دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تدریس آیت الله محمد علی حبیب آبادی

No image
تدریس آیت الله محمد علی حبیب آبادی

پرتو افشانى

عالمان و ادیبان ذیل از محضر معلم حبیب آبادى استفاده کرده اند:

1. آیت الله حاج شیخ عباسعلى ادیب (1412 ـ 1315 هـ .ق.): آیت الله ادیب دروس ابتدائى حوزه را در حبیب آباد و اصفهان از محضر معلم حبیب آبادى آموخت.([26])

2. آیت الله حاج سید حسن فقیه امامى (متولّد 1354 هـ .ق.) فرزند مرحوم آیت الله حاج آقا عطاءالله فقیه امامى، از مفاخر حوزه علمیه و جامعه روحانیت اصفهان است. ایشان در محضر پدر بزرگوارشان و جمعى از مدرّسین همچون آیت الله حاج شیخ محمدحسن عالم نجف آبادى، مرحوم شیخ محمدعلى حبیب آبادى، آیت الله ادیب، آیت الله فیاض و آیت الله سید على موسوى، دوره مقدمات، سطح و درس خارج حوزه را سپرى نمود.([27]) آیت الله فقیه امامى، چگونگى آشنایى با معلم حبیب آبادى و استفاده از محضر وى را چنین توضیح مى دهد:

به خوبى به خاطر دارم که در سال 1372 هـ .ق. پس از پایان یافتن مقدمات، براى تحصیل ادبیات عرب به دنبال استادى جامع و مدرّسى شایسته بودم، که مرا به مدرسه کاسه گران راهنمایى کردند. ساعت سه بعد از ظهر بود که وارد آن مدرسه شدم. پیرمردى موقّر را دیدم که از حجره محقّرى خارج گردید، فرش کوچک مخصوصى به دست داشت و روانه مَدْرَسْ بزرگ مدرسه شد. نخست قبل از هر چیز سیماى جذّاب و جبین نورانى وى توجه مرا جلب نمود، سپس همچون سایر شاگردان به مَدرس رفتم. و آن زمان ایشان سیوطى و شرح نظام تدریس مى کردند. وقتى استاد شروع به درس کرد احساس کردم گمشده خود را پیدا کرده ام.

بحمدالله توفیق دست داد و سیوطى و مُغنى و قسمتى از شرح نظام را از حضور استاد استفاده کردم.([28])

3. آیت الله حاج سید احمد فقیه امامى (1414 ـ 1352 هـ .ق.) برادر آیت الله حاج سید حسن فقیه امامى. شخصیت این فقیه والامقام در طول دوران تحصیل، در حوزه علمیه اصفهان و قم زیر نظر عده اى از مفاخر علمى در این دو مرکز معرفتى و معنوى شکل گرفت. یکى از آن مفاخر ادیب نامدار، شاعر و رجالى متتبّع مرحوم میرزا محمدعلى معلم حبیب آبادى است.([29])

4. استاد سید جلال الدین همایى (1359 ـ 1278 هـ .ش.): استاد جلال الدین همایى اگر چه در مجلس رسمى درس و بحث معلم حبیب آبادى از محضر این محقّق توانا بهره نبرده اما در جلسات گوناگونى از معارف و آگاهى هاى این مرد وارسته استفاده مى کرده است. وى در نوشتارى یادآور مى شود:

آشنایى من با معلم حبیب آبادى، که منتهى به دوستى تا پایان عمر گردید، از حوالى سال 1300هـ .ش. آغاز مى شود. در آن تاریخ هنوز معلم حبیب آبادى دیرنشین بود و گاه گاه با همان کلاه ماهوتى و شال و قباى راستاى دهاتى و گیوه کمرى که مخصوص اهالى حبیب آباد و دیگر قراى بُرخوار است، به شهر مى آمد. تا آن که به اصفهان آمد و در مدرسه کاسه گران سکونت اختیار کرد. بعد از آن، این حقیر از اصفهان مهاجرت کردم باز همچنان رشته دوستى و مکاتبه بین ما دوام و استمرار داشت. همزمان با آن اوقات که وى در کتابخانه شهردارى بود، همه ساله دو سه ماه تعطیلات تابستان را در اصفهان مى گذرانیدم و تقریباً در تمام این مدت، همه روزه از حدود نیم ساعت قبل از ظهر تا حوالى شش هفت ساعت بعد از ظهر على الدوام با هم بودیم، گفت و گوى ادبى و تاریخى داشتیم. در مبادله علمى از یادداشت هاى تازه یکدیگر استفاده مى کردیم و مبادله، چندین سال دوام داشت.([30])

5. شیخ محمدباقر ساعدى، نویسنده، مترجم و پژوهش گر معاصرِ خراسانى مى نویسد:

معلم، دانشورى بود که وقتى افتخار ملاقاتش در اصفهان و مشهد دست مى داد، علاوه بر بهرهورى از مراتب علمى او، جز صفا و پاکى، مهر و مَودّت و رعایت آداب محاوره و معاشرت عملى، بر خلاف انتظار از وى دیده نمى شد.([31])

6. آیت الله سید محمدعلى روضاتى، که در تصحیح، اصلاح و رفع کاستى هاى کتاب مکارم الآثار با معلم حبیب آبادى همکارى وافرى داشته است، محضر علمى این دانشور را درک کرده و در تاریخ ششم ذیقعده سال 1385هـ .ق. به دریافت اجازه روایت از وى نائل گشته است.([32])

7. حسین عمادزاده، محقق گرانمایه که افتخار بهره مندى از فروغ اندیشه معلم حبیب آبادى را در اصفهان به دست آورده است. عمادزاده در جهت تحقیق و تألیف سیره معصومین و امامزادگان، از افق فکرى این دانشور بهره مى گرفت، و از معلم حبیب آبادى اجازه روایى داشت.([33])

8. استاد فضل الله ضیاء نور، متولّد 1299ش. در محضر تعدادى بزرگان علم و ادب و استوانه هاى دانش و فضیلت به شاگردى پرداخت که یکى از آنان، ادیب و مُدرّس نامدار، مرحوم معلم حبیب آبادى است. مرحوم ضیاء نور در سنین جوانى منطق و ادبیات عرب را از وى آموخت.([34])

فضل الله ضیاء نور، در نوشتارى کوتاه به چگونگى آشنایى با معلم حبیب آبادى این گونه اشاره دارد:

سى و اند سال قبل (زمان نگارش 1355) که در خدمت آیت الله حاجى میرزا محمد کرباسى منطق و کلام مى خواندم با معلم حبیب آبادى آشنا شدم و اجمالاً فهمیدم که مردى محقق و دانشمند است. پس از این آشنایى چون به مشکلى از مطالب رجالى، ادبى و آیات قرآنى و امثال آن برخورد مى کردم، به هنگام ملاقات از ایشان مى پرسیدم. آن بزرگوار نیز با دقت هر چه تمام تر، سؤالم را پاسخ مى داد و چنان حضور ذهن داشت که گویى اکنون آن را دیده و مطالعه کرده است.([35])

9. استاد سید مصلح الدین مهدوى، (متوفاى 1374ش.) فرزند عالم ربّانى سید شهاب الدین نحوى. او با شرکت در درس علماى بزرگ حوزه علمیه اصفهان، مراحل عالى علوم اسلامى را طى کرد و تا مرحله اجتهاد پیش رفت. او همزمان با تحصیل و تدریس، به طور جدّى به تحقیق پرداخت و آثار ارزنده اى در تاریخ و شرح حال نگاشت. وى در این طریق از افاضات علمى، ادبى و آگاهى هاى وسیع و عمیق معلم حبیب آبادى برخوردار گشت و در تکمیل، تصحیح و حواشى فراوان بر کتاب تذکرة القبور، از مطالب تکمیلى این دانشور بهره گرفت.([36])سید مصلح الدین مهدوى در خاطراتى گفته است: تابستان سال 1313 یا 1314هـ .ش. اولین روزهاى آشنایى من با مرحوم آقاى معلم بود. در آن تاریخ آن چنان که باید و شاید نمى توانستم وى را بشناسم و به مقام احاطه و تتبّع وى آگاه گردم. اما همین قدر مى دانستم که وى برتر از دیگران است. در آن وقت مرحوم معلم هنوز در حبیب آباد ساکن بود و مرجع شرعیات آن حدود به شمار مى رفت. گاهى که به شهر مى آمد به منزل ما آمده، از محضرش بهره مند مى شدیم. از سال 1358 هـ .ق. که در اصفهان ساکن شد تقریباً مدت شش سال، کمتر اتفاق مى افتاد که هفته اى دو سه مرتبه در قرائت خانه شهردارى و یا در حجره مدرسه کاسه گران خدمتش نرسم و از فضائل او بهره مند نشوم. الحق دریایى بود بى کران! و آنچه از ادبیات، تاریخ و رجال مى دانست، بى مضایقه در اختیار همه قرار مى داد. در سال 1325 به تهران مسافرت کردم و تا سال 1332 در آن شهر بودم، با ایشان توسط مکاتبه ارتباط داشتم. هر سؤالى از وى مى شد به طور مستوفى جواب مى نوشت، به طورى که از مراجعه به مدارک بى نیاز مى شدم. هر گاه به اصفهان مى آمدم به خدمتش رسیده و به قدر قابلیت و استعداد خود، درک فیض مى نمودم. در این برهه از زمان چه بسیار مطالب علمى و رجالى که از او فراگرفتم و چه نکته هاى اخلاقى که عملاً به من آموخت. حقّاً اسمى بود با مسمّى. معلمى مهربان و دوستى صادق و مسلمانى نیک اعتقاد. دروغ نمى گفت و از دروغگویان سخت بیزار بود. اغلب تألیفات و کتب ایشان در نزد من به عنوان امانت بود که ضمن مطالعه آن ها آنچه مربوط به رجال و دانشمندان اصفهان بود، یادداشت مى کردم.([37])

10. شیخ حسین آل محفوظ، که معلم حبیب آبادى در سال 1375 هـ .ق. به او اجازه روایت داد.

11. سید عباس کاشانى کربلایى، که از آن مرحوم اجازه روایى داشت.([38])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «ثواب صله رحم را از ثواب همه اطاعات زودتر میدهند» الکافی، ج 4 ص 68، ح 2(
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌گذرد، مواقعی که فرصت‌های خیری پیش می‌آید غنیمت بشمارید و از آن‌ها استفاده کنید»
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
قال الباقر(علیه السلام): «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»‌

قال الباقر(علیه السلام): «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»‌

امام باقر (علیه السلام) فرمود: «برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن، ماه رمضان است» (الکافی، ج 2، ص 630)
Powered by TayaCMS