دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ویژگی و نحوه‌ی کاربرد "موصول حرفی"

در این نوشتار جایگاه و ویژگی‌های هر یک از "ادات مصدری" (موصول حرفی) به صورت جداگانه بررسی می‌شود
No image
ویژگی و نحوه‌ی کاربرد "موصول حرفی"

نویسنده : اقدس رحيمي

كلمات كليدي : "أنْ" مصدري، أدات ناصبه، مقدّر بودن "أنْ" مصدري، حروف مصدري عامل، "ما"ي مصدر¬ي ظرفي

ویژگی و نحوه کاربرد موصول حرفی از مجموعه مباحث "موصول حرفی" بوده که به جهت اهمیت و تفصیل آن به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می­گیرد، از این رو به خواننده­‌ی محترم توصیه می­شود جهت فهم مطالب این نوشتار و شناخت جایگاه و اهمیت عنوان آن به مدخل "موصول حرفی" و مطالب مذکور در آن مراجعه کند. در این نوشتار جایگاه و ویژگی­های هر یک از "ادات مصدری" (موصول حرفی) به صورت جداگانه بررسی می­شود:

1. "أنْ"

الف. جایگاه "أن" مصدری در کلام

"أنْ" مصدری در دو مکان واقع می­شود:

1. ابتدای جمله؛ در این صورت "أنْ" به همراه صله­ی خود (فعل مضارع)، به عنوان مبتدا در محل رفع است؛ از این رو "أنْ" در عبارت «أنْ تصبروا خیرٌ لکم» به همراه صله خود (تصبروا ...) به عنوان مبتدا در محل رفع است.[1]

2. بعد از فعلی که به معنای یقین نباشد؛ در این صورت محل اعرابی "أنْ" و صله­ی آن طبق اقتضای جمله، متفاوت بوده و در هر یک از سه حالت اعرابی اسم (رفع، نصب و جرّ) واقع می­شود،[2] به عنوان مثال "أن تکرهوا" در آیه­ی شریفه­­ی «عسی أن تکرهوا شیئاً»[3] به عنوان فاعل "عسی"[4] در محل رفع بوده و "أن یفتری" در آیه­ی شریفه­ی «وَ مَا کاَنَ هَذَا الْقُرْءَانُ أَنْ یُفْترَى مِن دُونِ الله‌»[5]‌ به عنوان خبر "کان" در محل نصب واقع شده است.[6]

ب. برخی ویژگی‌ها‌ی "أن" مصدری

1. صله­ی "أنْ"، جمله­ی فعلیه­ای است که فعل آن ماضی یا مضارع متصرف"[7] بوده و یا به صیغه­ی امر[8] به کار می‌رود؛[9] از این رو بعد از آن، فعل جامد همچون "لیْس" واقع نمی­شود.

2. "أنْ" زمان فعل مضارع را به آینده­ی محض (استقبال) اختصاص می‌دهد[10] و در صورت وارد شدن بر فعل ماضی، زمان آن را تغییر نمی­دهد.[11]

3. "أنْ" در صورتی که بر فعل مضارع وارد شود، آن را نصب داده هر چند بر خلاف سایر ادات ناصب فعل مضارع، مقدر باشد.[12]

4. بین "أنْ" و فعل بعد از آن، چیزی به جز "لا"ی نافیه یا زائده فاصله نمی­شود.[13]

5. از ویژگی‌های "أن" مصدری این است که در مواردی پیش از فعل مضارع، مقدّر است. حکم ظاهر شدن و مقدّر بودن "أن" بر سه گونه است:

الف. وجوب ظاهر شدن "أن"[14]

ظاهر شدن "أنْ"، میان "لام" جارّه و "لا"ی نافیه ضروری است؛[15] از این رو "أن"[16] در آیه شریفه­ی «لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّة»[17] مصدری[18] بوده و میان "لام" جاره و "لا"ی نافیه، ظاهر شده است.

ب‌. وجوب مقدر بودن "أن"[19]

مقدّر بودن "أنْ" بعد از پنج[20] حرف "لام جحود"[21]، "أو"[22]، "حتّی"[23]، "فاء سبب"[24] و "واو معیّت"[25] ، ضروری است؛ از این رو "أن" در آیه­ی شریفه­ی «قالوا لن نبرحَ عَلَیه عاکفین حتّی یرجعَ إلَینا مُوسی»[26]، بعد از "حتی" و قبل از فعل مضارع (یرجع) مقدّر است.

ج‌. جواز مقدر بودن "أن"

در دو مورد ظاهر شدن یا مقدر بودن "أن" جایز است:

1. "أنْ" بعد از "لام جارّه"[27] و پیش از فعل مضارع واقع شود؛[28] از این رو "أنْ" در آیه­ی شریفه­ی «وَ أُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ»[29] بعد از "لام" جارّه و پیش از فعل مضارع (نُسْلِمَ) مقدر است اگر چه ظاهر شدن آن (لِأن نسلمَ) نیز جایز است.

2. "أن" بعد از یکی از حروف عطف "واو"، "فاء"، "ثُم" و "أو" و پیش از فعل مضارع واقع شود مشروط بر این که حرف عطف مورد نظر بر معنایی از معانی وجوب مقدر بودن "أن" دلالت نکند و معطوف علیه اسم جامدی باشد که معنای فعلی نداشته باشد؛[30] از این رو "أن" در عبارت «مقاومتُکَ العَدُوّ ثمَّ تَنتَصِرَ فخرٌ عظیمٌ» بعد از حرف عطف (ثمّ) و پیش از فعل مضارع (تنتصر) مقدر است اگر چه ظاهر شدن آن (ثمّ أن تنتصر) نیز جایز است.

 2."أنّ"

الف. جایگاه و نحوه‌­ی کاربرد

"أنَّ"[31] با دو معمول خود جزئی از جمله­ است و آن جمله نیازمند اسم می‌باشد، بنابر‌این "أنَّ" در مکانی وارد می­شود که به اسم مرفوع، منصوب و یا مجرور نیاز است و اسم مذکور تنها مصدر به تأویل رفته از "أنّ" و دو معمول آن می‌تواند باشد؛[32] به عنوان مثال در عبارت «سرّنی أنَّک بارٌّ بأهلک»، فعل (سرَّنی) نیازمند فاعل و اسم مرفوع است و آن اسم مصدری است که از به تأویل رفتن "أنَّ" و دو معمول آن حاصل می­شود؛ تقدیر عبارت «سرّنی برّک بأهلک» است.

 ب. برخی ویژگی‌های "أنّ"

1. "أنَّ" از حروف مشبّهة بالفعل بوده و معنای آن غالبا تأکید است، به این بیان که نسبت خبر به مبتدا را تأکید کرده و شک یا انکار موجود در نسبت مذکور را از بین می­برد.[33]

2. "أنَّ" از حروف مصدری عامل است، به این بیان که بر جمله­ی اسمیه وارد شده، مبتدا را به عنوان اسم خود نصب و خبر را به عنوان خبر خود رفع می‌دهد،[34] از این رو "أنَّ" در جمله­ی «عَجِبتُ أنَّ زیداً قائمٌ» از ادات مصدری عامل بوده که بر جمله­ی اسمیه وارد شده، "زیداً" را به عنوان اسم خود نصب و "قائمٌ" را به عنوان خبر رفع داده است.

3. جایگاه "أنَّ" و دو معمول آن مکانی است که به اسم نیاز باشد و این اسم در جمله ممکن است نقشهایی از قبیل فاعل، نائب فاعل، مبتدا، خبر از اسم معنا[35]، مفعول‌به، مجرور به حرف جرّ یا اضافه داشته باشد؛[36] به عنوان مثال "أنّ الجهلَ عارٌ"، در عبارت «الحقُّ أنَّ الجهلَ عارٌ» خبر از اسم معنا (الحقُّ) واقع شده است.

4. در مواردی "أنَّ" مخفف می­شود و در صورت تخفیف دارای احکامی است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود:[37]

الف. بعد از فعل یقینی یا در حکم یقین واقع می­شود؛[38] به عنوان مثال "أنْ" در آیه شریفه «عَلِمَ أنْ سَیَکونُ مِنکُم مَرضَی»[39] بعد از فعل یقینی (عَلِمَ) واقع شده و مخففه است.

ب‌. اسم "أنْ" مخففه ضمیر شأن[40] محذوف و خبر آن جمله است.[41] به عنوان مثال "أنْ" در جمله­ی «أیقنتُ أنْ علیٌّ لَمسافرٌ» مخففه بوده، اسم آن ضمیر شأن محذوف (هو) و خبر آن جمله­ی اسمیه (علیُّ لَمسافرٌ) است.

ج‌. "أنْ" مخففه بر فعل جامد وارد می­شود.[42] به عنوان مثال "لیْس" در عبارت «اعْلَم أنْ لیْس للصابر إلّا النصرُ»، فعل جامد بوده و "أنْ" مخففه بر آن وارد شده است.

د‌. در صورت وارد شدن "أنْ" مخففه بر فعل متصرف باید بین "أنْ" و فعل "سین"، "سوف" یا "قدْ" و یا حرف نفی ("لمْ"، "لَنْ"، "لا"، "ما") فاصله شود.[43]

3. "کَیْ"

"کی" مصدری، از نظر معنا و عمل در حکم "أن" مصدری است[44] و برخی از ویژگی‌های آن عبارت است از:

1. "کَیْ" زمان فعل مضارع را به آینده اختصاص می­دهد.[45]

2. اتصال "کَیْ" به فعل مضارع و فاصله نشدن میان آن دو واجب است مگر در صورتی که فاصله، "لا"ی نافیه یا "ما"ی زائده باشد:[46]

الف. فاصله شدن "لا"ی نافیه؛ از این رو فاصله شدن "لا"ی نافیه بین "کیْ" و "یَستَبدَّ" در عبارت «و زوّدنا بالأمل الکبیر لکیْلا یَسْتَبدَّ بِناَ الیأس» جایز است.

ب. فاصله شدن "ما"ی زائده؛ از این رو فاصله شدن "ما"ی زائده بین "کیْ" و "تنشطَ" در عبارت «امنح نفسک قسطها من الراحة لکَیْمَا تنشَطَ و تقوی» جایز است.

3. با توجه به این که "کَیْ" انواع متعدد دارد، علامت مصدری بودن آن این است که لام جارّه در لفظ یا تقدیر بر آن مقدّم شده باشد[47] و "أنْ" مصدری بعد از آن واقع نشود: [48]

الف. مقدم شدن "لام" جاره در لفظ؛ به عنوان مثال "کَیْ" در عبارت «أُدْرُسْ لِکَیْ تَحْفَظَ» حرف مصدری بوده که "لام" جاره در لفظ بر آن مقدم شده است.

ب. مقدم شدن "لام" جاره در تقدیر؛ به عنوان مثال "کَیْ" در در آیه شریفه «ما أَفَاءَ اللَّهُ عَلىَ‌ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى‌ فَللهِ‌َِّ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبىَ‌ وَ الْیَتَامَى‌ وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیل ‌کَى‌ْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَینْ‌َ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُم‌»[49] حرف مصدری بوده و "لام" جاره در تقدیر بر آن مقدم شده است و تقدیر آن «جعل الفی‌ء کذلک لکی لا یکون...» است. [50]

4. "ما"

"ما"ی مصدری یکی دیگر از موصول­های حرفی بوده که بر دو گونه است:

الف. مصدری ظرفی

"ما"ی مصدری ظرفی، حرف مصدری زمانی است که قبل از آن "زمان"، "مدة"، و یا "وقت" و مانند اینها مقدر است.[51] به عنوان مثال "ما" در جمله­ی «سأُصاحبُک مادُمتَ مُخلِصا»، "ما" مصدریظرفی بوده و "دُمتُ" صله­ی آن است که به همراه "ما" تأویل به مصدر رفته و تقدیر آن «سَأُصاحبُک مدَّةَ دَوَامِک مُخلِصاً» است.

ب. مصدری غیر ظرفی

"ما"ی مصدری غیر ظرفی، حرف مصدری است که "أن" مصدری، صلاحیت واقع شدن در جای آن را دارد، با این تفاوت که "ما" بر خلاف "أن" عامل نیست و زمان فعل را تغییر نمی­دهد؛[52] به عنوان مثال "ما" در آیه شریفه «عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّم‌»[53] مصدری غیر ظرفی بوده که در صورت تاویل به مصدر تقدیر آن "عزیز علیه عَنَتُکم" می‌باشد. [54]

نکته

باید توجه داشت صله­ی هر دو نوع "ما"ی مصدری، فعل ماضی متصرف است اما گاهی بر فعل مضارع متصرف یا جمله­ی اسمیه[55]­ نیز وارد می­شوند:[56]

الف. فعل ماضی متصرف؛ به عنوان مثال "أهملَ" در عبارت «فزعتُ ممّا أهمَلَ الرجلُ»، فعل ماضی متصرف و صله­ی"ما"ی مصدری است.

ب. فعل مضارع متصرف؛ به عنوان مثال "تُکرم" در عبارت «إنی أبتهج بما تکرم الأخوان»­ فعل مضارع متصرف و صله­ی "ما"ی مصدری است.

ج. جمله­ی اسمیه؛ به عنوان مثال "العملُ نافعٌ" در عبارت «یَرضینی ما العملُ نافعٌ»، جمله­ی اسمیه و صله­ی "ما"ی مصدری است.

 

5. "لَوْ"

"لو" کاربردهای مختلفی دارد و در یک کاربرد حرف مصدری است که در اکثر موارد بعد از ماده "ودَّ"، "یودّ" و هم معنای آن مانند "أحبّ"، "رغب"، "اختار"، واقع می­شود.[57] در ادامه به برخی ویژگی‌های "لوْ" اشاره می‌شود:

1. "لوْ" زمان فعل مضارع را به آینده­ی محض اختصاص می­دهد.[58]

2. "لوْ" حرف مصدری عامل نبوده و فعل مضارع را نصب نمی­دهد.[59]

3. صله­ی "لوْ" مصدری، فعل ماضی یا مضارع متصرف است و گاهی به جمله­ی اسمیه نیز متصل می‌شود:[60]

الف. ماضی متصرف؛ به عنوان مثال "رأیتک" در عبارت «وددتُ لوْ رأیتُک معی فی نزهة» ماضی متصرف و صله­ی "لوْ" است.

ب. مضارع متصرف؛ به عنوان مثال "یُعمّرُ" در آیه­ی شریفه­ی «یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَة»[61] فعل مضارع متصرف و صله­ی "لوْ" است.[62]

ج. جمله­ی اسمیه؛ به عنوان مثال "لوْ" در آیه­ی شریفه­ی «وَ إن یأتِ الأحزابُ یودّوا لو أنّهم بادون فی الإعراب»،[63] حرف مصدری بوده که به "أنَّ" و دو معمول آن ("هم"، "بادونَ") متصل شده است.[64]

 6. همزه­ی تسویه

گاهی همزه از معنای استفهام حقیقی خارج شده و دارای معانی دیگری می­شود که تسویه از جمله­ی آن معانی است،[65] در ادامه به جایگاه و کاربرد همزه­ی تسویه اشاره می­شود:

الف. جایگاه

"همزه­ی تسویه" بر جمله­ای وارد می­شود که جایگزین شدن مصدر به جای آن صحیح باشد و بعد از تعابیری همچون "سواء"، "ما ابالی"، "ما ادری"، "لیت شعری" و مانند آنها، واقع می‌شود.[66]

ب. کاربرد

همزه­ی تسویه بر مساوی بودن حکم دو جمله­ی بعد از آن نزد متکلم دلالت دارد، به این بیان که برای متکلم محقق شدن معنای جمله­ی اول یا جمله­­ی دوم فرقی ندارد؛[67] به عنوان مثال همزه (أ) در آیه­ی شریفه­ی «إنّ الّذین کفروا سواءٌ علیهم أ أنذرتَهم أم لم تُنذرهم»[68] همزه تسویه است؛ به این بیان که همزه بعد از کلمه­ی "سواء" قرار گرفته و واقع شدن مصدر (إنذار) به جای جمله (أنذرتهم) جایز است و "انذار" و "عدم انذار" نزد متکلم مساوی است.

نکته

همزه­ی تسویه گاهی در کلام ذکر شده و گاهی مقدر است؛[69] به عنوان مثال همزه (أ) در عبارت «سواءٌ علیهم فَعَلتَ ذلک أم أهملتَه» قبل از "فعلتَ" مقدر است.

مقاله

جایگاه در درختواره نحو

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ادات استفهام

ادات استفهام

"استفهام" مصدر باب "استفعال" از ماده‌ی "فهم" و در لغت به معنای پرسیدن به جهت شناختن و فهمیدن است.
No image

بَدَل

"بَدَل" بر وزن "فَعَل" اسم از ماده‌ی "بدل" و در لغت به معنای جانشین است. در اصطلاح نحو "بدل" تابعی است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع)نسبت داده می‌شود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است
No image

ارتباط "تمییز" و "حال"

این نوشتار در دو بخش با ذکر تفاوت و شباهت میان "تمییز" و "حال"، به مقایسه آن دو می‌پردازد
No image

اشکال "بدل" و "مبدل منه"

این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد
No image

تأویل "موصول حرفی" و "صله" به "مصدر"

در این نوشتار ابتدا چگونگی و مراحل تأویل به مصدر در دو موصول حرفی "أن" و "أنَّ" و صله‌ی آن دو بیان شده و در سایر موصول‌های حرفی ("أن" مخففه، "لو"، "کَی" و "ما") همچون طریقه مذکور در "أن" و "أنَّ" عمل می‌شود و در پایان به نکاتی پیرامون تاویل به مصدر اشاره می‌شود.

پر بازدیدترین ها

No image

احکام منادا

این مجموعه به بررسی احکام و مباحث مرتبط با منادا و بررسی ویژگی‌های چند منادای خاصّ می‌پردازد.
No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

ادات تحضیض

"تحضیض" مصدر باب "تفعیل" از ماده‌ی "حضّ" و در لغت به معنای تشویق و ترغیب به همراه مبالغه و تأکید در آن است. در اصطلاح نحو "تحضیض" عبارت است از ترغیب قوی و شدید بر انجام یا ترک عملی و "ادات تحضیض"، حروفی هستند که این معنا را افاده می‌دهند.
No image

اسم فعل

عنوان مورد بحث ترکیب اضافی و مشتمل بر دو لفظ "اسم" و "فعل" است. "اسم فعل" در اصطلاح نحو، اسمی را گویند که دلالت بر فعل معین داشته و بدون قبول علامت آن فعل و تأثیر از عوامل، متضمن معنا، زمان و عمل آن است
No image

مفعول به

عنوان مورد بحث از اسم (مفعول) و قید آن (به) تشکیل شده و در مقابلِ "مفعول مطلق" است که چنین قیدی را ندارد. لفظ "مفعول" به تنهایی، اسم مفعول از ماده‌ی (فعل) و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است
Powered by TayaCMS