دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بازی درمانی Play therapy

No image
بازی درمانی Play therapy

كلمات كليدي : بازي درماني، بازي درماني كلاسيك، بازي درماني ساخت دار، بازي درماني شناختي، روان درماني كودكان، روان شناسي باليني

نویسنده : طيبه خلج

بازی برای کودک، وسیله‌ای طبیعی برای بیان خود است و موجب می‌شود که کودک، خود و ویژگی‌های درونش را بشناسد. در بازی‌درمانی به کودک فرصت داده می‌شود تا احساسات آزاردهنده و مشکلات درون خود را از طریق "بازی" بروز داده و آنها را به نمایش بگذارد، همان‌طور که بزرگسالان با سخن گفتن مشکلات خود را بیان می‌کنند.[1]

بازی‌درمانی، برای این منظور طراحی شده است که کودکان بتوانند نگرانی‌های درونی خود را در طول بازی نشان دهند. این نشان‌دادن‌ها ممکن است از طریق صداهایی که آنها از جانب عروسک‌ها درمی‌آورند و نیز تعاملاتی که با اسباب‌بازی‌های دیگر، مثل خمیربازی‌ها برقرار می‌کنند، انجام شود. علاوه بر آن، درمانگر به‌طور دایم فضایی را به وجود می‌آورد که کودکان در آن احساس امنیت و صمیمیت کنند تا بتوانند در احساسات خود کندوکاو داشته باشند.[2]

تقریبا تمام مکاتب درمانی نسخه‌ای نیز برای درمان کودکان دارند. اگرچه قابلیت نظریه‌ها در مورد کودکان و بزرگسالان به یک اندازه است اما روش‌های مداخله در مورد کودکان باید متفاوت باشد. کودکان از دو جهت با بزرگسالان متفاوتند: تقریبا هیچ وقت کودکان تقاضای روان‌درمانی نمی‌کنند و با اجبار والدین خود در روان‌درمانی شرکت می‌کنند و تفاوت مهمتر آنها در شناخت‌ها، ادراک‌ها و هیجانات است. از آنجا که کودکان از پختگی و رشد شناختی کافی برای بهره بردن از مداخلات مبتنی بر گفتگو و خودکاوی برخوردار نیستند، در اکثر درمان‌های مخصوص کودکان، بازی تا حد زیادی جایگزین فعالیت‌هایی می‌شود که بزرگسالان در حین درمان انجام می‌دهند.[3]

آنا فروید[4] و ملانی کلاین[5]، بنیان‌گذار نظریه و روش‌شناسی بازی‌درمانی کودکان بودند. اگرچه آنها بازی را جایگزین تداعی آزاد کردند، اما کلاین بر معنای نمادین بازی و فروید بر تأثیر بازی در ارتقای رابطه کودک با درمانگر تأکید داشت.[6]

روانکاوی سنتی، معمولا رفتار کلامی و غیرکلامی کودکان در طول بازی را به عنوان انگیزه‌های ناخودآگاهی که افشا می‌شود، به حساب می‌آورند، در حالی که درمانگران با رویکرد ارتباط ـ شیئی، آن را نشانه میزان دلبستگی کودکان به پرستاران اصلی خود می‌دانند. یک روانکاو قدیمی دیگر به نام لوی[7] نیز از بازی برای احیای مجدد ضربه‌های روانی وارد آمده به کودکان و بررسی دقیق آنها استفاده می‌کرد. تقریبا در همان دوران آلفرد آدلر[8]، روان‌شناسی فردی را ابداع کرد. وی در درمانش بر اتحاد با کودکان، آموزش راه‌های مناسب جبران کمبودهای شخصی و خانوادگی به کودکان و تعلیم شیوه‌های تربیتی مناسب‌تر به والدین تأکید داشت. تحلیل‌گران کودک، معنای خواب‌ها و رؤیاهای روزانه کودکان و تخیلات آنها را تفسیر می‌کنند. همچنین فعالیت‌های آنان در حین بازی، انتقال و ضربه‌های روانی قدیمی را نیز تفسیر می‌کنند. هدف آنها افزایش میزان خودشناسی کودک و قوه کنترل هشیارانه رفتارها در او است. تحولات بعدی درمان کودکان محصول مکتب راجرز بود. درمانگران مراجع‌محور نیز گاهی از بازی برای کمک به کودکان استفاده می‌کنند تا آنها بتوانند در احساسات و مشکلات خود به جستجو بپردازند.[9]

در دهه‌های 1940 و 1950 از فنون بی‌رهنمود عمدتا به عنوان بخشی از بازی‌درمانی استفاده می‌شد. ویرجینیا اکسلاین[10]، سعی کرد از روش مراجع‌محور در درمان کودکانی که مشکل روخوانی و مشکلات دیگری داشتند، استفاده کند. اگرچه اکسلاین، ابتدا پیرو مکتب مراجع‌محوری بود اما دیری نگذشت که بازی‌درمانی به شیوه مستقلی برای درمان کودکان تبدیل شد. در حال حاضر گونه‌های مختلفی از بازی‌درمانی وجود دارد.[11]

به‌طور کلی، بازی‌درمانی به صورت مجموعه‌ای التقاطی و درهم برهم از فنون و روش‌ها درآمده است. بازی‌درمانی، دیگر صرفا متعلق به رویکرد روان‌پویایی نیست و در رویکرد شناختی ـ رفتاری نیز از آن استفاده می‌کنند. کتل[12] می‌گوید: اگرچه کودکان نمی‌توانند ظرایف شفاهی و گفتاری شناخت‌درمانی بزرگسالان را بفهمند ولی در بازی‌درمانی شناختی ـ رفتاری می‌توانیم با فنونی مثل "الگوبرداری" از مهارت‌های مقابله‌ای سازگارانه، در کودکان تغییرات شناختی و رفتاری ایجاد کرده و از طریق بازی به‌طور غیرمستقیم تغییر شناختی را به آنها القا کنیم. همچنین(باز هم از طریق بازی) فرصت‌هایی برای کودک فراهم آوریم تا وضعیت‌های دشوار برای او دوباره تکرار شوند و کودک بتواند بر آنها غلبه کند.[13]

بازی‌درمانی کلاسیک

در بازی‌درمانی کلاسیک که در یک اتاق بازی با ابعاد معمولی اجرا می‌شود و در آن انواع اسباب‌بازی‌ها و وسایل هنری وجود دارد، درمانگر سعی می‌کند رابطه گرم و صمیمانه‌ای با کودک برقرار کند. وی کودک را همانگونه که هست می‌پذیرد و به او اجازه می‌دهد ابتکار عمل را به دست گیرد و سعی نمی‌کند وی را تغییر دهد یا مداخله خاصی انجام دهد و به بازی‌های کودک خط بدهد. درمانگر جوی توأم با احساس امنیت و سهل‌گیری ایجاد می‌کند تا کودک خیلی راحت خودش را ابراز نماید. وی احساسات کودک را می‌پذیرد و آن را به گونه‌ای منعکس می‌کند تا خودشناسی کودک افزایش یابد. درمانگر به جای "کمک" به کودکان در حل مسایل به آنها اجازه می‌دهد مسایل خود را به روش خویش حل کنند. وی فقط محدوده‌ها را مشخص می‌کند و به آنها کمک می‌کند مسئولیت‌پذیر باشند. در بازی‌درمانی کلاسیک، اعتقاد بر این است که این نحوه رفتار درمانگر، گرایش طبیعی کودک به کمال را افزایش می‌دهد. در این نوع بازی‌درمانی، بیشتر بر رابطه و تقویت گرایش طبیعی کودکان تأکید می‌شود تا بر هدف‌های درمانبخش. اما هدف‌های کلی بازی‌درمانی کلاسیک عبارتند از:

· تقویت عزت نفس کودکان

· مسئولیت‌پذیری

· خودپذیری

· احساس اقتدار و خودفرمانی

· مقبولیت اجتماعی.[14]

بازی‌درمانی ساخت‌دار

بازی‌درمانی ساخت‌دار، باعث صرفه‌جویی در وقت می‌شود، زیرا از صرف وقت به‌طور پراکنده و به مدت طولانی برای فعالیت‌هایی که خاصیت درمانی ندارند، جلوگیری می‌کند. در نتیجه هیچ فعالیت بیهوده و بی‌برنامه‌ای انجام نمی‌شود. درمانگر تنها از فرم‌های مشخص بازی استفاده می‌کند. او در بازی نمایشی یک اتفاق، موقعیت یا تضادی را دوباره ایجاد می‌کند، زیرا او معتقد است آن حادثه در حال حاضر موجب تسهیل بیماری کودک و یا ابقای آن می‌شود. در این شیوه درمانی، بیمار تشویق می‌گردد که آنچه را اتفاق افتاده نشان دهد، نه اینکه تنها در مورد آن صحبت کند. منابع اطلاعاتی در این مورد ابتدا پیشینه فرد است(که توسط والدین، خود بیمار یا دیگران گزارش شده باشد) و سپس بازی آزاد کودک، تغییرات به وجود آمده در کودک براساس بازی ساخت‌دار قبلی و گزارش مادر در مورد رفتار کودک پس از درمان. درمانگر فرم‌های بازی را که بی‌ارتباط با مشکل کودک باشد، تنها به خاطر ترس از ناتمام ماندن بازی، به‌کار نمی‌برد. درمانگر بازی ساخت‌دار را آن زمان شروع می‌کند که رابطه درمانی به گونه‌ای پیشرفت کرده باشد که نه اضطرابی وجود داشته باشد و نه تخلیه هیجانی موجب قطع درمان شود. به همین دلیل کودک باید به اندازه کافی احساس امنیت را در ارتباط با درمانگر رشد داده باشد، تا بازی ساخت‌دار موجب تسریع اضطراب بیش از حد نشود. سه متغیری که درمانگر برای معرفی بازی ساخت‌دار باید به آنها توجه کند عبارتند از:

نخست، ظرفیت منسجم کودک در روبرو شدن با عواطف و احساسات خارجی از قبیل اضطراب، خشم و تشنجات گوناگون. هر چه ظرفیت کودک منسجم‌تر باشد، به او آزادی عمل بیشتری در استفاده از بازی ساخت‌دار می‌دهند.

دوم، طبیعت بازی کودک است. بعضی از اشکال بازی مانند بازی رقابت بین فرزندان، کلا کمتر تهدیدکننده هستند، در حالی که بازی تفاوت بین پسر و دختر تهدیدبرانگیز می‌باشند. تفاوت‌های فردی کودکان آنها را نسبت به بعضی از کارهای نمایشی نسبت به بقیه حساس‌تر می‌کند.

سومین متغیری که باید ارزیابی گردد، ظرفیت اطرافیان بیمار است که به‌طور واقع‌بینانه‌ای قادر به درک تغییر رفتار بیمار پس از درمان باشند. به خانواده بیمار اطلاع داده می‌شود که احتمال افزایش پرخاشگری کودک به عنوان نتیجه درمان وجود دارد و به آنها گفته می‌شود که همان محدودیت‌های معمول را در خانه ادامه دهند. در این رابطه وظیفه درمانگر این است که درمان را سریعتر نماید، تا فشار زیادی بر روی والدین برای کنترل کودک وارد نشود.

درمانگر باید بداند که چه وقت، کجا و به چه مقدار از بازی‌درمانی ساخت‌دار استفاده کند. بنابراین چنانچه از این ابزار درست استفاده گردد، اثر درمانی دارد و اگر نادرست استفاده شود، مضر خواهد بود.[15]

مقاله

نویسنده طيبه خلج

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS