دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اقسام قضیه به لحاظ موضوع

No image
اقسام قضیه به لحاظ موضوع

كلمات كليدي : مهمله، محصوره، شخصيه، طبيعيه، محصوره كليه، محصوره جزئيه، موجبه، سالبه

نویسنده : مهدي افضلي

در هر قضیه حملیه سه عنصر مهم وجود دارد: موضوع، محمول و نسبت حکمیه. موضوع وقتی ملاحظه شود از چند حالت بیرون نیست؛ لذا قضیه به اعتبار موضوع خود چند قسم مختلف پیدا می‌کند. زیرا یا:

1. موضوع قضیه جزئی است، هرگاه نام‌های اشخاص، مکان، زمان و مانند آن در موضوع قضیه قرار بگیرد دیگر نمی‌تواند بر غیر آن نام یا زمان یا مکان صدق کند. وقتی گفته می‌شود: "سمیه اولین شهید راه اسلام است"، مصداق آن بیش از یک نفر نیست. در این مثال موضوع، نام خاص سمیه است. اگر گفته شود: "جنگ سی و سه روزه لبنان گام نخست برای نابودی اسرائیل بود" در این قضیه موضوع قضیه هم مکان‌مند است و هم زمان‌مند. بر غیر از جنگ سی‌وسه روزه و بر غیر جنگی که در سرزمین لبنان اتفاق افتاده است صدق نمی‌کند. به طور کلی اینگونه قضایا را "شخصیه" می‌نامند.

2. موضوع قضیه کلی است؛ در این صورت سه حالت متصور است و هر یک نزد منطق‌دانان نام خاصی دارند:

الف) حکم در قضیه به خود مفهوم موضوع کلی متوجه بوده و کاری به افراد آن نداشته باشد. در این صورت قضیه را "طبیعیه" می‌نامند. از باب نمونه وقتی گفته می‌شود "انسان نوع است" در این مورد خود انسان از آن جهت که یک مفهوم کلی است مورد نظر می‌باشد و کاری به افراد ندارد.

ب) حکم در قضیه به موضوع کلی، از آن جهت که آیینه برای افراد است متوجه باشد،‌ یعنی در حقیقت حکم به افراد باز می‌گردد. وقتی گفته می‌شود "انسان‌ در زیان است"، مراد افراد انسان است، نه مفهوم آن. ولی از جهت اینکه در آن مشخص نیست که حکم مربوط به همه افراد تعلق گرفته است یا به برخی از آنها، قضیه را "مهمله" می‌نامند؛ چون از این جهت مهمل رها شده است.

ج) حکم در قضیه به موضوع کلی از آن جهت که کلی است متوجه باشد،‌ ولی با این تفاوت که در آن بیان شده است که این حکم مربوط به همه افراد موضوع است یا بعضی از افراد، این قسم را قضیه "محصوره" می‌نامند؛ چون موضوع به مقدار خاصی، محدود و منحصر شده است. این قسم خود دو گونه می‌شود:

1. محصوره کلیه: قضیه‌ای است که حکم در آن مربوط به همه افراد موضوع است. وقتی گفته می‌شود "هر امامی معصوم است"، حکم به ثبوت نسبت عصمت برای تمام امامان صادر شده است. هیچ امامی نیست که معصوم نباشد.

2. محصوره جزئیه: در این نوع قضیه حکم مربوط به برخی از افراد موضوع است. از باب نمونه وقتی گفته می‌شود "برخی از انسان‌ها ناسپاس‌اند" ، این حکم مربوط به برخی از آدمیان است، چنین نیست که تمام آدمیان ناسپاس باشند.

از میان تمام این‌گونه قضایا، تنها قضیه محصوره نزد منطق‌دانان اعتبار دارد. قضیه شخصیه از این جهت مورد توجه منطق‌دان نیست که در آن از فرد خاصی سخن به میان می‌آید، در حالی‌که منطق در پی قوانین عامی است که منحصر به افراد خاص نباشد. قضایای طبیعی نیز از این گردونه خارج می‌شوند،‌ زیرا در این سنخ قضایا به مصادیق توجه نمی‌شود، تنها حکم روی مفهوم موضوع از آن جهت که یک مفهوم کلی است بار می‌گردد و ارتباطی با افراد ندارد، به همین دلیل موضوع آن در حکم جزئی و شخصی است و مشمول همان حکمی می‌شود که در قضیه شخصی بیان شد. قضیه مهمله نیز در حکم قضیه جزئیه است، زیرا حکم موجود در مهمله می‌تواند شامل تمام افراد بشود و می‌تواند برخی از آنها را در بر گیرد، اما قدر متیقن همان بخشی از افراد است، بنابراین در حکم جزئی خواهد بود.

بدین ترتیب از میان چهار نوع پیش‌ گفته تنها قضایای محصوره معتبرند. لیکن به دلیل آن‌که کمیت ذکر شده در موضوع، گاه کلی است و شامل تمام افراد می‌شود و گاه برخی را تحت پوشش می‌گیرد، قضیه محصوره به دو قسم کلی و جزئی تقسیم می‌شود. از سوی دیگر اگر در کنار کمیت قضیه، کیفیت آن نیز مورد توجه باشد قضیه به دو قسم سالبه و موجبه تقسیم می‌شود و حاصل ضرب کم و کیف قضیه تحقق چهار نوع قضیه معتبر در علم منطق است:

موجبه کلیه، سالبه کلیه، موجبه جزئیه و سالبه جزئیه که در بحث از سور قضایا، این چهار نوع قضیه بیان می‌شود.

مقاله

نویسنده مهدي افضلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

برهان

No image

سور Quantifier

No image

تعریف Definition

No image

علم

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS