دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دکتر تقی ارانی

No image
دکتر تقی ارانی

كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، مجله دنيا، اراني، كامبخش، تحصيلات، انديشه هاي سياسي

نویسنده : زينب ابراهيمي

وی در اران از توابع تبریز در خانواده‌ی یک کارمند ساده وزارت دارایی به دنیا آمد. بعد از انتقال پدرش، ابوالفتح، به تهران تحصیلات ابتدایی را در 1293ش. در مدرسه شرف و دوره متوسطه را (1294-1300) در دارالفنون و دانشکده پزشکی را هم با رتبه اول به اتمام رساند.[1] سپس عازم آلمان گردید و در دانشگاه برلن در رشته فلسفه به عنوان دانشجوی عادی نام‌نویسی کرد. در امتحانات ترم زمستانی (1924-1925) شرکت کرد و سال بعد امتحانات دوره دکترا و رساله دکترایش را (1926-1928) با موفقیت در فیزیک و شیمی گذراند و از دروس استادان بزرگی چون ماکس پلانک و آلبرت انشتاین بهره برد.[2]

طی این سالها ( تا 1309ش.) منطق و بیان عربی[3] را به عنوان دستیار آموزش زبان در بخش خاورشناسی دانشگاه برلن تدریس می‌کرد و از این راه شهریه‌ی دانشگاهی‌اش را می‌پرداخت.[4]

در 1309 به ایران آمد و در مدارس مختلف تهران تدریس کرد. سپس رئیس تعلیمات صناعت(تعهد بورس دو ساله دولت) و از لایق‌ترین اعضاء آن گردید و تا اردیبهشت 1316ش. که توقیف شد، در این سمت بود.[5]

افکار عقیدتی - سیاسی ارانی

با آغاز حکومت مطلقه رضاشاه در ایران جریان‌های آزادی‌خواهی و فعالیت‌های سیاسی به شدّت سرکوب شد و تنها گروه‌هایی کوچک همچون «حزب کمونیست ایران» مخفیانه فعالیت‌های اندکی داشتند که تا اواخر سال 1310ش. تمامی شبکه‌های آن کشف گردید و چهره‌های سرشناس آن چون جعفر جوادزاده(پیشه‌وری)، انزابی، و غیره دستگیر و به زندان افتادند.[6] در 22 خرداد همین سال، قانون منع فعالیت‌های اشتراکی[7] به تصویب مجلس رسید.[8] که بر اساس آن اعضای سازمان‌هایی که علیه سلطنت فعالیت می‌کردند، به ده سال حبس محکوم می‌شدند.[9]

ارانی با وجود تحقیقات عمیق و گسترده علمی، از توجه به امور اجتماعی و سیاسی غافل نبود و عقیده داشت، اندیشمندان می‌بایست تمام همت خود را صرف اصلاح جامعه کنند؛ زیرا اجتماع موانع بسیاری در برابر نیات پاک و صحیح او ایجاد و بر او تحمیل خواهد کرد. از این رو پرداختن به زندگانی صرفا علمی را اندیشه‌ای باطل می‌دانست.[10] این تفکر او در جریان اعتراضات دانشجویان علیه قرارداد 1919ش. مشهود بود.[11] جریان‌های فکری – سیاسی آن دوران بویژه اوضاع آلمان پس از عهدنامه ورسای، انقلاب اکتبر روسیه، پیدایش فاشیسم و دیکتاتوری‌های سرمایه‌داری، بحران‌های بزرگ سرتاسر اروپا و آمریکا و نابسامانی‌های رقت‌انگیز ایران که محصول[12] حکومت دیکتاتوری رضاشاه بود، در شکل‌گیری افکار سیاسی‌اش نقش بسیار داشت.[13] وی ملهم از اندیشه‌های چپ دموکراتیک آلمان، به اندیشه چپ مستقل و ملی گرایید[14] و تجدد را در سطحی عالی نه با تقلید کورکورانه از غرب کاپیتالیستی و شرق کمونیستی درک کرد به گونه‌ای که اگر کشته نمی‌شد، جنبش ملی و چپ عدالت‌خواهانه‌ی ایران به گردابی در نمی‌غلتید که بین تأسیس حزب توده و 28 مرداد بدان دچار آمد.[15]

