دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عقائد شیخیه beliefs shaykhism

No image
عقائد شیخیه beliefs shaykhism

نویسنده : حبيب عباسي

كلمات كليدي : فرق ، شيعه ، شيخيه ، شيخ احمد احسائي،عقايد، هور قليائي، معاد، ركن رابع

شیخیه[1] برخلاف تصور عده­ای عقائد اختصاصی و مخالف شیعه دارند که به مهمترین آنها اشاره می­گردد.

1- بدن هور قلیائی در معاد

شیخ احمد احسائی در شرح زیارت جامعه کبیره در فراز "و اجسادکم فی الاجساد" می‌نویسد:

انسان دارای دو نوع جسد است: یک قسم آن محصول عناصر زمانی است و از این عناصر ترکیب یافته است و این عناصر کوچکترین تماس با انسان ندارد؛ مانند لباس است که به بدن پوشیده است و از بدن جدا می­شود، لذت و عذاب مربوط به این عنصر زمانی نیست. آن بدن مادی است که در هنگام بیماری آب می­شود و از آن گوشتها چیزی نمی­ماند ولی زید فرق نمی­کند. زید همان زید است گناه و ثوابش فرق نکرده است...

جسد دوم: این جسد باقی و همیشگی است و این جسد همان طینت است که انسان از آن آفریده شده است. وقتی که زمین، جسد عنصری را خاک کرد و بین اعضاء آن جدایی انداخت هر جزء آن به جایگاه خود برمی‌گردد؛ هوا ملحق به هوا و آب ملحق به آب می‌شود، خاک ملحق به خاک می‌گردد و آن بدن اصلی باقی می­ماند و روز قیامت همین جسد خارج خواهد شد و به بهشت یا جهنم خواهد رفت. این جسد از عالم هورقلیا می‌باشد و در عالم قبر قابل رویت و دیدن نیست.[2]

این در حالی است که قرآن که ماخذ اعتقادی همه مسلمانان است هر جا که سخن از معاد به میان آورده است تاکید می­کند که معاد با همین جسم است و به همین خاطر جزئیاتی را مورد توجه قرار داده است که جز بر این جسم و تن تطبیق نمی‌کند. همانگونه که در آیه شریفه می‌فرماید:

أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ * بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ[3]

آیا انسان می‌پندارد که هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟ آری قادریم انگشتان او را موزون و مرتب کنیم.

چنانکه مشاهده می­شود آیه شریفه تصریح دارد به اینکه ما استخوانها را جمع آوری می­کنیم و استخوان مال این بدن است نه بدن هورقلیائی و همچنین می­فرماید سرانگشتان را به حالت نخست بر می‌گردانیم و سرانگشت نیاز به پوست و استخوان دارد و حال آنکه جسد هورقلیائی گوشت و پوست و استخوان ندارد.[4]

2- زندگی امام زمان (عج) در هورقلیا

شیخ احمد احسائی درباره محل زندگی امام زمان (عج) نیز اعتقاد خاصی دارد. وی مکان خاصی به نام هورقلیا را برای زندگی حضرت در زمان غیبت ترسیم می‌کند که خارج از این دنیا و خارج از هفت آسمان است و برای سرکشی و آمدن به این هفت آسمان باید لباس خاص این هفت آسمان را به تن کند. تصویری که وی از محل سکونت حضرت دارد غیر واقع بینانه است: دو شهر در مغرب و مشرق عالم جابرسا و جابلقا و وجود هفتاد میلیون درب برای هر شهر و صحبت کردن اهل این شهرها به هفتاد هزار لغت که جالب است از زبان خود وی بشنوید.

شیخ احمد در کتاب اسرار المهدی در پاسخ به این سوال که در حال حاضر امام زمان کجا زندگی می کند می­نویسد:

حجت علیه السلام در زمان غیبتش زیر هورقلیا در آن دنیاست؛ در روستایی که به آن کرعه گفته می­شود، در منطقه شمروخ و روایت شده که او در طیبه زندگی می‌کند و همراه او سی نفر بدل وجود دارد و همه این روستاها در آن دنیاست و ایشان برای اهل آن روستاها ظاهر هستند و زمانی که اراده کنند به این هفت اقلیم بیایند صورتی از صور این اقلیمها را می­پوشند.[5]

وی در مقدمه این کلام درباره هورقلیا می­نویسد:

هورقلیا در اقلیم هشتم است و معنی این لفظ (اقلیم هشتم) دنیای دیگر است و برای آن، دو شهر است؛ شهری در مغرب به نام جابُرسا و شهری در مشرق به نام جابلقا. بر اطراف این دو شهر دیواری از آهن است و هر یک از این دو شهر یک میلیون درب دارد و به هفتاد میلیون زبان صحبت می­کنند که هر زبانی بر خلاف زبان دیگری است. از هر شهری هر روز هفتاد هزار نفر خارج می­شوند که تا روز قیامت به آن باز نمی‌گردند و در هر روز هفتاد هزار نفر به آن وارد می­شوند که تا روز قیامت از آن خارج نمی­شوند و خارج شوندگان و داخل شنوندگان بین آسمان و زمین با یکدیگر ملاقات می­کنند...[6]

نقد این نظر واضح است و تنها نکته­ای که در نقد آن کافی است گفته شود این است که در روایات متعدد وارد شده است که حضرت بین مردم زندگی می کنند و در بازار مردم راه می­روند چنانکه امام صادق می فرمایند:

پس چطور انکار می­کنند که خدای عزوجل با حجت خود همان کاری را کند که با یوسف (ع) انجام داد، در بین آنها زندگی می‌کند و در بازارهای آنها راه برود و وارد مغازه های آنها ­شود و آنها او را نشناسند تا اینکه خدای عزوجل به او اذن دهد که خود را به آنان بشناساند همانگونه که به یوسف این اذن را داد.[7]

3- ائمه علت مادی و صوری جهان هستی

مطلبی که با مطالعه کتب بزرگان شیخیه جلب توجه می­کند زیاده روی و غلو کفرآمیز در حق ائمه اطهار است که نگارنده آثار منفی غلو را در مقاله فرقه غالیه بررسی کرده است. این مطلب در بسیاری از نوشته­های آنها خصوصا کتاب معروف شیخ احمد به نام شرح زیارت جامعه کبیره به چشم می‌خورد.

شیخ احمد درباره علت مادی و صوری جهان هستی می­نویسد:

علت مادی تمامی آفریده ها شعاع انوار ائمه است. خداوند از آنها در آفرینش مخلوقات خود کمک گرفت. همه مخلوقات خدا کلمات او هستند و ائمه هم معدن کلمات او و جلوه های خداوند هستند.

کوچکترین فرقی بین خدا و آنها نیست غیر از آنکه آنان بنده هستند. خداوند به سبب آنها به بندگان ظهور می­کند.[8]

در این فراز چند مطلب خلاف مسلمات اسلام و عقائد شیعه بیان شده است:

1- علت مادی تمامی مخلوقات شعاع انوار ائمه بودند.

2- ائمه در آفرینش جهان هستی بازوان خداوند بودند و خالق متعال در خلقت موجودات از آنها کمک گرفت.

4- رکن رابع

اصول دین از نظر شیخیه چهار چیز است که عبارت است از: توحید، نبوت، امامت، و اعتقاد به شیعه کامل در هر زمان که واسطه فیض میان امام و امت است و آن را رکن رابع می­گویند.

به اعتقاد شیخیه، پیوسته در میان شیعه یک فرد کامل وجود دارد که سمت نیابت خاص حضرت حجت را بر عهده دارد و پیشوای خود (شیخ احمد احسائی) را صاحب این مقام می­دانند.[9]

مقاله

جایگاه در درختواره عقائد فرق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رذایل اخلاقی

No image

عيب پوشى

پوشاندن عيوب ديگران من اءشرف اءعمال الكريم، غفلته عما يعلم. از كارهاى شرافتمندانه مرد كريم آن است كه از آن چه كه مى داند خود را به غفلت مى زند (و عيب ديگران را ناديده مى پندارد).
No image

صله رحم در نهج البلاغه

غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد.
امانت دارى و رازپوشى

امانت دارى و رازپوشى

سرزنش على (ع) به اصحابش و هو يلوم اءصحابه: قد ترون عهودالله منقوضة فلا تغضبون، و اءنتم لنقض ذمم آبائكم تاءنفون. در سرزنش اصحاب خود مى فرمايد: پيمان هاى خدا را شكسته مى بينيد و به خشم نمى آييد، در حالى كه شكسته شدن پيمان هاى پدرانتان را عار مى دانيد و ناراحت مى شويد.
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
Powered by TayaCMS