "تمییز" و مطالب مذکور در آن مراجعه کند. اعداد، الفاظ مبهمی هستند که نیاز به تفسیر و رفع ابهام دارند و این رفع ابهام ممکن است با تمییز و غیر آن صورت گیرد. بحث از تفسیر و رفع ابهام عدد با توجه به اینکه عدد بر دو گونه "عدد صریح" و "عدد کنایی" است، در دو بخش مورد بررسی قرار می­گیرد:

بخش اول: عدد صریح

عدد در این نوع، اسمی است که به صراحت بر کمیّت، ترتیب و یا نسبت اشیاء معدود و قابل شمارش دلالت دارد.[1] تفسیر کننده (مفسِّر) و رفع کننده ابهام در عدد صریح بر سه گونه است:

الف. مفرد و منصوب

در برخی موارد تمییز مفرد و منصوب از عدد صریح، رفع ابهام می­کند:

1. اعداد مرکب؛[2] مانند: «وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقیباً»؛[3] در این آیه شریفه "اثْنَیْ عَشَرَ" از اعداد مرکب بوده که توسط تمییز مفرد منصوب (نَقیبا) تفسیر شده است.

2. اعداد معطوف[4] مانند: « إِنَّ هذا أَخی‌ لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً»؛[5] در این آیه شریفه "تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ" از اعداد معطوف بوده که توسط تمییز مفرد منصوب (نَعْجَةً) تفسیر شده است.

3. اعداد عقود؛[6] مانند: «وَ واعَدْنا مُوسى‌ ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَة»؛[7] در این آیه شریفه "ثَلاثینَ" و "أَرْبَعینَ" از اعداد عقود بوده که توسط تمییز مفرد منصوب (لَیْلَةً) تفسیر شده است. [8]

ب. جمع و مجرور

از عدد "ثلاثة" تا "عشرة" در اعداد مفرد[9]، مفسِّر جمع و به جهت اضافه، مجرور بوده و از جهت مذکر و مؤنّث بودن، مخالف عدد است؛[10] مانند: «سَخَّرَها عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُوماً»؛[11] در این آیه شریفه "سَبْعَ" و "ثَمانِیَةَ" از اعداد مفرد بوده که توسط مفسِّر جمع و مجرور ("لَیالٍ" و "أَیَّامٍ") تفسیر شده­اند.

ج. مفرد و مجرور

"المأة"، "الألف"، مثنای این دو[12]، جمع این دو[13]، "الملیون" و "الملیار" از اعداد مفرد هستند که برای مذکر و مؤنّث یکسان بوده و مفسِّر آنها مفرد و مجرور است؛[14] مانند: «فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ»؛[15] در این آیه شریفه "مِائَة" از اعداد مفرد بوده که توسّط مفسِّر مفرد و مجرور (عام) تفسیر شده است.

بخش دوم: عدد کنایی (غیر صریح)

اعداد کنایی، الفاظ مخصوصی هستند که از عدد کنایه آورده می­شوند[16] و عبارتند از: "کَم"، "کأیِّن"، "کذا"، "بِضع" و "بِضعة" و "نَیِّف".[17] در ادامه به نحو مستقل به مفسِّر هر یک از این اعداد اشاره می‌شود:

1. "کم"

"کم" بر دو قسم "کم استفهامی" و "کم خبری" بوده که در ادامه به مفسِّر هر یک اشاره می‌شود:

الف. "کَم استفهامی"[18]

مفسِّر "کَم استفهامی" بر دو گونه است:

1. مفرد و منصوب؛[19] مانند: «کَم عبداً مَلَکتَ»؛ در این مثال "کَم" استفهامی توسّط مفسِّر مفرد و منصوب (عبداً) تفسیر شده است.

2. مفرد و مجرور[20] و این تنها در صورتی که "کَم" به حرف جرّ، مجرور شده باشد، جایز است؛[21] مانند: «علی کَم جذعٍ بُنی بیتک»؛ در این مثال "کَم" استفهامی با حرف جرّ "علی" مجرور شده و توسّط مفسِّر مفرد و مجرور (جذعٍ) تفسیر شده است.

ب‌. "کَم خبریّة"[22]

مفسِّر "کَم خبریّة" بر چهار گونه است:

1. مفرد و مجرور به اضافه؛[23] مانند: «کَم أجیرٍ فی بیت أبی»؛ در این مثال "کَم" خبری توسّط مفسِّر مفرد و مجرور به اضافه (أجیرٍ) تفسیر شده است.

2. جمع و مجرور به اضافه؛[24] مانند: «کَم کُتبٍ لی»؛ در این مثال "کَم" خبری توسّط مفسِّر جمع و مجرور به اضافه (کُتبٍ) تفسیر شده است.

3. مفرد و مجرور به "مِن"؛[25] مانند: «کَم مِن مرَّةٍ شاهدتهُ»؛ در این مثال "کَم" خبری توسّط مفسِّر مفرد و مجرور به "مِن" (مرَّةٍ) تفسیر شده است.

4. مفرد و منصوب؛[26] مانند: «کَم عَمةً لَکَ یَا جَریرُ و خَالةً فَدْعَاءُ قَدْ حلَبَتْ علیَّ عِشَارِی»؛ در این مثال "کَم" خبری توسّط تمییز مفرد و منصوب (عَمةً) تفسیر شده است.

 

2. "کَأیّن"[27]

مفسِّر "کَأیّن" بر دو گونه است:

الف. مفرد و مجرور به "مِن"؛[28] مانند: «وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْها»؛[29] در این مثال "کَأیّن" توسّط مفسِّر مفرد و مجرور به "مِن" (آیَة) تفسیر شده است.

ب. مفرد و منصوب؛[30] مانند: «...فکأیِّن آلِماً حُمَّ ...»؛ در این مثال "کَأیّن" توسّط تمییز مفرد و منصوب (آلِما) تفسیر شده است.

3. "کذا"[31]

مفسِّر "کذا" مفرد و منصوب است؛[32] مانند: «اشتَرَیتُ کذا و کذا کتاباً»؛ در این مثال "کذا" توسّط تمییز مفرد و منصوب (کتاباً) تفسیر شده است.

مجرور شدن مفسِّر "کذا" به حرف جرّ "من" به اتفاق عالمان نحو جایز نیست اما بعضی[33] جرّ آن را به سبب اضافه در صورت عدم تکرار و عطف نشدن، جایز دانسته‌اند؛ همچون "کذا ثوبٍ" و "کذا أثوابٍ".[34]

4. "بِضع" و "بِضعَة"[35]

مفسِّر "بِضع" و "بِضعَة" جمع و مجرور است؛[36] مانند: « غُلِبَتِ الرُّومُ* فی‌ أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ* فی‌ بِضْعِ سِنین»؛[37] در این آیه شریفه "بِضع" توسّط مفسِّر جمع و مجرور (سِنین) تفسیر شده است.

5. "نیّف"[38]

مفسِّر "نیّف" مفرد و منصوب است؛[39] مانند: «ثلاثونَ و نیِّف رجلاً»؛ در این مثال "نیّف" توسّط تمییز مفرد و منصوب (رجلاً) تفسیر شده است.

 

مقاله

جایگاه در درختواره نحو

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ادات استفهام

ادات استفهام

"استفهام" مصدر باب "استفعال" از ماده‌ی "فهم" و در لغت به معنای پرسیدن به جهت شناختن و فهمیدن است.
No image

بَدَل

"بَدَل" بر وزن "فَعَل" اسم از ماده‌ی "بدل" و در لغت به معنای جانشین است. در اصطلاح نحو "بدل" تابعی است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع)نسبت داده می‌شود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است
No image

ارتباط "تمییز" و "حال"

این نوشتار در دو بخش با ذکر تفاوت و شباهت میان "تمییز" و "حال"، به مقایسه آن دو می‌پردازد
No image

اشکال "بدل" و "مبدل منه"

این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد
No image

تأویل "موصول حرفی" و "صله" به "مصدر"

در این نوشتار ابتدا چگونگی و مراحل تأویل به مصدر در دو موصول حرفی "أن" و "أنَّ" و صله‌ی آن دو بیان شده و در سایر موصول‌های حرفی ("أن" مخففه، "لو"، "کَی" و "ما") همچون طریقه مذکور در "أن" و "أنَّ" عمل می‌شود و در پایان به نکاتی پیرامون تاویل به مصدر اشاره می‌شود.

پر بازدیدترین ها

No image

احکام منادا

این مجموعه به بررسی احکام و مباحث مرتبط با منادا و بررسی ویژگی‌های چند منادای خاصّ می‌پردازد.
No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

ادات تحضیض

"تحضیض" مصدر باب "تفعیل" از ماده‌ی "حضّ" و در لغت به معنای تشویق و ترغیب به همراه مبالغه و تأکید در آن است. در اصطلاح نحو "تحضیض" عبارت است از ترغیب قوی و شدید بر انجام یا ترک عملی و "ادات تحضیض"، حروفی هستند که این معنا را افاده می‌دهند.
No image

اسم فعل

عنوان مورد بحث ترکیب اضافی و مشتمل بر دو لفظ "اسم" و "فعل" است. "اسم فعل" در اصطلاح نحو، اسمی را گویند که دلالت بر فعل معین داشته و بدون قبول علامت آن فعل و تأثیر از عوامل، متضمن معنا، زمان و عمل آن است
No image

مفعول به

عنوان مورد بحث از اسم (مفعول) و قید آن (به) تشکیل شده و در مقابلِ "مفعول مطلق" است که چنین قیدی را ندارد. لفظ "مفعول" به تنهایی، اسم مفعول از ماده‌ی (فعل) و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است
Powered by TayaCMS