كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، پهلوي اول، پهلوي دوم، احمد متين دفتري، نخست وزير، سناتور
نویسنده : معصومه جمشيدي
احمد متین دفتری یکی از رجال و شخصیتهای گوش به فرمان دوره رضاخان بود. وی در 1306 وارد فعالیت اقتصادی در دادگستری شد و مراحل پیشرفت را پیمود و در پستهای مختلف قرار گرفت، تا اینکه از 1315 تا 1318 به وزارت رسید و در آبان 1318 به نخست وزیری رسید. وی جوانترین نخست وزیر رضاخان بود که در اجرای دستورات این دیکتاتور سر از پا نمیشناخت و لحظهای تردید و تأخیر روا نمیداشت.[1] احمد متین دفتری همزمان با فعالیت در مشاغل اصلی، مشاغل فرعی دیگری همچون ریاست دبیرخانه جامعه ملل در ایران، رئیس جمعیت طرفداران ملل متحد، نماینده سازمان بینالمللی حقوق بشر در ایران، عضو فرهنگستان ایران، عضو دائمی دیوان بینالمللی لاهه، رئیس شورای عالی بینالمجالس و چندین شغل و عنوان جنبی دیگر را بر عهده داشت.[2]
تولد و خانواده
احمد متین دفتری در شعبان 1314(ه.ق) برابر با بهمن 1275(ه.ش) در تهران متولد شد. جدش وزیر دفتر و پدرش نایب وزیر و مهردار بود. وی در کودکی به تقاضای جدش میرزاحسینخان وزیر دفتر و از طرف مظفرالدین شاه ملقب به اعتضاد خاقان شد و شغل لشگرنویسی فوجهای دماوند و فیروزکوه و آتریاد پیاده سیستان و فوج منطقه تبریز ارثاً به او واگذار شد. پس از چندی نیز متینالدوله لقب گرفت.[3] بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی وارد مدرسه آلمانیها شد و پس از هشت سال تحصیل از آنجا فارغالتحصیل شد و بعد به استخدام وزارت امور خارجه درآمد.[4] با تأسیس مدرسه حقوق در 1297 توسط فیروز میرزا نصرتالدوله[5] در تهران، متین دفتری وارد مدرسه حقوق شد و در 1300 از آن فارغالتحصیل شد.[6] در آن موقع که بعد از کودتای 1299 نیز بود، مصدقالسلطنه که به سمت والی آذربایجان تعیین شده بود، نوه برادرش متینالدوله یا متین دفتریِ را به سمت نماینده خود در تهران تعیین نمود. آشنایی متین دفتری با رضاخان از همین زمان آغاز شد و متین دفتری که در آن زمان، جوانی 25 ساله بود، ضمن بردن پیغامها و تلگرافهای رمزی دکتر مصدق و حبیباللهخان شیبانی فرمانده لشگر آذربایجان برای رضاخان و تهیه جواب تلگرافهای با رمز والی آذربایجان، توجه سردار سپه را به خود جلب نمود.[7]
ورود به مناصب اجرایی
متین دفتری در اوایل فعالیتهای سیاسی داور به حزب او پیوست و در روزنامه مرد امروز داور هم مقالاتی مینوشت. زمانی که داور در اوایل سلطنت شاه، وزیر عدلیه شد، متین دفتری را هم به وزارت عدلیه برد. او کار ترجمه قوانین کشورهای اروپایی را انجام داد و به پاداش این خدمت جهت انجام مأموریتی از طرف دولت به دفتر جامعه ملل در ژنو رفت و ضمن خدمت دکترای خود را اخذ کرد.[8] وی از حامیان دولت رضاخان بوده و حتی در خارج از کشور نیز این وظیفه را دنبال میکرده است؛ از جمله، گزارشاتی راجع به مذاکراتش با مسئولین وزارت خارجه آلمان جهت جلوگیری از انتشار روزنامه پیکار در برلن و تعقیب و محاکمه عاملین انتشار این روزنامه که ظاهراً مطالبی ضد سلطنت مینوشته است، موجود است.[9] در سال 1310 به معاونت وزارت عدلیه معرفی شد. در همین زمان تیمورتاش وزیر دربار مغضوب رضاشاه شد و متین دفتری او را محاکمه کرد و رضایت رضاشاه را جلب کرد. متین دفتری در این دوران با دختر دکتر مصدق که دختر عموی پدرش محسوب میشد، ازدواج کرد و به این ترتیب علاوه بر نسبت فامیلی از سوی پدر، داماد او هم شد. البته دکتر مصدق در این زمان مغضوب بود و در ملک احمدآباد زندگی میکرد و ازدواج متین دفتری با دختر او از نظر سیاسی نقطه مثبتی برای او به شمار نمیرفت.[10] وی در مهرماه 1315 در کابینه محمود جم به وزارت دادگستری رسید و قریب سه سال تا احراز مقام نخست وزیری این سمت را به عهده داشت. از وقایع مهم این دوره میتوان به دستگیری و محاکمه 53 نفر حزب کمونیست به دست او نام برد.[11] مهمترین نقش متین دفتری در دوران وزارت دادگستری تفسیر اصل 37 متمم قانون اساسی برای رفع اشکال ازدواج ولیعهد با فوزیه خواهر ملک فاروق بود؛ زیرا به موجب این اصل متمم قانون اساسی میبایست مادر ولیعهد، ایرانی الاصل باشد و وصلت محمدرضا پهلوی با یک دوشیزه مصری از لحاظ ولیعهد آینده ایران منع قانونی داشت؛ اما متین دفتری چاره کار را پیدا کرد و با تقدیم ماده واحدهای به مجلس با استفاده از اصلی که حق تفسیر قانون اساسی را به مجلس شورای ملی میداد، این مانع را از میان برداشت. سر انجام در 14 آبان 1317 لایحهای در تفسیر اصل متمم قانون اساسی تقدیم مجلس شد که به موجب فرمان پادشاه، به فوزیه صفت ایرانی اعطا شد.[12] متین دفتری در خاطرات خود تأکید میکند که نقش وی در تهیه مقدمات ازدواج ولیعهد با فوزیه و کارگردانی هیئتی که برای انجام مراسم عقد و عروسی به قاهره رفته بود، از جمله عوامل مؤثر در انتخاب او به نخست وزیری بوده است.[13] در جریان کشف حجاب نیز متین دفتری از جمله مهرههای رضاشاه در اجرای فرامینش بود.[14]
از دیگر فعالیتهای متین دفتری میتوان به ایجاد سازمان پرورش افکار نام برد. این سازمان از مهمترین سازمانهای فرهنگی متمرکز در دوره رضاشاه بود که متین دفتری بنیانگذار آن بود. اساسنامه این سازمان در جلسه 12 دی 1317 به تصویب هیأت وزیران رسید. با تصویب این سازمان، روزنامههای وابسته به دربار با استقبال از این امر، تشکیل سازمان پرورش افکار را به مثابه آغاز نهضتی جدید در کشور قلمداد کردند. اهداف این سازمان اساساً ادامه همان سیاستهای فرهنگ ستیزی حکومت رضاشاه بود.[15] این سازمان دارای شش کمیسیون بود.[16]
بعد از شروع جنگ جهانی دوم، ایران که بیطرفی خود را اعلام کرده بود، عملاً با انتخاب متین دفتری که به ژرمانوفیلی شهرت داشت، خود را طرفدار آلمان نشان داد. در سوم آبان 1318(25 اکتبر 1939) محمود جم از مقام نخستوزیری برکنار و احمد متین دفتری وزیر دادگستری کابینه به نخست وزیری منصوب شد. علت این تغییر ظاهراً ارتباط نزدیک متین دفتری با آلمانیها بود و رضاشاه که از پیروزیهای نظامی هیتلر در آغاز جنگ جهانی دوم به وجد آمده بود و میخواست با آلمانیها روابط نزدیکتری برقرار کند، با انتخاب یک نخست وزیر طرفدار آلمان راه دوستی و اتحاد با آلمان را هموارتر ساخت.[17] متین دفتری سابقه منشیگری سفارت آلمان را داشت.[18] روابط ایران و آلمان از آغاز زمامداری هیتلر در حال گسترش بود و بسیاری از پروژههای عمرانی و صنعتی در ایران به وسیله مهندسین و کارشناسان آلمانی اجرا میشد. رضاشاه به علت بغضی که از انگلیسیها و روسها داشت به آلمانیها متمایل شده بود و بعد از انعقاد پیمان دوستی و اتحاد بین هیتلر و استالین و تقسیم لهستان بین آلمان و شوروی نیز، برای جلوگیری از سازش پنهان بین آنها درباره ایران، بیشتر به آلمان نزدیک شد.[19]
اما دوران نخست وزیری متین دفتری با همه خوش خدمتیهایش با مشکلاتی مواجه شد، از جمله مشکل بازرگانی بین ایران و آلمان که نتوانست کاری از پیش برد و بیش از هشت ماه به طول نینجامید و در شب چهارم تیرماه 1319 مغضوب رضاشاه شد و از کار برکنار شد و به دستور رضاشاه و توسط سرپاس مختار به شهربانی برده شد. فردای آن روز به دستور رضاشاه، دکتر مصدق پدرزن و عموی دکتر متین دفتری بازداشت و به زندان شهربانی منتقل شد و پس از یازده روز به بیرجند تبعید گردید. متین دفتری چندی در زندان باقی ماند، سپس به منزل خود انتقال یافت و تحت نظر قرار گرفت.[20] برخی در علت برکناری میگویند که طراحی یک کودتا توسط متین دفتری با همکاری آلمانیها و حمایت دکتر مصدق بوده است. وی پس از برکناری فقط به تدریس در دانشگاه مشغول بود.[21]
بازگشت دوباره به سیاست
بعد از متین دفتری حسنعلی منصور به جای وی نخست وزیر شد و وزارت پیشه و هنر را نیز خود بر عهده داشت.[22] بعد از شهریور 1320 متین دفتری در پناه دکتر مصدق وارد فعالیتهای سیاسی شد و کاندیدای نمایندگی مجلس از تهران شد؛ اما قبل از انتخابات به جرم طرفداری از آلمان توسط متفقین دستگیر شد. یک سال تحت نظر انگلیسیها و یک سال تحت نظر روسها بود؛ اما بعد از جنگ جهانی دوم آزاد شد.[23] دکتر مصدق نیز در این زمان که در دولت فروغی جزء زندانیان سیاسی بود، آزاد شده بود.[24]
بعد از اینکه در 1324 مجلس چهاردهم، قوامالسلطنه را به عنوان نخست وزیر انتخاب کردند، قوام میخواست که متین دفتری را به سمت وزیر مشاور به شاه معرفی کند؛ اما فراکسیون حزب توده[25] در مجلس به مخالفت پرداختند و سرانجام قوام ناچار شد هنگام معرفی وزیران به مجلس او را همراه نبرد که متین دفتری از همین جا کینه قوام را به دل گرفت.[26] در آغاز فعالیتهای انتخاباتی دوره چهاردهم که دکتر متین دفتری خود را از تهران کاندید کرده بود، دانشجویان دانشگاه تهران در خیابانهای تهران علیه او تظاهرات راه انداخته و وی را از عمال دیکتاتوری رضاخان معرفی کرده و شعارهایی چون «شریک جرم قاتلان مبارزان ایران»، «ستایشگر رژیم دیکتاتوری» و... علیه وی سر دادند که همین تظاهرات سبب شکست وی در انتخابات دوره چهاردهم گردید.[27]
در انتخابات دوره پانزدهم با وجودی که سرلشگر رزم آرا رئیس ستاد و ارتش و قوامالسلطنه نخست وزیر و رهبر حزب دموکرات با انتخاب متین دفتری مخالف بودند، معالوصف از حوزه مشکین شهر به وکالت انتخاب شد. اعتبارنامه وی در مجلس با مخالفت یکی از 53 نفر که به وکالت انتخاب شده بود، روبرو شد؛ ولی (از رهگذر تقلب و اعمال قدرت و فشار دربار) اعتبارنامه وی به تصویب رسید.
متین دفتری برای سقوط دولت قوام از هیچ کوششی فروگذار نکرد و یکی از علل تنزل اعتبار دولت قوام در مجلس حملات دکتر متین دفتری بود.[28] پس از سوء قصد به شاه در بهمن 1327 که شاه با ترتیب جلسهای با حضور حقوقدانان و رجال تصمیم داشت تا قانون اساسی را به نفع خود تغییر دهد، متین دفتری اعتراض کرد و گفت که اختیارات شاه در قانون اساسی زیاد است و باید تقلیل یابد نه اینکه زیاد شود، که موجب عصبانیت شاه شد.[29] در زمان نخست وزیر رزم آرا، در انتخابات اولین دوره مجلس سنا سناتور دوم تهران شد و در مجلس به رزم آرا به شدت حمله کرد.[30] در زمان حکومت مصدق، ناگزیر با دولت همکاری مینمود و آشکار و پنهان در کنار پدرزن خود قرار داشت. در حکومت زاهدی در مقابل انتخابات دولت ایستاد و از نامزدی سناتوری انصراف داد؛ اما از طرف شاه سناتور انتصابی تهران شد(در واقع وی در دورههای دوم، سوم، چهارم و پنجم به عنوان سناتور انتصابی به مجلس سنا رفت). در حکومت حسنعلی منصور نیز مخالفتهایی داشت؛ ولی از 1342 به بعد سکوت سیاسی اختیار کرد. بخصوص فعالیتهای سیاسی فرزندش هدایتالله متین دفتری در تهران و فرزند دیگرش در لندن علیه رژیم شاه ادامه کار او را در سنا با مشکل مواجه میکرد.[31]
احمد متین دفتری از رجال طرفدار بیگانگان بود. وی مستقیماً در لژهای فراماسونری عضویت نداشت؛ اما در «جمعیت تسلیح اخلاقی» و «جمعیت برادری جهانی» که هر دو از زیر مجموعههای جناح آمریکایی فراماسونری بودند، عضو بود.[32]
سرانجام
متین دفتری در کنار مشاغل سیاسی خود، از بدو تأسیس دانشگاه تهران تا تیر 1350 که در سن 75 سالگی درگذشت، به کار تدریس نیز اشتغال داشت. وی به زبانهای آلمانی، انگلیسی، فرانسه و عربی مسلط بود. چندین کتاب حقوقی تألیف کرد که در دانشکده حقوق تدریس میشد.[33] از جمله آثار وی میتوان به روابط بینالمللی از قدیمالایام تا سازمان ملل متحد، روابط و حقوق بینالملل، خاطرات یک نخست وزیر و... اشاره کرد.