دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

الاهیات رهایی بخش Liberation Theology

No image
الاهیات رهایی بخش Liberation Theology

كلمات كليدي : الاهيات كاتوليك، تحركات الاهياتي مسيحيت، الاهيات سياسي، الاهيات قرن بيستم، الاهيات آزادي

نویسنده : محمد بخارائي (رفايي)

الاهیات رهایی‌بخش، استعمال خاصی از الاهیات سیاسی در باب فقر و ظلم است که در آمریکای لاتین بنیان گذاشته شد. الاهیات رهایی‌بخش تلاشی بود که در آمریکای لاتین صورت گرفت تا بدین وسیله به آموزههای کتاب مقدس در مسیحیت اولیه (که وابسته به حکومت نبود) بازگردد. در الاهیات رهایی‌بخش اعتقاد بر این است که مهم‌ترین اعمال خدا در کتاب مقدس اعمالی است که با نجات (از ظلم، بردگی، تبعید، گناه) سر و کار دارند. طبق این رأی، خدا ارتباط ویژهای با فقرا و مستضعفان هر جامعهای دارد. بنابر این الاهیات رهایی‌بخش با نوعی تعهد در برابر فقرا و مبارزه برای آنان آغاز میشود و الگوی اصلی خود را در حیات عیسی می‌یابد، به این عنوان که او همه مسیحیان را به ریشه‌کن کردن هر نوع ظلمی فرا میخواند.[1]

 

تاریخچه

در سال 1968 اسقفان کلیساهای کاتولیک امریکای لاتین که در شهر مدلین[2] در کولومبیا گرد هم آمده بودند، موجب انقلابی در الاهیات شدند. این دومین گردهمایی اسقفان امریکای لاتین بود که به گردهمایی مدلین مشهور شد. این اسقفان با محکوم کردن همراهی سنتی کلیسا با قدرتهای حاکم بر امریکای لاتین و با توصیف شرایط امریکای لاتین به عنوان "خشونت نهادینه شده" عصر جدیدی را در الاهیات مسیحی آغاز نمودند.[3]

غالبا دومین گردهمایی اسقفان در "مدلین" را نقطه شروع حقیقی "الاهیات رهایی‌بخش" میدانند. بر اساس نظر یکی از متألهان پیرو الاهیات رهایی‌بخش در امریکای شمالی این گردهمایی در حیات کلیسایی امریکای لاتین موجد انقلابی شد که در نهایت به معنای انقلاب در تاریخ امریکای لاتین خواهد بود.[4]

در سال 1979 اسقفان امریکای لاتین مجددا گرد هم آمدند تا شرایط اجتماعی و اقتصادی امریکای لاتین را مورد بررسی قرار دهند و الاهیات رهایی‌بخش را که بذر آن در گردهایی مدلین کاشته شده بود، مجددا ارزیابی کنند. هدف از این گردهمایی اسقفان امریکای لاتین که به سبب برگزاری آن در شهر پوئبلای مکزیک، "گردهایی پوئبلا" نام گرفت، آن بود که در موضع‌گیریهای افراطی گذشته، تعادل ایجاد شود، اما این هدف تحقق نیافت. این گردهمایی با تاثیر الاهیاتی این ایده که "خدا فقیران را ترجیح میدهد" و با انتفاد از دیکتاتوریهای نظامی حاکم بر کشورهای امریکای لاتین و با تجلیل از " جوامع بنیادین" مسیحیان پیرو الاهیات رهایی‌بخش که یک دهه پدید آمده بودند تنها باعث شد تا حیاتی تازه در کالبد جنبش نوپای الاهیات رهایی‌بخش دمیده شود.[5][6]

 

کتاب مقدس و بنی‌اسرائیل

عالمان الاهیات رهایی معتقد هستند تعهدشان به فقرا، دیدگاه مجزایی درباره عمل اجتماعی مسیحی مربوط به آمریکای لاتین است، و نیز ادعا میکنند این نوع الاهیات روش کاملا نوینی برای فهم مسیحیت و آموزههای آن است که نوعی تجربه از خدا را بیان میکند که با مسائل انسانی جهان، سر و کار دارد. از نظر متالهان الاهیات رهایی‌بخش، کتاب مقدس و الاهیات عهدی آن، تاریخی از نجات است. وقتی انسانهای در بند ناله سر دادند خدا آنان را آزاد کرد آنان را مسئول تثبیت صلح و عدالت در زمین قرار داد. وقتی بنی‌اسرائیل این رسالت را فراموش کردند خدا آن را از طریق پیامبران به آنان یاد آوری کرد.

همچنین از نظر عالمان الاهیات رهایی‌بخش، رسالت عیسی متوجه فقرا بود و زندگی او صرف مبارزه با خودخواهیهای انسان شد.[7]

 

اصطلاح الاهیات رهایی‌بخش

اصطلاح الهیات رهایی‌بخش را از لحاظ تئوری میتوان در مورد هر نظام الاهیاتی که هدفش مقابله با شرایطی ظالمانه است یا در پاسخ به چنین شرایطی به وجود آمده است به کار برد. در این مفهوم ، الاهیات فمینیست را هم میتوان نوعی الاهیات رهایی‌بخش دانست، کما اینکه عنوان قبلی آن یعنی "نهضت رهایی زنان" نیز گویای همین امر است. همچنین الاهیات سیاهان[8] را بی‌تردید میتوان نوعی الاهیات رهاییبخش دانست. با این حال این اصطلاح در عمل تنها به دیدگاه الاهیاتی خاصی اطلاق میشود که خاستگاه آن شرایط امریکای لاتین در دهههای 1960 و 1970 میلادی است.[9]

با پایان سالهای دهه 1960، متالهان جدید رادیکال برخوردی کاملا انتقادی با تمام شکلهای مدون الاهیات معاصر داشتند. آنها بر این باور بودند که متالهان معاصر تلاشهای خود را تنها معطوف نخستین مرحله نقد روشنگری در مسیحیت کردهاند، یعنی تمام تلاش خود را برای مبارزه با خداناباوری نمودهاند. آنها بر این باور بودند که زمان آن رسیده است که متالهان به دومین مرحله روشنگری بپردازند یعنی وضعیت موجود اجتماعی- اقتصادی را زیر سئوال ببرند.[10]

 

الاهیات رهایی‌بخش، وامدار نهضت مارکسیست

به اعتقاد بسیاری این همان نگرشی بود که متفکرانی چون کارل مارکس مطرح کرده بودند. از این دیدگاه الاهیات رهایی‌بخش عمیقانه به نظریه مارکسیسم مدیون است. بسیاری از ناظران غربی به همین دلیل از این نهضت انتقاد کردهاند آن را اتحادی نامیمون بین مسیحیت و مارکسیسم دانستهاند، ولی الاهی‌دانان پیرو این نهضت با استناد به دو دلیل قویا از استفاده از نظریات مارکس دفاع کردهاند. نخست آنکه میگویند مارکسیسم " ابزاری است برای تحلیل اجتماع" ( گوتیرز[11]) که از طریق آن میتوان به وضع کنونی جامعه امریکای لاتین پی برد و برای بهبود وضع اسفناک فقرا چارهای جست. دوم اینکه، مارکسیسم برنامهای سیاسی در اختیار میگذارد که از طریق آن میتوان نظام اجتماعی غیر عادلانه کنونی را منهدم ساخت و اجتماع عادلانه‌تری ایجاد نمود.

الاهی‌دانان این نهضت با اشاره به این نکته که "توماس آکویناس" نیز در روشهای الاهیاتی خود از آراء ارسطو استفاده میکرد، چنین استدلال کردهاند که آنان هم دارند از همین کار آکویناس پیروی میکنند یعنی از فیلسوفی غیر مذهبی استفاده میکنند تا به مفاهیم مسیحی، غنا و اعتبار ببخشند. البته باید توجه داشت که از نظر الاهیات رهایی‌بخش، جانبداری خدا از فقرا صرف ایدهای من درآوردی نیست که به اقتضای شرایط حاکم بر امریکای لاتین یا براساس نظریات مارکس مطرح شده باشد، بلکه جزء لاینفک پیام انجیل است.[12]

 

پدر الاهیات رهایی‌بخش

در سال 1971 کتابی تحت عنوان "الاهیاتی در مورد رهایی" به قلم کشیش "گوستاو گوتیرز" منتشر گشت که به کتاب مرجع این جنبش تبدیل شد. گوتیرز بعدها به پدر الاهیات رهایی‌بخش مشهور شد.[13]

گردهمایی مدلین و انتشار کتاب گوتیرز، سیلی از نظرها و انتقادات را برانگیخت که در دهه 1970 به دل‌مشغولی اصلی محافل الاهیاتی تبدیل شد. آیا اسقفان و متألهان کاتولیک از وقوع انقلاب خشونت بر در امریکای لاتین دفاع میکردند؟ آیا عیسی نیز مانند چه‌گوارا و کامیلو تورس[14] فردی انقلابی بود؟

 

رهایی از کلیسای حکومتی

اساسا همانطور که گفته شد، الاهیات رهایی‌بخش، جنبشی الاهیاتی است که از امریکای لاتین و دیگر کشورهای جهان سوم سرچشمه گرفته است. نقطه شروع این الاهیات فریفتگی کلیسا و نگرش بسیار مادی کلیسا بود. عدم توجه کلیسا به شرایط اجتماعی مردم و فقیران سبب شد فقیران قشرهای تحت فشار و متفکرینی که خود طعم فقر را چشیده بودند به فکر اصلاح در ساختار این الاهیات افتند. لذا میتوان گفت الاهیات رهایی‌بخش قصد داشت تا به کتاب مقدس و کلیسای غیر وابسته و غیر حکومتی اولیه باز گردد.[15]

بنابر این عدم توجه و رسیدگی کلیسا به اعضایش موجد انقلابی بزرگ در الاهیات مسیحی و امریکای لاتین شد. [16] این رویکرد نوین، حضور خدا را در مبارزه تنگدستان برای رهایی از ظلم و ستم تصدیق میکند، و به تعبیری از زبان بزرگترین مدافع آن: «الهیات رهایی ریشه در ستیز انقلابی دارد».[17]

 

مضامین اصلی

مضامین اصلی الاهیات رهایی‌بخش امریکای لاتین را میتوان چنین خلاصه کرد:

1- الاهیات رهایی‌بخش به مظلومان توجه دارد. یکی از عالمان الاهیات مسیحی به نام سوبرینو میگوید: «فقرا تنها منبع الاهیاتی موثق برای درک تعالیم و حقیقت مسیح هستند، کلیسا در وضعیتی که امریکای لاتین با آن روبروست از فقرا جانبداری میکند».

2- الاهیات رهایی‌بخش، تأملی است انتقادی بر نحوه عملکرد انسان. به قول گوتیرز «این الاهیات، تاملی است انتقادی بر نحوه عملکرد فرد مسیحی در پرتو کلام خدا».[18] شناخت حقیقی خدا هیچگاه با بی‌تفاوتی و بی‌اعتنایی نسبت به امور پیرامون‌مان همراه نیست، بلکه چنین شناختی از طریق تعهد نسبت به آرمان فقرا میسر میشود. به این ترتیب الاهیات رهایی‌بخش این باور روشنگری را که تعهد مانع شناخت است رد میکند.[19]

 

ریشههای الاهیات رهایی‌بخش

ریشههای الاهیات رهایی‌بخش را میتوان هم در گذشتههای دور و هم در رخدادهای معاصر جستجو کرد. بسیاری از مدافعان آن به کشیش اسپانیایی قرن شانزدهم، "بارتولومه لاس کاساس"[20] اشاره میکنند که در امریکای لاتین زندگی میکرد. وی از بومبان امریکایی که مورد ظلم و تعدی فاتحان اسپانیایی قرار گرفته بودند دفاع میکرد. این اسپانیایی‌ها بومیان امریکایی را انسان نمی‌دانستند. "لاس کاساس" نزد امپراطوری اسپانیا چنین استدلال میکرد که ساکنان بومی امریکای لاتین انسانند و به صورت خدا آفریده شدهاند، بنابر این شایسته هستند که به آنها احترام گذاشته شود و با عدالت با آنها رفتار گردد. وی رستگاری را از عدالت اجتماعی جدایی ناپذیر میدانست.[21]

ریشههای متأخرتر الاهیات رهایی‌بخش را میتوان در رخدادها و جنبشهای سکولار و دینی اواسط قرن بیستم جستجو نمود. از جمله این رخدادها الاهیات سیاسی است. مدافعان این الاهیات در آثارشان پراکسیس سیاسی یا حضور متعهدانه در امور سیاسی را نقطه شروع اندیشه ورزی الهیاتی میدانستند، و بدین‌سان برخی از مبانی اولیه روش متمایز الاهیات‌رهایی‌بخش را ارائه کردند.

یکی دیگر از رخدادهای مهم در شکل گیری الاهیات رهایی‌بخش، تشکیل شورای دوم واتیکان بود که بین سالهای 1962 تا 1965در رم تشکیل شد. این شورا در بسیاری از ابعاد کلیسای کاتولیک انقلاب پدید آورد و به عقیده بسیاری از محققان، راه را برای فعالیت جدی روحانیون و غیر روحانیون در امور اجتماعی و سیاسی گشود.[22]

همچنین از ریشههای اصلی الاهیات رهایی‌بخش نیز به شرایط خاص امریکای لاتین مربوط میشود. در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 توسعه اقتصادی که ابزاری بسنده برای زدودن فقر در امریکای لاتین تلقی میشد، یاس و سرخوردگی فزایندهای به بار آورد. پائولو فریییره[23]متخصص علوم تربیتی معتقد بود چون علت اصلی فقر تعداد اندکی از ثروتمندان هستند که از موقعیت خود دفاع میکنند، پس فقیران باید خودشان را از "ذهنیت تحت سلطه بودن" و ثروتمندان را نیز از "ذهنیت سلطه‌گر بودن" آزاد سازند.[24]

 

مخالفت با الاهیات رهایی‌بخش

در سپتامبر 1984 واتیکان بیانیهای انتقادی در مورد الاهیات رهایی‌بخش منتشر ساخت. این بیانیه که عنوان آن "تعلیم در باب برخی ابعاد الاهیات رهایی‌بخش" بود، توسط کاردینال یوزف راتزینگر[25] نوشته شده بود و امضای او نیز در پایان آن دیده میشد. وی ریاست "مجمع مقدس آموزه ایمان" را بر عهده داشت، یعنی نهادی در کلیسای کاتولیک که وظیفه تشخیص بدعتها و اصلاح آنها را بر عهده دارد. راتزینگر در این بیانیه به مسیحیان کاتولیک در مورد نقایص الاهیات رهایی‌بخش هشدار میدهد و خصوصا پذیرش غیر نقادانه مفاهیمی را که به عقیده وی از تفکر مارکسیتی به عاریت گرفته شدهاند را مورد انتقاد قرار میدهد.[26]

یک سال پس از آن، کاردینال راتزینگر و مجمع مقدس، لئوناردو بوف[27] را که یکی از رهبران اصلی الاهیات رهایی‌بخش بود و در برزیل میزیست، برای یک سال مجبور به سکوت کردند. در همان زمان، گوتیرز برای ادای پارهای توضیحات در برابر نمایندگان کلیسای کاتولیک قرار گرفت. با این حال، پس از آن او نه محکوم و نه وادار به سکوت شد. بلکه، برعکس، مواضع کلیسای کاتولیک در برابر الاهیات رهایی‌بخش در مقایسه با موضع گیری سال 1984 ملایم‌تر شد. گواه این امر، دومین بیانیه‌ی راتزینگر بود که در آوریل 1986 تحت عنوان "تعلیم در باب آزادی و رهایی مسیحی" منتشر شد. اگر چه در این بیانیه نیز از برخی ابعاد الاهیات رهایی‌بخش انتقاد میشد، لحن آن و نحوه استدلالش، بیشتر از آنکه موجبات دل‌نگرانی متالهان الاهیات رهایی را فراهم سازد، باعث تسلی خاطر آنها شد.[28] علی رغم چنین حرکتهایی در جهت پذیرش الاهیات رهایی‌بخش ، مناقشه در مورد آن همچنان ادامه دارد.[29]

مقاله

نویسنده محمد بخارائي (رفايي)
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS