دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خوف های نجات بخش

No image
خوف های نجات بخش

    پیوسته یاد خدا

    الخصال: أنواعُ الخَوفِ خَمسةٌ: خَوفٌ، وخَشْيَةٌ، ووَجَلٌ، ورَهْبَةٌ، وهَيْبَةٌ. فالخَوفُ للعاصينَ، والخَشْيَةُ للعالِمينَ، والوَجَلُ للمُخْبِتينَ، والرَّهْبَةُ للعابِدينَ، والهَيْبَةُ للعارِفينَ. أمّا الخَوفُ فلأجْلِ الذُّنوبِ قالَ اللَّهُ عزّوجلّ: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ». [1] والخَشْيَةُ لأجْلِ رُؤيَةِ التَّقْصيرِ، قالَ اللَّهُ عزّوجلّ: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ». [2] وأمّا الوَجَلُ فلأجْل تَرْكِ الخِدْمَةِ، قالَ اللَّهُ عزّوجلّ: «الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ». [3] والرَّهْبَةُ لرؤيَةِ التَّقْصيِر، قالَ اللَّهُ عزّوجلّ: «وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً». [4] والهَيْبَةُ لأجْلِ شَهادَةِ الحقِّ عِندَ كَشْفِ الأسْرارِ؛ أسْرارِ العارِفينَ، قالَ اللَّهُ عزّوجلّ: «وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» [5] يُشيرُ إلى‏ هذا المَعنى‏.

    الخصال: ترس پنج گونه است: خوف، خشيت، وَجَل، رَهْبت، وهيبت. خوف از آنِ گنهكاران است، خشيت ويژه دانشمندان، وَجَل از آنِ فروتنان و خاشعان، رهبت از آنِ عابدان، و هيبت از آنِ عارفان. اما خوف، به خاطر گناهان است، خداوند متعال فرموده است: «و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت است» و خشيت، به سبب مشاهده تقصير است، خداوند عزّوجلّ فرموده است: «از ميان بندگان خدا تنها دانشمندان از او مى‏ترسند» و وَجَل، به سبب ترك خدمت است، خداوند عزّوجلّ فرموده است: «آنان كه چون ياد خدا شود،دلهايشان ترسان گردد»، و رهبت، به خاطر مشاهده تقصير است، خداوند عزّوجلّ فرموده است: «از روى اميد و بيم ما را مى‏خوانند» و هيبت، به سبب مشاهده حقّ در هنگام كشف اسرار، [يعنى‏] اسرار عارفان مى‏باشد، خداوند عزّوجلّ فرموده است: «خداوند شما را از خويش بر حذر مى‏دارد» كه اشاره به همين معنا دارد. [1]

    شناخت ایام

    الإمامُ عليٌّ عليه السلام: إنَّ مَن عَرَفَ الأيّامَ لم يَغفُلْ عنِ الاستِعدادِ.

    هر كه [تحوّلات‏] ايّام را بشناسد، از آماده شدن [براى آخرت‏] غافل نگشت. [2]

    از ترس کمک بگیر

    الإمامُ عليٌّ عليه السلام: استَعينُوا على‏ بُعدِ المَسافَةِ بِطُولِ المَخافَةِ، فَكَم مِن غافِلٍ وَثِقَ لِغفلَتِهِ وتَعَلَّلَ بِمُهلَتِهِ، فَأمَّلَ بَعيداً وبَنى‏ مَشِيداً، فَنَقَصَ بقُربِ أجَلِهِ بُعدَ أمَلِهِ، فاجَأتهُ مَنِيَّتُهُ بِانقِطاعِ امنِيَّتِهِ.

    امام على عليه السلام: براى دورى راه، از ترسِ ممتد مدد بگيريد؛ زيرا چه بسيار غافلى كه به غفلت خود اعتماد كرد و مهلت عمر خود را بهانه قرار داد و از اين رو، آرزو را دراز گردانيد و كاخ بلند برافراشت؛ اما نزديك شدن اجلش، درازى آرزويش را كوتاه كرد و سر رسيدن ناگهانى مرگش، اميد او را قطع كرد.[3]

    شناخت ایام

    الإمامُ الباقرُ عليه السلام: أيّما مُؤمِنٍ حافَظَ علَى الصَّلواتِ المَفروضَةِ فَصَلّاها لِوَقتِها فَلَيسَ هذا مِن الغافِلينَ.

    امام باقر عليه السلام: هر مؤمنى كه به نمازهاى واجب اهميت دهد و آنها را به وقتش بخواند، از غافلان نيست.[4]

منابع:

  1. غرر الحكم: 4269.
  2. التوحيد: 74/ 27.
  3. بحار الأنوار: 77/ 440/ 48.
  4. الكافي: 3/ 270/ 14.

منبع:پژوهه تبلیغ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

نامه 69 نهج البلاغه : نامه به حارث هَمْدانى در پند و اندرز

نامه 69 نهج البلاغه اشاره دارد به "نامه به حارث هَمْدانى در پند و اندرز " .
No image

نامه 70 نهج البلاغه : روش برخورد با پديده فرار

موضوع نامه 70 نهج البلاغه درباره "روش برخورد با پديده فرار" است.
No image

نامه 71 نهج البلاغه : سرزنش از خيانت اقتصادى

نامه 71 نهج البلاغه به موضوع "سرزنش از خيانت اقتصادى" می پردازد.
No image

نامه 72 نهج البلاغه : انسان و مقدّرات الهى

نامه 72 نهج البلاغه موضوع "انسان و مقدّرات الهى" را بررسی می کند.
No image

نامه 73 نهج البلاغه : افشاى سيماى دروغين معاويه

نامه 73 نهج البلاغه موضوع "افشاى سيماى دروغين معاويه" را بررسی می کند.

پر بازدیدترین ها

No image

نامه 45 نهج البلاغه : نامه به عثمان ابن حنيف انصارىّ حاکم بصره

نامه 45 نهج البلاغه "به عثمان ابن حنيف انصارىّ حاکم بصره" می باشد.
No image

نامه 28 نهج البلاغه : پاسخ به نامه معاویه

نامه 28 نهج البلاغه به موضوع " پاسخ به نامه معاویه" می پردازد.
No image

نامه 70 نهج البلاغه : روش برخورد با پديده فرار

موضوع نامه 70 نهج البلاغه درباره "روش برخورد با پديده فرار" است.
No image

نامه 17 نهج البلاغه : بیان مقام و منزلت امیرالمومنین

از نامه هاى آن حضرت عليه السّلام است به معاويه در پاسخ نامه اش (دو يا سه روز پيش از وقعه ليلة الهرير) كه در شرح خطبه سى و ششم بيان شد، در اين نامه مقام و منزلت خود را بيان فرموده و نادرستى سخنانى را كه بآن بزرگوار نوشته شرح داده و او را توبيخ و سرزنش نموده.
Powered by TayaCMS