24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : امام، جماعت، اقتدا، ايمان، عدالت
نویسنده : قادر غديري
امام در لغت به معنای پیشوا میباشد، راغب میگوید: امام آن کسی است که از او پیروی و به وی اقتدا می شود، خواه انسان باشد یا کتاب یا غیر آن. حق باشد یا باطل.[1]و جماعت به معنای گروهی که گرد هم آمدهاند. امام جماعت در اصطلاح کسی است که در بین گروهی که میخواهند نماز اقامه کنند جلوتر از همه بایستد و دیگران به او اقتدا کنند. شرایطی که باید در امام جماعت یافت شود:[2]
2)عاقل باشد: لذا اگر کسی جنون داشته باشد نمیتواند امام جماعت بشود بله اگر دیوانه ادواری باشد در حال افاقه میتواند امام جماعت باشد
3)زنازاده نباشد: امام صادق (ع): می فر مایند هیچ یک از شما پشت دیوانه و زنازاده نماز نخواند
4)ایمان: منظور عقیده به امامت امامان دوازدهگانه شیعه میباشد. لذا به غیر از اینها نمیتوان اقتدا کرد مگر از روی تقیه باشد در نامه امام رضا (ع) به مأمون آمده: فقط به اهل ولایت اقتدا میشود.
5)عدالت: در کتاب حدائق الناظره نوشته: هیچ خلافی بین اصحاب امامیّه در شرط بودن عدالت امام جماعت وجود ندارد و اجماعهای بسیاری بر آن ذکر شده بلکه از بعضی سنّیها نیز ادعای اجماع اهل بیت بر آن شده و عدالت صفتی نفسانی است که باعث دوری از گناهان کبیره و اصرار نکردن به گناهان صغیره است.
6)مرد بودن امام جماعت (در صورتی که یکی از مأمومین مرد است) بنابراین زن برای زن میتواند امامت کند؛ از امام صادق (ع) روایت شده: امامت زن برای زنان اشکال ندارد.
7)اگر مأمومین ایستاده نماز میخوانند امام جماعت نشسته نباشد و برای مأمومین که نشسته نماز میخوانند نماز امام به حالت خوابیده نباشد. امام باقر (ع) از پیامبر نقل مِی فرماید که: رسول خدا به خاطر بیماری نشسته نماز میخواند، وقتی تمام شد فرمودند: هیچ یک از شما بعد از من بصورت نشسته امام جماعت نباشید.
8)قرائت صحیح داشته باشد به طوری که حروف را از مخرج خودش ادا کند.
در صورتی که چند نفر بدون این که غرض دنیائی داشته باشند بخواهد خودشان امامت جماعت باشند و همگی در یک حد باشند کسی که مأمومین او را مقدم کنند؛ امامت جماعت میشود. ولی اگر مراتب شان فرق داشته باشد اول کسی که فقیه جامع الشرایط باشد مقدم است و اگر همه یا هیچ کدام چنین نبودند کسی که قرائت حمد و سورهاش بهتر باشد مقدم میشود اگر در این مورد نیز مساوی بودند کسی که احکام نماز را بهتر میداند مقدم است و اگر باز هم مساوی بودند مسنتر امام جماعت میشود البته این رتبهها در صورتی است که هیچ کدام امام راتب نباشند وگرنه امام راتب از همه مقدمتر است. گر چه دیگران افضل از او باشند ولی برای او نیز خوب است که افضل را مقدم کند همچنین صاحب منزل و سید هاشمی نیز مقدم بر غیر خودشان میباشند البته این ترجیحات مذکور واجب نیست و فقط مستحب است لذا اگر کسی رتبهاش پائینتر باشد ولی در عین حال امام جماعت شود اشکالی ندارد.
عالم بزرگوار آیه ا...ملا محمد مهدی نراقی میفرماید: سزاوار است امام جماعت در میان مردم به فزونی صفای دل و رو آوردن به خدا و خشوع و خضوع و دیگر شرائط باطنی ویژگی و امتیاز داشته باشد؛ زیرا او پیشوای ایشان است و نفوس آن جماعت را به سوی خدا میکشاند پس بسیار زشت است که دل او در نماز غافل یا در وادی وسوسههای باطل باشد و از این بدتر و زشتتر و ناپسندتر آن که التفات دل او به کسانی که در پشت او هستند بیشتر از التفات دل به صاحب مُلکی باشد که بر همه احاطه دارد. آیا از دانای نهانیها شرم نمیکند که خود را به عنوان پیشوای امت میگمارد و در جای رسولان خدا و اوصیای راشدین او میایستد و از ایشان نیابت میکند، در حالی که دل او از عموم مردمی که به او اقتدا نمودهاند بیشتر از عظمت و جلال الهی دگرگون میشود. پس هر امام جماعتی باید خود را بیازماید اگر این صفات پلید در او نبود امامت کند و گرنه ترک نماید و خود را به هلاکت نیفکند.[5]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان