دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فرقه هذیلیه1

No image
فرقه هذیلیه1

نویسنده : محمد محسن مردانی

كلمات كليدي : ابوهذيل، متواتر، فناي مقدورات، قصد تقرب،كلام الهي

معتزله در لغت یعنی گروهی که خود را از دیگران کنار بکشند اما در اصطلاح به کسانی می­گفتند که در مصداق ایمان و کفرِ در اهل کبائر، نه حرف خوارج و نه حرف مرجئه را نپذیرفتند و قسمتی مابین این دو را قائل شدند و رهبرشان واصل ابن عطا می­باشد.[1]

حدیث متواتر در نظر اهل حدیث، حدیثی است که از جماعتی نقل شده که برای انسان علم آور است. زیرا اجتماع آنها بر کذب محال می­باشد.[2]

برخی از فِرَق بزرگ اهل سنت بوده­اند که بعدها و در طول زمان به فِرَق مختلفی تقسیم شدند که از جمله آنها مذهب اعتزال بود که از واصل بن عطا شروع شده و بعدها منجر به این شد که دو مکتب بزرگ اهل سنت به نام اشاعره و معتزله تقسیم شدند که بعدها هر کدام از این دو فرقه به فرق کوچکتری تقسیم شدند که فرقه هذیلیه از فرق منشعب مکتب اعتزال بود.

تاریخچه هذیلیه

هذیله پیروان أبی­الهذیل می­باشند.[3] وی که معروف به ابوهذیل علاف بصری بوده است [4]به سال 135 ه.ق بدنیا آمد[5] و در سال 235 از دار دنیا رفت. از این جهت به وی علاف گویند که در محله علافان بصره زندگی می­کرد. وی شیخ و بزرگ معتزله بوده و از طبقه ششم معتزله محسوب می­شود. او از شاگردان مکتب عثمان بن خالد بن ولید و وی هم از شاگردان واصل بن عطا می­باشد. هر چند برخی گفته­اند که وی مکتب اعتزال را از حسن بن ابی الحسن بصری[6] گرفته است.

وی دارای اعتقادات خاصی بوده است که طبق اظهار نظر برخی از جمله شهرستانی، این عقاید خود را در ابتدای امر از فلاسفه اخذ نموده[7] و بعد با پر و بال دادن، تبیین و توجیه، آنها را به شکل جدیدی بیان نموده است و غالب آنها عقایدی است که یا مخالف با اجماع و یا مخالف با اعتقادات اشاعره بوده است. وی حدود 100 سال عمر کرد و در اوائل حکومت متوکل حدود سال 235 ه.ق از دار دنیا رفت.[8]

ابو هذیل بخاطر اعتقاداتش مورد تکفیر علمای اهل سنت قرار گرفت و کتب زیادی به عنوان ردیه و اثبات کفر او به رشته تحریر در آمد که می­توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • کتاب کبیر فی فضایح ابی هذیل تالیف معروف مرداد
  • الرد علی ابی هذیل فی المخلوق تالیف جبایی
  • توبیخ ابی هذیل تالیف جعفر ابن حرب

اعتقادات هذیلیه

1. ابو هذیل قائل به فنا و از بین رفتن مقدورات الهی بود تا جایی که می­گفت بعد از فناء مقدورات الهی، خود خدا هم توان تغییر یا نگهداری و یا بازگرداندن آنها را ندارد. بدین معنا که مثلا نعمتهای بهشتی و عذابهای جهنم تمام شدنی است و بعد از تمام شدن آنها اهل بهشت و اهل جهنم بی­حس و بی­حرکت باقی می­مانند و بر هیچ کاری توانایی ندارند و در این حال خدا هم قدرت بر زنده کردن مردگان یا به حرکت در آوردن ساکنان و خمودان ندارد و همچنین خداوند نمی­تواند چیز جدیدی را احداث نماید.[9] در واقع وی قدرت خدا را ابدی نمی­داند و این مطلب ناشی از آن است که این افراد قدرت خدا را چیزی جدای از ذات خدا می­دانند و قدرت را ابدی نمی­دانند. این در حالی است که آیات بسیاری از قرآن دلالت بر قدرت خدا و حیطه آن می­کند. همچنین در روایات مختلف به این مطلب اشاره شده است که قدرت خدا چون جزء ذات اوست و ذات خدا ابدی است و هیچ وقت زائل نمی­شود قدرت هم که جزء ذات است هیچ وقت از خدا زائل نمی­شود؛ مثل آنچه ابان بن احمر از امام صادق(ع) روایت کرده است که حضرت می­فرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى ذَاتٌ عَلَّامَةٌ سَمِیعَةٌ بَصِیرَةٌ قَادِرَه»[10] (بدرستی که ذات خداوند متعال، عالم و شنونده و بیننده و قدرتمند است. )

2.ابو هذیل معتقد است که اهل بهشت مجبورند که از نعمتهای بهشت مصرف کنند و اهل آتش هم مجبورند از عذابهای جهنم بچشند و در واقع می­گوید که در قیامت هم جبر هست و دلیلی هم که هذیلیه برای این قول ابو هذیل می­آورند این است که قیامت دار جزا است نه دار تکلیف و اگر افعال بندگان به اراده خودشان باشد و بتوانند عملی را کسب کنند آنوقت می­شود دار تکلیف نه دار جزا. در جواب باید گفت: تکلیف، برای افعالی است که خدا دستور داده -اعم از اینکه دستور به فعل باشد یا دستور به ترک- ولی در آن دنیا که امر به عمل یا ترک عملی وجود ندارد.

3.وی اعتقاد داشت بواسطه عبادات زیاد نمی­توان قصد تقرب به خدا داشت و همچنین می­گفت تمام افراد که به ظاهر مسلمان یا کافرند در واقع مطیع خدا هستند. متاسفانه این طرز تفکر در برخی از افراد عارف­نما نیز موجود می­باشد همانطور که گفته­اند:

اگر مومن بدانستی که بت چیست یقین کردی که دین در بت پرستی است

اگر کافر ز بت آگاه بـــــــــودی چرا در دیـــــن خود گمـــــراه بودی

4. وی کلام خدا را تقسیم به حادث و غیر حادث می­کند. همچنین وی معتقد بود که کلام اهل بهشت و جهنم در روز قیامت از خدا صادر می­شود و خود آنها متکلم کلام خود نیستند.

5. وی اعتقاد داشت که اگر قرار باشد حکمی از ناحیه اخبار برای ما ثابت و لازم شود و یا معجزه­ای اثبات گردد باید آن حکم از ناحیه حداقل بیست نفر نقل شده باشد که لااقل یکی از آنها از اهل بهشت باشد و تواتر یا عدم تواتر حجت نیست بلکه آن چیزی که حجیت می­آورد وجود همان یک نفر اهل بهشت در بین آنها است.

اهل سنت حدیثی دارند به عنوان عشره مبشره که از سعید بن زید روایت شده که نبی مکرم اسلام(ص) فرمودند: از قریش ده نفر اهل بهشتند: من و ابوبکر و عمر و عثمان و علی و زبیر و طلحه و عبد الرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقاص و سعید (راوی روایت).[11]

این حدیث بین اهل سنت مطرح بوده ولی در واقع از احادیث جعلی می­باشد.[12]

6.وی اعتقاد داشت بر روی زمین، گمراه و زندیقی یافت نمی­شود مگر با کفری که دارد در بسیاری از چیزها فرمانبردار خداست.[13]

در پایان باید گفت که هذیل حدود 60 کتاب و رساله در رد مخالفان خود نوشت و ابراهیم نظام از یاران وی بود.[14]

مقاله

جایگاه در درختواره تاریخچه فرق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS