دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سید ضیاء الدین فضل الله راوندی

No image
سید ضیاء الدین فضل الله راوندی

سیّد ضیا ء الدین فضل الله راوندی

(حدود 483 – 571 قمری)

عنوان مقاله: ضیاء شریعت

نویسنده: علی کرجی

سرآغاز

راوند، روستاى بزرگى در پنج کیلومترى کاشان است که هم اکنون به شهر کوچکى تبدیل شده است. این روستا عالمان و فقیهان بزرگى را در خود پرورده که از آنان مى توان به دو عالم پُرآوازه شیعى، قطب الدین ابوالحسین سعید بن هبة الله راوندى متوفاى 573 مدفون در صحن بزرگ حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه، سلام الله علیها، و علاّمه ی کبیر سیّد فضل الله راوندى و دو عالم سنى مذهب، یعنی زید بن على بن منصور راوندى متولد 472 قمری و حیان بن بشر بن مخارق متوفاى 238 قمری ـ که از طرف مأمون عباسى سمت قضاوت داشت، اشاره کرد.[1]

خاندان

خاندان علاّمه سیّد فضل الله راوندى یکى از خاندان هاى مهم شیعى مذهب در کاشان و ایران است. در بین مردم به فقاهت، و نقل اخبار و احادیث اهل بیت، علیهم السلام، و علم و ادب پرورى شهرت داشتند.

از این خاندان مى توان به شخصیت هایى زیر اشاره داشت:

1 ـ ابوالحسن جعفر بن الحسن المثنى.

2 ـ محمّد السلیق بن حسن بن جعفر.

3 ـ ابوالفضل عبیدالله الاوّل بن الحسن السلیق بن على بن محمّد السلیق. او از ادبا و شعرا بوده و اقاربش در مراغه و همدان و راوند زندگی می کنند.

4 ـ عبیدالله الثانى بن محمّد بن ابى الفضل عبیدالله الاوّل. وى شاعر و ادیب و محدث بوده و اوّل شخصى است که از این خاندان در راوندِکاشان ساکن شده است.[2]

نسب نامه

مرحوم آیت الله مرعشى نجفى نسب نامه ی ایشان را چنین مى نگارد:

علاّمه سیّد ضیاءالدین ابوالرضا فضل الله بن على بن عبیدالله الثالث بن محمّد بن عبیدالله الثانى بن محمّد ابن ابى الفضل عبیدالله الاوّل بن الحسن السلیق بن على بن محمّد السلیق بن الحسن بن جعفر بن الحسن المثنى ابن الامام ابى محمّد الحسن المجتبى السبط بن على ابن ابی طالب، علیهم السلام.[3]

مرحوم آقا سیّد عبدالعزیز طباطبایى با توجه به نوشته ی خود مرحوم راوندى، نسب او را چنین مى نویسد:

سیّد ضیاءالدین ابوالرضا فضل الله بن على بن عبیدالله بن محمّد بن عبیدالله بن محمّد ابن ابى الفضل عبیدالله بن الحسن السلیق بن على بن محمّد السلیق بن الحسن بن جعفر بن الحسن المثنى بن الامام ابى محمّد الحسن المجتبى السبط بن على ابن ابی طالب، علیهم السلام.[4]

ولادت

او که شرافت حسب و نسب را از طرف پدر و مادرش به ارث برده بود با وصلت پدرش با سیّده علویه دختر عموى پدریش، دیده به جهان گشود.

تاریخ ولادت ایشان در منابع رجالى یافت نشد، ولى مرحوم آیت الله سیّد شهاب الدین مرعشى نجفى با استناد به مشجرات قدیمى، سال ولادت او را 483 قمری ضبط کرده است.[5]

مرحوم علاّمه سیّد عبدالعزیز طباطبایى نیز در خصوص ولادت او و نوشته ی آیت الله مرعشى نجفى مى نویسد:

به این نوشته نمى توان اعتماد کرد. به تحقیق که ولادت علاّمه راوندى در حدود 480 قمری است کمى قبل از آن و یا کمى بعد از آن. از مشایخ ایشان، ابوالحسن رویانى است که در سال 501 قمری به شهادت رسیده است و مرحوم علاّمه راوندى حدود بیست سال در خدمت ایشان بوده است.[6]

مشایخ و اساتید

ایشان در جوانى براى این که از محضر علما و دانشمندانى بزرگ استفاده کند به شهرهاى دور و نزدیک مثل اصفهان، رى، نیشابور، بیهق، بغداد، مکه، مدینه، نجف اشرف، کربلا، مشهد، قومس ـ دامغان، قزوین، آبه ـ آوره، ساوه، ابهر، حله الفیحا، زنجان، شیراز، ... سفر کرد و در حضور بزرگانى همانند علاّمه ابوعلى فضل بن حسن طبرسى صاحب تفسیر مجمع البیان، ابوعلى حسن فرزند شیخ طوسى مشهور به «مفید ثانى»، عبدالواحد بن اسماعیل رویانى، ابوعلى حداد، شیخ ابوجعفر نیشابورى، ابوالفتح بن ابوالفضل اخشیدى، ... به کسب و علم و معرفت پرداخت. مشایخ و اساتید او را تا چهل و هفت تن برشمرده اند. نام آنان چنین است:

1 ـ علاّمه شیخ جمال الدّین ابوالفضل عبدالرحیم بن احمد بن محمّد بن محمّد بن الاخوة بغدادى شّیبانى نزیل اصفهان.

2 ـ علاّمة شیخ ابوعبدالله حسن بن عبیدالله غضائرى از مشاهیر علماى آل غضائرى.

3 ـ علاّمه شیخ ابوالحسین محمّد بن علىّ بن حسن مقرى شجاعى نیشابورى.

4 ـ علامه شیخ على بن حسین بن محمّد رازى.

5 ـ حافظ ابوعبدالله محمّد بن احمد نطنزى کاشانى صاحب کتاب خصائص الائمّة.

6 ـ علامه سعید ابوالحسن على دهخدا بن علامه نجیب الدین یحیى بن عبدالله بن محمّد بن یحیى راوندى.

7 ـ شیخ ابوعلى حسن مشهور به مفید الثانى بن شیخ الطائفة ابى جعفر محمّد بن حسن طوسى صاحب کتاب شرح النهایة.

8 ـ علاّمه شیخ ابوجعفر محمّد بن علىّ بن حسن نیسابوری صاحب کتاب المجالس.

9 ـ علاّمه شیخ ابوعلى حسن بن احمد بن حسن حداد رازى قمى.

10 ـ قاضى زین الدّین ابوعلى عبدالجبّاربن عبدالله بن علىّ بن محمّد بن حسین طوسى رازى.

11 ـ علامه شیخ ابوجعفر محمّد بن على بن حسن حلبى.

12 ـ شیخ منتجب الدّین ابوجعفر محمّد بن على بن حسین مقرّى نیسابورى.

13 ـ پدر علامه سیّد على بن عبیدالله ثالث حسنىّ راوندى.

14 ـ ابوالمظفّر عبدالرّحمان بن احمد بن محمّد بن شیده سکّرى اصفهانى.

15 ـ علاّمه سیّد صفى الدّین محمّد موسوى حلى بن معد بن علىّ بن رافع بن فضائل بن علىّ بن حمزة قصیر بن احمد بن حمزة بن على الاحول بن احمد الاکبر بن موسى ابى سبحة بن ابراهیم الاصغر بن الامام موسى الکاظم، علیه السلام.

16 ـ شیخ ابوعبدالله حسین بن عبدالملک حلاّل.

17 ـ شیخ ابوعبدالله نافع.

18 ـ شیخ ابوعبدالله محمّد بن فضل فزازى صاعدى.

19 ـ شیخ ابوالفتح بن مفضّل اخشیدى.

20 ـ شیخ ابوالفتح محمّد بن حسن کاتب.

21 ـ شیخ ابوالحسین على بن محمّد بن عبدالرّحیم بن دینار.

22 ـ سّید صفى الدین ابوتراب مرتضى بن داعى بن القاسم حسنى رازی صاحب کتاب تبصرة العوام فى مقالات ارباب الادیان.

23 ـ اخوه ابوحرب سیّد مجتبى بن داعى بن القاسم حسنى رازى.

24 ـ شیخ ابوالقاسم حسن بن محمّد حدیقى.

25 ـ سید ناصح الدّین ابوالبرکات محمّد حسینى مشهدى.

26 ـ سید على بن ابى طالب سلیقى آملى.

27 ـ شیخ رکن الدّین على بن على بن عبدالصمد تمیمى سبزوارى.

28 ـ شیخ محمد بن على بن عبدالصمد تمیمى سبزوارى.

29 ـ علاّمه سید عمادالدّین ابوالصمصام ذوالفقاربن محمّد بن معبد بن حسن بن احمد مشهور به حمدان بن اسماعیل.

30 ـ شیخ ابونصر الغارى.

31 ـ شیخ حسین بن محمّد بن عبدالوهاب بغدادى.

32 ـ شیخ محمّد بن على بن محسن مقرّى حلبى.

33 ـ شیخ مکّى بن احمد مخلطى.

34 ـ سید نجم الدّین حمزه بن سید ابى الاعزّ حسینى.

35 ـ شیخ ابوعبدالله جعفر بن محمّد دوریستى.

36 ـ قاضى شهر رى عمادالدیّن ابومحمّد حسن بن محمّد بن احمد آسترآبادى.

37 ـ شیخ محمّد بن عبدالله بن احمد ارغیانى اصفهانى.

38 ـ شیخ ابوالقاسم على بن طلحة بن کردان نحوى مشهور به سخائى.[7]

39 ـ ابن شهرآشوب.[8]

شاگردان و روایت کنندگان از او

آوازه ی نام و مکتب فیض بخش سیّد فضل الله راوندى در مجامع علمى آن روز سبب تجمع شاگردان بى شمارى در درس هاى او شد. تراجم نگاران اسامى شاگردان و اجازه گیرندگان از او را نزدیک به سى نفر ضبط کرده اند. نام هاى آنان بدین قرار است:

1 ـ سیّد کمال الدین ابوالمحاسن احمدبن فضل الله راوندى(فرزند معظم له).

2 ـ قاضى سدیدالدین ابومحمّد حسن بن حسین بن على دوریستى، نزیل کاشان.

3 ـ افضل الدین حسن بن ابى عبدالله بن ابراهیم خومجانى.

4 ـ ابوعلى حسن بن طارق بن حسن بن عوف حلبى معروف به «ابن الوحش».

5 ـ نصیر (ناصر)الدین ابوابراهیم راشدبن ابراهیم بن اسحاق بن ابراهیم بن محمّد بحرانى، متوفى 605 قمری.

6 ـ ابوحفص زیدبن على بن محمّد بن قشام حلبى.

7 ـ وجیه الدین فخرالعلماء ابوعلى عبدالجباربن حسین بن ابى القاسم. وى کتاب خصائص الائمهرا بر استادش خوانده و در ذو القعده 555 قمری از استادش اجازه گرفته است.

8 ـ ابوسعد سمعانى عبدالکریم بن محمّد بن منصور مروزى، صاحب کتاب الانساب، متوفاى 563 ق.

9 ـ نجم الدین عبدالله بن جعفر بن محمّد بن موسى بن جعفر دوریستى.

10 ـ نصیرالدین ابوطالب عبدالله بن حمزة بن عبدالله بن حمزة بن الحسن بن على شارحى طوسى.

11 ـ ابونصر على بن ابى سعد بن حسن بن ابى سعد طبیب.

12 ـ عمادالدین ابوالفرج على بن قطب الدین سعید بن هبة الله راوندى.

13 ـ قاضى جمال الدین على بن عبدالجبار بن محمّد طوسى.

14 ـ سیّد تاج الدین ابوتراب على بن عبدالله بن على بن عبدالله بن احمد حمزه جعفرى زینى قزوینى.

15 ـ سیّد عزالدین ابوجعفر ابوالفضائل على بن فضل الله راوندى (فرزند معظم له).

16 ـ زین الدین ابوجعفر محمّدبن ابى نصر بن محمّد بن على قمى.

استادش راوندى در وصف ایشان در خطبه شرح حماسه ی گوید: فتای و ربیبی و سیّدی و حبیبی ...

17 ـ وجیه الدین محمّدبن حسن طوسى. (پدر شیخ خواجه نصیرالدین طوسى و خواهرزاده نصیرالدین بن عبدالله بن حمزه شارحى طوسى شماره 10.)

18 ـ سیّد ناصرالدین ابوالمعالى محمّدبن عزالدین ابى عبدالله الحسین بن منتهى بن حسین حسینى مرعشى.

19 ـ ناصرالدین محمّد بن حسین حمدانى.

20 ـ قاضى فخرالدین محمّد بن خالد حنفى ابهرى.

21 ـ رشیدالدین ابوجعفر محمّدبن على شهرآشوب سروى مازندرانى.، متوفاى 588 قمری.

22 ـ برهان الدین محمّدبن محمّد بن حمدان حمدانى قزوینى نزیل رىّ.

23 ـ قوام الدین محمّد بن محمّد بحرانى.

24 ـ تاج الدین محمّد بن محمّد شعیرى.[9]

مدرسه ی مجدیّه

مدرسه ی مجدیه در کاشان از آثار مجدالدین عبدالله فضل بن محمود کاشانى متوفاى 535 قمری است. او پس از احداث این مدرسه، متصدى و تولیت این مدرسه بسیار بزرگ را به سیّدابوالرضا راوندى سپرد. ایشان در این مدرسه فقه، اصول، حدیث، تفسیر، ادبیات را تدریس می کرد و به موعظه مى پرداخت.[10]

تصنیفات و تألیفات

آثار به جا مانده از سیّد فضل الله راوندى آثارى سودمندى است. در زمینه هاى حدیث، دعا، شعر، ادبیات، شرح و ترجمه و تفسیر قرآن مجید، نوشته دارد. فهرست آثار و تراوشات قلمى او به ترتیب حروف الفبا چنین است:

1 ـ أدعیة السرّ[11]

این رساله در بر دارنده ی 31 دعاى گوناگون براى مقاصد مختلف است. این کتاب با تحقیق سعیدرضا على عسکرى در دفتر چهارم میراث حدیث شیعهو ازسوى انتشارات دارالحدیث قم در سال 1378 ش به زیور طبع آراسته گردید.

2 ـ الأربعین فی الأحادیث ؛[12]

3 ـ ترجمة العلوی للطبّ الرضوی ؛[13]

4 ـ الحاشیة على أمالی المرتضى ؛[14]

5 ـ الحماسة ذات الحواشی ؛[15]

6 ـ خبر مولاناحضرت قائم علیه السلام؛[16]

7 ـ دیوان الراوندی ؛[17]

8 ـ رمل یبرین؛[18]

9 ـ شرح نهج البلاغة ؛[19]

10 ـ ضوءالشهاب ؛[20]

11 ـ قصص الأنبیاء ؛[21]

12 ـ قنوت موالینا الأئمّة المعصومین علیهم السلام ؛[22]

13 ـ الکافی فی التفسیر؛[23]

14 ـ المدائح المجدیّة ؛

15 ـ مقارنة الطیّة إلى مقارنة النیّة ؛[24]

16 ـ مناجاة مولانا أمیرالمؤمنینمشهور به «المناجاة الإلهیات» ؛

مناجات مفصّلى است از حضرت امیرالمؤمنین علىّ ابن ابی طالب، علیه السلام، که از طریق شیعه و سنى روایت شده است. این کتاب با تحقیق سعید رضا على عسکرى در دفتر دوّم میراث حدیث شیعهو ازسوى انتشارات دارالحدیث قم در سال 1378 شمسی به طبع رسیده است.

17 ـ الموجز الکافی فی علمی العروض و القوافی؛[25]

18 ـ نظم العروض للقلب المعروض[26] یا نظم العروض للقلب المعروض؛[27]

19 ـ النوادر؛[28] کتاب کوچکى است که در سال 1370 قمری از سوى مطبعه یحیدریه در نجف اشرف به چاپ رسید و سپس براى بار دوّم با تحقیق سعید رضا على عسکرى در سال 1377 شمسی در 276 صفحه در انتشارات دارالحدیث قم به چاپ رسید.

از منظر بزرگان

ایشان در نگاه مردان علم و دانش، شخصیتى بزرگ وعالمى نحریر و از فقیهان نامى شیعه بوده و در مقام زهد و علم و عمل، یگانه ی روزگار بوده است. براى نمونه به گفتار سه تن از آنان اشاره مى گردد: شیخ عبدالجلیل قزوینى که معاصر او بوده، در حقِّ مردم کاشان و او مى نویسد: «و مدرسى چون امام ضیاءالدین ابوالرضا فضل الله بن على الحسنى، عدیم النظیر در بلاد عالم، به علم و زهد.[29]

و شاگرد دانشمندش شیخ منتجب الدین در حق استادش مى نویسد: «سیّد امام ضیاءالدین ابوالرضا فضل الله بن على حسنى راوندى کاشانى، علامه ی زمان خود بود. و جمع کرده بود میان علوّ نسب و کال فضل و حسب. او استاد پیشوایان عصر بود».[30]

حافظ فقیه ابوعبدالله عبدالکریم بن محمد سمعانى مروزى شافعى در کتاب انسابخود مى نویسد: ... هنگامى که به در خانه اش رسیدم، لحظه اى بر در خانه ایستادم تا بیرون آمد. دیدم که بر بالاى دو طرف در خانه اش این آیه ی شریفه ـ که نمایانگر پاکى طینت و پارسایى او است ـ نوشته شده است: «إنمایریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا[31]».[32]

رحلت

تاریخ وفات او به درستى معلوم نیست، امّا علاّمه ی محقق آقا سیّد عبدالعزیز طباطبایى طى تحقیقى که در این خصوص کرده، مى نویسد:

رحلت سیّد فضل الله راوندى چندان پیش از سال 572 قمری و چندان هم پس از آن نبوده است؛ زیرا، در موزه عراق در بغداد، نسخه اى از نهج البلاغه به شماره ی 3784 نوشته به سال 556 قمری وجود دارد که با نسخه اى که راوندى در سال 571 قمری قرائت کرده، مقابله شده است.

نیز در کتابخانه ی رضادر رامپور هند، نسخه اى از کتاب خصائص الائمهبه شماره ی 1190 وجود دارد که در سال 553 قمری نگاشته شده[33] که دست خط راوندى بر آن مشاهده مى شود.این نسخه را عبدالجبار بن الحسین بر او قرائت و از او روایت کرده است که با اسناد به مرحوم رضى مؤلف خصائص الائمهمى رسد و در صفحه ی اوّل آن کتاب چنین آمده: «و کتب فضل الله بن على الحسنى ابوالرضا الراوندى فی ذی القعدة من سنة خمس و خمسین و خمس مئة، حامدا لله تعالى...» و در کنار کلمه ی «راوندى» برخى قدما نوشته اند: «توفى رحمة الله فی یوم عرفه ...» که تاریخ آن از بین رفته است.

حال با جمع این دو مطلب مى توان چنین نتیجه گرفت که او تا روز هشتم ذو الحجة سال 571 قمری در قید حیات بوده و سال وفاتش روز عرفه همین سال یا سال پس از آن است که با این وصف او نزدیک به نود سال زندگى کرده است ([34]

مقبره سیّد فضل الله راوندى

به اتفاق همه ی تراجم نگاران مرقد پاک این دانشمند فرزانه در زاویه ی جنوبى گورستان محله ی «پنجه شاه»نزدیک مسجد جمعه کاشان است. اکنون مورد احترام و زیارتگاه مردم مسلمان آن جا است.

مرحوم ملاّ حبیب الله کاشانى در خصوص کمالات و مقبره ی ایشان و اقبال مردم کاشان به مقبره ی او مى نویسد:

سیّد فضل الله بن على علوى حسنى کاشانى، معروف به «السیّد ابی الرضا» عالمى فاضل و زاهد بود و کراماتى از او حکایت شده است. آرامگاه ایشان در کاشان معروف بوده و نیازمندان و حاجت مندان به زیارتش مى روند.[35]

نویسنده ی این رنده سطور (محمّد الوانساز خویى) در تابستان 1387 شمسی در خسروشاه با مقبره ی مجلّلى روبه رو شد که پس از جست و جو معلوم گردید که در بین اهالى خسروشاه، معروف به مزار قطب الدین راوندى بوده که در بناى آن در سال هاى اخیر توسط یکى از خیرین محلى احداث شده است.

پس از حضور در مقبره یاد شده مشاهده شد که بر فراز دَرِ ورودى اسم سیّد فضل الله راوندى حک شده است. بنا به گفته ی برخى از اهالى، این مزار از قدیم الأیام به مزار قطب الدین راوندى مشهور بوده، ولى صحیح اش همان مزار سیّد فضل الله راوندى است.

این نویسنده پس از مراجعت به منزل و مراجع به برخى از منابع و مآخذ معلوم گردید که مزار ایشان در کاشان بوده و تنها تراجم نگار برجسته میرزا عبدالله افندى به نقل از تذکره ی ملاّ حشرى این مطلب را نقل کرده و سپس خودش از نزدیک آن جا را رویت کرده است. شایان یادآورى است که حقیر در تذکره ی ملاّ حشرى به این مطلب دست نیافتم.

صاحب ریاض العلماءدر این خصوص مى نویسد:

در روستاى خسروشاه قبرى دیدم که در میان مردم روستا معروف به قبر قطب راوندى است که آن قبر را زیارت مى کنند. من نیز در همان روستا آن قبر را زیارت کردم، امّا بعید نیست که یکى از آن دو قبر، قبر شیخ قطب الدین راوندى و دیگرى قبر سیّد فضل الله راوندى باشد و یا یکى از آن دو قبر مال یکى از اولاد آنان، یا قبر پدر و جدّ او و آن دیگرى قبر سیّد فضل الله باشد.[36]

فرزندان

سیّد فضل الله راوندى سه فرزند فقیه و دانشمند داشت که هر کدام به نوبه ی خود چونان خورشید فروزان در آسمان علم و فقاهت و شعر ادبیات بودند. نام آنان بدین قرار است:

1 ـ سیّد شمس الدین ابوالفضل محمّد.

از اعاظم علماى روزگار خود بود و در فقه و ادبیات ید طولاى داشت. از ایشان کتابى تحت عنوان شرح سبع علویات ابن ابى الحدید معتزلىباقى مانده است.[37]

2 ـ سیّد عزّالدین ابوالحسن على معروف به «حجّة الإسلام».

ایشان از فقهاى بزرگ و از محدثان ثقه بود. شهادتش در زمان استیلاى خوارزمشاه تکش به رى در سال 589 قمری اتفاق افتاد. در تهران، در امامزاده داوود به خاک سپرده شد. آثار ایشان چنین است:

ـ الحسیب النسیب للحسیب النسیب؛

ـ غنیة المتغنى و منیة المتمنى؛

ـ مزیل الحزن؛

ـ غمام الغموم؛

ـ نثراللئالى لفخر المعالى؛

ـ مجمع اللطائف و منبع الطرائف ؛

ـ الطراز المذهب فی ابراز المذهب ؛

ـ تفسیر القرآن .[38]

3 ـ سیّد کمال الدین ابوالمحاسن احمد.

او مورد توجه خاص پدر بود. پدرش او را بسیار دوست مى داشت. اشعارى در خصوص وى سروده است. وى در زهد و شاعرى سرامد بود. در کاشان سمت قضاوت داشته است. وفاتش در سال 550 قمری بوده است.[39]


[1] . لمعة النور و الضیاء، سیّد شهاب الدین مرعشى نجفى، ص 47.

[2] . لمعة النور و الضیاء، صص 7ـ8.

[3] . لمعة النور و الضیاء، ص 5.

[4] . این سلسله نسب را راوندى، خود در ابتداى نسخه خظى الامالى سیّد مرتضى که در فهرست کتابخانه ی اسکوریال به رقم 145 یاد شده، نگاشته است. و تصویر این نسخه خطى در ابتدایى امالى مرتضى چاپ ابوالفضل ابراهیم در قاهره آمده است. (مجله ی تراثنا، شماره 3ـ2، سال نهم، ربیع الاخر ـ رمضان 1414 قمری، ص 161).

[5] . لمعة النور و الضیاء، ص 45.

[6] . مجله تراثنا، شماره 3ـ2، سال نهم، ربیع الاخر ـ رمضان 1414 قمری، ص 186.

[7] . لمعة النور و الضیاء، صص 14ـ24؛ مجله تراثنا، شماره 3ـ2، سال نهم، ربیع الاخر ـ رمضان 1414 قمری، صص 163ـ166.

[8] . مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 6، ص 220.

[9] . لمعة النور و الضیاء، صص 24ـ26؛ مجله تراثنا، شماره 3ـ2، سال نهم، ربیع الاخر ـ رمضان 1414 قمری، صص 167ـ169.

[10] . لمعة النور و الضیاء، صص 46.

[11] . الذریعه ، شیخ آقا بزرگ تهرانى، ج 1، ص 397.

[12]. فهرست منتجب الدین، شیخ منتجب الدین ابن بابویه، ص 96.

[13] . الذریعه ، ج 13، ص 366.

[14] . الذریعه ، ج 6، ص 151.

[15] . فهرست منتجب الدین، ص 96 .

[16] . مقدمه النوادر، ص 28.

[17] . فهرست منتجب الدین، ص 162؛ الذریعه ، ج 2/9، ص 352.

[18] . الذریعه ، ج 11، ص 251.

[19] . الذریعه ، ج 14، ص 143.

[20] . الذریعه ، ج 15، ص 12.

[21] . الذریعه ، ج 17، ص 104.

[22] . مقدمه النوادر، ص 31 .

[23] . الذریعه ، ج 17، ص 245.

[24] . فهرست منتجب الدین، ص 96 ؛ الذریعه ، ج 21، ص 378.

[25] . فهرست منتجب الدین، ص 96 ؛ الذریعه ، ج 24، ص 216.

[26] . معجم الرجال الحدیث، ج 14، ص 229؛ الذریعه ، ج 24، ص 337.

[27] . فهرست منتجب الدین، ص 96؛ طرائف المقال، ج 1، ص 112.

[28] . الذریعه ، ج 24، ص 337.

[29] . النقض، ص 169.

[30] . فهرست منتجب الدین، ص 96.

[31] . احزاب، آیه33.

[32] . انساب، ج 4، ص 426.

[33] . از این نسخه خطى عکسى در کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران به شماره ی فیلم 5046 وجود دارد که در فهرست میکروفیلم ها، جلد 3، صفحه 126 آمده است.

[34] . مجله تراثنا، شماره 3ـ2، سال نهم، ربیع الاخر ـ رمضان 1414 قمری، ص 186.

[35] . لباب الألقاب، ملاّ حبیب الله کاشانى، ص 64.

[36] . ریاض العلماء، میرزا عبدالله افندى، ج 2، ص 420.

[37] . لمعة النور و الضیاء، ص 9.

[38] . همان، ص 10.

[39] . همان، ص 9.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

مشخصات فردی

نام سیّد ضیا ء الدین فضل الله
نام خانوادگی راوندی
نام پدر علی
نام معروف سیّد ضیا ء الدین فضل الله راوندی
خاندان راوندی
نسب امام حسن علیه السلام
تاریخ تولد (شمسی) 467
تاریخ تولد (قمری) 481
مکان تولد ایران،اصفهان،کاشان،راوند
تاریخ فوت (شمسی) 554
تاریخ فوت (قمری) 571
مکان فوت ایران،اصفهان،کاشان
مکان دفن ایران،اصفهان،کاشان

مطلب مکمل

کتاب گلشن ابرار - جلد نهم

کتاب گلشن ابرار - جلد نهم

این جلد زندگی اسوه های علم و عمل از کوشیار دیلمی تا سید محمد بحرالعلوم را مورد کنکاش قرار داده است.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS