رابطه بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانوادهها
(مطالعه موردی شهر اردبیل)
نویسنده: عزیزه پاداشیان فرد
چکیده
پژوهش حاضر از نوع همبستگی و هدف آن، تعیین ارتباط بین تأثیرات منفی فضای مجازی با تربیت دینی خانوادهها است. جامعه مورد مطالعه، خانوادههای ساکن شهر اردبیل بودند که از میان آنها 100 نفر از والدین بهعنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شدند و پژوهش را با استفاده از پرسشنامه محققساخته به پیش بردیم. ما برای آزمون فرضیهها از آزمونهای آماری t-test مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده کردیم. نتایج نشان میداد که بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانوادهها، رابطه معناداری وجود دارد.
واژگان کلیدی: فضای مجازی، تربیت دینی و خانوادهها.
مقدمه
فضای مجازی، نسل جدیدی از فضای روابط اجتماعی است و با اینکه عمر خیلی زیادی ندارد، توانسته بهخوبی در زندگی مردم جا باز کند. افراد بسیاری در سنین مختلف و از گروههای اجتماعی متفاوت در فضای مجازی کنار هم گرد آمدهاند و از فاصلههای بسیار دور در دنیای واقعی از این طریق با هم ارتباط برقرار میکنند.
امروزه روشهای ارتباطی با دیگران از طریق اینترنت افزایش یافته است. امروزه خانواده ایرانی در سبد فرهنگی خود مواجه با شبکههای ماهوارهای، فضای مجازی، رسانههای مدرن و ... است که هر کدام بهنوبه خود بخشی از فرآیند تأثیرگذاری در خانواده را هدف گرفتهاند. بعضی از شبکههای ماهوارهای به طور تخصصی تمام تمرکز خود را بر مقوله خانواده نهاده است و پیام مشترک برنامههای این شبکهها عبارتاند از: «ترویج خانوادههای بیسامان و لجامگسیخته در مقابل ساختار خانواده، عادیسازی خیانت همسران به یکدیگر، عادی جلوه دادن روابط جنسی دختر و پسر پیش از ازدواج، ترویج فرهنگ همباشی بهجای ازدواج و عادی جلوه دادن سقطجنین برای دختران" (شکربیگی،1391).
پیامدهای مواجهه مخاطبان ایرانی با برنامههای شبکههای ماهوارهای، دغدغههای بسیاری را برای جامعه کارشناسی ایجاد کرده است. بسیاری از کارشناسان خانواده و بهداشت جنسی از برنامهریزی برای تأثیر فرهنگی این سریالها در عادیسازی خیانت زوجین به یکدیگر میگویند. افزون بر شبکههای ماهوارهای، ما با سیل عظیمی از دیویدیهای سریالهای خارجی مواجه هستیم که بخش عمده این سریالها در مقوله زن و خانواده با ترویج فرهنگ بیحیایی و بیعفتی و عادیسازی مقوله خیانت، عشقهای ضربدری، مثلثی و...، قصد همراه کردن مخاطب با خود را دارند و ممکن است مخاطب با دریافت پیام این سریالها، با محتوای ارائه شده آنها احساس همزادپنداری کند.
گسترش فضای مجازی در حوزه رابطه فرزندان و والدین نیز تغییراتی به وجود آورده است که از جمله آن به کاهش نقش خانواده به عنوان مرجع، کاهش ارتباط والدین با فرزند، شکاف نسلی به دلیل رشد فنآوری، از بین رفتن حریم بین فرزندان و والدین و ایستادن در برابر یکی از والدین یا هر دو را میتوان نام برد. در بحث ازدواجها نیز به مسائلی چون ناپایداری ازدواجها، تغییر الگوی همسرگزینی، نداشتن مهارتهایی برای ازدواج و ناتوانی والدین برای آموزش آن به فرزندان، افزایش روابط دختر و پسر در زمان نامزدی بدون عقد، تمایل به دریافت مهریههای سنگین، بالا رفتن سن ازدواج و افزایش تنوعطلبی جنسی مردان و … میتوان اشاره کرد. تغییراتی که در حوزه دینی در جامعه رخ داده، کاهش آموزههای دینی در خانواده، دوری خانواده از شریعت و کمرنگ شدن حریمهای دینی در روابط خانوادگی است.
با توجه به اهمیت فضای مجازی در توسعه جوامع، در جامعه ما نیز در سالهای اخیر به فنآوری اطلاعات و ارتباطات توجه زیادی شده است؛ ولی در این رابطه آسیبهای جدی وجود دارد که ضروری است به ریشهیابی آن پرداخت. «کشور ما از نظر بهرهمندی از اینترنت در بین 187 کشور جهان، رتبه 87 را دارد که بر اساس طبقهبندی اتحادیه جهانی مخابرات جزء کشورهای متوسط به شمار میرود. 35 درصد استفادهکنندگان اینترنت را قشر جوان تشکیل میدهند و میانگین صرف شده برای اینترنت 52 دقیقه در هفته است» (صادقیان، 1384). شبکههای دوستیابی در کشور ما بهسرعت در میان جوانان ایرانی محبوب شده است و "ایرانیها رتبه سوم را در این شبکهها کسب کردهاند" (ستارزاده، 1386). فرهنگ رسانهای اینترنت، فضای ذهنی جوانان را اشغال کرده و از آن مهمتر، نمایانگر نقش خانواده در کنار این ابر رسانه است که والدین روی فرزندان خود تا چه حد کنترل تربیتی و نظارت اخلاقی دارند. بروز آسیبهای نوظهور میتواند زمینهساز نوع جديدي از آسیبهای اجتماعي و رواني باشد؛ به همين دليل، برنامهریزی براي شناسايي، پيشگيري و كاهش آسیبهای نوظهور، لازم و ضروري مینماید. آسیبهای نوظهور، آسیبهای مرتبط با فنآوریهای جديد است كه آسیبهای ناشي از استفاده از ماهواره، بازیهای رایانهای، تلفن همراه و اينترنت میتوانند در اين مجموعه قرار گيرند. در اين مقاله سعي شده است تا به آسیبهای مرتبط با اينترنت، بهویژه عضويت در شبکههای اجتماعي مجازي پرداخته و براي رفع اینگونه معضلات پیشنهادهایی ارائه شود. از طرفی کوشیدهایم به نقش تربیت اسلامی و دینی در این زمینه بپردازیم. حال با توجه به مقدمه فوق، این سؤال مطرح میشود که تأثیرات اجتماعی فضای مجازی چیست و چگونه میتوان از تأثیرات زیانبار آن پیشگیری نمود و تربیت دینی چه نقشی را میتواند در این میان بازی کند؟
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین دینداری والدین و تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی؛ تعیین رابطه بین محبت والدین و تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی؛ تعیین رابطه بین میزان تأکید والدین بر نماز سروقت و تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی؛ تعیین رابطه بین میزان همراهی والدین با فرزندان خود در انجام فرایض دینی و تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی انجام گرفت.
فرضیههای پژوهش
1. در تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی در خانوادههایی که والدین دیندار دارند با خانوادههایی که والدین دیندار ندارند، تفاوت وجود دارد؛
2. بین میزان محبت والدین به فرزندان خود و عدم تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی رابطه وجود دارد.؛
3. در تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی در خانوادههایی که والدین بر نماز سروقت تأکید دارند با خانوادههایی که والدین بر نماز سروقت تأکید ندارند تفاوت وجود دارد؛
4. بین میزان همراهی والدین با فرزندانشان در انجام فرایض دینی و عدم تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی رابطه وجود دارد.
مبانی نظری در مورد تأثیرات فضای مجازی و تربیت اسلامی
تأثیر فضای مجازی در نارضایتیهای خانوادگی:
یکی از بزرگترین مسائل اجتماعی که جوامع امروزی به آن مبتلا هستند، ضعف بنیاد خانواده است. از آنجایی که مشکلات خانوادهها بهصورت ناهنجاریهای اجتماعی بروز میکند، خانواده و سلامت آن از اهمیت فوقالعادهای برخوردار هستند. آماده کردن فرزندان برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی یکی از وظایف مهم و اساسی خانوادهها به شمار میرود. جوانان باید بتوانند بهویژه برای زندگی مشترک آماده شوند و سعی نمایند روابط خود را با پیرامونشان در حد متعارف و قابلقبولی تنظیم نمایند.
صرفنظر از آمار و ارقام بالا و روزافزونی که در مسائلی مانند بالا رفتن سن ازدواج، طلاق، فرار از منزل، فحشا و سایر مسائل خانوادگی وجود دارد، سرد شدن ارتباطات عاطفی و نارضایتیها از زندگی خانوادگی است که باعث ناکامیها و شکستهای بزرگی در زندگی جوانان شده است. اینها نشان از مشکلات عمیقی در سطح خانواده دارد که بهنوعی باید ریشهیابی و درمان شوند. یکی از زمینههای اصلی در بروز مشکلات خانوادگی و اصولاً نارضایتی از زندگی مشترک، فضای مجازی است که تحتتأثیر تولیدات رسانهای به وجود آمده و باعث شده تا سطح توقع و ارضاء از زندگیهای مشترک را بهویژه در میان نسل جوان بالا ببرد. تحتتأثیر این فضا، آنچه جوان باید از زندگی مشترک انتظار داشته باشد بهنوعی تحریف میشود. لذت و صمیمیتی که از برنامهها و محتویات رسانهها، مانند فیلمها و سریالها در اذهان جوانان نقش میبندد تا حد بسیار زیادی در زندگی طبیعی قابلدستیابی نخواهند بود و این میتواند تبعات زیانباری برای آینده جوانان به همراه داشته باشد.
اعتیاد به اینترنت:
یکی از آسیبهای اینترنت، اعتیاد به آن است؛ بهطوریکه «از میان 47 میلیون استفادهکننده از اینترنت در امریکا 2 تا 5 میلیون نفر دچار اعتیاد اینترنتی شدهاند و با معضلات زیادی گریبانگیر هستند» (اکبری، 158، 1390). در جامعه ما نیز با گسترش روزافزون اینترنت شاهد این مسئله هستیم. نتیجه پژوهشهای انجام شده در کشور نشان میدهد که "بیشترین استفادهکنندگان از اینترنت جوانان هستند و 35 درصد از آنها به دلیل حضور در چت روم، 28 درصد برای بازیهای اینترنتی، 30 درصد به منظور چک کردن پست الکترونیکی و 25 درصد نیز به دلیل جستجو، در شبکه جهانی هستند" (رحیمی،1390). اعتیاد به اینترنت میتواند مشکلات جدی تحصیلی و خانوادگی برای مخاطبان به وجود آورد. اگر استفادهکنندگان از اینترنت نتوانند به مدت یک ماه دوری از اینترنت را تحمل کنند در معرض خطر اعتیاد به آن قرار دارند و متأسفانه ما شاهد این پدیده در میان جوانان هستیم؛ بهطوریکه برخی از جوانان، شبها را تا صبح با اینترنت میگذرانند و تمام صبح را خواب هستند و این مسئله آغازگر آسیبهای متعدد دیگر نیز میشود. از جمله این آسیبها میتوان به آسیبهای خانوادگی، ارتباطی، عاطفی، روانی، جسمی و اقتصادی اشاره کرد (رحیمی،1390).
بحران هویت و اختلال در شکلگیری شخصیت: عناصر سهگانه هویت، یعنی: شخص، فرهنگ و جامعه، هر یک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمى را ایفا مىکنند. هویت شخصى، ویژگى بىهمتاى فرد را تشکیل مىدهد. هویت اجتماعى در پیوند با گروهها و اجتماعات مختلف قرارگرفته و شکلگیری آن، متأثر از ایشان است؛ و درنهایت، هویت فرهنگی، برگرفته از باورهایی است که در عمق وجود فرد بهواسطه تعامل او با محیط پیرامون و آموزههای آن، از بدو تولد تا کهنسالی جای گرفته است. از آنجا که فضای سایبری، صحنهای فرهنگى و اجتماعى است که فرد خود را در موقعیتهاى متنوع، نقشها و سبکهاى زندگى قرار میدهد، خود زمینهای است برای آسیبپذیری شخصیت کاربر که در نتیجه، موجب چند شخصیتی شدن کاربر خواهد شد. در فضای سایبر بیش از آنکه هویت ظاهری فرد مطرح شود، درونمایههای افراد بروز میکند. هر کس درصدد بیان اندیشهها و علاقهمندیهای خویش است. مطرح نشدن هویت شخصی و مشخصات فردی در اینترنت موجب تقویت شخصیتهای چندگانه و رشد و استحکام آن میشود. جوانان در این محیط از آسیبپذیری بیشتری برخوردارند و بهویژه در دورانی که هویت آنان شکل میگردد، این خطر پررنگتر میشود. با امکانات و گزینههاى فراوانى که رسانههاى عمومى از جمله اینترنت در اختیار جوانان مىگذارند، آنان دائماً با محرکهاى جدید و انواع مختلف رفتار آشنا مىشوند. چنین فضایى هویت نامشخص و پیوسته متحولى را میآفریند؛ یعنی "اینترنت یک صحنه اجتماعی است که فرد را در موقعیتهای متنوع نقشها و سبکهای زندگی قرار میدهد و از آن تأثیر میپذیرد" (اکبری، 1390، 162). واقعیت این است که از نظر صاحبنظران جامعهشناسی، شکلگیری هویت افراد تحتتأثیر منابع گوناگونی است. عمدهترین این منابع، خانواده، رسانههای گروهی، مدرسه و گروه همسالان است. "از این میان رسانههای گروهی با توجه به گستره نفوذ و فراگیری آن اهمیت ویژهای یافتهاند. گسترش تلویزیونهای ماهوارهای موجب شده است که شکلگیری نظام شخصی و هویت افراد تحتتأثیر عوامل متعدد و گاه متعارض قرار گیرد" (صبوری خسروشاهی، 1386).
تعارض ارزشها:
تغییرات فنآورانه، ارزشها و هنجارهای اجتماعی را تحتتأثیر خود قرار داده است. یکی از چالشهای فراروی فرهنگها، برخورد با این پدیده است؛ چون اساساً ورود اینترنت همراه با ارزشهای غربی، چالشهای جدیدی را در کشورهای دیگر به وجود آورده است. ازآ نجایی که برخی از عناصر موجود در این پدیده، مغایر با فرهنگ خودی (ارزشهای اسلامی- ایرانی) است، پس میتوان گفت اینترنت میتواند آسیبهای زیادی را به همراه داشته باشد. مثلاً ورود اینترنت در حوزه خانواده موجب تغییر نظام ارزشی در خانوادهها میشود. در یک مطالعه تجربی نشان داده شد که استفاده جوانان از اینترنت موجب کاهش ارزشهای خانواده شده است (زنجانی زاده، 1384).
گسترش ارتباطات نامتعارف میان جوانان: اینترنت به دلیل تسهیل ایجاد روابط دوستانه و عاشقانه، درزمینههای غیراخلاقی بسیار مورد توجه قرار گرفته، تا جایی که اینترنت موجب سهولت خیانت در روابط زناشویی و ایجاد روابط نامشروع میشود (رحیمی، 1390، 19).
شکاف نسلها:
اینترنت شکاف میان نسلها را بیشتر کرده است و اکنون شکاف میان نسل دوم و سوم علاقهمند به اینترنت نیز آشکار شده، بهگونهای که هیچیک زبان دیگری را نمیفهمند. امروزه با ورود وسايل و فنآوریهای جديد به عرصه خانوادهها شاهد اين هستيم که والدين و فرزندان ساعتهاي متمادي در کنار يکديگر مينشينند، بدون آنکه حرفي براي گفتن داشته باشند. ما ديگر کمتر نشانههايي از آن نوع خانوادههايي را داريم که والدين و فرزندان دور هم نشسته و درباره موضوعات مختلف خانوادگي و کاري با هم گفتگو کرده و نظرات همديگر را راجع به موضوعات مختلف جويا شوند. در شرايط فعلي روابط موجود ميان والدين و فرزندان به سردي گرائيده و دو نسل به دليل داشتن تفاوتهاي اجتماعی و تجربههاي زیستی مختلف زندگي را از ديدگاه خود نگريسته و مطابق با بينش خود آن را تفسير ميکنند. نسل ديروز (والدين) احساس دانايي و باتجربگي ميکند و نسل امروز (فرزندان) که خواهان تطابق با پيشرفتهاي روز است، در برابر آنها واکنش نشان ميدهد و چون از پس منطق و نصيحتهاي ريشهدار و سرشار از تجربه آنها برنميآيد به لجبازي روي ميآورد (رحیمی، 1390، 19).
امروزه سرعت فنآوری، شکاف بين نسل فرزندان و والدينشان را بسط داده است. بر اساس اظهارات معاون سازمان بهزيستي کشور، ميزان گفتوگو در بين اعضاي خانواده در کشور، تنها حدود 30 دقيقه است که اين ميتواند آسيبزا باشد. با وجود اینکه فرزندان در مقايسه با والدين در يک فضاي فرهنگي زندگي ميکنند، اما اطلاعات، گرايشها و رفتارهاي متفاوتي دارند و عوامل متعددي بر اين پديده تأثيرگذارند و اين شکاف را روزبهروز بيشتر ميکنند. سرعت تحولات و بسط ارتباطات با جهان توسعهيافته، توجه بيشتر جوانان به برنامههاي جهانيشدن فرهنگ، رسانهها، گسترش روزافزون انجمنها و کانونهايي غير از کانون خانواده براي پيوستن و تعلق يافتن جوانان به آنها و غيره، از آن جمله است (رحیمی، 1390، 19).
سوءاستفاده جنسی:
در سال (1999) گردهمایی جهانی تحتِعنوان "کارشناسی برای حمایت کودکان در برابر سوءاستفاده جنسی از طریق اینترنت" برگزار، و منجر به صدور قطعنامهای شد که در آن آمده است "هرچه اینترنت بیشتر توسعه پیدا کند، کودکان، بیشتر در معرض محتویات خطرناک آن قرار خواهند گرفت. فعالیتهای محرمانه مربوط به فحشای کودکان و پورنوگرافی که از طریق اینترنت مورداستفاده واقع میشود، اکنون از مسائل حاد به شمار میرود" (اکبری، 1390، 163).
انزوای اجتماعی:
امروزه اینترنت در زندگی اجتماعی، جای دوستان و نزدیکان را گرفته و درحقیقت جایگزین روابط دوستانه و فامیلی شده است. افرادی که ساعتها وقت خود را در سایتهای اینترنتی میگذرانند بسیاری از ارزشهای اجتماعی را زیر پا مینهند؛ چراکه فرد، دیگر فعالیتهای اجتماعی خود را کنار گذاشته و به فعالیتهای فردی روی میآورد. "نتایج پژوهش شاندرز نشان داد که استفاده زیاد از اینترنت با پیوند ضعیف اجتماعی مرتبط است. برعکس کاربرانی که از اینترنت کمتر استفاده میکنند، بهطور قابلملاحظهای با والدین و دوستانشان ارتباط بیشتری دارند" (صبوری خسروشاهی، 1386). بررسی محققان نشان میدهد شاید هیچگاه کاربران اینترنت از افسردگی و انزوای اجتماعی خود آگاه نباشند و در صورت آگاهی، آن را تأیید نکنند؛ اما ماهیت کار با اینترنت چنان است که فرد را در خود غرق میکند. پژوهشهای انجام شده حاکی است دنیای اجتماعی در آینده دنیای منزوی باشد؛ چراکه اینترنت با توجه به رشدی که دارد و جذابیتهای کاذبی که برای نوجوانان ایجاد میکند، آنها را به خود معتاد ساخته و جانشین والدین میشود.
حال در رابطه با این آسیبها، متغیر تربیت دینی چه جایگاهی میتواند داشته باشد و به چه نحو میتواند در مقابل آنها از خانوادهها مراقبت بکند؟
عوامل موثر در تربیت دینی فرزندان:
مقولة تربیت از ابتداییترین، اساسیترین و مهمترین نیازهای زندگی بشری است. از این رهگذر برای انسان مسلمان، تربیت اسلامی ضرورتی مضاعف دارد. حضرت علی (ع) در باب اهمیت تربیت میفرمایند: «میراثی به مانند ادب و تربیت وجود ندارد؛ و به عبارتی، گرانبهاترین چیزی که پدران برای فرزندانشان به ارث میگذارند، ادب است». تعلیم و تربیت دینی، محصول کارکرد تمام دستگاههای فرهنگی – تربیتی مانند مدرسه، خانواده، رسانههای جمعی، نهادهای سیاسی، اقتصادی و...، در کنار محیط اجتماعی است. والدین به دلیل نفوذ بر فرزندان، باید از روشهای مطلوب در پرورش مذهبی، ایجاد انس دینی، عادات دینی، معرفت دینی تمام تلاش خود را بکنند تا تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان به نتیجة موردنظر برسد.
مهم ترین روشهای تربیتی عبارتنداز:
1.روش محبت:
یکی ازمهمترین و بادوامترین روش در تربیت دینی بهحساب میآید. نگرش مثبت فرزندان نسبت به مذهب و دین، ریشه در مهر و محبت والدین دارد. استفاده از عواطف، محبت، نیکوگویی و الفت و مهربانی در این زمینه تأثیر بسزایی دارد.
2.روش الگویی:
چون پدران و مادران برای کودکان مقدس هستند و از طرفی کودکان از والدین الگو و سرمشق میگیرند، نیاز است والدین، خود نمونه کاملی از رفتارهای دینی باشند تا در ذهن و جان کودک نقش ببندند.
3.روش معرفتی
(آموزش یادگیری): کنجکاوی و دانستن که امری فطری است در همه وجود دارد. سعی کنیم زمینههای رشد، آگاهی و شناخت و کسب معرفت را در کودکان فراهم آوریم؛ چون قلب کودک پذیرای هر نوع آموزش و معرفتی است. اولیا باید با توجه به ظرفیت ذهنی کودک به او آموزش داده و به سؤالات مذهبی او با استدلال و منطق پاسخ دهند.
4.روش شرطی:
روانشناسان معتقدند که بین محرک و پاسخ، هرگاه پیوندی ایجاد و نهادینه شود، یادگیری صورت گرفته و بر این اساس هرگاه مراسم مذهبی و شعائردینی همزمان با امور خوشایند در نظر کودکان انجام گیرد علاقهمندی آنان افزایش مییابد.
5.ایجاد رغبت و جاذبههای غیرمستقیم:
با در نظر گرفتن بهترین جای منزل و اتاق برای اقامة نماز و اهدای سجاده، مهر و تسبیح و عطرهای معنوی برای این فرضیة دینی، خاطرة خوش و آراستگی را در ذهن او تداعی میکند.
6.روش تلقین:
از عالیترین کلمات در اوج عظمت و شور معنوی بکار ببریم و عظمت اعمال دینی و نماز را به بهترین صورت بیان کنیم. گفته شود که نمازگزار چهرهای گشاده دارد؛ حرف زشت نمیزند؛ راستگو است؛ غیبت نمیکند و ...؛ بنابراین این روش در ذهن کودک جا میافتد و خود را تربیتیافته دین میگرداند.
7.روش اقتدار:
با لحن محترمانه و از روی محبت، و در عین حال محکم و متین فرزندان را به رعایت مسائل دینی و انجام فرایض دینی رهنمون کنیم. طبق فرمایش حضرت علی (ع) از سن 7 سالگی باید بچّه را به خواندن نماز امر کرد.
8.روش تکرار و مداومت:
والدین با تکرار و مداومت در اعمال مذهبی میتوانند فرزندان را دینپرور و تربیتپذیر مکتب قرآن درآورند.
موانع و چالشهای موجود در تربیت دینی
- سبک شمرده شدن نماز و اقامه نکردن آن و بیتوجهی و کمتوجهی خانواده به موازین اسلامی؛
- اهمیت ندادن الگوهای خانوادگی به برنامههای مذهبی، اذان، تلاوت قرآن، مراسم مذهبی و دعا و نیایش؛
- عدم توجه به تشویق و تبلیغ جهت انجام فرایض دینی؛
- کمرنگ شدن یا عدم حضور والدین به اتفاق فرزندان در اماکن مذهبی؛
- بیتفاوتی یا عدم برخورد مناسب والدین با پدیده ترک نماز نوجوان و یا کوتاهی وی در اعمال دینی فرزند؛
- غفلت اولیا از تربیت دینی فرزندان به علت مشغلة زیاد؛
- توجه به تجملگرایی، دروغ، ریا و نیرنگ از طرف بعضی از خانوادهها، ارزشهای دینی در نزد نوجوانان و جوانان، قداست خود را ازدست میدهد؛
- تناقض بین گفتار و رفتار والدین در مسائل دینی؛
- عدم هماهنگی بین تربیت دینی والدین در مدرسه.
راهکارهای اعتلای نقش خانواده در تربیت دینی فرزندان
- انتخاب همسر مناسب و معتقد به اسلام ناب محمدی (ص)؛
- تغذیه و رشد فرزند از شیر و اغذیة حلال و با وضو بودن مادر و رفع نیازهای جسمانی و روانی فرزندان؛
- اعتدال در آموزش و تشویق به نماز و دیگر عبادات؛
- داشتن منش و دانش تربیتی در مسائل دینی توسط والدین و انتقال آن به فرزندان؛
- صبوری اولیا در آموزش نماز و اعمال دینی به فرزندان؛
- پرهیز از روش قهرآمیز، اجبار و الزام در انجام فرایض دینی؛
- تشویق فرزندان به کنجکاوی و جمعآوری اطلاعات و مطالب راجع به دستورات و مفاهیم دینی در کتب مختلف.
روش پژوهش
روش این پژوهش، پیمایشی و از نوع همبستگی است. دلیل استفاده از روش پیمایش، به جهت استفاده از ابزار پرسشنامه جهت گردآوری دادهها و تعمیم نتایج آن به جامعه آماری است. روش پیمایشی، روشی است که با استفاده از اطلاعات جمعآوریشده از طریق پرسشنامه برای تعدادی از افراد جامعه آماری، موضوع را به کل جامعه تعمیم میدهیم.
نمونه و روش نمونهگیری
برای این پژوهش تعداد صد نفر از والدین خانوادههای شهر اردبیل بهصورت تصادفی انتخاب شدهاند. برای انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده خواهد شد.
ابزار اندازهگیری
در این پژوهش اندازهگیری بهوسیله پرسشنامههای محققساخته انجام میگیرد.
دادههای پژوهش
به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آماری T-Test دو گروه مستقل استفاده شده است. نتایج در جدولها و نمودارهایی منعکس شده است.
فرضیه 1: در تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی در خانوادههایی که والدین دیندار دارند با خانوادههایی که والدین دیندار ندارند، تفاوت وجود دارد.
جدول 1. آزمون آماری T-Test تفاوت میانگین دو گروه مستقل برای فرضیه اول پژوهش
گروه |
تعداد نمونه |
میانگن سطح تأثیرپذیری منفی از فضاهای مجازی |
انحراف معیار |
اختلاف میانگین |
t |
درجه آزادی |
سطح معنیداری |
خانوادههایی با والدین دیندار |
74 |
202.3 |
53.99 |
7.73 |
1.07 |
99 |
0.034 |
خانوادههایی با والدین غیردیندار |
26 |
194.6 |
43.87 |
برای بررسی تفاوت میانگین سطح تأثیرپذیری منفی از فضاهای مجازی در بین خانوادههایی که والدینی دیندار دارند با خانوادههایی که والدینی دیندار ندارند از آزمون t با دو گروه مستقل استفاده شده است. طبق نتایج جدول 1 و با توجه به اینکه سطح معنیداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 95/0 کمتر از 05/0 است؛ بنابراین میتوان گفت که فرضیه اول تأیید میشود و تفاوت معنیداری بین تأثیرپذیری منفی از فضاهای مجازی در بین خانوادههایی که والدینی دیندار دارند با خانوادههایی که والدینی دیندار ندارند، وجود دارد.
فرضیه دوم: بین میزان محبت والدین به فرزندان خود و عدم تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی رابطه وجود دارد.
جدول 2. نتایج ضریب همبستگی پیرسون جهت تعیین رابطه همبستگی بین میزان محبت والدین به فرزندان خود و عدم تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی
میزان محبت والدین به فرزندان |
آمارها |
عدم تأثیرپذیری منفی از فضاهای مجازی |
ضریب همبستگی پیرسون |
617/0 |
سطح معنیداری |
027/0 |
تعداد نمونه |
100 |
برای بررسی رابطه همبستگی بین متغیر میزان محبت والدین به فرزندان و عدم تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. طبق نتایج جدول 2 و با توجه به اینکه سطح معنیداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 95/0 کمتر از 05/0 است؛ بنابراین میتوان گفت که فرضیه دوم تأیید میشود و بین میزان محبت والدین به فرزندان و عدم تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین رابطه بین دو متغیر، مستقیم است و ضریب همبستگی بین دو متغیر نیز برابر 617/0 است.
فرضیه 3: در تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی در خانوادههایی که والدین بر نماز سروقت تأکید دارند با خانوادههایی که والدین بر نماز سروقت تأکید ندارند تفاوت وجود دارد.
جدول 3. آزمون آماری T-Test تفاوت میانگین دو گروه مستقل برای فرضیه سوم پژوهش
گروه |
تعداد نمونه |
میانگن سطح تأثیرپذیری منفی از فضاهای مجازی |
انحراف معیار |
اختلاف میانگین |
t |
درجه آزادی |
سطح معنیداری |
خانوادههایی که بر نماز سروقت تأکید دارند |
69 |
128 |
53.99 |
6.7 |
1.32 |
99 |
0.028 |
خانوادههایی که بر نماز سروقت تأکید ندارند |
31 |
121.3 |
43.87 |
برای بررسی تفاوت میانگین سطح تأثیرپذیری منفی از فضاهای مجازی در بین خانوادههایی که بر نماز سروقت تأکید دارند با خانوادههایی که بر نماز سروقت تأکید ندارند از آزمون t با دو گروه مستقل استفاده شده است. طبق نتایج جدول 3 و با توجه به اینکه سطح معنیداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 95/0 کمتر از 05/0 است، بنابراین میتوان گفت که فرضیه سوم تأیید میشود و تفاوت معنیداری بین تأثیرپذیری منفی از فضاهای مجازی در بین خانوادههایی که بر نماز سروقت تأکید دارند با خانوادههایی که بر نماز سروقت تأکید ندارند، وجود دارد.
فرضیه چهارم: بین میزان همراهی والدین با فرزندانشان در انجام فرایض دینی و عدم تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی رابطه وجود دارد.
جدول 4. نتایج ضریب همبستگی پیرسون جهت تعیین رابطه همبستگی بین میزان همراهی والدین با فرزندانشان در انجام فرایض دینی و عدم تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی
|
آمارها |
عدم تأثیرپذیری منفی از فضاهای مجازی |
میزان همراهی والدین با فرزندانشان در انجام فرایض دینی |
ضریب همبستگی پیرسون |
713/0 |
سطح معنیداری |
016/0 |
تعداد نمونه |
100 |
برای بررسی رابطه همبستگی بین متغیر میزان همراهی والدین با فرزندانشان در انجام فرایض دینی و عدم تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. طبق نتایج جدول 4 و با توجه به اینکه سطح معنیداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 95/0 کمتر از 05/0 است؛ بنابراین میتوان گفت که فرضیه چهارم تأیید میشود و بین میزان همراهی والدین با فرزندانشان در انجام فرایض دینی و عدم تأثیرپذیری منفی فرزندان از فضاهای مجازی رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین رابطه بین دو متغیر مستقیم است و ضریب همبستگی بین دو متغیر نیز برابر 713/0 است.
جمعبندی
با توجه به اینکه ارزشهای مذهبی از جامعترین ارزشها بوده و عالیترین وحدت و یکپارچگی خویشتن در اخلاق مذهبی یافت میشود، فقدان چنین اصل ناب و وحدتبخشی، فرد را بهسوی انواع ازهمپاشیدگی شخصیت سوق میدهد و این ازهمپاشیدگی در هنگام رویارویی با جهان مملو از تنوعات نامحدود و همینطور درحرکت درونی روان و ذهن انسان نمایان است. اگرچه در ميان وسايل ارتباطجمعی، تنها ماهواره و اينترنت اثر معنيداري بر دینداری داشتهاند. خانواده بيشترين تأثير را بر دینداری جوانان نشان داده و بعد از آن، مدرسه، عامگرايي و روحانيت، مهمترين متغيرها در اين رابطه محسوب شدهاند. يافتههاي تحقيق نشان از تأييد فرضيات محقق دارند.
تحقیقاتی که تاکنون در مورد رابطه بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانوادهها انجامشده با نتایج پژوهش ما همسو است؛ از جمله كشتيآراي و اكبريان (1390) با معرفي عصر جديد به عنوان عصر پرشتاب ارتباطات، ورود بسيار ساده و سريع، حداقل محدوديت براي دسترسي، برقراري ارتباط با سراسر دنيا به اشكال مختلف و عدم وجود محدوديت زماني و مكاني، دسترسي به پایگاههای اطلاعاتي مختلف و شركت در فعالیتهای اقتصادي، علمي، فرهنگي، هنري، مذهبي و ... را از ویژگیهای بيبديل آن برشمردهاند. ياسمينژاد، آزادي و امويي (1390) در پژوهش خود به اين نتيجه دست يافتند كه فضاي مجازي میتواند امنيت اجتماعي را مورد تهديد قرار دهد؛ زيرا اينترنت میتواند به عنوان ابزاري قدرتمند در عرصه اطلاعرسانی بكار گرفته شود تا آنجا كه گاهي از آن به عنوان انفجار اطلاعات هم نام برده میشود، ولي اين فناوري مدرن با تمام فوايدي كه دارد، تهديدها و خطرهايي نيز براي جامعه و بشر داشته است. بهطوریکه امروزه، بخش عمدهای از جرائم مربوط به حوزة كامپيوتر، اينترنت و فضاي مجازي است كه امنيت اجتماعي را هدف قرار دادهاند. ابري (1387) نقش مثبت فضاي مجازي را در عرصهی ظهور خلاقيت مورد تأكيد قرار داده است؛ زيرا فنآوري ديجيتالي و جامعة شبکهای، افراد را بهسوی زندگیای سوق داده است كه در آن میتوانند با اتخاذ نقشي فعال و خلاق، بهصورت فردي يا جمعي در ساختن چيز جديدی سهيم باشند، در فرايند همآفريني شركت كنند و به خوديابي خويشتن كمك كنند. كيفيت آزاديبخشي اينترنت، كاربران اينترنتي را دعوت میکند تا به تفكر، تجربه، بازي، فعالیتهای گروهي و ارتباط بپردازند. اينترنت همواره محيطي را خلق كرده است كه همگان میتوانند با تکیه بر تواناییها و استعدادهاي خود دست به ابداع و خلاقيت بزنند. از ميان رفتن محدوديت مكان، زمان، نبود كنترل و انتقاد، ناشناس ماندن، امكان خيالپردازي و تنوع گوناگون محیطهای اينترنتي فرصت مناسبي را براي بروز خلاقيت فراهم میکند. محمود نجفی، حسن احدی و علی دلاور در پژوهشی به بررسی رابطه کارایی خانواده و دینداری با بحران هویت پرداختهاند. نتایج نشان داد که بین کارایی خانواده و دینداری با بحران هویت رابطه معکوس معنادار وجود دارد. بین سازههای کارایی خانواده، یعنی نقشها و حل مسئله با بحران هویت نیز رابطه معکوس معنادار مشاهده میشود؛ همچنین مشخص شد که از بین دو عامل دینداری و کارایی خانواده، دینداری و از بین سازههای کارایی خانواده، نقشها و سپس حل مسئله، بیشترین تغییرات مربوط به بحران هویت را تبیین میکنند. علاوه بر این مشاهده شد که بین دینداری دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد و دختران نسبت به پسران باورهای مذهبی قویتر دارند؛ اما بین بحران هویت دو گروه، تفاوت معناداری یافت نشد. در این پژوهش، تأثیر کارایی خانواده و دینداری بر بحران هویت تأیید شد که این بیانگر اهمیت نقش خانواده و مذهب در هویتیابی نوجوانان است.«سنجش دینداری جوانان و عوامل مؤثر بر آن (دانشآموزان سال سوم و پیشدانشگاهی شيراز)» عنوان پایاننامه كارشناسي ارشد آقاي مهدي محمدصادق است كه در سال (1379) در دانشگاه شهيد بهشتي انجام پذيرفته است. در اين تحقيق، دینداری جوانان موردبررسی قرارگرفته است. هدف از تحقيق، سنجش ميزان دینداری جوانان و عوامل مؤثر بر آن بوده است. براي سنجش دیداری از الگوي گلاك و استارك استفاده شده است كه دینداری را شامل 4 بعد اعتقادي، تجربي، پيامدي و مناسكي تعريف كردهاند. در اين بررسي، نقش عوامل جامعهپذيري مانند خانواده، مدرسه و وسايل ارتباط جمعی بر دینداری جوانان موردبررسی قرارگرفته است؛ همچنين عوامل ديگري نظير عملكرد روحانيت، عامگرايي و پايگاه اجتماعي در رابطه با دینداری قرار داده شدهاند. جامعه آماري تحقيق، دانشآموزان سال سوم و پیشدانشگاهی شهر شيراز بوده و حجم نمونه از روشهاي نمونهگيري خوشهاي، نمونهگيري تصادفي ساده و نمونهگيري سهميهاي انتخابشده است. سرانجام، 211 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدهاند.
با توجه به فرضیههای پژوهش و با در نظر گرفتن مبانی نظری ذکر شده در این پژوهش نتیجه میگیریم که رعایت کردن اصول و مبانی تربیت دینی و اسلامی در تربیت فرزندان میتواند گامی مؤثر در راه جلوگیری از تأثیر منفی فضاهای مجازی بر روی خانوادهها و فرزندانشان داشته باشد؛ چراکه خانوادههای دیندار بیشتر از خانوادههای غیردیندار میتوانستند فرزندان خود را از تأثیر منفی فضاهای مجازی دورنگه دارند، خانوادههایی که محبت بیشتری به فرزندان خود داشتند، کمتر آنها را در معرض تأثیرات منفی ذکر شده قرار میدادند. خانوادههایی که بر نماز سروقت تأکید بیشتری داشتند در مقابل میتوانستند محافظت بیشتری از فرزندان خود در مقابل تأثیرات منفی فضاهای مجازی داشته باشند؛ و درنهایت خانوادههایی که در بجا آوردن فرایض دینی فرزندان خود را همراهی میکردند، فرزندانشان کمتر تحتتأثیر موارد منفی فضاهای مجازی قرار میگرفتند.
منابع
- اکبری، ابوالقاسم و مینا اکبری؛ آسیبشناسی اجتماعی؛ تهران: انتشارات رشد و توسعه، 1390.
- رحیمی، محمد؛ «عوامل اجتماعی مؤثر بر شکاف نسلی؛ مطالعه موردی شهر خلخال»؛ پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی؛ دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، 1390.
- زنجانیزاده، هما؛ «بررسی تأثیر اینترنت بر ارزشهای خانواده در بین دانش آموزان»؛ مجله انجمن جامعهشناسی ایران، دوره ششم، شماره 2، 1384.
- ستارزاده، داوود؛ «بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر اعتیاد به اینترنت و پیامدهای آن»؛ فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی، شماره چهاردهم، 1386.
- شکربیگی، عالیه؛ «رسانه، زنان و مناسبات خانواده»؛ نشست انجمن جامعهشناسی ایران، 1391.
- صادقیان، عفت؛ «تأثیر اینترنت بر کودکان و نوجوانان»؛ تهران: مجله الکترونیکی نما، شماره 4، 1384.
- صبوری خسروشاهی، حبیب؛ بررسی آسیبهای اجتماعی اینترنت؛ دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1386.