كلمات كليدي : تزكيه، تطهير، نفس، تعليم، تزكيه زباني، تزكيه عملي
نویسنده : حميدرضا قرباني مبين
تزکیه برگرفته از ماده "زکو" و به معنای پاک گردانیدن و اصلاح است.[1]
"تزکیع" به معنای "تطهیر" از اخلاق مذمومی است که از شرّ شکم، کلام، غضب، بخل، حبّ جاه، حبّ دنیا، کبر و عجب ناشی میشود.[2]
انواع تزکیه
انسان خویشتن را دو گونه تزکیه میکند:
1. تزکیه عملی؛ که امر پسندیدهای است و قرآن کریم در این درباره میفرماید:
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها »[3]
«هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده »
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى »[4]
«به یقین کسى که پاکى جست (و خود را تزکیه کرد)، رستگار شد »
2. تزکیه زبانی؛ مثل آن که شاهد عادلی فرد دیگری را تزکیه کند، یعنی بر عدالت او شهادت دهد که این قسم تزکیه را اگر انسان درباره خویشتن به کار برد و خود را بستاید امر مذمومی است که خداوند از آن نهی فرموده است.[5]
« فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى »[6]
«پس خودستایى نکنید، او پرهیزگاران را بهتر مىشناسد!»
رابطه تزکیه و تعلیم
در سوره شریفه جمعه آیه 2 مساله تزکیه را قبل از تعلیم کتاب و حکمت ذکر کرده است و در دعاى ابراهیم که در سوره شریفه بقره آیه 129نقل شده است، تعلیم کتاب و حکمت را جلوتر از تزکیه ذکر کرده و این بدان جهت بوده که آیه مورد بحث در مقام توصیف تربیت رسول خدا (ص) نسبت به مؤمنین امت است و در مقام تربیت، تزکیه مقدم بر تعلیم علوم حقه و معارف حقیقیه است و اما در دعاى ابراهیم(ع) مقام، مقام تربیت نبود، تنها دعا و درخواست بود، از خدا مىخواست که این زکات و علم به کتاب و حکمت را به ذریهاش بدهد و معلوم است که در عالم تحقق و خارج، اول علم پیدا مىشود، بعد تزکیه، چون تزکیه از ناحیه عمل و اخلاق تحقق مىیابد، پس اول باید به اعمال صالح و اخلاق فاضله عالم شد و بعد به آنها عمل کرد تا به تدریج زکات (پاکى دل) هم به دست آید.[7]
زمینه های تزکیه
در قرآن کریم بسیاری از امور را به عنوان عوامل زمینه ساز تزکیه و تطهیر نفس بر شمرده است،[8] که عبارتند از :
1. ایمان و عمل صالح
«وَ مَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى*... وَ ذلِکَ جَزاءُ مَنْ تَزَکَّى »[9]
«و هر کس با ایمان نزد او آید، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنین کسانى درجات عالى دارند. باغهای جاویدان بهشت، که نهرها از زیر درختانش جاری است، در حالی که همیشه در آن خواهند بود؛ این است پاداش کسی که خود را پاک نماید.»
2. بعثت پیامبر اکرم(ص)
« لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ...» [10]
«خداوند بر مؤمنان منت نهاد هنگامى که در میان آنها، پیامبرى از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد هر چند پیش از آن، در گمراهى آشکارى بودند.»
3. تعلیم حکمت
«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ...» [11]
«پروردگارا! در میان آنها پیامبرى از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند زیرا تو، توانا و حکیمى!»
4. تشریع احکام
در قرآن کریم پس از بیان احکام وضو و غسل و تیمم میفرماید:
«ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون »[12]
«خداوند نمىخواهد مشکلى براى شما ایجاد کند بلکه مىخواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید شاید شکر او را بجا آورید!»
5. عفّت
«قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُون »[13]
«به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند این براى آنان پاکیزه است خداوند و از آنچه انجام مىدهید آگاه است!»
6. انفاق در راه خدا
«الَّذِی یُؤْتِی مالَهُ یَتَزَکَّى * وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى * إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى »[14]
«همان کس که مال خود را (در راه خدا) مىبخشد تا پاک شود *و هیچ کس را نزد او حق نعمتى نیست تا بخواهد (به این وسیله) او را جزا دهد، * بلکه تنها هدفش جلب رضاى پروردگار بزرگ است.»
عوامل محرومیت از تزکیه
1. تحریف کتب آسمانى:
« یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ یَقُولُونَ إِنْ ... یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیم »[15]
«آنها جاسوسان گروه دیگرى هستند که خودشان نزد تو نیامدهاند آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف مىکنند، و (به یکدیگر) مىگویند: اگر این (که ما مىخواهیم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داورى کرد،) بپذیرید، و گر نه (از او) دورى کنید! (ولى) کسى را که خدا (بر اثر گناهان پى در پى او) بخواهد مجازات کند، قادر به دفاع از او نیستى آنها کسانى هستند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند در دنیا رسوایى، و در آخرت مجازات بزرگى نصیبشان خواهد شد.»
2. سوداگرى با عهد و پیمان الهى از سوى عالمان یهود:
«إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلاً ...لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیم»[16]
«کسانى که پیمان الهى و سوگندهاى خود (به نام مقدس او) را به بهاى ناچیزى مىفروشند، آنها بهرهاى در آخرت نخواهند داشت و خداوند با آنها سخن نمىگوید و به آنان در قیامت نمىنگرد و آنها را (از گناه) پاک نمىسازد و عذاب دردناکى براى آنهاست.»
3. سوداگرى با آیات الهى:
«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیم»[17]
«کسانى که کتمان مىکنند آنچه را خدا از کتاب نازل کرده، و آن را به بهاى کمى مىفروشند، آنها جز آتش چیزى نمىخورند (و هدایا و اموالى که از این رهگذر به دست مىآورند، در حقیقت آتش سوزانى است.) و خداوند، روز قیامت، با آنها سخن نمىگوید و آنان را پاکیزه نمىکند و براى آنها عذاب دردناکى است.»
راه تزکیه نفس
برای تزکیه نفس باید عمده توجّه انسان و اصل مقصدش اصلاح قلب و اکمال آن باشد و اگر دارای حالات نفسانی مهلک است خود را از این حالات برهاند و به اصلاح نفس بپردازد و اگر دارای حالات نفسانی نیکو و نجات بخش است در تکمیل آنها بکوشد.[18]
آثار تزکیه
1. بازگشت آثار و فواید تزکیه به خود انسان:
«فَإِنَّما یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیر »[19]
«و هر کس پاکى (و تقوا) پیشه کند، نتیجه آن به خودش بازمىگردد و بازگشت (همگان) به سوى خداست!»
2. تزکیه و پاک کردن نفس از آلودگى، مایه رستگارى:
«قَد افلَحَ مَن تَزَکّى »[20]
«به یقین کسى که پاکى جست (و خود را تزکیه کرد)، رستگار شد.»
3. انفاق به انگیزه تزکیه نفس، مایه رضایت خاطر از پاداش الهى:
«الَّذى یُؤتى مالَهُ یَتَزَکّى *... ولَسَوفَ یَرضى »[21]
«همان کس که مال خود را (در راه خدا) مىبخشد تا پاک شود.»
4. پاکى و منزّه بودن نفس از گناه، زمینههاى لازم براى درک حقایق قرآن:
«انَّهُ لَقُرءانٌ کَریم * لا یَمَسُّهُ الَّاالمُطَهَّرون»[22]
«که آن، قرآن کریمى است...و جز پاکان نمىتوانند به آن دست زنند (دست یابند)»
5. علاقه انسان به پاکسازى خود از گناهان، زمینه جلب محبّت خداوند:
«... انَّ اللَّه یُحِبُّ التَّوّابین ویُحِبُّ المُتطهّرین »[23]
«خداوند، توبهکنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نیز) دوست دارد.»