مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اطلاع رسانی های علمی
معرفی کتاب
تاریخ
تبلیغ
تعلیم و تربیت
حدیث
دین
سیاسی
قرآن
مدیریت
فلسفه
اهل بیت
مهدویت
آداب و احکام اصناف
عمومی
فقه
اخلاق
مجموعه پرسش ها و پاسخ های دانش آموزی
مطالب نقد شده
نقد فیلم و سینما
نقد فیلم
معارف فیلم
تاریخ سینمای ایران
سینمای ایران
سینمای جهان
اندیشه
تلویزیون
مصاحبه ها
علمی
مذهبی
زندگی نامه
سیاسی
اجتماعی
اخلاقی
نشست ها وهمایش ها
معرفی نرم افزار
معرفی نشریات
معرفی مراکز پژوهشی
زندگی نامه
یادداشتها
بانک پژوهشگران وفرهیختگان
زندگی نامه فرهیختگان
معرفی پژوهشگران
اخبار
فرهنگی
حوزه و دانشگاه
اعتقادی
سیاسی
اجتماعی
جامعه
اخبار عمومی
خبرگزاری ها
معرفی سایت ها
پایگاه های علمی
پایگاه های مذهبی
پایگاههای عقائد
پایگاههای فرهنگی
پایگاههای جامع موضوعات
پایگاههای اندیشمندان اسلامی
پایگاه های پاسخ گویی به سوالات
پایگاه های پاسخ گویی به احکام شرعی
پایگاه های تاریخی
پایگاه های آموزشی
اطلاعیه
بانک محتوای تبلیغ
محتوای تبلیغی
سیره اهل بیت علیهم السلام
تربیت در قرآن
شرح جامع نهج البلاغه
مشاوره اسلامی
خانواده
پاسخ به شبهات
اخلاق
حکایات
منبرهای شما
معارف نهج البلاغه
نهج البلاغه
اخلاق وتربیت اسلامی
اخلاق اسلامی
تربیت اسلامی
معارف اسلامی
حلال و حرام
قرآن شناسی
مباحث تفسیری
معرفت در اسلام
ویژگی ایمان ومؤمن
مصادیقی از سبک زندگی اسلامی
علل وعوامل ترس از مرگ
شیطان از منظرقرآن و روایات
دین وجامعه دینی
دنیاو آخرت
تعاون و بررسی مسأله اعانه
توبه و امید به مغفرت
اهتمام به عمر انسان در اسلام
خداشناسی
امامت و ولایت
خطبه فدکیه و فضایل حضرت زهرا (س)
ویژگی های انتظارو عصر ظهور
زیارت و توسل
شرح خطبه قاصعه
فضایل پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
سیره معصومین (ع)
محبت اهل بیت (ع)
مقامات اهل بیت (ع)
ویژگی ولایت اهل بیت (ع)
راه توشه عاشورائیان
روضه ها
ذکر مصیبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
ذکر مصیبت فاطمه الزهراء سلام الله علیها
ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن مجتبی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام
ذکر مصیبت امام سجاد علیه السلام
ذکر مصیبت امام باقر علیه السلام
ذکر مصیبت امام صادق علیه السلام
ذکر مصیبت امام موسی علیه السلام
ذکر مصیبت امام رضا علیه السلام
ذکر مصیبت امام جواد علیه السلام
ذکر مصیبت امام هادی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن عسکری علیه السلام
ذکر مصیبت متفرقه
آموزش تبلیغ
آموزش فن خطابه
آموزش کلاسداری
روش بیان احکام
سیره تبلیغی علماء وارسته
سیره تبلیغی معصومین
کاربرد جامعه شناسی در تبلیغ
مقالات اخلاق و آداب در تبلیغ
مهارت های آموزش معارف اسلامی
روش تحقیق و منبع شناسی
ویژه نامه ها
ویژهنامه دهه آخر صفر
ویژهنامه محرم
ویژه نامه ماه رجب
رمضان؛ماه نیایش ودعا
اطلاعیه
احادیث موضوعی
عبرهای نجات بخش
سعادت در زیادها
شقاوت در زیادها
سخنرانی ها
سخنران ها
سخنرانی موضوعی
بانک مقالات
نوع مقاله
پژوهشی
نشریات
پاسخ به سوالات
احکام
احکام
جنبشهای معنوی نوپدید
سبک زندگی اسلامی
تربیت دینی
تاریخ
اسلام
ایران
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
تاریخ انقلاب
سیاسی
تاریخ اسلام
اسلام
ایران
تاریخ انقلاب
علوم سیاسی
اجتماعی
زن و خانواده
فرهنگی
ارتباطات
جامعه شناسی
روانشناسی
پیشوایان معصوم
حدیث
فقه
اعتقادی
اخلاق
اندیشه ها و مکاتب
رذایل
فضائل
مبانی علم اخلاق
نامه های اخلاقی
پند و اندرز
حکایات
مدیریت
مدیریت و فقه اسلامی
خلاصه کتب مدیریت
مدیریت اسلامی
آینده پژوهی
مدیریت آموزشی
مدیریت زمان
اقتصاد
فرق و مذاهب
فرق شیعی
فرق غیر شیعی
ادیان
ابراهیمی
غیر ابراهیمی
علوم قرآنی
علوم حدیث
فلسفه
محض
مضاف
فلسفه اسلامی
کلام
اسلامی
جدید
فقه و اصول
حقوق
منتخب نشریات
ارتباطات
فصل نامه تربیت تبلیغی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره اول فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره دوم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره سوم و چهارم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره پنج و شش فصل نامه تربیت تبلیغی
فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصلنامه مطالعات معنوی
شماره اول فصل نامه مطالعات معنوی
شماره دوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره سوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره چهارم و پنجم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره ششم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره هشتم و نهم فصلنامه مطالعات معنوی
شماره دهم فصلنامه مطالعات معنوی
فصل نامه سبک زندگی
علوم تربیتی
آئین دوست یابی
خانواده
پرسش و پاسخ
تقویم عبادی
اعمال شب
اعمال شبانهروز
ولادت
شهادت
اعمال ماه ها
اعمال روز
اعمال ماه محرم
اعمال ماه رمضان
اعمال ماه شعبان
اعمال ماه رجب
چند رسانه ای
آلبوم تصاویر
علماء
شخصیتهای برجسته
اماکن
رهبران دینی
انقلاب
جبهه و جنگ
مقاومت
مناسبتها
آرشیو فیلم
سخنرانی
مداحی
مذهبی
آرشیو صوت
مداحی
مذهبی
سخنرانی
علمی
مولودی
مرثیه
اخلاقی
ادعیه
متفرقه
قرآن
معرفی نرم افزار
احادیث
سخنوری
آیات قرآن
صبر
کمک کردن
اخلاق و رفتار
اعمال دینی
فرهنگ علوم انسانی و اسلامی
اقتصاد
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
اقتصاد مالی و بخش عمومی
اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی
اقتصاد توسعه
اقتصاد اسلامی
اقتصاد و ریاضی
تجارت بین الملل
مکاتب اقتصادی
پول و بانکداری
علوم تربیتی
تکنولوژی آموزشی
تحقیقات آموزشی
فلسفه تعلیم و تربیت
علوم کتابداری و اطلاع رسانی
روانشناسی تربیتی
مشاوره و راهنمایی
کودکان استثنایی
مدیریت آموزشی
برنامه ریزی درسی
پیش دبستانی و دبستان
مدیریت
مدیریت صنعتی
مدیریت تحول
فرهنگ سازمانی
مدیریت استراتژیک
نظریه های مدیریت
مدیریت منابع انسانی
مدیریت عمومی
مبانی سازمان و مدیریت
مدیریت بازرگانی
مدیریت دولتی
مدیریت رفتارسازمانی
مدیریت فرهنگی
روانشناسی
روانشناسی عمومی
روانشناسی بالینی
روانشناسی رشد
روانشناسی شخصیت
روانشناسی فیزیولوژیک
روانشناسی یادگیری
روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی اجتماعی
آسیب شناسی روانی
روان سنجی
روان شناسان نامدار
فرا روانشناسی
بهداشت روان
منطق
ارتباطات
جامعه شناسی
ادبیات فارسی
ادبا و نویسندگان
بلاغت
نظم
نثر
تاریخ
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
فلسفه تاریخ
علوم سیاسی
مسائل ایران
اندیشههای سیاسی
روابط بینالملل
ادبیات عرب
ادیان و فرق
ادیان ابراهیمی - یهودیت
ادیان ابراهیمی - مسیحیت
ادیان غیرابراهیمی
فقه و اصول
فلسفه
فلسفه علم
فلسفه اسلامی
فلسفه غرب
فلسفه اخلاق
کلام
کلام اسلامی
کلام جدید
قرآنپژوهی
انسان شناسی
پیامبر شناسی
امام شناسی
هستی شناسی
معاد شناسی
خدا شناسی
قصص و تاریخ
اخلاق
احکام و فقه
علوم قرآنی
تاریخ تفسیر و مفسران
تاریخ قرآن
علوم حدیث
درایه حدیث
پیش زمینه حدیث
اصطلاحات حدیث
رجال
اخلاق
فضائل
رذائل
عرفان
نظری
عملی
فرق و مذاهب
خوارج (غیرشیعی)
تصوف (غیرشیعی)
اصحاب حدیث (غیرشیعی)
اشاعره (غیرشیعی)
ماتریدیه (غیرشیعی)
وهابیت (غیرشیعی)
غلات (غیرشیعی)
سایر فرق اهل سنت
معتزله (غیرشیعی)
مرجئه (غیرشیعی)
مشترک
کیسانیه (شیعی)
اثنا عشریه (شیعی)
زیدیه (شیعی)
اسماعیلیه (شیعی)
واقفیه (شیعی)
غالیان (شیعی)
بهائیت (شیعی)
اهل حق (شیعی)
نصیریه (شیعی)
سایر فرق شیعی
اصول فقه
فقه
عبادات
معاملات
ملحقات
حقوق
آیین دادرسی
جرم شناسی
حقوق بشر
مالکیت فکری
حقوق بینالملل
حقوق عمومی
حقوق جزا و جرمشناسی
حقوق خصوصی
ویترین
یادداشتها
تست
آسیبشناسى دین در سیره علوى (قسمت اول)
24 بهمن 1386, 0:0
آسیبشناسى دین کشف عوامل و متغیرهایى است که موجب مىشود دین از محتواى موردنظر و یا روشهاى مقبول دستیابى به آن فاصله گرفته، دچار انحراف و بىراهه گردد...
آسیبشناسى دین در سیره علوى (قسمت اول)
مقدمه دین به عنوان یک واقعیت، موضوع تحقیقهاى گوناگون در هر یک از رشتههاى مختلف علوم مىباشد.تلاشهاى علمى متکلمان، فیلسوفان، مورخان درباره دین و قلمرو آن، بیانگر این ادعاست.نوشتار حاضر با رویکرد جامعهشناختى، تلاشى اندک در راستاى پاسخ به این سؤال است که «از منظر على علیه السلام چه عوامل و متغیرهایى موجب آسیبدیدگى دین مىشود؟» لازم است مقدمتا، دو مفهوم «دین» و «آسیب» هاى آن تعریف شوند: دین ابعاد گوناگون و متعددى را شامل مىشود که به طور خلاصه عبارتند از: الف.نفسالامرى: دین به عنوان یک واقعیت دربرگیرنده بخشى از «علم الهى» است و به همین جهت ازلى و ابدى است و هیچگونه تغییر و تحول و یا تناقضى در مجموعه آن راه ندارد چه رسد به آنکه با آسیب رو به رو گردد. (1) ب.مستند: از آنجا که خالق یکتا خواهان سعادت و کمال بشر است و «دین نفس الامرى» متضمن آن است و بشر از راههاى عادى نمىتوانسته بدان دستیابد، خداوند انبیا و اولیا و متون مقدس آسمانى را فرستاد تا پل ارتباطى بین خدا و بندگان بوده و زمینه تعالى و کمال انسان را فراهم کند.براى آن که تفاسیر متعدد و قرائتهاى متناقض با دین در آن راه نیابد، معیارهاى خاصى را براى تفسیر دین معرفى نموده تا مفسرین و فقیهان براساس آن معیارها، دین را براى مؤمنان معرفى کنند; چه درغیر این صورت، انسانها به فرامین و دستورهاى الهى دسترسى نخواهند داشت و در نتیجه، هر کسى به فراخور فهم خویش تفسیرى از خدا و معتقدات دینى ارائه خواهد نمود که با حقیقت دین ناسازگار مىافتد. ج.عینى: لایه و سطح دیگرى که مىتوان در نظر گرفت، دین در باور مؤمنان است که التزامهاى ذهنى و عملى اعضاى جامعه دینى را شامل مىشود.چه بسا مواردى موجب گردد که شهروندان التزام خود را نسبتبه دین از دستبدهند; هر چند دین به معناى دوم آن، همچنان دست نخورده باقى بماند. منظور از «آسیب» هاى دین، عوامل و متغیرهایى است که موجب مىشود دین مستند و یا عینى از اصول اولیه خود فاصله گرفته و در تفسیر و در تحقق آن، برخلاف آن حقیقت واحد گام برداشته شود.بنابراین، آسیبشناسى دین کشف عوامل و متغیرهایى است که موجب مىشود دین از محتواى موردنظر و یا روشهاى مقبول دستیابى به آن فاصله گرفته، دچار انحراف و بىراهه گردد. بدیهى است که «دین نفسالامرى» نمىتواند آسیبپذیر باشد; زیرا هیچ تغییر و دگرگونى در آن راه ندارد.اما در سطوح دوم و سوم دین، آسیبدیدگى امکانپذیر است; زیرا ممکن است تفاسیرى مخالف با آن حقیقت اولیه ارائه گردد و با برخى زمینههاى نظرى، سیاسى و اجتماعى، راه را براى انحراف دین مهیا سازد و یا آنکه افراد جامعه به هنجارهاى دینى عمل نکنند. ناهمنوایى با دین، گویاى عدم حاکمیت آن خواهد بود و این به معناى آسیب دین است; زیرا دین براى تنظیم رفتارهاى بشر آمده است. نکته قابل توجه دیگر این است که هر چند مفهوم دین در ادبیات جامعهشناختى مفهومى عام و کلى است و شامل مجموعهاى از عقاید و مناسک دربرگیرنده امور «مقدس» و «غیر مقدس» و یا «دنیوى» و «معنوى» مىگردد، اما در این مقال و در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام منظور، دین اسلام با ویژگىهاى خاص خود است.چنانکه مىفرماید: «کسى که جز اسلام آیینى برگزیند زیانش مسلم، دستگیره ایمانش گسسته و سقوط او شدید خواهد بود و سرانجام غم و اندوهى طولانى و عذابى مهلک خواهد داشت» . (2) و نیز در خطبه 198 بیان مىدارند که این اسلام دین منتخب خدا مىباشد. (3) اهمیت دیندارى قوام، استحکام و انسجام اجتماعى در هر جامعهاى بسته به نظام فرهنگى و مجموعه عقاید و باورها، ارزشها و هنجارهاى آن جامعه است.بدون التزام و پاىبندى به آن مجموعه، نه تنها جوهره آن جامعه و تمایزش با دیگر جوامع و اجتماعات مشخص نمىشود، بلکه کنش اعضاى جامعه نیز دستخوش نابسامانى و در نهایت، کشمکش و نارضایتى و...مىگردد.از منظر اسلام، زندگى و حیات آدمى یک زنجیره طولانى به هم متصل است که بخشى از آن در دنیاى مادى قرار دارد و بخش دیگر متعلق به ماوراء ماده است.بنابراین، نظام فرهنگى اسلام عهدهدار بایدها و نبایدهاى مطابق با سراسر این حیات است.اگر دین در عرصه اجتماع حضور فعال داشته باشد، روابط فردى و اجتماعى به شکل کاملا هنجارى تجلى مىکند در غیر اینصورت، هیچگونه تضمینى براى پاسدارى از هنجارهاى دینى وجود ندارد در نتیجه، نظام کنش اعضا برهم خورده با اختلال و بحران مواجه مىگردد. (4) تعریف اسلام همانطور که گذشت، مقصود از دین در این مقال اسلام است.حال شایسته استبه تعریف اسلام از منظر مولى اشاره کنیم.حضرت در تعریف اسلام مى فرمایند: اسلام را چنان تفسیر مىکنم که هیچکس پیش از من آنرا چنین تفسیرى نکرده باشد، اسلام همان تسلیم است (تسلیم در برابر فرمان خدا) و تسلیم همان یقین است (چرا که تسلیم بدون ایمان و یقین ممکن نیست) و یقین همان تصدیق است (چرا که تا علم و تصدیق حاصل نشود، یقین حاصل نمىشود) و تصدیق همان اقرار است. (چرا که تصدیق در درون کافى نیستباید آن را افشا کرد) و اقرار همان احساس مسؤولیت است (چرا که بدون آن لفظى استبىمعنا) و احساس مسؤولیت همان عمل است (چرا که نتیجه احساس مسؤولیت عمل مىباشد) . (5) تعریف آسیب آسیب و انحراف و یا کجروى مفاهیمى مشابه و معادل هستند.مفهوم مشترکى که در این دو واژه مىتوان یافت عبارت است از: عدم التزام به آنچه که باید باشد. بنابراین، عدم التزام عملى به هنجارهاى مورد قبول جامعه، آسیب شناخته مىشود. همین بیان خود در برگیرنده دو قلمرو است.هنجارهاى مورد قبول جامعه خود شکل مطلوب و «باید» به خود مىگیرد.بنابراین، آسیبشناسى به معناى آن است که در عمل «بایدها» چه میزان رعایت نگردیده است. تعریف آسیبشناسى دین در هر حوزه و قلمرویى اگر بتوان وجهى «آرمانى» و «بایدى» به تصویر کشید، عدم دستیابى بدان و یا چالش بین «هست» و «باید» به نوعى آسیب شمرده مىشود.بر اساس همین الگو، دین به عنوان یک واقعیت عینى و مجموعهاى از ایدههاى نظرى و عملى است که مىبایست تمام عرصه حیات جمعى را پوشش دهد.اگر دین به هدف خود نرسد و نقش و کارکرد خود را به خوبى ایفا نکند، دچار آسیب شده است. زمینههاى پیدایش آسیبزایى الف - فتنه اگر به هر دلیلى «دین» حاکمیتخود را از دست دهد، با آسیب روبهرو مىگردد.حال سؤال این است که چگونه مىشود «دین» حاکمیتخود را در جامعه از دستبدهد.حالات مختلف جوامع، تحت تاثیر عوامل و متغیرهاى مختلف اجتماعى است.از جمله این عوامل، دگرگونىهاى اجتماعى است که ممکن است عرصههاى مختلفى را شامل شود.گاه قلمرو فرهنگ و باورهاى جامعه را در برمىگیرد و گاه سایر عرصهها را.گاه رنگ و بوى اصلاحى و بازسازى دارد و گاه در جهت تخریب عمل مىکند.از جمله عوامل مخرب، فتنهها در جامعه است.منظور از «فتنه» همان دگرگونىهاى اجتماعى است که با سوگیرىهاى خاص خود همراه است. (6) اصولا در فتنهها و دگرگونىهاى اجتماعى، نوعى اختلال و عدم ثبات سیاسى وجود دارد (7) و جامعه فتنهزده با آشوب و اضطراب و تشویش همراه مىشود.فتنهها اعتراضى استبه نظم موجود و طرحى دربراندازى و تغییر، که جامعه را با هرج و مرج و بحران روبهرو مىکند.در اینگونه بحرانها همه ساختهاى اجتماعى متاثر از شرایط محیطى و پیرامون با عدم نظم و ثبات مواجه شده و شرایط بىهنجارى، ( Anomy) بر جامعه حاکم مىگردد.به همین دلیل است که امیرالمؤمنین علیه السلام در عرصههاى مختلف و دورههاى گوناگون هشدار مىدهند و کارکردهاى منفى فتنهها را متذکر مىگردند: «او [پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله] را زمانى فرستاد که مردم در درون فتنهها قرار داشتند، رشتههاى مذهب گسسته و ارکان ایمان و یقین متزلزل شده، راههاى اساسى براى شناختحق مختلف، و امور مردم پراکنده و متشتت، راه فرار از فتنهها باریک و پناهگاه ناپیدا، هدایت فراموش شده و گمراهى و نابینایى همه را فراگرفته بود، خداى رحمان معصیت مىشد، و شیطان یارى مىگردید، ایمان بدون یاور مانده، ارکان آن فرو ریخته و نشانههایش دگرگون شده بود» . (8) در این خطبه شرایط اجتماعى - فرهنگى جامعه عربستان به هنگام بعثت پیامبراکرم صلى الله علیه وآله تبیین شده است.گسستگى در حلقهها و بخشهاى مختلف دین و هرج و مرج در باورها و ایدهها به گونهاى است که دین ثبات و کارکرد خود را از دست داده و نتوانسته بود انسجام و وحدت لازم را براى جامعه ایجاد و تداوم بخشد.گاه بحرانها و هرج و مرجهاى اجتماعى بر اثر برخى فعالیتهاى نهادها و یا سازمانهاى اجتماعى روى مىدهد و گاه برخى کنشهاى هدفمند در جامعه از ناحیه برخى کنشگران، اینگونه بحرانها را در جامعه ایجاد مىنماید و جریان انحرافى شکل مىگیرد.بنابراین، ممکن استخاستگاه بحرانها عملکرد برخى اشخاص باشد که در قالب جریانهاى سیاسى - اجتماعى و با وجود تشکلهاى رسمى به وجود آید و یا اینکه در قالب نظریهپردازى و بهطور غیر رسمى در جنبههاى تئوریک و علمى. «دو نفر در پیشگاه خداوند مبغوضترین مردمند: 1- کسى که خداوند او را به خود واگذار کرده است و از راه راست منحرف گشته و به سخنان ساختگى و دور از حق و حقیقت و بدعتهاى خویش دلبسته و به سرعت در راه گمراه ساختن مردم گام برمى دارد و براى افرادى که فریبش را بخورند فتنه است، وى از مسیر هدایت پیشینیان گمراه گشته..» . (9) در چنین شرایطى است که جابهجایى در ابزارها و وسایل موردنیاز فهم و تفسیر دین و هنجارهاى دینى رخ مىنمایاند و به جاى مراجعه به منابع مقدس و ناب، ابزارهاى غیراصلى و نابجا بهکار گرفته مىشود.انتخاب و ورود به موضوعهاى موردنظر انتخابى و گزینشى، وسایل و ادوات و منابع تحقیق جهتدار و سوگیرى شده با روشهاى غیر متعارف، نتایجى به بار مىآورد که دیگر «دین» نیست، بلکه مجموعهاى از معارف و شناختهاى بشرى است; زیرا آن یافتهها چیزى است که مفسر خود گزینش کرده و در ذهن خود پرورانده و خواهان آن نتایجبوده است و این نقطه شروع «فتنه» است.طبعا در چنین شرایطى، ذهنیتها به جاى حقایق و واقعیتها مىنشیند و تفاسیر معنا و محتوا و کارکرد خود را از دست مىدهد.و چون در این تفسیرها رگههایى از واقعیت نیز مشاهده مىشود که با ذهنیتها آمیخته شده، تفکیک آنها از هم کارى بس مشکل خواهد بود و نتایجش انحراف در طراحى هنجارهاى دینى و سپس کجروى مؤمنان و متدینان مىشود. «همواره آغاز پیدایش فتنهها، پیروى از هوسهاى آلوده و احکام و قوانین مجعول و اختراعى است; احکامى که با کتاب خدا مخالفت دارد و جمعى بر اساس آن احکام و هوسها و برخلاف آیین حق بر جمعى دیگر حکومت مىکنند.اگر باطل از حق کاملا جدا مىگردید، بر آنان که پىجوى حقیقتند پوشیده نمىماند، و چنانچه حق از باطل خالص مىشد، زبان معاندان از آن قطع مىگردید، ولى قسمتى از حق و قسمتى از باطل را مىگیرند و به هم مىآمیزند..» . (10) شرایط اجتماعى پیدایش فتنه در هر جامعهاى ابزارهایى براى پیشگیرى از انحراف پیشبینى شده و در صورت وقوع انحراف، اهرمهایى براى مقابله با انحراف در نظر گرفته مىشود و فتنهها جریانهاى اجتماعى انحرافى هستند و رشد و فراگیرى فتنهها، نیازمند پیدایش شرایط اجتماعى مساعد است تا بتواند فعالانه در جامعه حضور پیدا کند.از سوى دیگر، همه انسانها به طور طبیعى گرایش به آن دارند که تمایلات خود را به منصه ظهور برساند و از لذتها کام بگیرند.نکته اساسى و اصولى در اینجا نهفته است که کامجویى از لذتها و خوشىها هر چند طبیعى است، اما لذتها و خوشىها امورى هستند بیرون از خصوصیات فردى.این خصوصیت و ویژگى جوامع انسانى بهترین وسیله و مساعدترین شرایط براى پیدایش و رشد فتنهها را فراهم مىکند; چه آن که وقتى موانعى بر سر راه فعالیت نهادهاى مرتبط با این نیاز و ضرورت اجتماعى وجود داشته باشد، علىالاصول این خلا و نیاز توسط اشخاص و دستگاههاى دیگر و غیر مرتبط با آن نیاز تامین مىشود.و چون بعضا سود و پاداشهایى هم به دنبال خواهد داشت، رفته رفته فراگیر شده و در مقابل باورها و ارزشها و هنجارهاى واقعى، ایستاده و آنها را به انزوامىکشانند. (11) از جمله موانع فعالیت نهادها، مىتوان ازحضور رهبران سنتى که به نحوى از اقتدار سنتى برخوردارند نام برد.آنها براساس سنتهاى پیشین خود که از جایگاه خاصى در نظام اجتماعى برخوردارند بهره جسته و سلسلهاى از باورهاى حافظ منافع خود را در سطح جامعه پراکنده نموده و یا از سنتهاى جارى حمایت و پشتیبانى مىکنند تا بدینوسیله از احترام و پایگاه اجتماعى خود براى ادامه آن سنتها بهره ببرند.همین امر به نوبه خود باعث اقتدار بیشتر آنها شده و بدان رونق و استمرار مىبخشد.حضرت در همین زمینه مىفرمایند: «زنهار، زنهار از پیروى و طاعتبزرگترها و رؤسایتان برحذر باشید; همانها که به واسطه موقعیتخود تکبر مىفروشند، همانها که خویشتن را بالاتر از نسب خود مىشمارند و کارهاى نادرست را به خدا نسبت مىدهند و به انکار نعمتهاى خدا برخاستند تا با قضایش ستیز کنند و نعمتهایش را نادیده گیرند، آنها پى و بنیان تعصب و ستون و ارکان فتنه و فساد و شمشیرهاى تفاخر جاهلیتند» . (12) کارکردهاى منفى فتنه وقوع و پیدایش فتنهها کارکردهاى مختلفى دارد که مهمترین آنها، کمرنگ شدن باورها و عقاید است.تغییر و تحول و دگرگونى عمیق در بالاترین سطح نظام فرهنگى موجب کجروى در تنظیم روابط اجتماعى انسانها مىگردد. (13) پس از آنکه اصل معتقدات و باورها دچار دگرگونى شدید گردید، وحدت و انسجام درونى جامعه در سطح عقاید و باورها جاى خود را به تشتتباورها و ایدهها مىدهد و همین تفرقه در سطح ایدهها و آراء در لایههاى زیرین اثر کرده و ضمن مشروعیتبخشیدن به کجروىها، موجب نابسامانى اجتماعى مىشود.ارزشها و ضد ارزشها به هم مىآمیزد و هنجارها رنگ مىبازد، نهادها و سازمانها تضعیف مىگردد و در نتیجه کارکردهاى مثبتخود را از دست مىدهند.حضرت از جمله پیامدهاى فتنه را چنین بیان مىکنند: «سپس فتنهاى اضطراب آور و شکننده و نابود کننده، آغاز خواهد شد، قلبهائى پس از استوارى مىلغزند و مردانى پس از درستى و سلامت گمراه مىگردند.افکار به هنگام هجوم این فتنه پراکنده و عقاید پس از آشکار شدنش مشتبه مىشوند.آن کسى که به مقابلهاش برخیزد، فتنه پشتش را مىشکند و کسى که در فرو نشاندن آن تلاش کند، فتنه وى را درهم مىکوبد..» . (14) با توجه به همین کارکردهاى منفى عمیق است که على علیه السلام تلاش مىکند تا یکى از مهمترین فتنهها و رخدادهاى اجتماعى و سیاسى عصر خویش را تحلیل و تبیین کند تا از انحراف افراد جامعه خویش و آیندگان جلوگیرى شود.چه آنکه عمق بخشیدن به معتقدات و باورهاى اجتماعى توسط نهادهاى مختلف اجتماعى صورت مىگیرد که همگى به طور مستقیم و غیرمستقیم در آن دخالت دارند.عمدهترین نهادهاى درگیر در این امر، نهاد حکومت و سیاست ونهاد دین است.معتقدات و باورهاى حاکم برنهاد حکومت و نهاد دین به تمامى نهادها، سازمانها، گروهها و...رسوخ مىکند و جامعه همان رنگ و بو را به خود مىگیرد; چنانکه رسول گرامى اسلام صلى الله علیه وآله به وضوع این نکته اساسى را بیان فرمودهاند: (15) از همین منظر و به همین دلیل است که حاکمیتبنىامیه فتنه معرفى مىگردد; (16) چه آنکه حاکمیتبنىامیه فقط بخشى از نهاد حکومت نیست، بلکه تمام نهاد حکومت و نهاد دین معرفى مىشود.آنان سیاستگزاران و مجریان حکومت و در عین حال عالمان و مفسران دین شناخته مىشدند که علاوه بر زعامت و رهبرى سیاسى، رهبرى دینى جامعه را بر عهده داشتند و درستبه همین دلیل، بر تمام بخشهاى جامعه تسلط و حاکمیتخود را برقرار ساخته بودند. عوامل و کارگزاران جامعهپذیرى پیشبینى شده در نهاد دین همچون مساجد و منابر و خطبههاى نمازجمعه و کلیه اجتماعات رسمى مسلمین در اختیار بنىامیه است.از این رو، هم «امراء» و هم «علماء یا فقهاء» (17) یکجا جمعاند.پشتوانههاى اقتصادى رسمى و غیر رسمى موجود در نهاد اقتصاد در اختیار دستگاه بنىامیه بود و کلیه امکانات موجود در راستاى تحکیم حاکمیتبنىامیه، که همانا تضعیف آموزههاى دینى و سنت معصومین علیهم السلام و دین راستین بود، به کار گرفته مىشد. بنابراین، کلیه شرایط و زمینههاى لازم براى انحراف وجود داشت.به همین دلیل نیز على علیه السلام ازخطر فتنه بنىامیه خبر مىدهد و تلاش مىکند روشنگرىهاى لازم را بنماید.مهمترین انحراف در حکومتبنىامیه پیدایش این رخداد است که نهاد «دین» ابزار و وسیله حاکمیتبخشیدن به حکومتشده و در واقع نهاد دین جایگاه اصلى خود را از دست داده است.به جاى آنکه دین «بایدها» و «نبایدها» را براى حکومت و سیاست و زمامداران حکومتى معین و طراحى کند، حاکمان بنىامیه با دستکارى در آموزههاى دینى و بیان تفسیرهاى متعارض با دین آن را ابزار دستخویش قرار دادند.بنابراین، هر گاه حاکمیتبه دنبال تطبیق خود با دین باشد در مسیر دیندارى حرکت مىکند و آنگاه که دین ابزار قدرت مداران شد، موجب آسیبزدگى مىگردد. ب. شبهه یکى دیگر از جلوههاى آسیبهاى «دین» پیدایش و طرح شبههاست. «که به معناى ایراد، اشکال، ایجاد تردید، به اشتباه انداختن و مسلم نبودن است» . (18) و البته تفاوت چشمگیرى میان طرح سؤال با ایجاد شبهه وجود دارد.سؤال با هدف یافتن مجهول و یافتن پاسخ مطرح مىشود.اما شبهه با هدف ایجاد نقص و یا کاستى و از روى استهزا و تمسخر صورت مىگیرد. از آنجا که کمال و سعادت واقعى جامعه بشرى در گرو رسیدن به «باید» و «نباید» هایى حقیقى است، ارزشها از این زاویه نگریسته مىشود.بنابراین، هر آنچه که ظاهرى شبیه به «حق» دارد اما حقیقتا و واقعا حق نیست، از مصادیق شبهه شناخته مىشود و نامگذارى آن هم به نام شبهه درستبه همین دلیل است. «شبهه بدین سبب شبهه نامیده شده; زیرا که شبیه حق است» . (19) از همین بیان على علیه السلام کارکرد منفى و تاثیر شبههها کاملا مشهود است; زیرا «حق» که ارزشهاى پایدار و اصولى در نظام فرهنگى است و خاستگاه خاص خود را دارد و هنجارها مىبایست در ارتباط با آنها باشد، با ورود شبههها، دچار اختلاط مىگردد و نظم درونى آنها از بین مىرود.بنابراین، وجود شبهات و پیدایش آنها باعث کمرنگ شدن معتقدات دینى مىشود و با اینکار زمینه لازم براى جامعهپذیرى اعضاى جامعه در یک جامعه دینى از بین مىرود; زیرا ارزشها و هنجارهاى حاکم در چنین جامعهاى دینى نیست و خود موجب فاصله گرفتن اعضاى جامعه از دین مىشود، هرچند آنها آن را نخواسته باشند. کارگزاران و عوامل این آسیب دین چند دستهاند: مهمترین گروه فعال در این پدیده، «منافقان» هستند.یکى از کنشهایى که منافقین بدان مبادرت مىورزند، اقدام به شبههافکنى است. «آنها سخن مىگویند و با سخن خود شبهه در دلها مىافکنند» . (20) زمینه پیدایش شبههها و تاثیر آنها، پیدایش شک و تردید است که یا ناشى از عدم کارآیى ابزارهاى شناخت و یا اشتباه در روشها و الگوهاست (21) و یا بر اثر فتنهگرىها. (22) در فتنهها، هدف گمراه کردن (23) اعضاى جامعه و سپس بهرهبردارى از آن است.براى آنکه موارد مشتبه کاملا شبیه به «حق» شو، د از همان مفاهیم و ادبیات استفاده مىگردد تا زمینههاى انحراف از دین به طور کامل مهیا شود و مانعى در سر راه ایجاد نگردد.پیامبراکرم صلى الله علیه وآله در همین زمینه مىفرمایند: «یا على این مردم پس از من فریفته ثروتشان مىگردند...حرام را با شبهات دروغین و هوسهاى غفلتزا حلال مىشمرند، شراب را به نام نبیذ و رشوه را به نام هدیه و ربا را به اسم تجارت حلال مىدانند..» . (24) ج.بدعت هر جامعهاى به نحوى با نوآورى و اصلاح امور خود روبرو و دستبه گریبان است. نوآورىها، از ضروریات نظام اجتماعى است، اما سامان یافتگى نوآورىها هم از ضروریات نظامهاى اجتماعى است; چرا که در غیر اینصورت، بقا و انسجام جامعه دستخوش تحول و دگرگونى مىشود.دین به عنوان بخشى از نظام اجتماعى مىبایست در گیر و دار تغییرات اجتماعى و پیدایش نیازهاى جدید و بروز نوآورىهاى متعدد در سایر زمینهها موضعى فعال داشته باشد.اگر این ضرورت در درون دین پیشبینى شده باشد، قوام و جاودانگىاش تضمین خواهد شد، در غیر اینصورت عوامل بیرونى، این خصیصه را بر آن تحمیل مىکند که در بلند مدت موجب اضمحلال و نابودى دین مىگردد.اسلام به عنوان یک دین، داراى برنامه زندگى است و در درون خود تغییرات و دگرگونىها را پیشبینى کرده و به همین جهت اهرمهایى را براى پویایى خود در نظر گرفته است.اگر این تغییر و تحولات بیرون از خود دین بر او تحمیل گردد، بدعتشناخته مىشود. «بدعت» اصطلاحى فقهى است و به هر چیزى که با سنت نبىاکرم صلى الله علیه وآله مخالف باشد، اطلاق مىشود و معمولا به نظریهها و عادتهاى جدیدى که از دیدگاههاى شخصى نشات گرفته و در جامعه اسلامى رواج یافته و نیز به نوآورىها و عقاید مخالف با اصول دین و سیره پیامبر اسلام گفته مىشود. (25) واژه بدعتبه معناى نسبت دادن عقاید و دیدگاههاى جدید به دین است که با مبانى کتاب و سنت معصومین علیهم السلام سازگارى ندارد. (26) عبارت فوق به خوبى بیانگر این نکته است که هر آنچه بیرون ازکتابآسمانىقرآن ویاسنت معصومین علیهم السلام باشد، و به عنوان نظر دینى ارائه شود، نظر شخصى و تفسیر به راى است و نمىتوان و نباید به عنوان دین مطرح و معرفى شود که در اینصورت بدعتشناخته مىشود، حال با هر انگیزهاى که باشد. امیرالمؤمنین علیه السلام در جاى جاى کلام خود متذکر پیدایش بدعتها و آثار شوم آن شده و از آن به کژى یاد مىکنند.اولین گام در پیدایش بدعتها، نادیده گرفتن روشها و منابع تفسیرى دین است که ممکن است در برخى شرایط به دلیل عدم آگاهى و یا عدم رضایتبه منابع و یا روشهاى دینى به روشها و منابع خاص دیگرى روى آورد.در چنین وضعیتى برخى باورها نسبتبه بعضى امور پدیدار مىشود و دگرگونى در سطح ارزشها به وجود مىآید و باعث مىشود در سایر بخشها و لایههاى اجتماعى دگرگونىهایى به وجود آید. همواره آغاز پیدایش فتنهها، پیروى از هوسهاى آلوده و احکام و قوانین مجعول و اختراعى است; احکامى که با کتاب خدا مخالفت دارد. (27) وقتى ارزشهاى غیر الهى و نیازهاى فردى و منزلتهاى بهجاى مانده از دوران پیشین حاکمیت پیدا کرد، دیگر نمىتوان از منابع دین براى دستیابى به آن ارزشها بهره برد.بنابراین، مىبایست در منابع طراحى ارزشهاى دینى و یا در روشهاى فهم و تفسیر آنها و یا در هر دو - منبع و روش - تجدید نظر کرد که اثر و نتیجه آن جدایى از دین است. «دو نفر در پیشگاه خداوند مبغوضترین مردمند: کسى که خداوند او را به خود واگذار کرده است و از راه راست منحرف گشته، به سخنان ساختگى و دور از حقیقت و بدعتهاى خویش سخت دل بسته است.» . (28) و این به منزله آن است که در روشها، از روش متعارف و شناخته شده تفسیر دین استفاده نکرده و به جاى آن به نظریات و تفاسیر شخصى اکتفا شده و از این زاویه، با منابع مقدس ارتباط برقرار مىکنند و یا آنکه اصولا بدون ورود به منابع و استفاده از آنها اقدام به تفسیر و تبیین دین مىکنند.اینها کسانى هستند که «به خدا و رسولش دروغ مىبندند» . (29) در اینجا نکتهاى بسیار جالب و ظریف وجود دارد و آن این است که رابطهاى بین فتنهها، شبههها، بدعتها و سنت وجود دارد.آنگاه که احکام و حقوق فردى و اجتماعى، ابداعى و ابتکارى باشد، فتنهها نمایان (30) مىشود.خاستگاه پیدایش بدعتها خود زمینهساز و بستر مناسب پیدایش شبههها (31) نیز مىباشد.بنابراین، روى آوردن به تنظیم هنجارهاى اجتماعى و قوانین و قواعد حقوقى بدون در نظرگرفتن منابع مقدس دینى، نابسامانىها و مسائل و آسیبهاى مختلف اجتماعى را نیز به دنبال خواهد داشت; زیرا در یک جامعه دینى، عدم توجه به معتقدات و ارزشها و هنجارهاى دینى و به جاى آن حاکمیت ارزشهاى ملى و هنجارهاى اجتماعى (32) ، تعارض عین و ذهن را به وجود مىآورد; یعنى معتقدات و باورهاى دینى و به تبع آن ارزشها در مسیر حاکمیت و تحقق ارزشهاى دینى است، اما عینیت جامعه و قواعد و الگوهاى عمل اجتماعى سمت و سویى دیگر به خود مىگیرد.به دیگر سخن، به صورت نظرى و اعتقادى جهت دیندارى به خود مىگیرد، در حالىکه بایدها و نبایدهاى دینى، نمود عینى و عملى به خود نمىگیرد.از این رو، تعارض عین و ذهن پیش مىآید که خود آسیب جدى اجتماعى است و چه بسا نابسامانىهایى را نیز به دنبال داشته باشد. انزواى منابع مقدس تاکنون برخى مقولات از جمله فتنه، بدعت و شبهه از آسیبهاى دین بیان گردید. گاهى ممکن استبه جاى آنکه تحریف در «منظور و مقصود گوینده» صورت گیرد و قرائتهاى مختلف که منظور گوینده نبوده به جاى کلام او نشیند، اصل کلام و یا سند به وضوح انکار گردد و سندیت و انتساب آن به گوینده نفى شود و یا ممکن استبه اشکال مختلف ضرورت حضور مفاد آن و عمل به محتوایش انکار گردد.اسلام نیز به عنوان یک نظام که حاوى عقاید و باورها، ارزشها و هنجارهاست، منابعى را براى طراحى این نظام پیشبینى کرده است.کتاب مقدس قرآن و سنت دو منبع مهم و اصلى اسلام مىباشند که بقا و بالندگى دین منوط بر حضور فعالانه آنها مىباشد.آنگاه که این دو منبع و یا یکى از آنها و یا حتى بخشى از این منابع مورد هجوم و یا بىمهرى قرار گیرد، دین با آسیب روبرو مىگردد. آسیبهایى که متوجه کتاب مقدس مىگردد به چند شکل ممکن است جلوه کند: اینکه کاملا کنار گذارده شود و کسى به آن مراجعه نکند.نه در ظاهر، حضور آن مشهود است و نه در باطن.صورت دیگر آن است که در ظاهر به عنوان کتاب مقدس حضور دارد و مورد تلاوت قرار مىگیرد، بدان سوگند مىخورند.اما محتواى آن در بین مؤمنان، حضور ندارد و به لحاظ معنا و عمل بر اساس محتواى آن مورد بىمهرى و انزوا قرار مىگیرد.شکل دیگر آن است که با تحریفها و تفسیرهاى نابجا، برخى بر محتوا و مضامین آن سلطه نامشروع پیدا مىکنند و آنگونه که با میل و منافعشان سازگار باشد آن را تفسیر و تبیین مىکنند.حضرت مىفرماید: «حاملان قرآن آن را کنارى افکنده و حافظانش آن را به دست فراموشى مىسپارند، در آن روز قرآن و پیروان مکتبش هر دو از میان مردم رانده و تبعید مىشوند و هر دو همگام و مصاحب یکدیگر و در یک جاده گام مىنهند و کسى پناهشان نمىدهد.قرآن و اهلش در آن روز بین مردمند اما میان آنها نیستند; با آنها هستند ولى با آنها نیستند چه اینکه گمراهى با هدایت هماهنگ نشود، گرچه کنار یکدیگر قرار گیرند.مردم در آن روز بر تفرقه و پراکندگى اتحاد کرده و در اتحاد و یگانگى پراکندگى دارند.گویا این مردم پیشوایان قرآنند و قرآن پیشواى آنان نیست.جز نامى از قرآن نزدشان باقى نماند و جز خطوط آن چیزى نشناسند..» . (33) در کنار قرآن، سنت جاى مىگیرد که همواره با یکدیگر در حال تعامل مىباشند و نمىتوان هیچ یک را بدون دیگرى در نظر گرفت; چه آنکه هر دو شالودههاى اسلام محسوب شدهاند و اختلال در هر بخش به ناچار به دیگرى سرایت مىکند.ایمان قلبى و باور باید به خدا و سنتباشد و این ایمان قلبى علىالاصول در عمل و رعایت هنجارهاى دینى تجلى پیدا مىکند به همین جهت است که مولا امیرالمؤمنین علیه السلام توصیه مىفرمایند: «اما وصیت من این است که هیچ چیز را شریک خدا قرار ندهید و سنت و شریعت پیامبر را ضایع نکنید، این دو ستون محکم را برپا دارید و این دو چراغ را فروزان نگهدارید» . (34) خاستگاه پیدایش بدعتها، ترک کردن (35) سنتها یعنى مجموعه عقاید و باورها و ارزشها و هنجارها و مناسکى است که از طریق خاصى براى مؤمنان طراحى و تبیین شده است. اصولا این ساختخاص در مجموعه دین اسلام به همین منظور است که همواره ذهنیتها و عینیتها در یک قالب مخصوص و ویژه طراحى شده و جاى گیرد.به همین دلیل وقتى بدون توجه به این ساخت، اقدام به تشریع، تفسیر و تحلیل شود بدعتها رخ مىنمایاند.در این ساخت، امامان از موقعیتخاص خود برخوردارند و پس از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله در موقعیت امامت و رهبرى جامعه قرار مىگیرند.معیار و چرایى این گزینش، بازگشتبه صلاحیتها و شایستگىهایى دارد که در آنها وجود دارد و منحصر در آنهاست. (36) شناخت آنها در بین سایر اقشار جامعه کار مشکلى نیست; زیرا نیاز این مجموعه عقیدتى و نیز توانایىهاى ائمه کاملا روشن و همه بدانها معترفند.آنها راهنمایان، نشانهها، راهها (37) و...دیناند.به خاطر همین است که در فتنهها، یکى از اهداف آن بوده که امامان به نحوى حاشیهنشین شوند.با حاشیهاى کردن امامان و انزواى آنها، پیدایش زمینههاى اجتماعى لازم براى کجروىهاى عقیدتى و بدعتها فراهم مىشده است.بنابراین، یکى از آسیبهاى مهم دین در نگاه امام على علیه السلام نادیده گرفتن جایگاه و موقعیت امامان علیهم السلام است و همواره در تذکرات خود این مهم را یادآور مىشوند که مؤمنان، خصوصا نخبگان فکر واندیشه در نظریهپردازى از آنها فاصله نگیرند و نخبگان قدرت و منزلتهاى اجتماعى، زمینههاى دیگرى را براى انحرافات فراهم نسازند.براى تحقق این منظور، گاهى به آیات مقدس یعنى قرآن کریم استناد مىورزند و اهلالبیت پیامبر صلى الله علیه وآله را مصداقها و جلوههاى عینى آیات معرفى مىکنند و گاهى نسبتهاى خویشاوندى خویش را با پیامبر صلى الله علیه وآله عنوان مىدارند و گفتارهایى از آن حضرت را براى اثبات ادعاى خویش مطرح مىنمایند.در برخى شرایط و زمینههاى اجتماعى، استعدادها و توانمندىهاى علمى و عملى را طرح و گاهى دیگر تعهد و التزام خود به معتقدات و ارزشهاى دینى و گاهى شجاعتها و خدمات خود در زمینههاى مختلف آشکار مىکنند و گاهى نیز از پذیرش سنتهاى جاهلى و صاحبان منزلتهاى بالاى اجتماعى برحذر مىدارند. (38) همه موارد یادشده ضمن آنکه بیان حقایق و واقعیتهاست، این اثر اجتماعى را دارد که نظریهپردازىها جهتخاص خود را بیابد تا در طراحى و تبیین نظریهها، انحرافات عقیدتى - اجتماعى بروز نکند.امیرالمؤمنین على علیه السلام به وضوح و روشنى این نکته را متذکر مىگردند که ائمه علیهم السلام درها و مسیرهاى ورود، شناخت و تفسیر اعتقادات، باورها، ارزشها هنجارها و مناسک دینىاند و بدون در نظرگرفتن آنها نه تنها زمینههاى اجتماعى انحرافات فراهم مىشود، بلکه نادیده گرفتن ائمه علیهم السلام خود یک انحراف اجتماعى است که باعث «دزدى» مىشود. «...ما محرم اسرار حق و یاران راستین و گنجینهها و درهاى علوم پیامبریم و هیچ کس به خانهها جز از در وارد نمىشود و کسى که از غیر در وارد گردد، سارق خوانده مىشود..» . (39) بنابراین، اگر منابع اصلى و مقدس به هر دلیلى، مانعى در پیش روى داشته باشند، گروههاى اجتماعى دیگر وارد عمل شده و موجبات انحراف دین را فراهم مىسازند و چون هویتیک جامعه دینى، به فرهنگ دینى آن جامعه است که با بروز تفسیرهاى نابجا و نادرست، فرهنگ جامعه دینى و در نتیجه هویت جامعه دینى دستخوش دگرگونىهاى بنیادین مىشود. (40) شیطان شیطان موجود پلیدى است که در تمام ادیان اعم از الهى و غیرالهى به عنوان مظهر شرور شناخته شده است.در ادبیات دین اسلام شیطان یک مجموعهآمیخته از اعمال و افکارى است که با عقاید و باورها، ارزشها و هنجارهاى دینى در تعارض است.در واقع «شیطان» یک «تیپ یدهآل» است; تیپ ایدهآلى که دربرگیرنده عقاید و رفتارهاى آسیبى و نابهنجار است.مصادیق متعدد و غیرمحسوس دارد و مصداق کامل و بارز آن «ابلیس» است.ویژگى مجسم همه این شیاطین وسوسهانگیزى آنهاست; شیطنت و ایجاد وسوسه در راستاى آسانسازى و آسانگیرى کجروى ذهنى و عینى.شیطان صرفا یک پدیده ذهنى و خیالى نیست، بلکه با توجه به خصوصیات و تعاریف ارائه شده در متون مقدس، ینیتخارجى دارد، اما با توجه به طیف گسترده زمینههاى فعالیت و مصادیق بىشمار آن و همچنین میزان شیطنتها، تیپایدهآلى براى آن در نظر گرفته مىشود که بتواند همه مصادیقش را در برگیرد. در متون و آموزههاى دینى تاکید زیادى بر کنارهگیرى از شیطان و وسوسههاى او شده است.على علیه السلام از چند زاویه به این موضوع مىنگرد و آن را متذکر مىگردند. اگر اقدام اولیه از طرف خود کنشگران و اشخاص صورت گیرد، حاکمیتشیطان تامین و روز به روز گسترش مىیابد. «زشتسیرتان، شیطان را ملاک کارشان قرار دادهاند، او هم آنان را دام خویش برگزیده و سپس تخمهاى پستى و رذالت را در سینههاشان گذارده و جوجههاى آن را در دامنشان پرورش داده، با چشم آنان مىنگرد، و با زبان آنان سخن مىگوید و با دستیاریشان بر مرکب گمراهکننده خویش سوار شده و کردار ناپسند را به نظرشان جلوه داده.اعمال آنها گواهى مىدهد که با همکارى شیطان انجام شده است و سخنان باطل را او به زبانشان نهاده است» . (41) اولین گام در این راه، عضویت در گروه منتسب به شیطان است.طبعا عضویت در گروه بدون پذیرش ارزشها و هنجارهاى حاکم بر آن امکانپذیر نیست.وقتى ارزشها و هنجارهاى گروه پذیرفته شد، الزامها و هنجارهایى دارد و بقا عضویت و ادامه آن مستلزم رعایت آن هنجارهاست.تبعیت از شیطان و اعوان و انصار او، گروه منحرف و شیطانى را تشکیل مىدهند.چون شیطان راه و روش و مذهب و مسلک خود را به صورت آسان معرفى مىکند، در نتیجه طرفدار و هوادار پیدا مىکند.وقتى هواداران آمدند و به عضویت درآمدند و رضایتشیطان مبناى تنظیم کنشها و تعاملها قرار گرفت، لازمهاش آن است که هر آنچه را با این وضعیت در تعارض باشد از سر راه برمىدارد.مهمترین و زیربنایىترین موانع، وجود عقاید و ارزشهاى دینى جامعه و گروههاست.بنابراین، باید دین را، که منشا و خاستگاه و هویت این گروهها و جوامع است، با تضعیف، تبدل و یا انهدام از بین ببرد.وقتى این فرآیند صورت گرفت; خواه ناخواه آثار اجتماعى خاص خود را بر جاى خواهد گذاشت. «شیطان راههاى خویش را براى شما آسان جلوه مىدهد و مىخواهد پیمان دین شما را گره گره بگشاید..» . (42) ناگفته پیداست که شیطان از یک اصل انسانشناختى و روششناختى بهره جسته و آن را رعایت نموده است.همه انسانها علىالاصول مایلند در دامنه انتخابهاى خود همواره آسانترین راه و کم هزینهترین آن را گزینش نمایند، اما وقتى این انتخاب صورت گرفت پیامدهاى خاص خود را دارد، از این رو، تاکید مىشود که راههاى شیطانى آسانند تا مبادا مؤمنان فریب آن را بخورند و به پلیدىهاى شیطانى مبتلا شوند.طبعا مراقبت از معتقدات و باورها در صحنه اجتماعى، علاوه بر جلوگیرى از کجروىهاى فردى و اجتماعى، بقا و انسجام گروهى را به دنبال دارد. نهاد حکومت نهاد سیاست و حکومت در هر جامعهاى مطابق با باورها و ارزشهاى آن جامعه شکل مىگیرد.از جمله مؤلفههاى موجود در نهاد سیاست، موقعیتها و نقشهاى آن موقعیتهاست. حال در یک جامعه دینى که عقاید و ارزشها برخاسته از عقاید و ارزشهاى دینى استبه ناچار موقعیتها و نقشهاى اجتماعى در سطح کلان و یا به عبارت روشنتر، ساختار اجتماعى علىالاصول مطابق با همان عقاید و باورها مىباشد.موقعیتها و نقشهاى سیاسى نیز از این اصل کلى مستثنى نیست.در چنین جامعهاى ساختار سیاسى با همان ویژگىهاى پیشبینى شده در دین طراحى مىشود.در چنین ساختارى نقش اصلى و اساسى نهاد حکومت و سیاست پاىبندى به اصول و مبانى اعتقادات و ارزشهاى دینى و بسترسازى براى تحقق آنها است و این وظیفه در هیچ شرایطى نباید نادیده گرفته شود و یا تحتالشعاع سایر انتظارات واقع گردد.بنابراین، هر پدیده و رخدادى که باعث نادیده گرفتن «دین» شود، امر نابهنجار قلمداد مىگردد و وظیفه نهادهاى مختلف از جمله نهاد حکومت و سیاست و خصوصا دستگاه حاکمه مقابله با آن است. البته این تقابل ممکن است در شرایط اجتماعى - سیاسى مختلف، اشکال گوناگونى به خود گیرد.بر اساس آنچه گذشت مىتوان چنین نتیجه گرفت که یکى از آسیبهاى دین، روح سازشکارى مسؤولان و متولیان جامعه با امور نابهنجار و بدعتها و فتنههاست.حال اگر در شرایطى لازمه پاسدارى از «دین» حضور فعال سیاسى - نظامى لازم باشد، کنارهگیرى از آن و نادیده گرفتن چنین ضرورتى آسیبى جدى به پیکره دین واردمىسازد.به همین دلیل است که على علیه السلام وقتى در مسند حاکمیت قرار مىگیرد متذکر مىشود که وظیفه و رسالتش برخورد قاطعانه و خصمانه با مخالفان دیندارى جامعه است.در غیر این صورت، سازش دستگاه حاکمه با دشمنان، موجبات انحراف را به دنبال دارد.انحراف دستگاه حاکمه، موجب تضعیف بنیادهاى دینى جامعه مىشود. «من بارها این موضوع (رابطه خود با دستگاه جبار معاویه) را بررسى کردهام و پشت و روى آن و همه جوانب را مطالعه نمودم، دیدم راهى جز پیکار [و در غیر اینصورت ] کافر شدن نسبتبه آنچه پیامبر اسلام آورده است ندارم..» . (43) البته حضور فعالانه در صحنههاى مختلف سیاسى - اجتماعى، کار آسانى نیست و سختىهایى نیز به دنبال دارد، اما این سختىها نباید مانع انجام نقش دولتمردان شود، هر چند این حضور موجب جنگهاى سخت داخلى و خارجى گردد و در این راستا عدهاى از اعضاى جامعه و نخبگان کشته شوند. (44) «بهترین مرگها، کشته شدن در راه خداست.سوگند به آن کس که جان فرزند ابوطالب در اختیار اوست، هزار ضربه شمشیر بر من آسانتر است تا مرگ در بستر در غیر طاعت پروردگار..» . (45) ادامه دارد/
سایت درگاه پاسخگویی به مسایل دینی
آسیبشناسى دین در سیره علوى (قسمت اول)
مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند.
هدیه دوستان (خطى)
11 آذر 1403, 0:42
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
آسیبشناسى دین در سیره علوى (قسمت اول)
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
این فیلد اجباریست.
امتیاز
-
1
2
3
4
5
این فیلد اجباریست.
نظر شما
این فیلد اجباریست.
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
اعتقادی
منتخب نشریات
اردیبهشت 94
جدیدترین ها در این موضوع
رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران
در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزشهای اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شدهاند با تلاشهای خود سعی بر بیارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
30 خرداد 1403, 15:48
تبیین و ضرورتشناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری
در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مسالهی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری
در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
دختر در آینه تعامل با پدر
یهود از پیامبری حضرت موسی علیهالسلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیهالسلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
30 خرداد 1403, 15:47
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل
با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
30 خرداد 1403, 15:47
پر بازدیدترین ها
اگر والدین به فرزندان ستم کنند فرزندان چطور برخورد کنند، بطوری که هم موجب ناراحتی آنها نشود و هم بتوانند آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنند، و اگر نصیحت تأثیر نداشت چطور باید با آنها برخورد کرد؟
24 آبان 1393, 14:10
نسبت های چهارگانه (نسب اربع)
24 آبان 1393, 14:8
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن
قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
11 دی 1396, 13:58
سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان محبت حضرت زهرا علیه السلام
29 دی 1393, 17:31
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران
این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نمودهاند.
4 تیر 1390, 0:0
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS