دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

علل دروغگوئی بچه ها

No image
علل دروغگوئی بچه ها

علل دروغگوئي بچه ها

نسیبه رجبی

بیشتر کودکان در برخی موارد دروغ می‌گویند، اما شاید وقتی این مسئله برای اولین مرتبه اتفاق می‌افتد برای والدین عجیب باشد.

یادگیری دروغگویی قسمتی از مراحل رشد کودک است. دراین جا چگونگی ارائه اهمیت صداقت به کودکان را یاد می‌گیرید.

چرا کودکان دروغ می‌گویند؟

کودکان بسته به شرایط و انگیزه شان به دلایل گوناگونی دروغ می‌گویند. آنها ممکن است به دلایل زیر دروغ بگویند:

¤ مخفی کردن موضوعی، به امید جلوگیری از پیامدهای آن و تنبیه شدن.

¤ بزرگ کردن یک ماجرا و تحت تاثیر قراردادن دیگران.

¤ جلب توجه دیگران، حتی وقتی می‌دانند که کسی که به آنها گوش می‌کند ازحقیقت مطلع است.

انجام کاری برای گول زدن دیگران - برای نمونه، به مادر بزرگ خود می‌گویند، «مامان همیشه اجازه می‌دهد قبل از شام شکلات بخورم.»

از چه زمانی کودکان شروع به دروغگویی می‌کنند؟

کودکان قادرند ازسالهای اول زندگی خود، معمولا حدود سه سالگی، دروغ گفتن را یاد بگیرند. این زمانی است که آنها شروع به عمل می‌کنند، آنگونه که افراد بالغ هم به اندیشه‌های درونی آنها آگاه نیستند و تا حدی که می‌توانند به دیگران اطلاعات نادرست بدهند تا از دردسری نجات یافته یا آن را مخفی کنند.

معمولا کودکان بین سنین 4 تا 6 سالگی بیشتر دروغ می‌گویند . آنها شاید زبان اشاره خوبی داشته باشند یا هنرپیشه خوبی باشند و بتوانند ماهرانه دروغ بگویند، اما اگر برای توضیحات بیشتر به آنها فشار بیاوریم به راحتی خودشان اقرار می‌کنند. تحقیقات نشان داده که کودکان 4 ساله هر دو ساعت و کودکان 6 ساله هر 90 دقیقه می‌توانند یک دروغ بگویند.

زمانی که کودکان به سن مدرسه می‌رسند، بیشتر اوقات دروغ می‌گویند و می‌توانند این کار را طوری انجام دهند که برای شما قانع کننده تر باشد. همچنین این دروغها طوری پیشرفته می‌شود که لغاتی استفاده می‌کند رشد کرده و بهتر متوجه افکار دیگران می‌شود. در سنین 8 سالگی،کودکان بدون اینکه کسی متوجه شود، با موفقیت دروغ می‌گویند.

وقتی کودکی دروغ می‌گوید چه باید کرد؟

خوش بین باشید و بر اهمیت صداقت درخانواده خود تاکید کنید. شما می‌توانید به کودک خود بگویید که چقدر به راستگویی احترام می‌گذارید و وقتی او به شما دروغ می‌گوید، دوستش ندارید. برای نمونه، سعی کنید بگویید:«وقتی حقیقت را به من نمی گویی، ناراحت و ناامید می‌شوم.» می‌توانید کتابها و داستانهایی را امتحان کنید که درآن به اهمیت راستگویی اشاره شده است. به طور مثال، داستان «چوپان دروغگو» نمونه خوبی است که چطور دروغگویی می‌تواند به ضرر شما باشد.

به طور کلی، بهتر است به کودکان خود ارزش صداقت را بیاموزید تا اینکه به خاطر عملی ناشایست او را تنبیه کنید. به راستگویی کودک خود آفرین بگویید، حتی اگر گاهی زمان لازم باشد تا به آن پی ببرید.

کودکان دوست دارند از خود داستان سرایی کنند. آنها داستانها را بزرگ می‌کنند تا کمی بیشتر به آن رنگ و لعاب بدهند. در واقع، تظاهر کردن و تصور کردن برای رشد کودکان امری ضروری است. انجام اینگونه بازیها هم خوب است. لازم نیست«داستانهای باور نکردنی» را به خصوص برای کودکان زیر 4 سال، نوعی دروغ فرض کنید.

نکاتی برای تشویق به راستگویی

به محض این که کودکان از نظر عقلی به اندازه کافی بزرگ شدند، که تفاوت بین درست و نادرست را درک کردند، خوب است آنها را به راستگویی تشویق کنید.

- اگر کودکتان چیزی به شما می‌گوید که تخیلی و دروغین است، شما هم به سادگی با او همراه شوید. تظاهر و تصور برای رشد کودک شما اهمیت زیادی دارد. برای نمونه، ممکن است کودک به شما بگوید که یک ابر قهرمان است. شما می‌توانید با پرسیدن سوالاتی درباره ابر قدرتهای او به او واکنش نشان دهید.

- سعی کنید کودکتان درموقعیت‌هایی که احساس می‌کند نیاز به دورغ گفتن دارد، قرار نگیرد. برای نمونه، وقتی می‌بینید کودکتان مقداری شیر را روی زمین ریخته است، می‌توانید به او بگویید: «تو شیر را ریخته‌ای؟» شاید اوبه دروغ پاسخ منفی دهد، زیرا او فکر می‌کند در شرایطی است که ممکن است به دردسر بیفتد. پس از ایجاد این شرایط بپرهیزید. شما می‌توانستید بگویید: «دیدم که با ظرف شیر برخورد کردی. بیا با هم آن را تمیز کنیم.»

- شاید داستانهای مبالغه آمیزی که کودکان برای خودنمایی می‌گویند، روش آنها برای تحسین شدن و جلب توجه کردن از طرف دیگران باشد. اگر این مورد همیشه رخ می‌دهد، ممکن است لازم باشد تا برای بالابردن اعتماد به نفس کودکتان بیشتر او را تحسین کنید.

- مطمئن شوید که درباره رفتارهای قابل قبول در خانه خود، قوانین روشنی وضع کرده اید. اگر قوانین روشنی اعمال شده باشد، کودکان بیشتر دوست دارند با آن محدودیتها رفتار کنند.

- وقتی کودک شما اعتراف می‌کند که کار اشتباهی انجام داده است، او را به خاطر صداقتش تحسین کنید. به او چنین جملاتی را بگویید: «من واقعاً خوشحالم که حقیقت را به من گفتی. وقتی راستش را به من می‌گویی خوشحال می‌شوم.» در واقع، مهم است که کودک شما بداند اگر به چیزی اعتراف می‌کند، شما آزرده خاطر نخواهید شد.

- اگر کودک شما به عمد شما را فریب می‌دهد، اجازه دهید تا متوجه شود که دروغ گفتن امر پسندیده‌ای نیست. توضیح دهید که چرا این مسئله چیز خوبی نیست و این که شما ممکن است در آینده نتوانید به او اعتماد کنید. سپس، از پیامدهای مهم برخورد با رفتاری که به دروغگویی می‌انجامد استفاده کنید. برای نمونه، اگر کودک شما روی دیوار نقاشی کشیده بود، او را وادار کنید تا در تمیز کردن آن به شما کمک کند.

- اگر کودک شما دروغگویی عمدی را ادامه داد، ممکن است لازم باشد به این ایده توجه کنید که دروغگویی با استفاده از استراتژی تنبیه غیرقابل قبول است. اگر برای فرزندتان نتایج دروغگویی را شرح دهید، شاید به او در ترک این عادت کمک کند.

- سعی کنید با دروغگویی و رفتارهایی که منجر به دروغگویی می‌شود، به طور جداگانه برخورد کنید. اول، آنچه را که توانایی انجامش را دارید، بررسی کنید (مثلاً، از برنامه ای استفاده کنید که پس از مدتی خود به خود متوقف می‌شود.) سپس به آنچه باعث این رفتار، در پس آن دروغ شده است فکر کنید. اگر کودکتان به خاطر جلب توجه دروغ گفته، راههای مثبتی که می‌توانید بیشتر به او توجه کنید را بررسی کنید.

- اگر او به خاطر آنچه که می‌خواسته، دروغ گفته، مثلاً گرفتن شکلات از مادربزرگ، سیستم جایزه دادن را که به او اجازه می‌دهد خوراکیهای مورد علاقه خود را داشته باشد، ترتیب دهید. همچنین شاید نیاز به بررسی تغییر محیط اطراف او برای جلوگیری از شرایطی که نیاز به دروغگویی را احساس می‌کند، باشد.

- سعی کنید به کودک خود برچسب «دروغگو» نزنید. برچسب زدن به او با این روش، ممکن است تاثیری منفی بر اعتماد به نفس او داشته باشد. یا حتی او را بیشتر به دروغ گفتن تشویق کند. بدین ترتیب، اگر کودک شما باور کند که یک دروغگو است، شاید واقعاً تبدیل به فردی دروغگو شود. برچسب زدن و صحبت درمورد حرکات و رفتارهای کودک بسیار اهمیت دارد.

- راهی دیگر برای منع کردن کودک از دروغگویی، شوخی کردن یا بزرگ کردن گفته غیرواقعی اوست. برای نمونه، کودکی ممکن است داستان اسباب بازی شکسته خود را اینگونه بیان کند: «مردی آمد و اسباب بازی مرا شکست.» شما می‌توانید چیز خنده داری مانند این را بگویید: «چرا برای شام دعوتش نکردی؟» این شوخی را کمی بیشتر ادامه دهید تا کودک به دروغ خود اعتراف کند. این راهی است که شما بدون تنبیه کردن یا درگیری با کودک، هم دروغ را برملاکرده و هم درس آموزنده ای به او خواهید داد.

نکاتی برای کودکان بزرگتر

¤ همینطور که بچه ها بزرگ می‌شوند، دروغ گفتن آنها می‌تواند تبدیل به یک عادت شود. اگر این دروغگویی‌ها زیاد اتفاق می‌افتد، ترتیبی دهید تا با خونسردی با او به گفتگو بنشینید.با او درمورد احساس خود، هنگامی که او دروغ می‌گوید، تاثیراتی که بر روابط او و شما دارد و آنچه پس از سلب اعتماد از خانواده و دوستان پیش می‌آید، صحبت کنید.

¤ همیشه به کودکان خود بگویید که وقتی حقیقت را بیان نمی کند شما کاملاً متوجه می‌شوید. کودک شما باید بداند که راستگویی و صداقت چقدر برای شما اهمیت دارد. اما سعی کنید از پرسشهای مکرر درباره این که آیا حقیقت را بیان کرده یا نه، بپرهیزید.

¤ شاید همانطور که دروغگویی برای شما مهم نیست، کودک شما هم دروغ بگوید. گیر افتادید! نه!؟ تحقیقات می‌گوید تا سن 7سالگی کودکان، تلاشهای والدین آنها نتیجه مطلوب و چشمگیر خود را نشان نمی دهد. کودکانی که والدینشان به دلیل دروغگویی، آنها را تنبیه می‌کنند و به خاطر راستگویی آنها را تشویق می‌کنند، وقتی بزرگ می‌شوند کمتر دروغ می‌گویند.

¤ مانع درگیری در زندگی کودک خود شوید و او را تشویق کنید تا با شما صادق باشد. کودکانی که در تمام سنین با والدین خود رابطه خوبی دارند و درباره هرچه انجام می‌دهند با آنها صحبت می‌کنند، کمتر دچار رفتارهای ضد اجتماعی می‌شوند. برخی کودکان، به خصوص در سنین بالای 7سال، به طور مداوم دروغ می‌گویند طوری که قسمت اعظم الگوی نامناسب رفتاری آنها، مانند دزدی، آتش بازی کردن یا اذیت و آزار حیوانات را دربر می‌گیرد. اگر کودک شما نیز درگیر چنین رفتارهایی است، شاید لازم باشد از یک مشاور یا روانشناس کمکهای تخصصی بگیرید.

چه زمانی نیاز به دانستن حقیقت است

بعضی اوقات کودکان به دلیل رازداری یا پشتیبانی از کسی دروغ می‌گویند. برای نمونه، کودکی که مورد سوءاستفاده توسط فردی قرار گرفته است، اغلب برای در امان بودن آن شخص دروغ می‌گوید. بیشتر وقتها این کودک از اینکه شاید تنبیه شود می‌ترسد که حقیقت را بگوید. اگر درباره موضوعی جدی به کودک خود مظنونید که آیا دروغ می‌گوید:

¤ به او اطمینان کامل بدهید که در صورت بیان حقیقت، در امان خواهد بود.

¤ سعی خود را برای قانع کردن او برای اینکه شما می‌توانید اوضاع را مرتب کنید، بنمایید.

ممکن است در این میان نیاز به کمکهای یک متخصص هم داشته باشید. پزشک عمومی شما و یا مشاور مدرسه می‌تواند در مورد این که با چه کسی مشورت کنید، شما را راهنمایی کنند.

دروغهای مصلحتی

دروغ مصلحتی، دروغی بی ضرر است که با نیتی خوب، معمولابرای پشتیبانی از دیگران، گفته می‌شود.

یک بررسی علمی نشان داده است که کودکان زیر 3 سال قادرند دروغهای مصلحتی بگویند. این موضوع به خصوص زمانی اتفاق می‌افتد که والدین از قبل به این کودک آن را یاد داده باشند. برای مثال، قبل از این که کودک شما هدیه ای بگیرد، شما او را ترغیب می‌کنید که بگوید آن را دوست دارد. در این شرایط، برخی کودکان حقیقت را خواهند گفت (من این را دوست ندارم)، حتی اگر بدانند که شاید کسی آزرده خاطر شود. این مسئله امکانپذیر است زیرا کودکان در این مرحله سنی بیشتر بر روی رشد اخلاقی که بیشتر راستگویی را تشویق می‌کند، تمرکز دارد.

وقتی کودکان به سن دبستان می‌رسند، شروع به مهارت یافتن در گفتن دروغهای مصلحتی می‌کنند. در برخورد با بزرگترها، کودکان مدام برای پشتیبانی از احساسات دوستان خود دروغ مصلحتی می‌گویند.

دروغهای مصلحتی والدین

گفتن دروغ مصلحتی به کودکان می‌تواند بی ضرر باشد. برخی از این دروغها می‌توانند به معصومیت، بالابردن خلاقیت، رشد یا آموزش مهارتهای اجتماعی مهم به آنها کمک کند. برای نمونه، ممکن است به کودکتان بگویید که آغوش شما برای او نیروی سحرآمیزی دارد که وقتی او آسیب دیده باشد او را مداوا می‌کند. برخی والدین با کودک خود بازیهای تخیلی مانند پیدا کردن فرشته ها در باغ، می‌کنند. اما با وجود بی ضرر بودن دروغهای مصلحتی، باید خیلی کم استفاده شوند. تمایز بین یک دروغ مصلحتی و یک دروغ واقعی، که مثلابرای ممانعت از یک تنبیه طراحی شده، ممکن است برای کودکان واضح نباشد. کودکانی که پیش از این دروغهای مصلحتی زیادی شنیده‌اند، تمایل بیشتری به دروغگویی دارند.

اغلب، ما برای گفتن دروغهای مصلحتی به کودکان، وسوسه می‌شویم تا رفتاری را کنترل کنیم. بطور مثال، شاید بگویید:«من نتوانستم آن شکلاتی که خواسته بودی برایت بخرم چون پولی همراهم نبود.» چنین استراتژی ای ممکن است فقط یک بار کارساز باشند. اما ممکن است گاهی (با کیفی پر از پول) نتیجه معکوس باشد و منجر به درگیری و عدم اعتماد به یکدیگر شود. کنترل رفتارهای کودکان با صداقت و روشهای موثر، بسیار تاثیرگذارتر است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS