دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ششصد و شصت و شش

ششصد و شصت و شش
ششصد و شصت و شش

كلمات كليدي : 666، وحش، مكاشفه يوحنا، 616

نویسنده : محمد صادق احمدي

یکی از مواردی که در ادبیات متون دینی بسیار بکار رفته، استفاده از نمادها و مفاهیم خاص است. زیرا نماد می‌تواند یادآور خوبی برای آنچه مورد نظر دین است باشد و در عین حال از بکار بردن مصداق نیز پرهیز می‌شود. به عنوان مثال می‌توان از عدد هفت نام برد. این عدد می‌تواند اشاره به معنای واقعی داشته باشد، به عنوان نماد از کثرت یا هر معنای دیگری بکار گرفته شود.

کتاب مقدس در موارد بسیاری چه در داستان‌های تاریخی و چه در بیان احکام و روایات از اعداد بهره فراوان برده است. سفر لاویان و تثنیه دو نمونه از کاربرد‌های اعداد در کتاب مقدس را نشان می‌دهند.

در عهد جدید نیز در مواردی از اعداد با اهمیت استفاده شده است. این مسأله با توجه به تعداد حورایون عیسی که دوازده نفر بودند قابل فهم‌تر است. زیرا زمانی که بنابر نقل کتاب مقدس یهودای اسخریوطی اقدام به خودکشی می‌کند و تعداد حواریون به یازده نفر تقلیل می‌یابد، ایشان اقدام به تکمیل دوازده نفر نموده و برای تعیین نفر دوازدهم از میان نامزدها به قید قرعه یکی را انتخاب کردند.

اما ذکر اعداد مهم در مواردی نیز به این صراحت نبوده و دارای ابهاماتی در تعیین مصداق است. به عنوان نمونه می‌توان از ذکر هفت کلیسا و یا خروج وحش از دریا و از زمین اشاره کرد. در مکاشفه یوحنا که اصولاً کتابی رمزآلود و پیشگویانه است، این وحش دوم را با عدد 666 معرفی کرده است.

کاربردهای عدد 666 در کتاب مقدس

این عدد در اشاره به سه مفهوم در کتاب مقدس بکار رفته است:

یکی از این موارد زمانی است که کتاب مقدس در صدد شمارش افراد "بنی‌ادونیقام" است در زمانی که ایشان در حال بازگشت از جلای بابلی به اورشلیم و یهودیه هستند: «و اینانند اهل ولایت‌ها که از اسیری‌ِ آن اشخاصی که نبوکدنصّر پادشاه بابل به بابل به اسیری برده بود برآمدند و هرکدام از ایشان به اورشلیم و یهودا و شهر خود برگشتند. اما آنانی که همراه زر‌ُّبابل آمدند یشوع و نَحمیا و سرایا و ر‌َعِیلایا و مرد‌َخای و بِلشان و مِسفار و بِغوای و ر‌َحوم و بعنَه. و شماره مردان قوم اسرائیل:

بنی‌فرعوش دو هزار و یکصد و هفتاد و دو. بنی‌شَفَطیا سیصد و هفتاد و دو. بنی‌آر‌َح هفتصد و هفتاد و پنج. بنی‌فَحت موآب از بنی‌یشوع و یوآب دوهزار و هشتصد و دوازده. بنی‌عیلام هزار و دویست و پنجاه و چهار. بنی‌ز‌َتُّونَه صد و چهل و پنج. بنی‌ز‌َکّای هفتصد و شصت. بنی‌بانی ششصد و چهل و دو. بنی‌بابای ششصد و بیست و سه. بنی‌‌‌اَزجد هزار و دویست و بیست و دو. بنی‌ا‌َد‌ُونیقام ششصد و شصت و شش.»[1]

مورد بعدی وزن طلاهای مربوط به سلیمان است که در دو مورد در کتاب مقدس بکار رفته است: « و وزن طلایی که در یک‌سال نزد سلیمان رسید ششصد و شصت و شش وزنه طلا بود.»[2] « و وزن طلایی که در یک‌سال به سلیمان رسید ششصد و شصت و شش وزنه طلا بود»[3]

مورد سوم که مهم‌ترین مورد بکارگیری این عدد در کتاب مقدس است به کتاب مکاشفه یوحنا مربوط می‌شود: « و دیدم وحش دیگری را که از زمین بالا می‌آید و دو شاخ مثل شاخ‌های بر‌ّه داشت و مانند اژدها تکلّم می‌نمود و با تمام قدرتِ وحشِ نخست در حضور وی عمل می‌کند و زمین و سکنه آن‌را بر این وامی‌دارد که وحش نخست را که از زخم مهلک شفا یافته بپرستند. و معجزاتِ‌ عظیمه بعمل می‌آورد تا آتش را نیز از آسمان در حضور مردم به زمین فرود آور‌َد. و ساکنان زمین را گمراه می‌کند به‌آن معجزاتی که به وی داده شد که آن‌ها را در حضور وحش بنماید. و به ساکنان زمین می‌گوید که صورتی را از آن وحش که بعد از خوردنِ زخمِ شمشیر زیست نمود بسازند. و به وی داده شد که آن صورتِ وحش را روح بخشد تا که صورت وحش سخن گوید و چنان کند که هرکه صورت وحش را پرستش نکند کشته گردد. و همه را از کبیر و صغیر و دولتمند و فقیر و غلام و آزاد بر این وامی‌دارد که بر دست راست یا بر پیشانی‌ خود نشانی گذارند. و اینک هیچکس خرید و فروش نتواند کرد جز کسی که نشان یعنی اسم یا عددِ‌ اسم وحش را داشته باشد. در اینجا حکمت است. پس هر که فهم دارد عدد وحش را بشمارد زیرا که عدد انسان است و عددش ششصد و شصت و شش است.»[4]

مصادیق وحش شماره 666

این عدد در کتاب مکاشفه یوحنا در اشاره به جانور یا وحش بکار رفته است. در هر صورت آنچه این عدد در اشاره بدان بکار رفته است، ضد مسیح خوانده می‌شود. ضد مسیح را بسیاری "امپراتوری روم" می‌دانند که در خلال قرن نخست میلادی کلیسای مسیحی را مورد شکنجه و آزار قرار می‌داد. برخی دیگر نیز مصداقی دیگر برای آن یافته‌اند. ایشان احتمال می‌دهند که روحانیون مشرک رومی همان ضد مسیح و مصداق عدد 666 باشند.[5] با این همه بسیاری از رهبران نهضت اصلاح دینی مصداق حقیقی این واژه را در "دستگاه پاپی" می‌یافتند و ایشان را نماد وحش می‌پنداشتند.[6]

برخی نیز امپراتور "نرون" را مصداق این عدد می‌دانستند و بر این تطبیق دلالیلی نیز اقامه می‌کردند که مهم‌ترینش تطبیق ترکیب عبری نام او با عدد 666 در حروف ابجد است.

پدران کلیسایی نیز در نوشته‌های خود بارها به ضد مسیح اشاره کرده‌اند. این اشارات که صراحتاً با "دیداکه" آغاز گشته در نوشتجات شورای نیقیه تکمیل گشته است.

666یا 616؟

در اغلب دست نوشته‌های عهد جدید و نیز ترجمه انگلیسی از کتاب مقدس، شماره وحش، 666 قید شده است. این در حالی است که در برخی از دیگر نسخه‌های انتقادی متن یونانی مانند نسخهNovum Testamentum Graece (عهد جدید یونانی) عدد وحش 616 ذکر شده که با عدد مشهور 666 تفاوت دارد.[7]

حتی ایرنئوس نیز که در عداد نخستین پدران کلیسایی شمرده می‌شود درباره قرائت 616 درمورد عدد وحش می‌دانست، گرچه آن را نمی‌پذیرفت. برخی معتقدند که عدد 666 جایگزین 616 در کتاب مقدس شده است و این جایگزینی یا بخاطر شباهت این عدد با عدد 888 است که در زبان یونانی قدیم عدد عیسای مسیح بود، و یا اینکه به این علت که 666 حاصل جمع اعداد ترتیبی از یک تا سی و شش است ان را با 616 عوض کرده‌اند.[8]

در برخی از ترجمه‌های تفسیری در ترجمه عبارت "در اینجا حکمت است. پس هرکه فهم دارد عدد وحش را بشمارد" از عبارت یونانیψηφισάτω (psefisato) استفاده شده است. و ممکن است که این عبارت فقط به معنای شمارش ترجمه نشود، بلکه شامل حساب کردن[9]، رأی دادن[10] و یا تصمیم داشتن[11] نیز بشود.[12]

شباهت وحش یوحنا و دانیال

برخی معتقدند که تصویر کلی جانور وحشی از نبوت‌های دانیال گرفته شده است. با این تفاوت که در دانیال هر وحشی به شکل جداگانه نماینده یک پادشاهی است، اما در مکاشفه سه وحشی که حضور دارند به یک پادشاهی متعلقند، امپراتوری مشرک روم:[13]

« در سال اول بلشصَّر پادشاه بابل دانیال در بسترش خوابی و رؤیاهای سرش را دید. پس خواب را نوشت و کلیه مطالب را بیان نمود. پس دانیال متکلم شده گفت: “شبگاهان در عالم رؤیا شده دیدم که ناگاه چهار باد آسمان بر روی دریای عظیم تاختند. و چهار وحش بزرگ که مخالف یکدیگر بودند از دریا بیرون آمدند. اول آن‌ها مثل شیر بود و بال‌های عقاب داشت و من نظر کردم تا بال‌هایش کنده گردید و او از زمین برداشته شده برپای‌های خود مثل انسان قرارداد گشت و دل انسان به او داده شد. و اینک وحش دوم دیگر مثل خرس بود و بر یک طرف خود بلند شد و در دهانش در میان دندان‌هایش سه دنده بود و وی را چنین گفتند: برخیز و گوشت بسیار بخور. بعد از آن نگریستم و اینک دیگر مثل پلنگ بود که بر پشتش چهار بال مرغ داشت و این وحش چهار سر داشت و سلطنت به او داده شد. بعد از آن در رؤیاهای شب نظر کردم و اینک وحش چهارم که هولناک و مهیب و بسیار زورآور بود و دندان‌های بزرگ آهنین داشت و باقیمانده را می‌خورد و پاره ‌پاره می کرد و به پای‌های خویش پایمال می‌‌نمود و مخالف همه وحوشی که قبل از او بودند بود و ده شاخ داشت.»[14]

نامشخص بودن عدد 666

بسیاری بر این باورند که عدد 666 که در اینجا محل بحث است، دارای معنایی مبهم بوده و نشانگر مصداق خاصی نیست. یعنی وقتی در اینجا 666 ذکر شده است، معلوم نیست که دقیقا منظور از آن 666 باشد. با رجوع به دیگر متون کتاب مقدس بخوبی روشن می‌شود که اعداد گاهی به شکلی مبهم ذکر شده‌اند و به عنوان نمونه از یک عدد برای چند مصداق مختلف استفاده شده است، مصادیقی که گاه مبهم و نامعین هستند. همین نکته داشتن معنای واقعی برای 666 را اندکی دشوار می‌کند. مثلاً در دوم مکابیان از اعداد بزرگ تصاویر مختلفی ارئه شده است، اعدادی که مبهم هستند و تعیین 666 را نیز مشکل می‌سازند. به عنوان نمونه:

در آیه نهم یکبار دویست و چهل نیم بشمار آمده و بار دیگر پانصد و پنجاه در حدود نیم. حال معلوم نیست که این نیم در دو مورد نظر به چه معنایی است و دقیقا نصف چه عددی منظور است.

هفتصد و پنجاه در آیه 17 سه چهارم حساب شده است. که به نظر می رسد سه چهارم هزار مد نظر باشد.

اما ششصد در آیه 29 دو سوم هزار لحاظ شده است. در حالی که ششصد دو سوم هزار نیست.

در کتاب‌های قانونی کتاب مقدس نیز ششصد به شکلی مبهم دو سوم هزار است: «پس داود و مردانش که تخمیناً ششصد نفر بودند برخاسته از قَعِیلَه بیرون رفتند و هرجایی که توانستند بروند رفتند.»[15] جالب اینجاست که در موارد دیگر همین حدود ششصد نفر با دقیقاً ششصد نفر یکسان پنداشته شده‌اند.[16]

همین حقایق کتاب مقدس ثابت می‌کنند که ششصد و شصت و شش دو سوم هزار است و از آنجا که هزار نامعین است، ششصد و شصت و شش نیز مبهم است و نمی‌تواند چیزی را تعریف کرده و نشانگر مصداق خاصی برای این عدد باشد.[17]

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

فردریک شلایر ماخر Friedrich Schleiermacher

فردریک شلایر ماخر Friedrich Schleiermacher

معمولا هر پدیده سنّتی وقتی با یک جریان جدید مواجه شود، اگر باهم هم‌خوانی نداشته باشند، هیچ‌یک، دیگری را نمی‌پذیرند و هر دو نافی هم می‌شوند. در بررسی تاریخ کلیسا، اعم از کاتولیک و پروتستان، نیز دقیقا به‌همین تقابل می‌رسیم؛ تقابل دیدگاه‌های سنّتی و مدرن.
No image

ماروزیا MAROZIA

ششصد و شصت و شش

ششصد و شصت و شش

No image

همیستکان hamestakan

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS