20 فروردین 1392, 0:0
[کد مطلب: 1776]
نویسنده: سید جواد حسینی نامی
۱- فیلم «تنهای تنهای تنها» ساخته «احسان عبدیپور» از چند منظر فیلم مهم و تحسین برانگیزی است. داستان فیلم که در بوشهر اتفاق میافتد ماجرای پسر بچهای پر از انرژی و امید و سرزندگی است که به خاطر ماهیگیر بودن پدرش، برای فروش ماهی به محل سکونت خانوادههای کارکنان روسی نیروگاه اتمی بوشهر رفت و آمد دارد. آشنایی او با پسری روس و هم سن و سال خود منجر به اتفاقاتی میشود که داستان فیلم را شکل میدهد. از نگاهی سینمایی، برخوردار بودن از فیلمنامهای قوی و پرداخت شده، دست گذاشتن بر یک موضوع نسبتا بدیع، استفاده از بازیگران محلی و نابازیگران و تولید فیلم در خارج از تهران، هر کدام نکاتی هستند که در وضعیت امروز سینمای ایران یک امتیاز محسوب شده و آن را به نمونه قابل قبولی از فیلم ایرانی و ملی تبدیل کرده است. کارگردانی خوب عبدیپور در این فیلم که اولین ساخته اوست، نوید اضافه شدن فیلمسازی فهیم و خلاق به سینمای ایران را میدهد. ۲- دومین ویژگی مهم فیلم این است که اثری خوب در حوزه سینمای کودک به مخاطب عرضه میکند. کودکان زمانه ما خصوصا در شهرهای بزرگ، به دلیل اقتضائات و شرایط زندگی شبه مدرن، از بسیاری از ویژگیهای کودکی محرومند: خانههای کوچک، خانوادههای کم جمعیت، حضور پر رنگ تلویزیون و بازیهای کامپیوتری و... منجر به تنهایی، عدم فعالیت فیزیکی، از بینرفتن تخیلات و لطافت کودکانه آنها شده است. «تنهای تنهایتنها» با نشان دادن زندگی چند کودک در شهری بندری به ما کودکانه زیستن و کودکی کردن را یادآوری میکند: شادی، جنب و جوش، بیپیرایگی، خیال پردازیهای دور و دراز، قهر و آشتیهای دوستداشتنی، تلاش در جهت کشف دنیا و چشیدن گرم و سرد روزگار، کار کردن و حتی غمهای کودکانه، در گوشه گوشه فیلم به زیبایی و دقت به تصویر کشیده شدهاند. تحسین برانگیز آنکه همه این نکات، کاملا کودکانه بیان شده و دیالوگها و بازیهای بازیگران کودک فیلم، طبیعی و به مقتضای سن آنها از کار درآمده است. ۳- سومین خصوصیت قابل تأمل فیلم، طرح یک مسأله سیاسی-بینالمللی در آن است. ساخت نیروگاه اتمی، حضور تعداد زیادی کارشناس، مهندس و کارگر روسی به همراه خانوادههایشان در بوشهر، بیاعتمادی تاریخی ایرانیان به خارجیها، مسائل بینالمللی بوجود آمده حول این موضوع مثل وضع تحریمها علیه ایران توسط امریکا و شورای امنیت، حضور ناظران آژانس بین المللی انرژی اتمی در ایران و حتی امکان حمله نظامی به کشورمان، همه از نکاتی است که با وجود اهمیت آنها، در سینمای ایران کمتر مورد توجه بودهاند و طرفه آنکه در این فیلم همه این نکات به یکباره جمع شدهاند، آن هم از منظر یک کودک! فیلم در طرح این موضوعات سیاسی به گونهای که تبدیل به شعار و کلیشه نشود و در عین حال از نگاه کودکانه بدانها پرداخته شود، بسیار موفق است. آشنایی کودک ایرانی فیلم با جنس سرد، تلخ و خشن سیاست با شنیدن اخباری درباره احتمال حمله به نیروگاه بوشهر، دیدن اضطراب و نگرانی خانوادهاش و جدا شدن احباری او از دوست روسش رخ میدهد. او تلاش میکند تا با مطالعه روزنامهها و پرسیدن از معلمانش از چند و چون قضایا بهتر سر در بیاورد و حتی راه حلی برای آن بیابد. در نهایت نیز با سوار شدن مخفیانه به کشتی خارجی که در بندر پهلو گرفته است، قصد میکند تا با رفتن به سازمان ملل پیام خود را به گوش همه مقامات دنیا برساند: یادآوری حقوق فراموش شده انسانها، تلنگر زدن نسبت آزادی، صلح و امنیت و آشنایی زدایی از مفاهیم و روشهای رایج سیاست در دنیا، نشان دادن دنیا از چشم کودکی که برای همه خواستههای خوب دارد؛ برای پدر و مادرش سلامتی میخواهد و رفاه، برای خواهرش جهیزیه میخواهد، برای دوستانش آرزوی بهترینها را دارد و برای خودش و کشورش سربلندی و پیشرفت را میطلبد، جلب توجه نسبت به جزء جزء زندگی انسانها، خوشیهای کوچک، خندههای از ته دل، اشکهای شوق و در نهایت لرزاندن دل بزرگترها و به فکر فرو بردن سیاستمدارها که این همه جنگ و دعوا برای چه؟ هیچ حواستان هست که نگاه از بالای شما به مسائل، چه بر سر زندگیهای کوچک ما میآورد؟ چه دوستهایی خراب میشود؟ چه آرزوهایی بر باد میرود؟ چه خندههایی تبدیل به گریه میشود؟ چه پدر و مادرهایی به داغ فرزند مینشینند؟ چه کودکانی مزه فرزندبودن را نمیچشند؟ و... اینها بخشی از دغدغههای آرمانگرایانهای است که در این فیلم مطرح میگردد. برای خودم بسیار متأسفم که در دنیایی زندگی میکنم که جواب این سؤالات این است: نه، حواسشان نیست! فاصله بین واقعیات با آرمانها و آرزوها گاهی آنقدر زیاد است که انسان متحیر میماند در چه دنیایی زندگی میکند! البته نمیتوان نقش سینما را در به تصویر کشیدن رؤیاها و آرمانهای بشری، بخشیدن امید و انگیزه به مخاطب و بردن خیالی انسانها به آرمانشهرها نادیده گرفت که همین کار در دنیای واقعی مفید و در قیاس با آن مغتنم است و حتی شاید تأثیر مثبتی نیز بر وضع زندگی بشری و سیاست جهانی داشته باشد. ۴- آخر اینکه فیلم با نشان دادن دوستی دو کودک ایرانی و روسی و روابط بین دو ملت، تأثیر منفی سیاستهای خصمانه بین المللی بر این رابطه، ارائه یک نگاه کودکانه به سیاست و گوشزد کردن پیامدهای دشوار و ناگوار جنگ، ناامنی و دشمنی بر زندگی مردمان و خصوصا کودکان، دارای پیامهای انسانی است که به خوبی قابلیت ارائه به دنیا را دارد، فیلمی ایرانی با مخاطب جهانی.
منبع:فیلم نوشتار
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان