دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

رابطه با شوروی در پهلوی دوم قبل از کودتا

No image
رابطه با شوروی در پهلوی دوم قبل از کودتا

كلمات كليدي : تاريخ، شوروي، پهلوي دوم، پيمان بغداد، غائله آذربايجان

نویسنده : سعيده سادات موسوي

شروع و بروز جنگ دوم بین‌الملل به روسیه اجازه داد، نیات و آرزوهایی که از دیرباز نسبت به ایران در دل می‌پروراند، احیا کند. مسکو در زمان دوستی آلمان و روسیه کوشش می‌کرد که منافع خصوصی خود را در منطقه خلیج فارس بشناساند. در مذاکرات متمادی آلمان و روسیه در پیمان چهار جانبه که دنیا به مناطق چهارگانه تحت نفوذ یکی از چهار دولت آلمان، روسیه، ایتالیا و ژاپن واگذار می‌شد، روسیه منطقه جنوب باطوم باکو در جهت خلیج فارس را به عنوان مرکز تمایلات ارضی و نفوذ اتحاد شوروی انتخاب کرد.

بعد از سال‌های متمادی تدارکات معنوی و علمی و تعلیم و تربیت کادرهای مختلف محرکین و مبلغین کمونیست، فرصتی پیش آمد که برنامه‌های از پیش تعیین ‌شده به مرحله اجرا در آید که تعداد زیادی از واحدهای ارتش سرخ ایران و تشکیلات و تجهیزات فراوان وارد یک کشور شرقی آسیایی شدند و رقیب آنها انگلیس در این تاریخ متحد آنها شده بود و انتظار نمی‌رفت در مقابل فعالیت‌های روسیه در شمال ایران واکنشی نشان دهد.[1]

اوضاع منطقه اشغالی شوروی

روس‌ها از همان اوایل نشان دادند که داخل در اجرای سیاست ممتد و عمیقی شده‌اند که موجب تغییرات اساسی در روند سیاسی و اقتصادی و اجتماعی شهرستان‌های اشغالی خودشان، به وجود خواهند آورد. رفت و آمد در مناطق تحت اشغال شوروی برای غیر ایرانیان فقط با اخذ ویزا از سفارت شوروی در تهران امکان داشت. با ورود ارتش سرخ به ایران وحشت و هراس، ساکنان این منطقه را فرا گرفت. عناصر مرفه و سرشناس شهرستان‌های شمال و بسیاری دیگر با شتاب هر چه بیشتر شهر و دیار خود را ترک کردند؛ اما عده‌ای از مالکین ماندن را ترجیح دادند.[2]

تاثیرات اقتصادی اشغال شوروی

منع صدور خوار و بار به خصوص برنج به مقدار زیاد یا به عنوان تجارت از مناطق شمالی ایران به سایر مناطق، شهرستان‌های ایران این منطق را از دیگر مناطق ایران مجزا کرد. این ممنوعیت در ابتدا شامل گندم و برنج بود که مصیبت بزرگی برای نواحی دیگر ایران فراهم آورد که شورش‌هایی را نیز در سال 1321ش. در پایتخت بر اثر قحطی و کمبود آذوقه به همراه داشت. ترس از شوروی مطبوعات را نیز وادار به سکوت کرد مقصود شوروی از این کار این بود که برای انگلیسی‌ها در منطقه تحت اشغالشان یعنی جنوب ایران مزاحمت و تولید دردسر کنند. دولت آمریکا و انگلیس برای حل مشکل خوار و بار در ایران حاضر شدند بیست و پنج هزار تن گندم به ایران بدهند. سفیر روسیه نیز بلافاصله بعد از این اقدام آمریکا و انگلیس به ملاقات نخست‌وزیر وقت، سهیلی رفته و اعلام داشت دولت شوروی با در نظر گرفتن احتیاجات مبرم ایران تصمیم گرفته است که 25 هزار تن گندم به ملت ایران اهدا کند. مطبوعات تحت نفوذ شوروی نیز از سخاوت و جوان‌مردی همسایه شمالی تعریف و تمجید بسیار نمودند.[3]

تقسیم ایران به مناطق مختلف، گذشته از مشکلات اقتصادی نتایج سیاسی بزرگی به همراه داشت که بسیار مهم‌تر و خطرناک‌تر از مسایل اقتصادی بود. ضعف دولت مرکزی بسیاری از ناراضیان از جمله قبایل چادرنشین کشور را به سرپیچی از اطاعت دولت مرکزی می‌کشاند. در شمال نیز مامورین رسمی دولت نمی‌توانستند، اقدامی به عمل آورند که مطابق میل مقامات شوروی نباشد و چه بسا مامورین دولت آلت دست روس‌ها می‌شدند. در عین حال روزنامه‌نگاران نیز تنها به نگاشتن مقالاتی در ستایش روس‌ها می‌پرداختند؛ زیرا انتقاد از شوروی و سیاست آن کشور به شدت خطرناک بود.[4]

تبلیغات و تشکیلات شوروی

فعالیت‌های شوروی در ایران محدود به شمال نبود. سفارت شوروی برای افزایش هواداران این کشور دست به تبلیغات پردامنه‌ای زد. نزدیکی با روزنامه‌نگاران و مطبوعات ایران یکی از ابزارهای شوروی بود. یکی از وظایف عمده اداره مطبوعات سفارت شوروی در ایران این بود که هر قدر ممکن است صفحات بیشتری از جراید ایران برای چاپ اخبار و گزارشات مربوط به شوروی اختصاص یابد. بعضی از این روزنامه‌ها از طرف شوروی حمایت مالی نیز می‌شدند. به علاوه کتابخانه و کلاس‌هایی برای آموزش زبان و ادب روسی دایر شد. خانه فرهنگ میعادگاه ملاقات و دید و بازدید بسیاری از جوانان روشنفکر آن روزها بود که علاقه داشتند بیشتر در مورد وضع زندگی در اتحاد شوروی و اقتصاد آن‌جا بدانند. احتیاج مبرم مردم به بهداشت موجب شد که بیمارستان شوروی نیز شهرت بسیاری پیدا کند. در سال 1323ش. یک نشریه طبی به دو زبان روسی و فارسی منشر می‌شد. واحدهای ارتش سرخ در شهرستان‌های گندم خیز با آفات به مبارزه برمی‌خاستند که البته جلوگیری از امراض مسری، واگیردار و تصفیه آب در نزدیکی مرزهای شوروی به حال خود روس‌ها نیز مفید بود. شوروی‌ها نیز از سخاوت ایرانیان متقابلا استفاده می‌کردند و فی‌المثل به منظور کمک به قربانیان جنگی شوروی کمیته‌هایی تشکیل شد که برای ثبوت وفاداری به همسایه بزرگ شمالی شرکت در کارهای کمیته مزبور و یا اهدا کمک به آن از ضروریات محسوب می‌شد.[5]

تخلیه ایران از نیروهای متفق

در 18 اردیبهشت 1324ش. که نمایندگان نیروهای سه‌گانه ارتش آلمان قرارداد تسلیم بی‌قید و شرط را با فرماندهان متفقین در ساختمان مدرسه‌ای در شهر "رنس" فرانسه امضا کردند و جنگ جهانی دوم در اروپا پایان یافت. کشور ما در اشغال قوای سه‌گانه دول متفق بود و مردم بر اثر چهار سال اقامت نیروهای بیگانه و تحمل شرایط سخت زمان جنگ در نهایت بدبختی و سیه‌روزی به سر می‌بردند. در 29 اردیبهشت همان سال دولت ایران طی یادداشت‌هایی پیروزی در جنگ را به سه دولت تبریک گفته و ضمنا یادآور شد که طبق قولی که در کنفرانس تهران داده شده بود، دیگر لزومی به ماندن متفقین در ایران نیست و بهتر است کشورهای مزبور هر چه زودتر خاک ایران را ترک کنند؛ اما این درخواست بی‌جواب ماند. در کنفرانس "پتسدام" در 26 تیر 24 مسئله تخلیه ایران بین سه کشور اشغال کننده مطرح شد؛ اما شوروی‌ها به بهانه این که جنگ با ژاپن هنوز پایان نیافته به بهانه‌جویی پرداختند. با تسلیم ژاپن بعد از بمباران شیمیایی هیروشیما و اتمام جنگ، ایران بار دیگر درخواست خود را تکرار کرد؛ اما شوروی باز هم بهانه‌تراشی می‌کرد تا این‌ که بریتانیا در ضمن کنفرانس لندن اعلامیه‌ای مبنی بر تخلیه ایران صادر کرد؛ اما به محض صدور این اطلاعیه برخی عناصر حامی شوروی در شهرهای آذربایجان دست به قیام مسلحانه زدند و با کمک و پشتیبانی ارتش سرخ، ادارات دولتی و پاسگاه‌های ژاندارمری را اشغال کردند و تاسیس فرقه دموکرات را اعلام کردند. دولت ایران طی یادداشتی در آبان 1324 به مداخله ماموران کشوری و لشگری شوروی در امور داخلی ایران و حمایت از فرقه دموکرات اعتراض کرد. علت اصلی این اقدامات شوروی‌ها نفت شمال بود که سال قبل امتیاز آن‌را از ایران درخواست کرده بود؛ ولی در نتیجه مبارزات دکتر مصدق با مخالفت مجلس روبرو شده بود.[6]

شکایت ایران به شورای امنیت

در این حال دولت ایران چاره‌ای ندید؛ مگر این ‌که به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت کند سفر قوام‌السلطنه نخست وزیر به مسکو و مذاکرات او با استالین نیز نتیجه‌ای نداد.

بالاخره با دخالت‌های آمریکا و اولتیماتوم به شوروی، همچنین قبول موافقت‌هایی با دولت قوام در مورد نفت شمال رادیو مسکو در 4 فروردین 1325 اطلاعیه رسمی دولت شوروی را منتشر کرد: "فرماندهی ارتش شوروی در ایران معتقد است اگر اتفاق غیر مترقبه‌ای نیفتد تخلیه کامل ایران از ارتش سرخ در عرض پنج الی شش هفته خاتمه خواهد یافت."[7]

سال‌های جنگ سرد(1324ـ1330)

پس از غائله آذربایجان انتخابات دوره پانزدهم مجلس که در سال 1325 انجام گرفت قوام‌السلطنه به عنوان نخست وزیر در این مجلس انتخاب شد. به محض افتتاح مجلس سفارت شوروی طرح قرارداد تشکیل شرکت نفت ایران و شوروی را به قوام تسلیم کرد و خاطرنشان کرد که دولت شوروی تعهدات خود را در مورد تخلیه ایران به موقع انجام داده و اینک نوبت همکاری ایران در مورد نفت شمال است؛ و قوام در جواب، طرح پیشنهادی را به خاطر نبودن شرایط مناسب رد کرد. شوروی نیز در یادداشتی دولت قوام را به بازگشت به سیاست خصومت‌آمیز و تبعیض علیه شوروی متهم کرد.[8]

نطق قوام در توجیه شرایط پذیرفتن عهدنامه در مجلس

قوام در جلسه 29 مهر 1326 در مجلس نطق مفصلی ایراد نمود و ضمن تشریح اوضاع و احوالی که منجر به مقاوله‌نامه[9] نفت شمال با شوروی شده بود تصمیم نهایی را به مجلس واگذاشت. مجلس نیز او را مکلف ساخت که خود به اکتشاف معادن نفت شمال بپردازد و در ظرف پنج سال نقشه‌های آن ‌را به مجلس تسلیم دارد. این تصمیمات خشم شوروی‌ها را برانگیخت.

در این حین روابط دو کشور تیره شد و شوروی بازرگانی خود را به حداقل کاهش داد و خط کشتیرانی باکو ـ بندرانزلی را تعطیل کرد و قسمتی از تاسیسات و شیلات شمال را برچید و مبارزه تبلیغاتی شدیدی را علیه ایران آغاز نمود.[10] از جمله قرارداد مربوط به استخدام مستشاران نظامی آمریکا در ایران که 14مهر 1326 امضا شد، شوروی‌ها به شدت آن‌ را مورد حمله قرار دادند و طی یادداشتی اعتراض کردند که چون هرگونه آموزش ارتش ایران به مستشاران آمریکایی واگذار شده در نتیجه ارتش ایران دیگر ارتش مستقلی نیست و در این یادداشت نگرانی دولت شوروی را از تاسیسات نظامی در مرزهای آن کشور ابراز داشتند و ایران نیز در جواب توضیح داد که قرارداد منعقده تنها درباره استخدام تعدادی مستشار نظامی است و فقط جنبه مشورتی دارد و نیز حوادث آذربایجان و نیز دخالت مستقیم شوروی را در امور داخلی یادآور شده و شوروی را از تکرار دخالت برحذر داشتند. سوء قصد به جان شاه در این روزها و اعتراف عامل آن که از حزب توده و نیز تحت حمایت شوروی بود روابط را تیره‌تر کرد.[11]

حملات شوروی از یادداشت فراتر رفته و به حوادث مرزی در ناحیه گرگان منجر شد. در پی حمله سربازان سرخ به خاک ایران یک سرباز کشته و دو سرباز مجروح شدند. تیرگی روابط تا تابستان 1329 یعنی تا روی کارآمدن علی رزم‌آرا ادامه داشت. نخست وزیر جدید یکی از مبانی سیاست خارجی‌اش را بهبود روابط با شوروی دانست. دولت ایران در همان سال به دولت شوروی اعلام داشت که تشکیل یک کمیسیون مشترک برای رسیدگی به حوادث مرزی بین دو کشور را می‌پذیرد. امضای موافقتنامه به این مرحله خطرناک بسیار بحرانی در روابط دو کشور پایان داد. در این موافقت‌نامه شوروی‌ها ادعای ایران را نسبت به 11تن طلای سپرده در بانک دولتی شوروی بابت هزینه‌های ارتش‌سرخ در زمان جنگ به رسمیت شناختند و حاضر به استرداد سربازان ایرانی شدند.[12]

شوروی، به دنبال تجدید روابط(1330ـ1332)

در نهم بهمن 1331 دکتر مصدق به "سادچکیف" سفیر شوروی اطلاع داد که مدت قرارداد شیلات دریای خزر به پایان رسیده دولت ایران حاضر به تمدید آن امتیاز نیست. تا وقتی که استالین در راس قدرت شوروی بود دولت شوروی سیاست بی‌اعتنایی و انتظار را نسبت به جنبش ملی ایران پیش گرفته بود؛ اما بعد از مرگ "گئورگی‌مالنکوف" شعار همزیستی مسالمت‌آمیز و بهبود مناسبات با کشورهای همجوار مطرح شد. از اوایل سال 32 سادچیکف مذاکراتی را درباره انعقاد یک موافقت‌نامه بازرگانی جدید که حجم مبادلات را تا دو برابر افزایش می‌داد، امضا کرد؛ اما از پرداخت 11 تن طلای ایران خودداری کرد.[13]

مقاله

نویسنده سعيده سادات موسوي
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

سعید نفیسی

No image

خاندان مسعودی

No image

هادی هدایتی

No image

خاندان بهنیا

Powered by TayaCMS