ارانی در آلمان با سازمان دانشجویی و فعالان سیاسی همچون مرتضی علوی و احمد اسدی آشنا شد. هدف این سازمان دانشجویی در ظاهر حمایت از حقوق دانشجویان و در واقع فعالیت علیه دیکتاتوری رضاشاه و آشنا ساختن دانشجویان با اندیشه‌های مارکسیستی بود. ارانی بیش از همه به کتاب‌های مارکسیستی و بویِژه تئوری‌های فلسفی و اجتماعی مارکس علاقه داشت.[16] حمید احمدی ارانی را پایه‌گذار "فرقه جمهوری انقلابی ایران" در 1304 می‌داند[17] که خط سیاسی آن غیر کمونیستی و هدفش دفاع از آرمان‌های آزادی خواهانه مشروطیت و جمهوری ملی و ایجاد اصول دموکراسی بود.[18] از دلایل آن انتشار جزوه "بیان حق"،[19] عدم پیگرد قانونی اعضا این گروه پس از بازگشت به کشور تا زمان انتشار مجله پیکار[20] و اظهارات دکتر ارانی در بازجویی‌های شهربانی است.[21]

وی از (1303ش.) به اتفاق دکتر روزن وزیر سابق امورخارجه آلمان در زمینه تحقیق و انتشار متون کهن ایران فعال بود.[22]

اولین بازتاب تفکر ماتریالیستی دیالکتیک، انتشار کتاب فیزیک در بهمن 1304 بود که زمینه مطالعه درباره فلسفه و نظریات مارکس را فراهم کرد؛[23] اما این به معنای ارتباط یا عضویت در یک فرقه کمونیستی یا تلاش برای پایه‌گذاری آن نبود.[24] پرونده 53 نفر و دیگر منابع نشان می‌دهد که در آن زمان جز یک یا دو تن، چون دکتر بهرامی و علوی کسی به عضویت حزب کمونیست در نیامده بود.[25] در فضای سیاسی اختناق و سرکوب آزادی خواهان[26] ارانی با برقراری ارتباط با روشنفکران، تکمیل و چاپ رساله‌هایش که در برلین منتشر کرده بود و تماس با دانشجویان و دانش آموزان، اقدامات روشنفکرانه را با جدیّت در پیش گرفت و طی چهار سال تلاش، رساله‌ای با عنوان "روان شناسی قشرهای مختلف جامعه ایران" تألیف نمود و سپس برای ایجاد یک کانون روشنفکری و اشاعه افکارش، امتیاز انتشار نشریه "دنیا" را در 1312 با محتوای علمی – فلسفی مارکسیسم اخذ کرد. نشریه‌ی زنده و هدفمندی[27] که در محیط فقر فکری و فرهنگی آن روز، نیاز جوانان به اندیشه‌های انتقادی را برآورده می‌کرد و مروج افکار مارکسیستی نبود؛ بلکه هدف آن روشنگری و آشنا کردن تحصیل کردگان با آخرین دستاوردهای دانش، صنعت و هنر جهان آن روز بود.[28] از این رو فعالیت دکتر ارانی نه زیر زمینی و نه تشکیلاتی و حزبی بود.[29]

ورود کامبخش به گروه ارانی و پیامدهای آن

نفوذ سازمان اطلاعاتی به درون گروه ارانی توسط ده‌زاد و همسرش با جلب اعتماد ارانی نسبت به کامران – کمونیست با سابقه عضو کمیترن – و سپس کامبخش[30] صورت گرفت. در 1314 دکتر بهرامی توسط روشن و رضا قلی‌سیف – از کارمندان دستگاه استالینی در مسکو - برای اجرای طرح کار مالی و کانال ارتباطی با خارج وارد جریاان ارانی شد.[31] کامبخش سعی داشت، امکانات گروه ارانی را به صورت اطلاعاتی - تشکیلاتی سازماندهی و در راستای تأمین نیازمندی‌های اطلاعاتی شوروی‌ها در ایران به کار گیرد.[32] شوروریها مخفیانه گروه کمونیستی فعالی را با ماهیّت نظامی و حزبی که سرهنگ سیامک و کامبخش از عناصر اصلی آن بودند، در ایران هدایت کردند.[33] اهداف آنها از ادغام شدن در گروه ارانی: 1) احیای حزب کمونیست متلاشی شده در ایران بود؛[34] اما فعالیت‌های ارانی صرفا روشنفکرانه بود. 2) تلاش برای وابسته شدن "دنیا" به فرقه کمونیستی که ارانی با آن مخالفت کرد.[35] این چالش‌های جدی، حذف تدریجی ارانی و پراکنده ساختن اعضای گروهش و توقف انتشار مجله و انحلال جلسات منزل ارانی[36] را در پی داشت. بنابراین جلوگیری رژیم از انتشار مجله با توجه به اظهارات خود ارانی که علت آن را مشکلات مالی ذکر کرده است،[37] صحیح نیست. همچنین اشتغال وی به ریاست اداره صناعت نیز مردود است؛ زیرا وی یک سال پس از تعطیلی مجله به این سمت انتخاب شد.[38] خود ارانی در بازجویی‌های شهربانی به اختلافاتش با کامبخش اشاره می‌کند. هر چند تشخیص ماهیت گروه کامبخش برای ارانی که صادقانه به یک مبارزه سیاسی در عرصه داخلی و جهانی علیه فاشیسم می‌اندیشید، آسان نبود. کار فکری و مطالعاتی، تدریس، کار در وزارت جنگ و مدیریت اداره صناعت و تبحر کامبخش سرانجام به تسلط کامبخش بر این جریان و داخل کردن گروه قزوینی‌ها به عنوان هسته‌های مخفی سازماندهی شده، منجر شد.[39]

کامبخش گروه ارانی را به دو بخش تقسیم کرد؛ بخش کارمندان و روشنفکران فارغ‌التحصیل که در محافلی مانند "کلوپ ایران" و یا "انجمن حقوق دانان" رخنه کرده بودند و بخش‌جوانان و دانشجویان که در کارهای اجرایی به کار گرفته شدند.[40]

باز داشت گروه ارانی

با برنامه‌ای از پیش تعیین شده در اردیبهشت 1316ش. توسط شهربانی به اتهام عضویت در فرقه اشتراکی و اقدام علیه امنیت کشور، در پی دستگیری یکی از افراد دسته قزوینی‌ها به نام شورشیان[41] و سپس کامبخش انجام گرفت.[42] وی با اطلاع از نیاز رژیم برای معرفی شبکه‌های کمونیستی، فرقه‌ای مجازی برای شهربانی ترسیم کرد و از کامران به عنوان نماینده ایران در کمیترن و از ارانی در مقام لیدر(رهبر) تشکیلات نام می‌برد و مشخصات کامل شاگردان ارانی را در اختیار پلیس قرار داد و پلیس وانمود کرد که ارانی آنها را به عنوان اعضاء حزب لو داده است. ارانی در حالی متهم به خیانت شد که در برابر شدیدترین شکنجه‌های زندان از یارانش دفاع کرد.[43] وی حتی برای امضاء اعترافات ساختگی شهربانی بر علیه خودش به شرط آزادی شاگردانش اعلام آمادگی کرد.[44] اسناد بازمانده[45] نشان می‌دهد، گروه 53 نفر در زندان و به اجبار پلیس به عنوان فرقه‌ایی کمونیستی تشکیل شد.[46] ارانی در دفاعیاتش پرده از چهره شهربانی کنار زد و اهداف ایجاد پرونده 53 نفر را به عنوان فرقه کمونیستی افشا نمود.[47] ارانی و متهمین رده اول پرونده در دستگاه قضایی کاملا فرمایشی و زیر فشار شهربانی به ده سال حبس محکوم گردیدند؛[48] اما سال 1318 در زندان قصر در 36 سالگی بر اثر بیماری و شکنجه در زندان[49] جان سپرد و روشنفکری که می‌بایست از افکارش در جهت رشد و تعالی جامعه بهره برد، قربانی دیکتاوری رضاشاه شد.

مقاله

نویسنده زينب ابراهيمي
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

سعید نفیسی

No image

خاندان مسعودی

No image

هادی هدایتی

No image

خاندان بهنیا

Powered by TayaCMS