دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اندیشه و زبان Thought & language

No image
اندیشه و زبان Thought & language

كلمات كليدي : انديشه و زبان، بيش گستري، انديشيدن تجسمي، تفكر حسي، انديشيدن گزاره اي، نسبيت زباني، باروري زبان، روان شناسي رشد

نویسنده : منيره دانايي

زبان پدیده‌ای شگفت‌انگیز و پیچیده است و از مهم‌ترین توانایی‌های انسان محسوب می‌شود. تمام حیوانات دارای سیستم‌های ارتباطی هستند ولی انسان، از رشدیافته‌ترین و کامل‌ترین سیستم ارتباطی یعنی "تکلم" برخوردار است.

انسان‌ها به کمک زبان گفتاری و نوشتاری با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و اجتماعی می‌شوند و فرهنگ و دانش خود را از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌دهند. همچنین زبان وسیله‌ای برای بیان تفکر و اندیشه نیز می‌باشد. عناصر اصلی اندیشه، مفاهیم هستند. هر مفهوم، معرف طبقه کاملی از اشیاء است و به ویژگی‌های آن دسته اشاره دارد. به عنوان مثال "گربه"، "سخت‌کوش" و"مادر" مفاهیمی هستند که هر یک خصوصیات خاصی را در بردارند.

مفاهیم، کارکردهای زیادی در زندگی انسان دارند. از جمله این که از راه تقسیم جهان به واحدهای عینی‌تر، موجب صرفه‌جویی شناختی می‌شوند. به کمک مفاهیم می‌توان اشکال متعدد و متفاوتی را مصداق یک مفهوم مانند "گربه" یا "صندلی" دانست و از این طریق از پیچیدگی جهان پیرامون خود کاست. انتساب شی به یک مفهوم، مقوله‌بندی[1] نامیده می‌شود. با مقوله‌بندی اشیاء را واجد بسیاری از ویژگی‌های یک مفهوم تلقی می‌کنیم و می‌توانیم سایر ویژگی‌های آن‌ها را پیش‌بینی کنیم. برای این که بدانیم یک شی مصداق یک مفهوم می‌باشد یا خیر، باید ببینیم مهم‌ترین ویژگی‌های لازم برای تعلق به مفهوم مورد نظر چیست. به این ویژگی‌های اصلی، هسته[2]مفهوم می‌گویند که به شکل برجسته و بارزی در مصداق‌های نمونه دیده می‌شوند. مصداق نمونه[3] به بهترین معرف و نمونه یک مفهوم می‌گویند. به عنوان مثال "سیب" مصداق نمونه‌ای برای مفهوم "میوه" و "گنجشک" مصداق نمونه‌ای برای مفهوم "پرنده" می‌باشد. تشخیص ویژگی‌های برخی از مفاهیم مانند "مرد" بسیار آسان است. این قبیل مفاهیم را مفاهیم مشخص[4] می‌نامند. اما تشخیص برخی از مفاهیم از جمله مفاهیم طبیعی مانند "پرنده" دشوار است و معمولا مردم نمی‌توانند به سرعت شترمرغ را به عنوان مصداقی از پرنده تلقی کنند. به این گونه موارد مفاهیم مبهم[5] می‌گویند.

مفاهیم، در قالب گزاره‌ها بیان می‌شوند. گزاره، جمله‌ای است که حکمی را درباره واقعیت بیان می‌کند. ما به کمک زبان می‌توانیم از مفاهیم برای انتقال افکار و احساساتمان در قالب گزاره‌ها استفاده کنیم.

زبان دارای دو وجه می‌باشد:

1. تولید[6] زبان

2. فهم[7] زبان.

تولید زبان با پیدایش یک اندیشه گزاره‌ای شروع می‌شود و بعد به صورت یک جمله در می‌آید. سرانجام این جمله در قالب اصوات بیان می‌شود.

فهمیدن زبان با شنیدن اصواتی آغاز می‌شود که ما به آن‌ها در قالب واژه‌ها معنی می‌دهیم. با ترکیب واژه‌ها جمله می‌سازیم و به نحوی این جمله را به گزاره تبدیل می‌کنیم.

از ویژگی‌های زبان، سازمان‌یافتگی آن در سطوح مختلف می‌باشد.[8] در بالاترین سطح، واحدهای جمله‌ای و عبارت قرار دارد. در سطح بعدی، واژه‌ها، پس‌وندها و پیش‌وندها قرار دارند. اصوات گفتاری نیز در پایین‌ترین سطح قرار دارند. هر زبانی دارای تعداد معدودی اصوات گفتاری است. اما با ترکیب صوت‌های گفتاری می‌توان هزاران واژه تولید کرد. به همین ترتیب، به کمک قواعد ترکیب واژه‌ها می‌توان تعداد نامحدودی جمله ساخت. این ویژگی زبان "باروری" نامیده می‌شود. این ویژگی تمامی زبان‌های دنیا می‌باشد.

فرایند یادگیری زبان در کودکان بسیار سریع صورت می‌گیرد. در بدو تولد، کودکان می‌توانند اصوات گوناگون متناظر با واج‌های زبا‌ن‌های مختلف دنیا را از یکدیگر تشخیص دهند. اما در طول سال اول، کودکان واج‌های ویژه زبان خود را فرا می‌گیرند و توانایی تشخیص صداهایی را که با واج واحدی، متناظر هستند از دست می‌دهند. کم کم کودکان می‌توانند با ترکیب واج‌ها واژه بسازند. واژه‌های آغازین همه کودکان اغلب یکسان است. در ابتدا مفاهیمی که کودک می‌خواهد به دیگران انتقال دهد بسیار بیشتر از واژه‌هایی است که برای این منظور در نظر دارد. این ویژگی، بیش‌گستری[9] واژه نامیده می‌شود. در حدود دو و نیم سالگی به تدریج واژگان کودک افزایش یافته و از میزان بیش‌گستری واژه‌ها کاسته می‌شود. کودکان از طریق تقلید[10] از بزرگ‌ترها، شرطی‌شدن به کمک تقویت و فرضیه آزمایی، زبان را می‌آموزند.

یادگیری زبان نیز مانند سایر رفتارهای فطری دوره‌های حساس خود را دارد. نخستین سال‌های زندگی، دوره حساس یا سرنوشت‌سازی است که طی آن واج‌های زبان مادری آموخته می‌شود. چند سال پس از یادگیری زبان مادری نیز دوره حساس برای فراگیری زبان دوم می‌باشد. کودکان بهتر از بزرگسالان می‌توانند بدون لهجه به زبان خارجی صحبت کنند و در شرایط پر سر و صدا بهتر از بزرگسالان گفت‌وگوی دیگران را می‌فهمند. معمولا اندیشه‌ها در قالب گزاره بیان می‌شوند که به آن اندیشیدن گزاره‌ای[11] می‌گویند. اما در برخی موارد افراد تصویرهایی ذهنی دارند که حاوی ویژگی‌های بصری مانند ادراکات هستند. به نظر می‌رسد تجسم، همان ادراک است و افراد برای اندیشیدن به برخی مسائل مانند "تعداد پنجره‌های خانه خود" یا شکل حرف "س" آن‌ها را از حافظه بازیابی می‌کنند. به این گونه افکار اندیشیدن تجسمی[12] می‌گویند.[13]

برخی از روان‌شناسان همچون بنیامین[14]، لی[15]، ورف[16] و ادوارد ساپیر[17] معتقدند که زبان، تفکر را تشکیل می‌دهد. آن‌ها در تحقیقات‌شان، زبان را در انواع مختلفی از زمینه‌ها مطالعه کرده‌اند. تحقیقات آن‌ها که منجر به وضع نظریه "نسبیت زبانی" شد، مبتنی بر این است که؛ زبان خاصی که مردم هر فرهنگ با آن پرورش می‌یابند نه تنها بر شیوه‌ای که آن‌ها جهان را درک می‌کنند اثر می‌گذارد، بلکه بر چگونگی عملکرد آن‌ها در زندگی نیز مؤثر است. به عبارت دیگر، ورف معتقد بود که؛ ادراک ما از جهان تحت تأثیر زبانی است که با آن سخن می‌گوییم. به همین جهت مردمی که به زبان‌های متفاوتی سخن می‌گویند جهان را به گونه متفاوتی ادراک می‌کنند. این نظریه را به این علت نسبیت زبانی نامیده‌اند که در آن، اندیشه را وابسته به زبانی می‌دانند که برای بیان اندیشه به کار می‌رود. یعنی اندیشه را نسبت به زبان، امری نسبی به شمار می‌آورند.

در این دیدگاه، زبانی که یک فرد می‌آموزد به خاطر نظام‌های طبقه‌بندی و ساختار آن، تعیین کننده فکر و درک اوست. در واقع زبان به دلیل ساختارهای اساسی‌اش برخی ادراکات را تسهیل می‌بخشد که همین منجر به نوعی تفکرات خاص در فرد می‌شود. از طرف دیگر محققانی نظیر پیاژه از دیدگاه رشد شناختی به مساله زبان و تفکر توجه کرده‌اند.

پیاژه معتقد است که؛ اعمال کودک روی اشیای محیط نظیر لمس کردن و دستکاری، منجر به نوعی "تفکر حسی" شده و این تفکر حسی در نهایت منجر به ایجاد زبان برای بیان آن افکار حسی می‌شود. پیاژه معتقد بود؛ زبان، ابزاری است که برای بیان اندیشه به کار می‌رود. کودک در مرحله حسی – حرکتی رشد به نظر می‌رسد با لمس و دستکاری در حال ایجاد و توسعه الگوهای تفکر در خود است. کودک با این شیوه روابط میان اشیاء را در جهان می‌آموزد، شروع به ایجاد مقوله‌هایی برای دسته‌بندی، هل دادن و دسترسی به اشیاء مختلف می‌کند. تحقیقات انجام شده با کودکان خردسال، نظریه پیاژه را تایید کرده و نشان می‌دهد که زبان واقعا تفکر را تسهیل می‌کند. اما این عقیده که زبان صرفا برای بیان اندیشه است مورد تردید می‌باشد.[18]

مهم‌ترین تلاش برای ایجاد سازش بین فرمول‌بندی نسبیت فرهنگی و فرمول‌بندی پیاژه، به وسیله ویگوتسکی به عمل آمده است. در فرمول‌بندی ویگوتسکی، مراحل اولیه رشد با فرمول‌بندی پیاژه‌ای، تفاوت قابل ملاحضه‌ای ندارد.

ویگوتسکی فرض می‌کند که؛ قابلیت‌های فطری کودک منجر به دو رشد همزمان ولی متوازن می‌شود: "رشد تفکر و رشد زبان". این دو جریان جداگانه در طول زمان پدیدار می‌شوند. در قسمت زبان، نوزادان به تولید و تسلط بر صداها، آهنگ‌ها و واژه‌های فراوان زبان فرهنگ محلی خود نائل می‌شوند. کودکان در برخورد با اشیاء، الگوهای تفکر حسی – حرکتی خود را شکل می‌دهند و می‌توانند پیامدهای اعمال خود را که روی اشیای محیطی اعمال می‌کنند طبقه‌بندی کرده و بفهمند.

به اعتقاد ویگوتسکی، این دو جریان رشد مستقل‌اند و در این مراحل اولیه تاثیری بر یکدیگر ندارند. اما در حدود دو سالگی کودک به نام‌گذاری اشیاء در جهان واقعی علاقه‌مند می‌شود. این نشانه‌ای از شروع ادغام نظام تفکر و زبان کودک است. در این مرحله کودک، نیاز شدیدی به آموختن نام اشیایی که با آن روبرو می‌شود احساس می‌کند و در این باره سوالات بی‌پایانی می‌پرسد. در این مرحله به نظر می‌رسد کودک با صدای بلند فکر می‌کند و تفکر او کلامی و گفتار او منطقی می‌شود.

در واقع در این دیدگاه، گفتار و زبان را در ابتدا کاملا جدا و تفکیک شده می‌دانند اما به تدریج این دو جریان به هم نزدیک شده و بخش‌های عمده‌ای از آن‌ها در هم ادغام می‌شود.[19]

مقاله

نویسنده منيره دانايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
Powered by TayaCMS