عفو و گذشت
قال امیرالمؤمنین(ع): «فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِکَ وَ صَفْحِکَ مِثْلَ الَّذی تُحِّبُ أَنْ یُعْطِیَکَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ»
زندگی انسانها در دامان اجتماع تأمین و معنی مییابد. گاهی روابط انسانها با یکدیگر در اوج مهربانی و محبت است و گاهی ممکن است به سردی بگراید، که حاصل کدورتهای اعمال گذشتهی خود آنهاست. گاهی این دلسردیها ناشی از خطاهای نهچندان بزرگ است؛ ممکن است در خیابان در حین رانندگی در خرید و فروش در محل کار و حتی در خانه یک طرف به الزاماتی که باید رعایت نماید، پایبند نباشد. اگر در این موارد طرف مقابل نیز به مقابله به مثل برخیزد، درحقیقت تفاوتی با فردی که قبلاً آن اشتباه را انجام داده ندارد، و نمیتوان این روش را خلق اسلامی نامید. به همین علت اسلام به این مسئله نظر داشته و در آیات و روایات متعددی تأکیدات فراوانی مبنی بر از بین بردن کدورتها و گذشت از یکدیگر منظور داشته است. همین اندازه در عظمت صفت عفو کافیست که این صفت از صفتهای بسیار پررنگ خداوند متعال است و اگر رحمت و عفو او بندگانش را درنیابد، این انسان مستحق جز دوزخ نیست. حضرت زین العابدین در مناجات خویش میگوید: «انت الذی سمیت نفسک بالعفو: تویی که خود را به عفو و گذشت نام بردهای.» [1] با وجود این، ضرورت شناخت حدود گذشت، از محدودة تسامح نابجا، امری مهم است؛ چه اینکه عفو و مدارا با تمام ویژگیهای فوق، گاه زیانآور است؛ حضرت على(ع) در اینباره فرمودهاند:
«الْعَفْوُ یُفْسِدُ مِنَ اللَّئیمِ بِقَدْرِ إِصْلاحِهِ مِنَ الْکَریمِ:[2]
عفو و گذشت همان اندازه که بزرگوار را اصلاح مىکند، فرومایه را تباه مىسازد.»
البته این بدان معنا نیست که باید در برابر انسانهای پست مانند خودشان برخورد نمود و دست به انتقام زد، بلکه عفو نکن.
انتقام، عملی بیاثر
اگر شخصی که بدی کرده از انسانیت بهرهای داشته باشد، سکوت در برابر او بیشتر جنبه تنبیه و تأدیب دارد و اثر شرمساری و خجالت او بیشتر از انتقام توست، و اگر از انسانیت بیبهره باشد، تلافی تو نیز چندان اثری در وی ندارد، بلکه هرچه نسبت به او بگویی، تفاوتی در حال وی رخ نمیدهد، و تو باز از مقابله و برابری با او ضایع میگردی.
سگی پای صحرا نشینی گزید به خشمی که زهرش ز داندان چکید
شب از درد بیچاره خوابش نبرد به خیل اندرش دختری بود خرد
پدر را جفا کرد و تندی نمود که آخر تو را نیز دندان نبود؟
پس از گریه مرد پراکنده روز بخندید کای دختر دلفروز
محال است اگر تیغ بر سر خورم که دندان به پای سگ اندر برم[3]
آثار عفو
1. عفو و گذشت گاه دشمنان سرسخت را به دوستان صمیمی مبدل میسازد، بهخصوص زمانی که از طرف مقابل بدی نابجا سر زده باشد که در قرآن به آن اشاره رفته است:
«وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیمٌ:
هرگز نیکى و بدى یکسان نیست؛ بدى را با نیکى دفع کن، ناگاه (خواهى دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى است![4]»
2. عفو و گذشت سبب عزت و آبرو میگردد، چراکه در نظر مردم نشانه بزرگواری و شخصیت و سعهی صدر است، در حالیکه انتقامجویی نشانه بر کوتاه فکری و عدم تسلط بر نفس میباشد، حضرت امیر در اینباره میفرماید:
«اَلعَفوُ تاجُ المَکارِمِ: گذشت، اُوج بزرگواریهاست.»[5]
سیره امام خمینی(ره)
امام بزرگوار به مجموعه ملّت بهعنوان امّت اسلامى عشق مىورزید و هرگز کینه آنان را به دل نمىگرفت و بجز مستکبران و مجرمان، همه را مورد عفو و اغماض قرار مىداد؛[6] در موارد متعددى، افرادى که نسبت به امام توهین و بدگویى کرده و سپس پشیمان مىشدند و به وسیله نامه از امام درخواست عفو و بخشش مىکردند، حضرت امام بدون استثنا و در تمام موارد مىفرمود: ایشان را بخشیدم.[7]