دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مسئولیت بین المللی دولت

No image
مسئولیت بین المللی دولت

حقوق بين الملل، دولت، مسئوليت، جبران خسارت، خطر و خطا.

نویسنده : احمدرضا سليمان‌زاده

یکی از موضوعات مهم و پراهمیت حقوق بین الملل در دوران معاصر مسئولیت بین المللی دولت[1] است؛ زیرا که این موضوع رابطه نزدیکی با دیگر حوزه‌های حقوق بین الملل بویژه مبحث صلح و امنیت بین المللی دارد. بنابراین تبیین دقیق مسئولیت بین المللی دولت و ملزم بودن به آن، موجب توسعه ضمانت اجرای حقوق بین الملل است. بر مسئولیت بین المللی دولت آثاری مفید و ارزشمند مترتب است؛ لزوم جبران خسارت مادی و حتی در مواردی معنوی از زیان دیده نمونه بارز چنین آثاری است. توسعه این نهاد حقوقی سبب تضمین منافع قدرت‌های کوچک در مقابل قدرت‌های بزرگ است.

ضرورت مسئولیت بین المللی دولت

نهاد مسئولیت، ساز و کار مهم و اساسی در عرصۀ حقوق و روابط بین الملل است دولت‌ها به عنوان تابعان نخستین و سنتی حقوق بین الملل از اختیارات وسیعی در مقابل همدیگر و سایر تابعان برخوردارند؛ حقوق بین الملل کلاسیک بیشتر منافع دولت‌ها از جمله دولت‌های بزرگ را تأمین می‌کرد. این مسئله موجب گردید که دولت‌های قدرتمند حقوق دولت‌های ضعیف و یا سایر اعضای جامعه بین المللی را نقض نمایند.[2]

دولت‌ها ممکن بود با نقض تعهدات بین المللی خودشان و یا از طریق ارتکاب اعمال خلاف حقوق بین الملل، موجب ایجاد خسارت شوند بدون اینکه مسئولیتی متوجه آنها گردد.

این وضعیت حقوق بین الملل معاصر را بر آن داشت تا به منظور جبران خسارت از زیان دیدگان، مسئولیت دولت‌ را وارد عرصه حقوق بین الملل نموده و آن را توسعه دهد.[3] در واقع مسئولیت بین المللی دولت‌ها، ضرورتی برخواسته از این واقعیت است که دولت‌ با ارتکاب اعمالی که از نظر بین المللی خلاف است و حتی امروزه از طریق عمل به وظایف بین المللی خویش موجب ورود خسارت می‌گردند. در ادامه مفهوم مسئولیت دولت را روشن نموده و چگونگی و چرایی انتساب مسئولیت به دولت را بررسی می‌کنیم.

1- واژه شناسی مسئولیت:

اصل ملازمه حق و تکلیف یک اصل کلی و مورد قبول همه نظام‌های حقوقی است، طبق این اصل اگر کسی حقّی دارد به تبع آن مسئولیت متوجه او می‌شود. پس دولت هم حق دارد و هم مسئولیت.

مسئولیت یعنی پاسخگویی در برابر اعمال زیانبار ما به طور کلی سه نوع مسئولیت (اخلاقی، کیفری، مدنی) داریم. مسئولیت اخلاقی در حقوق بین الملل جایگاهی ندارد و آنچه که در این راستا مطرح می‌شود تعهد اخلاقی دولت‌هاست نه مسئولیت اخلاقی آنها. دولت‌ها مسئولیت کیفری خویش را نیز قبول ندارند تا به امروز هیچ سند بین المللی مبنی بر قبول چنین مسئولیتی به تصویب دولت نرسیده است.[4] اما این مسئله به معنی نادیده انگاشتن مسئولیت کیفری دولت‌ها در حقوق بین الملل نیست. بدین ترتیب اصل، قبول مسئولیت مدنی دولت‌ها است.

2- مبنا و منشأ مسئولیت بین المللی دولت:

چرایی الزام دولت‌ها به قبول مسئولیت خویش و در نتیجه قبول جبران خسارت از سوی آنان چیست؟

در این خصوص دو نظریه در حقوق بین الملل مطرح است.

الف- نظریه خطر یا ریسک[5]:

مطابق با این اصل هر گونه تخلف و تصور نسبت به یک قاعده حقوقی بین المللی (عرفی و معاهده‌ای) موجب مسئولیت بین المللی دولت می‌گردد و بایستی خسارت وارده را جبران نماید، خواه ایجاد این مسئولیت متضمن عنصر خطا باشد و یا نباشد.[6] در واقع فقط کافی است که عمل ارتکابی از سوی دولت بر خلاف مقررات و تعهدات بین المللی باشد تا مسئولیت محرز گردد و تقصیر و یا عدم تقصیر دولت شرط نیست. این نظریه تحت تأثیر پیشرفت‌های تکنولوژیک و حوادث و خطرات ناشی از آنها شکل گرفته است.

ب- نظریه خطا یا مسئولیت ذهنی[7]:

طبق این نظریه، علت لزوم جبران خسارات، تقصیر عامل ورود زیان است. در واقع تحقق مسئولیت منوط به خطا و یا سهل انگاری مرتکب است و صرف نقص تعهد بین المللی، موجب ایجاد مسئولیت نمی‌شود.[8] پس تقصیر عنصر اصلی ایجاد مسئولیت است.

هر دو نظریه تحت تاثیر وقایع و رویدادهای زمان خوش شکل گرفته است؛ هر دو در کنار هم و در عرض هم رشد کرده‌اند و عمل به یکی به معنای طرد دیگری نیست. رویه قضایی در مواردی مطابق با نظریه خطا و در مواردی مطابق با نظریه خطر عمل نموده است. به عبارتی هر دو نظریه معتبر و قابل اجراست.

مقاله

نویسنده احمدرضا سليمان‌زاده
جایگاه در درختواره حقوق بین الملل عمومی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

نگاهی به ابعاد مفهومی و کارکردی الگو و اسوه در تربیت و تبلیغ دینی

نگاهی به ابعاد مفهومی و کارکردی الگو و اسوه در تربیت و تبلیغ دینی

الگو و اسوه از مفاهیم مهم و پرکاربرد در حیطه روانشناسی، تربیت و تبلیغ می‌باشند. انسانها و جوامع، از طریق الگوها هویت خویش را می‌یابند و آن را تقویت می‌کنند و ارزشهای مختلف را از طریق آنها در خود نهادینه می‌سازند.
تبیین و آسیب شناسی تربیت دینی و رابطه آن با روان شناسی رشد

تبیین و آسیب شناسی تربیت دینی و رابطه آن با روان شناسی رشد

در این مقاله به گفتمان آسیب‌شناسی تربیت دینی با رویکرد توجه به مراحل رشد کودک و هماهنگی آموخته‌هایش با تفکر دینی او پرداخته می‌شود.
بررسی تأثیر تربیتی قصه های قرآنی درتربیت دینی کودکان

بررسی تأثیر تربیتی قصه های قرآنی درتربیت دینی کودکان

هنر و دین از مقوله­ هایی هستند كه از آغازِ آفرينشِ انسان تاكنون، همگام با یکدیگر، حيات و هستى بشر را درنورديده­ اند. اين پيوستگى دين و هنر، ريشه در پنهانِ جان و عمقِ هستىِ انسان و جهان دارند و با گوش­دل مى­توان راز «فطرة الله التى فطر الناس عليها» را از آنها بازشنيد.
مبانی، عملکردها و روش‏های تربیتی حضرت زینب(س)

مبانی، عملکردها و روش‏های تربیتی حضرت زینب(س)

حضرت زينب(س) از چهره هاي برجسته علمی و تربیتی جهان اسلام است. نقش آموزشی، تربيتي و تدابیر سیاسی اجتماعی ايشان در طول تاريخ مورد توجه مردم، در زمان آن حضرت و آیندگان بوده است. هدف در اين مقاله بررسي مبانی عملکرد ها و روش های تربیتی آن بانوي جهان اسلام است.

پر بازدیدترین ها

تبیین و آسیب شناسی تربیت دینی و رابطه آن با روان شناسی رشد

تبیین و آسیب شناسی تربیت دینی و رابطه آن با روان شناسی رشد

در این مقاله به گفتمان آسیب‌شناسی تربیت دینی با رویکرد توجه به مراحل رشد کودک و هماهنگی آموخته‌هایش با تفکر دینی او پرداخته می‌شود.
نگاهی به ابعاد مفهومی و کارکردی الگو و اسوه در تربیت و تبلیغ دینی

نگاهی به ابعاد مفهومی و کارکردی الگو و اسوه در تربیت و تبلیغ دینی

الگو و اسوه از مفاهیم مهم و پرکاربرد در حیطه روانشناسی، تربیت و تبلیغ می‌باشند. انسانها و جوامع، از طریق الگوها هویت خویش را می‌یابند و آن را تقویت می‌کنند و ارزشهای مختلف را از طریق آنها در خود نهادینه می‌سازند.
مبانی، عملکردها و روش‏های تربیتی حضرت زینب(س)

مبانی، عملکردها و روش‏های تربیتی حضرت زینب(س)

حضرت زينب(س) از چهره هاي برجسته علمی و تربیتی جهان اسلام است. نقش آموزشی، تربيتي و تدابیر سیاسی اجتماعی ايشان در طول تاريخ مورد توجه مردم، در زمان آن حضرت و آیندگان بوده است. هدف در اين مقاله بررسي مبانی عملکرد ها و روش های تربیتی آن بانوي جهان اسلام است.
تربیت عقلانی،محور اساسی در تبلیغ دینی

تربیت عقلانی،محور اساسی در تبلیغ دینی

این مقاله بر آن است تا نشان دهد مهمترین وظیفۀ مبلّغین دینی هدایت رفتار فردی و اجتماعی از سطح احساسی به سطح عقلانی است. روش این مقاله توصیفی– تحلیلی بوده و در برخی موارد از آیات و روایات به عنوان مویّد بهره برده است.
Powered by TayaCMS