دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

از اجتماع دینداران تا جامعه دینی

No image
از اجتماع دینداران تا جامعه دینی

از اجتماع دينداران تا جامعه ديني

حمید حبیبی

1- عبارت «جامعه دینی» عبارتی نام آشنا است اما شناخت معنا و مفهوم آن شاید چندان ساده نباشد. مداقه در مفهوم و ماهیت «جامعه دینی» ما را با پرسش هایی از این دست مواجه می‌کند؛ آیا جامعه دینی، جامعه ای متشکل از افراد دیندار است؟ آیا وجود «جماعت دیندار» تنها شرط شکل گیری جامعه دینی است؟ روابط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی و اخلاقی در جامعه دینی چگونه نظم و سامان می‌یابد؟ ارزش‌ها، هنجارها و نمادها در جامعه دینی بر چه اساس شکل و قوام می‌یابد؟ اگر جامعه‌ای به آداب مذهبی، مراسم دینی و سنن و ظواهر دینی ملتزم و پایبند باشد آیا این شاخصه، کافی است تا جامعه‌ای را به عنوان جامعه ای دینی معرفی کنیم؟

2- جامعه شناسان معیارهای متعددی را برای شناخت جامعه دینی از غیردینی معرفی کرده‌اند که این معیارها براساس تعریفی که از جامعه دینی به دست داده‌اند نیز متفاوت است. عده‌ای از تحلیلگران علوم اجتماعی، جامعه دینی را جامعه‌ای دانسته‌اند که در آن افراد جامعه خود را با دین و معیار و ارزش‌های دینی همراه و هماهنگ می‌کنند. گروهی دیگر از جامعه شناسان بر این باورند که جامعه‌ای دینی است که معیار سنجش و قضاوت در امور اجتماعی چون اخلاق، حقوق، اقتصاد و سیاست دین و ارزش و آموزه‌های دینی باشد. اما برخی از کارشناسان هم هستندکه می‌گویند جامعه دینی به این معنا نیست که در آن جامعه همه چیز از دین اخذ و اقتباس شده باشد بلکه معنا و مفهوم جامعه دینی این است که اصولی که جامعه بر آن بنا شده است، منافاتی قطعی با فهم قطعی از دین قطعی نداشته باشد! اما اینجا می‌توان پرسید منظور از «دین قطعی» چیست؟ «فهم قطعی» و «منافات قطعی» به چه معنا است؟ این ابهامات، تعریف اخیر از جامعه دینی را گنگ و نامفهوم و تا حدی بی اعتبار می‌کند.

اگر قراراست افراد در یک جامعه خود را با دین هماهنگ کنند این هماهنگی از چه بعدی است؟ آیا باید از بعد معنوی با دین هماهنگ شوند؟ یا باید عقاید، طبیعت، ظواهر یا نظام زندگی اجتماعی خود را با دین هماهنگ کنند؟

بنابراین در تعریف جامعه دینی و برای تفکیک کردن یک جامعه دینی از جامعه غیردینی باید به تمام این پرسش‌ها و سوالاتی از این دست پرداخت و برای آن پاسخ‌های درخوری فراهم کرد.

3- همانطور که «جامعه انسانی» متشکل از افراد به علاوه روابط اجتماعی است، «جامعه دینی» هم از افراد دیندار به همراه شبکه روابط اجتماعی دینی شکل می‌یابد. به این اعتبار، تنها وجود افراد دیندار برای داشتن جامعه ای دینی کافی نیست. افراد دیندار در نهایت یک «جماعت دیندار» را شکل خواهند داد که وجودش برای شکل گیری یک جامعه دینی هر چند لازم است ولی کافی نیست. بنابراین فاکتوری که مفهوم و معنای «جامعه دینی» را تکمیل می‌کند «روابط اجتماعی دینی» است. بدین معنا که کردارهای اجتماعی، نهادها و نظام‌های اجتماعی و شبکه روابط اجتماعی بر اساس ارزش‌ها و هنجارهای دین نظم و سامان یابند و دین در جهت دهی و هدایت نظام‌ها و روابط اجتماعی نقشی فعال و تعیین کننده داشته باشد.

اگر افراد یک جامعه را به مثابه جسم جامعه و روابط اجتماعی حاکم بر آن جامعه را روح جامعه فرض کنیم، بنابراین در یک جامعه دینی هم، افراد دیندار جسم و بدنه جامعه دینی محسوب می‌شوند اما آنچه به جامعه دینی روح می‌دهد، روابط اجتماعی دینی حاکم بر جامعه است. روابط حاکم بر سیاست، اخلاق، حقوق و اقتصاد یک جامعه اگر دینی بود می‌توان گفت با یک جامعه دینی طرف هستیم.

برای روشن‌تر شدن بحث می‌توان چنین مثال آورد که در غرب با وجود افرادی که دیندار و معتقد به دین مسیحیت هستند، اما این جوامع را نمی‌توان جوامع دینی معرفی کرد چرا که اصول و معیارها در روابط اجتماعی ازجمله روابط سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و حقوقی با ارزش‌ها و هنجارهای دین مسیحی ارزیابی و هماهنگ و متوازن نمی شود و دین مسیحیت در اداره زندگی اجتماعی انسان غربی (هرچند که او فرد متدینی هم باشد) نقشی فعال و موثر و هدایتگر ندارد.

در مثالی دیگر، در جوامعی که غیرصنعتی یا جهان سوم نامیده می‌شوند با این که صنعت و تکنولوژی وجود دارد اما غیرصنعتی به شمار می‌روند چرا که با وجود صنعت اما شبکه روابط اجتماعی و نظام‌های اجتماعی این جوامع بر مبنای شبکه روابط صنعتی ساماندهی نشده‌اند.

و بر همین اساس نمی‌توان آنها را جوامعی صنعتی دانست. در واقع، اصول حاکم بر شبکه روابط اجتماعی است که جامعه‌ای را صنعتی، سنتی و یا دینی می‌کند. به عبارت دیگر، آنچه جامعه‌ای را متصف به صفت دینی بودن یا نبودن می‌کند محتوا و ماهیت روابط اجتماعی (روابط حاکم بر سیاست، اخلاق، حقوق و اقتصاد) آن است نه خصوصیات فردی انسان‌های عضو آن. به این اعتبار، این ویژگی دینی بودن بیش از آن که صفت متصف به انسان‌ها باشد به اجتماع مربوط است.

4- گاهی برای دین نقش داور بی‌اقتدار را قائل می‌شویم که تنها اعمال و کردار خود را به آن عرضه می‌کنیم و صواب و خطای آن را جویا می‌شویم و گاهی هم به عنوان اندرزگوی متین به سراغش می‌رویم که ظالم را نصیحت به دوری از ظلم می‌کند، فقیر را به صبر و تقوا توصیه می‌کند و گناهکار را به توبه و بخشش تاکید می‌کند. اما قائل شدن به چنین نقشی برای دین و محدود کردن آن در کرسی قضاوت و نشاندن آن به نصیحت و اندرز، شاید که افراد را به دینداری سوق دهد و بر جماعت دیندار بیفزاید ولی قطعاً در شکل دهی جامعه دینی نقش پررنگی نخواهد داشت. برای داشتن جامعه دینی، به اقتدار دین نیاز است تا بتواند شبکه روابط اجتماعی و نظام سیاسی، اخلاقی، حقوقی و اقتصادی را در یک جامعه جهت دهی و هدایتگری کند. باید دین در هدایت نهادهای اجتماعی وارد شود و در تنظیم و سامان دهی مبانی و بسترهای اجتماعی نقش فعالی ایفا کند تا بتوان گفت که شبکه روابط اجتماعی یک جامعه تحت تاثیر نقش فعال دین قرار گرفته‌اند و متعاقب آن روابط سیاسی، اقتصادی، حقوقی و اخلاقی یک جامعه متاثر از ارزش‌ها، آموزه‌ها، هنجارها و مبانی دینی شوند تا جامعه دینی محقق شود.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS