دیدگاه های مدیر ارتباطات و همکاری های پژوهشی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درباره مدیریت تحول در حوزه های علمیه
مدیر ارتباطات و همکاری های پژوهشی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا به تبیین ابعاد و راهبردهای مدیریت تحول در حوزه علمیه پرداخت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در آستانه فرارسیدن سیامین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با هوشیاری امسال را به«نوآوری و شکوفایی» نامگذاری کردند.
ایشان چندی پیش در بین مسؤولان و نخبگان حوزههای علمیه نیز بر ضرورت تحول و مدیریت آن در حوزههای علمیه تأکید کردند و خواستار تغییراتی در زمینههای آموزشی، مدیریتی و تبلیغی در کشور شدند.
امتزاج این دو محور مهم و اساسی، ما را بر آن داشت تا در قالب گفتوگوهایی، دیدگاههای مسؤولان و فضلای برجسته حوزه را استخراج کرده و انعکاس دهیم تا مشعلی را فراراه عزم جدی و همگانی حوزه علمیه در زمینه تحول، نوآوری و در نتیجه شکوفایی روزافزون حوزه علمیه بیافروزد.
گفت و گوی پیش رو، دیدگاههای حسن عبدی پور، مدیر ارتباطات و همکاری های پژوهشی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است.
رسا ـ آیا نوآوری و شکوفایی تنها در مسائل اجرایی امکانپذیر است یا در علوم به ویژه علوم حوزوی(انسانی) که سنتی بودن از ویژگیهای آن است، میتواند راه داشته باشد؟
هر نو آوری و شکوفایی که به وقوع پیوست، دارای یک عقبه فکری و فرضیههای ذهنی است. مکتب تشیع نیز به خاطر پیوند با فرهنگ ناب اهل بیت(ع) دارای قدرت و قوت فکری منحصر به فردی است و مکتب تشیع پس از غیبت کبری، بر اساس تفکرات ناب اهل بیت(ع)، توانسته است نیازهای بشری را در سایه فقه و سنت نبوی(ص) و آموزههای دینی برآورده سازد از اینرو در فقه، اصول، رجال، ادبیات و سایر علوم حوزوی یا علوم انسانی که قبلاً در حوزههای علمیه تدریس میشد، عالمان خود را در نوآوریها سرآمد میدانیم، آنان دارای نوآوری و تئوری بودند؛ ولی ما در حال فاصله گرفتن از آن نوآوریها هستیم.
ویژگی بشر این است که برای زندگی راحت خود تلاش کند و این فکر در مسائل بشری رشد فزاینده داشته است و در علوم حوزوی و انسانی هم همین بود، در مکتب تشیع همواره پرمغزترین نوآوریها وجود داشته است و همواره سعی کردهاند مناسب با زمانه خود، نیازها و مطالبات جامعه را استخراج کنند.
رسا ـ نوآوری و شکوفایی در حوزههای علمیه شیعی چگونه و در چه بخشهایی میتواند تجلّی یابد؟
در حوزه علمیه طلاب یکسری وظایف حقیقی و شؤون طلبگی دارند و یکسری وظایف حقوقی هم وجود دارد. طلاب باید آن چیزی را که مردم از روحانیت انتظار دارند، به منصه ظهور برسانند. قبل از انقلاب این انتظار وجود نداشت؛ اما امروز به دلیل شرایط جدید، بایستی به سمت مهندسی کلان فرهنگی و بنیانگذاری حکومت اسلامی که به رهبری روحانیت شکل گرفته است باشیم، ما امروز از این رسالتها فاصله گرفتهایم.
تا زمانی که تشکیلات حکومت و بسترهای آن بر اساس دیدگاههای دینی تنظیم نشود و در قالب برنامه عملی و آییننامهای در اختیار دستگاههای حکومت قرار نگیرد، نباید توقع داشت که جامعه از مواهب دینی بهرهمند شود، این مطالبات جدی، و از دغدغههای رهبر معظم انقلاب اسلامی است، ایشان سالها است که خواهان تحول در حوزههای علمیه هستند، حوزه باید به سمت متناسب کردن نظام آموزشی و تربیتی با نیازهای جامعه برود و به مطالبات حکومت اسلامی پاسخگو باشد؛ البته حوزههای علمیه از جهت سختافزاری پیشرفت خوبی کردهاند و در حوزههای مختلف، پژوهشهای جدیدی را سامان بخشیدهاند؛ ولی اتفاق بزرگتر آن است که نظام آموزشی، دچار تحول شود که خروجیهای آن تحول، پژوهشهای بنیادین و کاربردی و حل مسائل جامعه است.
مواد آموزشی موجود در حوزه، پاسخگوی نیازهای ما نیست، بایستی نوعی مواد آموزشی انتخاب شود که طلبه بتواند بعد از فارغالتحصیل شدن، بخشی از نیازهای ما را در حوزه فقه، قضا، امور تربیتی و بحثهای کلان اقتصادی نظام؛ پاسخ دهد. ما ضمن احترام به دستآوردهای عالمان دینیمان معتقد هستیم، اگر شیخ انصاریها و شهیدینها در زمان ما بودند، مباحث فقهی آنها متفاوت بود و این کتابها در زمانه آنها پاسخگو بوده است.
باید به سمتی برویم که فقهمان دارای نوگراییها و توجه به مسائل اجتماعی باشد. الان معروف است که در حوزههای علمیه بیشتر فقه فردی مورد توجه است؛ در صورتی که با شکلگیری حکومت اسلامی، فقه ما باید فقه اجتماعی باشد و در مسائل حقوقی و حقوق بشر، مسائل و شبهات فراوانی وجود دارد که جامعه حوزوی ما متناسب با آنها گام بردارد.
در حقیقت ما از ظرفیت بزرگ طلابمان خوب استفاده نمیکنیم، در متون آموزشی نوآوری دیده نمیشود و در سامان دادن مراکز تخصصی و تربیت کارشناسان در سطوح مختلف نشاط لازم وجود ندارد.
رهبر معظم انقلاب فرمودند که اگر حوزه متحول نشود، به سمت نابودی خواهد رفت؛ زیرا شرائط زمانه به گونهای است که ما را در فشار قرار داده است. مطالبات جدی وجود دارد، بخشی از آن مربوط به ایران است که متوقع هستند که نظامی که ولایی است و مراجع در آن دخالت دارند، پاسخگو باشد، و بخشی از آن مطالبات مردم کشورهای دیگر است.
ما باید نظامی را شکل دهیم که ضمن اینکه به نیازهای جامعه انسانی پاسخ میدهد، پاسخگوی خوبی به نیازها فکری، فلسفی، اعتقادی و فرهنگی آنها باشد؛ این مطلبی است که باید جدیتر به آن پرداخته شود.
در حوزه طلاب خوشفکر وجود دارد. مطالبه مقام معظم رهبری مطالبه فراگیر است و یک دستگاه خاص متولی آن نیست، همه طلاب به این سمت بیایند و مسؤولان بستر را فراهم کنند و تواناییها را به منصه ظهور برسانند تا طلبهای که پانزده سال تلاش کرده است و در مسیری که انتخاب کرده است، به شکوفایی دست یابد.
رسا ـ رابطه نامگذاری امسال با جنبش نرم افزاری چیست؟
رهبر معظم انقلاب در سالهای گذشته سالی را به جنبش نرمافزاری نامیدند تا فرصتی برای کرسیهای نظریهپردازی و آزاداندیشی فراهم شود. نباید تعلق خاطر به میراث گذشته و دغدغه حفظ آثار، مانعی برای روی آوردن دیدگاههای جدید شود؛ اما منطقی است که هیچ نوآوری به وجود نخواهد آمد، مگر اینکه تفاوتی با گذشتگان داشته باشد. از سویی مطالبات جهانی و تحولات سریع که در علوم مختلف در حال شکلگیری است، کاری کرده است که ما در برابر شبهات مختلفی قرار بگیریم؛ چرا که هم در صحنه حکومت و هم در عرصه بینالملل باید سخن بگوییم.
ما امروز در معرض گفتوگوهای مذاهبی و بین ادیانی قرار گرفتهایم، ما امروز با مباحث تند ضد دینی مواجه هستیم و شبهات سهمگینی را میبینیم؛ باید بین این دو موضوع یعنی پاسخگویی به نیازهای بشر امروز و حفظ سنت جمع کنیم و از میراث خود به درستی استفاده کرده و اصول خود را از آن اخذ کنیم تا نسبت به تاکتیک، برنامهها و نوع بازخوانی از تمدن و فقه، خود را در شرایط جدید قرار دهیم.
حوزویان بایستی برای ایجاد یک فضای جدید، تحمل خود را بالا ببرند و اجازه دهند که فضلای جوان فرصت عرضه مطالب خود را داشته باشند، قطعا با نقدهایی که صورت میگیرد در چارچوب کرسیهای نظریهپردازی این فرصت بهانهای میشود تا در نقد اندیشهها و تضارب آرا ثمره شیرینی به بار بنشیند. حال این نظریه یا توان دارد که محصول ناب بدهد یا به طور کلی خارج میشود. سنت باید بپذیرد که برای سرزنده بودن در سطح جامعه شیعی ـ اسلامی بلکه جهانی پاسخگو باشد و با نشاط فکر، انسان امروزی را تغییر دهد.
ما ممکن است نسبت به پیشرفتهای سختافزاری جهان فاصله زیاد داشته باشیم؛ گرچه دانشمندان در علوم تجربی ثابت کردهاند که در آن زمینهها هم حرفهای زیادی برای گفتن داریم، از جمله انرژی هستهای! اما مطمئناً در حوزه، نرمافزاری و جهانی شدن یک فرصت است نه یک تهدید. ما میتوانیم در بُعد نرمافزاری و جهانی شدن حرف اول را بزنیم.
تشیع به سبب اتصالش به اهل بیت(ع) به دلیل اعتدالش و عقلگرا بودنش که در طول چند صد ساله سیر تکاملی داشته، میتواند در جهانی شدن حرف اول را بزند. هیچ یک از مکاتب و مذاهب اسلامی این پویایی را ندارد، مشروط به اینکه عالمان دینی ما که به سنتها احترام میگذارند، اجازه مطرح شدن اندیشههای نو را بدهند، امیدواریم سال نوآوری، فرصتهای بیشتری برای شکوفایی و پویای فضلای جوان ما در نظام جدید حوزه باشد.
با تخصصی کردن علوم حوزوی و تربیت طلاب در رشتههای مختلف، طلاب می توانند به مراحل بالاتری صعود کنند؛ آن وقت میتوانیم کارشناسانی داشته باشیم که ضمن پاسخگویی به نیازهای مخاطبان، نسبت به حکومت، مشاوران امین و قوی باشند و وقتی رییس جمهور از حوزه مطالبهای میکند، پاسخگو باشد. همانطور که در دولت دکتر احمدینژاد ابتدا استقبال کردند و تقاضا کردند که حوزه به خصوص در مسائل اقتصادی و بانکداری دولت را یاری کند و صرفاً به یک برنامه و تئوری کفایت نمیتوان کرد. تحقق عدالت نیازمند یک برنامه است که دستورالعملی در نظام بانکداری و آموزش و پرورش ما جاری شود، که حوزهها این فرصت را به کرسیهای نظریهپردازی بدهند و در حوزههای مختلف اجتماعی، حجاب، نیازهای جنسی جوانان، نیازهای روحی و روانی، نشاط و نوع مسائل زنان؛ کرسیهای نظریهپردازی برگزار شود، این امکانات در حوزه وجود دارد و به برکت جمهوری اسلامی در این دو دهه نیروهای مستعدی رشد کردهاند که باید در کنگرههای مختلف از آرای آنان استفاده کرد.
رسا ـ به نمونههایی از نوآوری عالمان دینی گذشته اشاره بفرمایید.
شاید من الان حضور ذهن نداشته باشم به عنوان مثال برای اینکه ارتباط شیعیان با امام معصوم منظم باشد و از کانالهای معتبری ساماندهی شود، در زمان غیبت صغری، سازمان وکالت تشکیل میشود. بعد از غیبت کبری، شاهد تشکیل حوزههای علمیه هستیم. در این حوزهها مدارس مختلفی از جمله فقه، اصول و رجال تشکیل میشود که نشان میدهد که فقهای ما از شیخ طوسی، شیخ مفید خواجه نصیرها، مرحوم شیرازیها که در مسائل سیاسی هوشمندانه عمل کردند که سعی کردند از مکتب تشیع دفاع و نظام آموزشی منسجمی را فراهم کنند و نوآوریهای فراوانی را داشته باشند.
ما وارث هزاران کتابی هستیم که محصول اندیشه بزرگان ما بوده است. آن بزرگان سعی کردند تا از شرایط خود برای نیل به اهداف استفاده کنند و با مدارا در کنار حکومتهای سنی، خود و حوزههای علمیه را حفظ و طلاب را تربیت کنند. اکنون مجتهد پروری و طلبه پروری ما دچار مشکل شده است که شاید علتش تنوع زیاد دروس است؛ ولی حقیقت این است که در عرصههای مختلف خلأهایی وجود دارد که در گذشته این مشکلات وجود نداشت.
در زمان آیتالله بروجردی یک نظام تبلیغی غیر منسجم، فعالیتهای تبلیغی را در داخل و خارج رهبری میکردند و برخی تا پایان عمر در مناطق مختلف میماندند. اینها نوآوریها و دستاوردهای مختلفی بوده است که امروز با تغییر شرائط، نوع نوآوری هم تغییر کرده است. در یک کلمه همواره مجتهدان و مراجع تقلید به سمت نوآوری میروند و با استنباط احکام شرعی نیازهای شیعی را از منابع دینی استخراج میکنند که سرمایه عظیمی است که سبب شده همواره از این میراث اهل بیت(ع) به درستی استفاده شود.
امروزه به دلیل سرعت تحولات و پیچیده شدن نیازهای فکری انسانی و تغییرات بنیادین که در جوامع به وجود آمده است، احساس میکنیم که فاصله داریم؛ گرچه در کرسیهای درس مراجع سعی شده است که پاسخ داده شود؛ ولی نیاز، فراتر از این است و باید پیشاپیش این مطالبات ارائه شود. بایستی فقه را تقسیم بندی و مدوّن کرده و به صورت یک نظام منسجم حرکت کنیم. امروز عصر علامهها نیست و باید به سمت تخصصی کردن رشتهها برویم، از طرفی علوم مختلف با هم ارتباط دارند و موضوعات میانرشتهای، بحث جدی است.
رسا ـ عوامل و بسترهای نوآوری و موانع پیش روی آن در حوزههای علمیه چیست؟
یکی از موانع نگاه ستادی و محدود به مطالبه رهبری است. از این رو مسؤولان حوزوی باید بستر را فراهم و مدیریت کنند؛ ولی اگر خود بر اساس ذهنیت خود تحول را تعریف کنیم، این معنا محدود میشود و ما جز چند نشست و کنگره و چند جزوه و کتاب، ثمرهای نخواهیم داشت. تحول مورد نظر رهبری تحولی است که تبدیل به یک حرکت عمومی از سوی طلاب میشود و دغدغه ذهنی تبدیل به گامهای عملی خواهد شد.
ما باید قبول کنیم که به سبب تحولی که در مسائل جهانی مطرح شده است، مدیریتهای ما هم متحول شود، باید فرصتی به طلاب جوان خوش فکری که تحصیلات حوزوی و دانشگاهی دارند و فهم صحیحی از مسائل دینی و جهانی دارند، بدهیم تا در مسیر مدیریت قرار گیرند، از طرفی بایستی سیستم و تاکتیکهای خود را تغییر دهیم، امروز ساماندهی وضعیت طلاب مهم است، برخی طلاب به دلیل مشکلات اقتصادی به کارهایی که جزو وظایف آنان نیست، روی آوردهاند؛در حالی که باید تأمین شوند و در ازای عمل و پژوهش و فکر متناسب، مبلغی و یا امکاناتی را در اختیار آنان قرار دهیم.
نظام آموزشی سنتی ما پژوهش محور نیست، متون آموزشی ما به صورت امروزی تدوین نشده است و روشهایی که باید در مرحله اجتهاد مدون شوند، نمیبینیم. طلبه باید ممارست داشته باشد؛ ولی فن اجتهاد را باید بیاموزد، طلبهای که پانزده سال فقه خوانده است، باید فنون مختلف را در اختیار او قرار دهیم.
مسأله بعد این است که ما باید طلاب را در سطوحی تعریف کنیم، انسانها دارای استعدادهای فراوانی هستند و شکوفایی آنها بستگی به شرایط آنان دارد، به عنوان مثال علامه بلاغی کسی بود که صد سال از زمان خود جلوتر بود و به سه زبان آگاهی داشت و شهید مطهری جلوتر از زمان خود حرکت میکرد، این شدنی نیست، مگر اینکه شرایط مناسبی را فراهم کنیم و استعدادها را تقسیمبندی کنیم.
رسا ـ از اینکه وقت گرانبهایتان را در اختیار این خبرگزاری گذاشتهاید، بسیار متشکریم.
منبع: خبرگزاری رسا